درآمد قطـرهقطـره و هزینههای سطلسطل
اگر شما هم جزو آن دسته از افراد شاغل هستید که درصد افزایش حقوق سالانه تان در گرو تعیین نرخ حداقل دستمزد از سوی شورای عالی کار است، بیتردید دریافتهاید که شادی افزایش حقوق در ابتدای سال بیش از چند هفته دوام ندارد و بر این نکته صحه میگذارید که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست و افزایش درآمد افزایش هزینهها را به دنبال خواهد داشت. همین موضوع هم سبب میشود با خود بگویید «روز از نو روزی از نو» و احتمالا این فکر به ذهنتان خطور میکند که چقدر ما فقیریم! حقوقی که با کار مداوم در طول یک ماه قطره قطره جمع کردهاید به فاصله چند روز از ماه جدید نگذشته سطل سطل از حساب بانکی شما کم میشود.
اگر شما هم جزو آن دسته از افراد شاغل هستید که درصد افزایش حقوق سالانه تان در گرو تعیین نرخ حداقل دستمزد از سوی شورای عالی کار است، بیتردید دریافتهاید که شادی افزایش حقوق در ابتدای سال بیش از چند هفته دوام ندارد و بر این نکته صحه میگذارید که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست و افزایش درآمد افزایش هزینهها را به دنبال خواهد داشت. همین موضوع هم سبب میشود با خود بگویید «روز از نو روزی از نو» و احتمالا این فکر به ذهنتان خطور میکند که چقدر ما فقیریم! حقوقی که با کار مداوم در طول یک ماه قطره قطره جمع کردهاید به فاصله چند روز از ماه جدید نگذشته سطل سطل از حساب بانکی شما کم میشود.
البته ممکن است دوست یا فامیلی را بشناسید که اگر چه از نظر درآمدی تفاوتی با شما ندارد اما به نظر شما راحتتر زندگی میکند. بسیاری از کارشناسان اقتصاد خانواده بر این باورند که آنچه اقتصاد خانواده را منحصربهفرد میکند وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است. با این وجود نباید فعالیتهای اقتصادی خانواده را شوخی و سرگرمی دانست بلکه باید با جدیت و برنامهریزی دقیق آنها را پیگیری کرد. این بدان معناست که تمام اعضای خانواده موظفاند از سیاستهای اقتصادی خانواده برای پیشبرد اهداف آن تبعیت کنند.
مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مدیریت است.
به گفته آنها بخشی از نگرانی مالی خانوادهها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی حساب و کتاب میکنند و دخل و خرج را به چرتکه میسپارند، تازه متوجه میشوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث میشود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر، به فرد منتقل شود. این، درصورتی است که ما میدانیم عادتهای غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، میتوانیم از این بیتعادلی دخل و خرج، جلوگیری کنیم و در نتیجه، از بروز این احساس فقر و ناامنی مالی. قسمتی از عادتهای غلط مالی و اقتصادیای را که در حوزه خانوادهها وجود دارد، با هم مرور میکنیم؛ عادتهایی که شاید، از وجود برخی از آنها، آگاهی لازم نداشته باشیم و چون از قبل بودهاند، ما هم زیاد به آنها توجه نکرده ایم.
از این رو شاید مفید باشد که هر عادتی را، با پرسیدن کلمه چرا، به چالش کشید و اگر علتهایی که برای این کلمه چرا میآوریم، قابل قبول باشد، در آن صورت عادتی خوب و در غیر این صورت، عادتی است که از دیگران به ما رسیده و میتوانیم کنارشان بگذاریم. البته منظور از کاهش هزینه این نیست که افراد دچار خساست شوند بلکه این است که زن و شوهر با تصمیمگیری مشارکتی، هزینههای اضافی خود را کاهش دهند. خانمها در کاهش هزینه نقش بسیار موثری دارند. برای اجرایی شدن این راهبرد باید با توافق زوجین، هزینهها اولویتبندی و سپس کاهش هزینهها عملی شود.
در ابتدای راه تدوین جدول بودجه ماهیانه کمک بزرگی است؛ دولتها معمولا آخر هر سال، بودجه سال بعد را تنظیم میکنند تا بدانند که تکلیفشان برای یک سال چیست و چقدر درآمد داشته و چقدر خرج و هزینه دارند. شما، هم باید بودجهبندی سالانه داشته باشید، هم بودجهبندی ماهانه. بالاخره باید بدانید که تکلیفتان چیست. به تعبیر دیگر، باید حسابداری خرج و دخل خود را انجام دهید و حواستان باشد که چیزی جا به جا نشود. جز این اگر باشد، بدون اینکه متوجه شوید، پول کم میآورید. میگویند، پول قطره قطره به دست میآید، اما سطل سطل از دست میرود. درک اولویتهای زندگی گام دیگری است که میتواند در کاهش و نحوه هزینه کرد حقوق ماهیانه به شما کمک کند. بسیاری از خانوادهها به دلیل نداشتن مدیریت اقتصادی در داخل و خارج خانوار، با مشکلات مالی و حتی خانوادگی روبه رو میشوند و این درحالی است که تحقیقات آماری نشان میدهد با مدیریت اقتصادی در خانواده بیش از ۵۰ درصد مشکلات مالی را میتوان کاهش داد. برای تامین نیازهای اولیه مثل خوراک و پوشاک فهرستی تهیه کنید و سپس برای خرید بروید. وقتی میخواهید برای خرید به سوپرمارکت بروید، فهرستی تهیه کرده و دقیقا طبق آن خرید کنید. ترفند برخی سوپرمارکتها برای خرید بیشتر مشتران این است که اجناس ضروری و پرطرفدار را در انتهای سوپرمارکت قرار میدهند تا مشتریان در مسیر رسیدن به آنها با اجناس مختلفی روبهرو شده و وسوسه شوند که آنها را بخرند. حتی اگر کالایی را میبینید که در فهرست اقلام موردنیاز شما نیست اما دلتان میخواهد آن را بخرید، همان موقع برای خرید آن تصمیم نگیرید. ۲۴ ساعت به خودتان فرصت دهید، خوب درباره آن فکر کنید و بعد اگر همچنان تصمیم داشتید آن را خریداری کنید و هزینه آن هم مقرون به صرفه بود، برای خریدش اقدام کنید.
از سوی دیگر میتوانید حساب پولی را که در اثر صرفه جویی به دست میآورید، داشته باشید و آن را در حسابی جداگانه نگهداری کنید. به بسیاری از حسابهای بانکی سود یا وام تعلق میگیرد و به این ترتیب شما میتوانید با استفاده از پس انداز و بهره مرکب حاصل از صرفه جوییهای خود، صاحب سرمایه شوید.
نکته آخر آنکه مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود و در این میان خانوادههایی موفق ترند که در این فرمول جایی را برای پسانداز و به اصطلاح « روز مبادا» در نظر بگیرند، چرا که به اعتقاد کارشناسان برابری هزینهها و درآمد نشان از این دارد که خانواده براساس شرایط حال تصمیمگیری کرده است؛ اما اگر در مدیریت اقتصادی جایی نیز برای پسانداز در نظر گرفته شود، نشان از آینده نگری خانواده دارد که معمولا این گونه خانوادهها کمتر دچار مشکلات مالی و اقتصادی میشوند و در مشکلات و پیشامدهای غیرمنتظره مستاصل نمیشوند. در شرایط غیرعادی و بحرانی که هزینههای خانواده به دلایل مختلف از جمله بیماری، بیکاری و... بیش از درآمد میشود، مدیریت بحرانی میتواند پیامدها و مشکلات ناشی از این حادثه یا واقعه را کاهش دهد. در این وضعیت خانوادههایی که آیندهنگری را پیشه خود کردهاند، راحتتر از بحران میگذرند و آن دسته از خانوادههایی که پساندازی نداشتهاند با مشکلات بسیاری روبه رو میشوند.
البته ممکن است دوست یا فامیلی را بشناسید که اگر چه از نظر درآمدی تفاوتی با شما ندارد اما به نظر شما راحتتر زندگی میکند. بسیاری از کارشناسان اقتصاد خانواده بر این باورند که آنچه اقتصاد خانواده را منحصربهفرد میکند وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است. با این وجود نباید فعالیتهای اقتصادی خانواده را شوخی و سرگرمی دانست بلکه باید با جدیت و برنامهریزی دقیق آنها را پیگیری کرد. این بدان معناست که تمام اعضای خانواده موظفاند از سیاستهای اقتصادی خانواده برای پیشبرد اهداف آن تبعیت کنند.
مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مدیریت است.
به گفته آنها بخشی از نگرانی مالی خانوادهها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی حساب و کتاب میکنند و دخل و خرج را به چرتکه میسپارند، تازه متوجه میشوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث میشود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر، به فرد منتقل شود. این، درصورتی است که ما میدانیم عادتهای غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، میتوانیم از این بیتعادلی دخل و خرج، جلوگیری کنیم و در نتیجه، از بروز این احساس فقر و ناامنی مالی. قسمتی از عادتهای غلط مالی و اقتصادیای را که در حوزه خانوادهها وجود دارد، با هم مرور میکنیم؛ عادتهایی که شاید، از وجود برخی از آنها، آگاهی لازم نداشته باشیم و چون از قبل بودهاند، ما هم زیاد به آنها توجه نکرده ایم.
از این رو شاید مفید باشد که هر عادتی را، با پرسیدن کلمه چرا، به چالش کشید و اگر علتهایی که برای این کلمه چرا میآوریم، قابل قبول باشد، در آن صورت عادتی خوب و در غیر این صورت، عادتی است که از دیگران به ما رسیده و میتوانیم کنارشان بگذاریم. البته منظور از کاهش هزینه این نیست که افراد دچار خساست شوند بلکه این است که زن و شوهر با تصمیمگیری مشارکتی، هزینههای اضافی خود را کاهش دهند. خانمها در کاهش هزینه نقش بسیار موثری دارند. برای اجرایی شدن این راهبرد باید با توافق زوجین، هزینهها اولویتبندی و سپس کاهش هزینهها عملی شود.
در ابتدای راه تدوین جدول بودجه ماهیانه کمک بزرگی است؛ دولتها معمولا آخر هر سال، بودجه سال بعد را تنظیم میکنند تا بدانند که تکلیفشان برای یک سال چیست و چقدر درآمد داشته و چقدر خرج و هزینه دارند. شما، هم باید بودجهبندی سالانه داشته باشید، هم بودجهبندی ماهانه. بالاخره باید بدانید که تکلیفتان چیست. به تعبیر دیگر، باید حسابداری خرج و دخل خود را انجام دهید و حواستان باشد که چیزی جا به جا نشود. جز این اگر باشد، بدون اینکه متوجه شوید، پول کم میآورید. میگویند، پول قطره قطره به دست میآید، اما سطل سطل از دست میرود. درک اولویتهای زندگی گام دیگری است که میتواند در کاهش و نحوه هزینه کرد حقوق ماهیانه به شما کمک کند. بسیاری از خانوادهها به دلیل نداشتن مدیریت اقتصادی در داخل و خارج خانوار، با مشکلات مالی و حتی خانوادگی روبه رو میشوند و این درحالی است که تحقیقات آماری نشان میدهد با مدیریت اقتصادی در خانواده بیش از ۵۰ درصد مشکلات مالی را میتوان کاهش داد. برای تامین نیازهای اولیه مثل خوراک و پوشاک فهرستی تهیه کنید و سپس برای خرید بروید. وقتی میخواهید برای خرید به سوپرمارکت بروید، فهرستی تهیه کرده و دقیقا طبق آن خرید کنید. ترفند برخی سوپرمارکتها برای خرید بیشتر مشتران این است که اجناس ضروری و پرطرفدار را در انتهای سوپرمارکت قرار میدهند تا مشتریان در مسیر رسیدن به آنها با اجناس مختلفی روبهرو شده و وسوسه شوند که آنها را بخرند. حتی اگر کالایی را میبینید که در فهرست اقلام موردنیاز شما نیست اما دلتان میخواهد آن را بخرید، همان موقع برای خرید آن تصمیم نگیرید. ۲۴ ساعت به خودتان فرصت دهید، خوب درباره آن فکر کنید و بعد اگر همچنان تصمیم داشتید آن را خریداری کنید و هزینه آن هم مقرون به صرفه بود، برای خریدش اقدام کنید.
از سوی دیگر میتوانید حساب پولی را که در اثر صرفه جویی به دست میآورید، داشته باشید و آن را در حسابی جداگانه نگهداری کنید. به بسیاری از حسابهای بانکی سود یا وام تعلق میگیرد و به این ترتیب شما میتوانید با استفاده از پس انداز و بهره مرکب حاصل از صرفه جوییهای خود، صاحب سرمایه شوید.
نکته آخر آنکه مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود و در این میان خانوادههایی موفق ترند که در این فرمول جایی را برای پسانداز و به اصطلاح « روز مبادا» در نظر بگیرند، چرا که به اعتقاد کارشناسان برابری هزینهها و درآمد نشان از این دارد که خانواده براساس شرایط حال تصمیمگیری کرده است؛ اما اگر در مدیریت اقتصادی جایی نیز برای پسانداز در نظر گرفته شود، نشان از آینده نگری خانواده دارد که معمولا این گونه خانوادهها کمتر دچار مشکلات مالی و اقتصادی میشوند و در مشکلات و پیشامدهای غیرمنتظره مستاصل نمیشوند. در شرایط غیرعادی و بحرانی که هزینههای خانواده به دلایل مختلف از جمله بیماری، بیکاری و... بیش از درآمد میشود، مدیریت بحرانی میتواند پیامدها و مشکلات ناشی از این حادثه یا واقعه را کاهش دهد. در این وضعیت خانوادههایی که آیندهنگری را پیشه خود کردهاند، راحتتر از بحران میگذرند و آن دسته از خانوادههایی که پساندازی نداشتهاند با مشکلات بسیاری روبه رو میشوند.
ارسال نظر