بازی پنهان
داعش را چه کسی به‌وجود آورد و چه کسانی از حضور داعش سود می‌برند مهم‌ترین پرسش این روزهای خاورمیانه است. اگر در مورد پرسش نخست به نظرات برخی کارشناسان رجوع کنیم، این دسته اعتقاد دارند که بی‌ثباتی در عراق و سوریه خواست برخی کشورهای منطقه است تا بتوانند اهداف خود را پیش ببرند. کشورهایی که ناگهان پس از شروع بهار عربی تغییر سیاست‌های عمده‌ای در سیاست خارجی خود ایجاد کردند و از یک تئوری به تئوری دیگری رجوع کردند. داعش نیز در ابتدا توانست در نبود فشارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اهداف خود را به راحتی در عراق و سوریه پیش ببرد و ناگهان برای خود اعلام خلافت کند. آنها برنامه‌های گوناگونی برای خود تدارک دیده‌اند. به اذعان یکی از افسران اطلاعاتی آلمان، این گروه با برنامه‌ترین گروه تروریستی دنیا است که از لایه‌های پیچیده‌ای برخوردار است. نیت‌خوانی و کشف اسرار این گروه دو لایه آشکار و پنهان دارد. لایه آشکار آن همین خبرهای هر روزه‌ای است که از سرزمین‌های تحت تصرف آنها می‌شنویم، اما برای پی بردن به لایه پنهان نیاز به واکاوی بیشتری است. یکی از اهداف آشکار این گروه که در ویدئویی منتسب به این گروه نیز در اینترنت پخش شد، موضوعی به نام بر هم زدن نظم مرزهای موسوم به سایکس پیکویی است. در این‌باره شبه‌نظامیانی که خود را اعضای خلیفه اسلامی می‌خوانند و از حلب تا استان دیالی در شرق عراق گسترش یافته‌اند، هشدار داده‌اند که قصد دارند سایر مرزها را نیز در هم شکنند. آنها بر اساس ویدئویی که در این زمینه منتشر کرده‌اند این موضوع را ابلاغ کرده‌اند. مرزهایی که خطوط کشورهای تازه تاسیس منطقه را شکل داده است.
در طول فیلم مردی که خود را همچون جنگجویان بزک کرده این موضوع را به گوش شنوندگان خود می‌رساند و اعلام می‌کند، آنها مرزهای ساختگی سایکس پیکو را در هم خواهند شکست. سایکس پیکو مرزهایی است که در سال ۱۹۱۶ بین فرانسه و انگلستان طرح‌ریزی شد و از دل آن کشورهایی مثل عراق، سوریه، اردن و چند کشور دیگر پدید آمد. مردی که صورت خود را با روبند سیاهی به سبک و سیاق تروریست‌ها پوشانده است می‌گوید که در جهان اسلام هیچ مرزی وجود ندارد و ان‌شاءالله همه یکی خواهیم شد. او در این پیام ویدئویی اضافه می‌کند: هیچ ملیتی وجود ندارد، ما همه مسلمانیم و به یک کشور تعلق داریم. سخنان جاه‌طلبانه سخنگوی ناشناس گروه داعش رویای خلیفه خودخوانده اسلامی را نشان می‌دهد. او قصد دارد از مرزهای سایکس پیکو که توسط دو کشور استعمارگر کهنه پی ریزی شده عبور کند و مرزهای تازه‌ای را ترسیم کند.
ترسیماتی که توسط «مارک سایکس» و «فرانسیس ژرژ پیکو» ترسیم شده است ایرادات فراوانی دارد. یکی از انتقادهایی که به این مرزها وارد شده این است که خط‌کشی‌ها بدون توجه به منافع منطقه‌ای و بر اساس منافع اروپایی‌ها ترسیم شده است. «هنری فیورتیگ»، مدیر موسسه مطالعات خاورمیانه در هامبورگ می‌گوید: این مرزهای مصنوعی ملت‌های مصنوعی هم بار آورده است. ملت‌هایی ساختگی بدون هویت تاریخی مشترک.
بخش اعظم مسلمانان این منطقه تا پیش از جنگ جهانی نخست، در اختیار امپراتوری عثمانی بودند. اما با زوال امپراتوری عثمانی و تسلط فرانسه و انگلیس بر این منطقه، آنها مرزهای خود را ساختند و تقسیمات جدیدی در خاورمیانه به‌وجود آوردند. پس از اینکه مرد بیمار اروپا (کنایه از امپراتوری عثمانی) نتوانست در مقابل کشورهای مدرن اروپایی قد علم کند، سرزمین‌های وسیعی را از دست داد که برای ناسیونالیست‌های عثمانی‌گران تمام شد.
پرسشی که برخی بدبینان مطرح می‌کنند که چه کسی از بازی داعش سود می‌برد، دوباره پاسخ آن به بازمانده امپراتوری عثمانی باز می‌گردد.
بازیگر جدید کیست؟
برخی از ناظران اعتقاد دارند که داعش یک بازیچه است. گروهی اندک که از اوضاع آشفته منطقه بهره‌های فراوانی برده است و مرزهای سوریه و عراق را از بین برده است و صاحب سرزمینی شده است که خود آن‌را دولت اسلامی می‌خواند.
سایت «گلوبال ریسرچ»، موضوع حضور داعش در منطقه را از زاویه‌ای دیگر بررسی می‌کند. در سال ۲۰۰۱، و زمانی که حزب عدالت و توسعه تبدیل به حزب حاکم ترکیه شد، بر اساس یک تئوری از احمد داووداوغلو پایه ارتباطات خود را با کشورهای منطقه بهبود بخشید. «به صفر رساندن مشکلات منطقه‌ای» مهم‌ترین پایه ارتباطات خارجی ترکیه را در سیاست خارجی تشکیل می‌داد. این سیاست تا سال ۲۰۱۱ و پیش از قیام مردمان عرب علیه حاکمان خویش ادامه داشت. اما این سایت پرده از لایه پنهان اهداف دولت ترکیه برداشته و در این خصوص می‌نویسد: در شرایطی که داووداوغلو در ظاهر به‌دنبال بهبود رابطه خود با کشورهای منطقه بوده است، وی یک دستور کار پنهانی نیز داشته است.
«سراریم چائولیا»، رئیس دانشگاه سونیپات هندوستان می‌گوید: تیم خارجی حزب حاکم یک دستور خزنده برای پیشبرد اهداف پنهان دولت اردوغان داشته است. این تیم قصد داشته با شعارهای ایدئولوژیک برنامه‌های پنهان حزب حاکم را به پیش ببرد.
برنامه اردوغان در سیاست خارجی، به‌ویژه پس از بهار عربی، حمایت از احزاب نزدیک به اخوان‌المسلمین بوده است تا بتواند به رویای خود در قالب «نو عثمانیزم» جامه عمل بپوشاند. برخی ناظران اعتقاد دارند که اخوان‌المسلمین می‌توانسته نقش حیاط خلوت را برای ترکیه ایفا کند و پیگیر رویاهای اردوغان باشد. اردوغانی که در بزرگ‌ترین کاخ دنیا جلوس کرده است و برای استقبال از میهمانان خود به رسم پادشاهان، بازیگرانی را در نقش سربازان ترک بزک کرده تا شکوه دوران امپراتوری عثمانی را یادآور شوند.
سایت «نشنال» می‌نویسد: برای سالیان سال، داووداوغلو در دانشگاه‌های ترکیه روی موضوع خاورمیانه تحقیق و تفحص می‌کرده است. داووداوغلو پس از سال‌ها تحقیق به این نتیجه رسیده بود که باید ترکیه در سیاست‌های خود که بر اهداف فرامنطقه‌ای تنظیم شده، تغییراتی ایجاد کند و اولویت نخست دیپلماسی‌اش را بر کشورهای منطقه متمرکز کند. نظریات او در سال 2003، یک مشتاق جدید پیدا کرد. او کسی جز رجب طیب اردغان، نخست‌وزیر وقت ترکیه نبوده است. اردوغان دریافت که تئوری داووداوغلو، که از او به عنوان کیسینجر ترک یاد می‌شود، با اهداف پوپولیستی‌اش همخوانی دارد و از همین‌رو نخست‌وزیر وقت ترکیه بیش از پیش به وی علاقه‌مند شد و داووداوغلو را در سال 2009 در راس تصمیم‌گیران سیاست خارجی ترکیه قرار داد.
ترکیه پس از اینکه نتوانست حضور خود را در ناحیه یورو مسجل کند، بیش از پیش سرخورده شد و برای همین تغییر سیاست ترکیه، سودآوری فراوانی در عرصه اقتصاد برای این کشور داشت و هم‌اینکه‌ جاه‌طلبی‌های مردی را که به‌دنبال بازگشت به دوران عثمانی است جامه عمل می‌پوشاند. سکوت این کشور در برابر فاجعه عراق و سوریه و حضور مغولان عصر حاضر، یعنی داعش در عراق و سوریه، برای ترکیه با سیاست محکوم کردن در زبان و سکوت عملی در برابر این فجایع بوده است.
به‌ هم ریختن مرزهای سایکس-پیکو برای ترکیه یک معنا بیشتر ندارد. پی بردن به لایه پنهان این موضوع را می‌شود در یک سخن از داووداوغلو در سال 2009 پیگیری کرد: «ما عثمانی‌های جدید هستیم»