خراسان ما
زبان پارتی و ارتباط آن با فارسی امروز
رضا سلیمان نوری*
بررسی زبانهای شرقی فارسی میانه را در نوشتار هفته قبل و با بررسی زبان وخط سکایی به پایان رساندیم. بدین گونه نوبت به زبان اصلی دوران حکومت اشکانیان بر ایران یعنی زبان پارتی یا زبان پهلوی اشکانی رسید. زبانی که هرچند از منظر دستهبندی از شاخه زبانهای ایران غربی عهد میانه محسوب میشود اما زبان رایج در دربار شاهان خراسانینسب پارتی و البته بسیاری از مجموعههای تحت کنترل ایشان در طولانیترین دوران حکومت یک خاندان بر ایران یعنی دوره ای نزدیک به ۵۰۰ سال بوده است.
زبانهای پهلوی
دیگر زبان اصلی شاخه غربی زبانهای ایرانی عهد میانه نیز پهلوی البته از نوع پارسی است که برخی اهل تاریخ غیر مطلع از چارچوبها و قوانین زبانشناسی آن دو را با هم به اشتباه گرفته و اصطلاح زبان پهلوی را بدون پسوند برای هر دو زبان پارتی و پارسی میانه بهکاربردهاند.
بررسی زبانهای شرقی فارسی میانه را در نوشتار هفته قبل و با بررسی زبان وخط سکایی به پایان رساندیم. بدین گونه نوبت به زبان اصلی دوران حکومت اشکانیان بر ایران یعنی زبان پارتی یا زبان پهلوی اشکانی رسید. زبانی که هرچند از منظر دستهبندی از شاخه زبانهای ایران غربی عهد میانه محسوب میشود اما زبان رایج در دربار شاهان خراسانینسب پارتی و البته بسیاری از مجموعههای تحت کنترل ایشان در طولانیترین دوران حکومت یک خاندان بر ایران یعنی دوره ای نزدیک به ۵۰۰ سال بوده است.
زبانهای پهلوی
دیگر زبان اصلی شاخه غربی زبانهای ایرانی عهد میانه نیز پهلوی البته از نوع پارسی است که برخی اهل تاریخ غیر مطلع از چارچوبها و قوانین زبانشناسی آن دو را با هم به اشتباه گرفته و اصطلاح زبان پهلوی را بدون پسوند برای هر دو زبان پارتی و پارسی میانه بهکاربردهاند.
رضا سلیمان نوری*
بررسی زبانهای شرقی فارسی میانه را در نوشتار هفته قبل و با بررسی زبان وخط سکایی به پایان رساندیم. بدین گونه نوبت به زبان اصلی دوران حکومت اشکانیان بر ایران یعنی زبان پارتی یا زبان پهلوی اشکانی رسید. زبانی که هرچند از منظر دستهبندی از شاخه زبانهای ایران غربی عهد میانه محسوب میشود اما زبان رایج در دربار شاهان خراسانینسب پارتی و البته بسیاری از مجموعههای تحت کنترل ایشان در طولانیترین دوران حکومت یک خاندان بر ایران یعنی دوره ای نزدیک به ۵۰۰ سال بوده است.
زبانهای پهلوی
دیگر زبان اصلی شاخه غربی زبانهای ایرانی عهد میانه نیز پهلوی البته از نوع پارسی است که برخی اهل تاریخ غیر مطلع از چارچوبها و قوانین زبانشناسی آن دو را با هم به اشتباه گرفته و اصطلاح زبان پهلوی را بدون پسوند برای هر دو زبان پارتی و پارسی میانه بهکاربردهاند. در حالی که این دو، هر یک زبانهای مشخص و مستقلی بوده دارای دستور زبان، واژگان و خط و شیوه نگارش به طور کامل متفاوتی هستند.
زبان پارسی منسوب به ایالت پارس و پارتی منسوب به «پرثوه» یا پارت میباشد. دکتر ژاله آموزگار در کتاب «زبان پهلوی و دستور آن» درباره نامگذاری اشتباه پهلوی برای هر دوی این زبانها مینویسد: «از نظر اشتقاق، پهلوی به معنی زبان پارتی است و نه فارسی. در سدههای نخستینِ اسلامی اصطلاح فارسی را برای فارسی نو که از فارسی میانه متحول شده بود، بهکارمیبردند، درنتیجه اطلاق آن به پارسی میانه موجب ابهام میشد. از این رو این زبان[پارسی میانه] را در تقابل با فارسی نو پهلوی نامیدند که از میان زبانهای ایرانی میانه پس از پارسی میانه از همه معروفتر بود و در آن زمان پارتی (=پهلوانیگ) دیگر زبان زندهای نبود تا موجب ابهام گردد. اطلاق پهلوی (فهلوی) به پارسی میانه از قرن سوم هجری است.»
بر این اساس میتوان مدعی شد که پهلوی ساسانی یا زبان پارسیگ که ادامه آن به فارسی کنونی منتهی شده زبانی جدیدتر از زبان پهلوی اشکانی و یا به عبارت بهتر ادامه زبان پارتی است.البته پارتی برخلاف تصور بسیاری به طور کامل از بین نرفته و در بین زبانهای اصلی ایران معاصر نیز میتوان مدعی شد برخی زبانها چون تاتی و کردی قرابت بسیاری با زبان پهلوی اشکانی دارند و به نوعی ادامه آن زبان محسوب میشوند.
واژهشناسی
برای اینکه بدانیم چگونه پارتی اشکانی به مرور زبان به پهلوی اشکانی یا پهلوانیگ تغییر نام داده و شرایط را برای یکی خوانده شدن از سوی برخی دانشمندان فراهم کرده شاید بهترین توضیح را مرحوم دکتر پرویز ناتل خانلری در صفحه ٢٠٣ جلد نخست کتاب گرانسنگ «تاریخ زبان فارسی» بیان کرده است. وی پس از اینکه توضیح داده که در زبانهای هند و اروپایی حـرف «ر» و «ل» بههم تبدیل میشوند و در زبان سـکایی نیز «ت» و «تز» همچون «ان» در زبان فارسی نشان جمع است، عنوان میکند: «این دگردیسی به راحتی قابل درک است که پارت > پاران > پالان > پهلان > پهلوان.» وی ادامه میدهد: «براین اساس کلمۀ «پهلوی» صورت دگرگون شده و تازهتری است از اصلی کهن که در نوشتههای پارسی باستان بهشکل «پَرثَوَ» آمده و بر قسمتی از شمالشرقی شاهنشاهی ایران و ساکنان آن سرزمین که امروز «خراسان» خوانده میشود، اطلاق شده و این همان ناحیه است که اشکانیان از آن برخاستند.»
زبان پارسی دری
ناگفته نماند که در مقابل دیدگاه خانم دکتر آموزگار و همفکران او، دیدگاه دیگری هم درباره گذشته و آینده زبان پهلوی اشکانی وجود دارد. در این دیدگاه که بیشتر از سوی زبانشناسان روسی و البته تعدادی از زبانشناسان افغانستان و تاجیکستان مطرح میشود، زبان پهلوی ساسانی دنباله زبان پهلوی اشکانی محسوب نمیشود بلکه این زبان بلخی نو مورداستفاده در دربار شاهان کوشانی است که دنباله زبان پارتی محسوب میشود. به عبارت بهتر این گروه از زبانشناسان، نظم زیر را برای تبدیل زبان فارسی باستان به فارسی کنونی قائل هستند. آنان معتقد هستند که زبان اوستایی نخستین زبان فارسی است که به مرور زمان به پهلوی اشکانی تبدیل شده و سپس جای خود را در نیمه شرقی کشور به زبان بلخی یا باختری داده و این زبان نیز با گذشت زبان و تغییر تحولات زبانی به فارسی دری کنونی رایج در افغانستان و تاجیکستان تبدیل شده است.
یکی از معتقدترین افراد به این اندیشه دکتر محمدحسین یمین، استاد دانشگاه کابل است که در کتاب خود «تاریخچه زبان پارسی دری»، به این موضوع این گونه پرداخته است: « زبان پارسی دری دنباله پهلوی اشکانی در ناحیه بلخ خراسان است نه مولود پهلوی ساسانی در فارس.» . وی در جایی دیگر از کتاب خود از یک میانمرحله بین زبان پارتی و پارسی دری سخن میگوید که زبان بلخی دوره کوشانیان است و مینویسد: «به علاوه ارتباط زبان عصر کوشانی با پارتی از نظر مبدا و منشاء خروج روابطی میان کوشانیان و پارتیان دیده میشود، چنانچه گفته شد که پارتها از پرثوه یا پارتیه از ناحیه کوشان آن برخاستهاند.
کوشانیان در عصری، در باختر و نواحی آن مسلط شده اند.که پارتها یا اشکانیان قبلاً پس از تسلط بر باختر و وادی خراسان و رسمیت دادن زبان پارتی، مرکز سلطنت خود را از (نیسا) شمال غرب باختر در ۱۷۱ قبل از میلاد، به طرف غرب به نواحی فارس انتقال دادند، بنابرآن در این هنگام ناحیه آریاییها و باختریان تحت نفوذ کامل زبان پارتی یعنی شکل متحول زبان اوستایی قرار داشته است و همین زبان است که موسوم به زبان بلخی و یا زبان باختری میباشد و بعضاً زبان رسمی کوشانی هم گفته شده و آن خود مادر زبان پارسی دری (پارتی دری) شناخته میشود، دقیقترین گواه این موضوع کتیبههایی است که از دوره کوشانیان به جا مانده است.»
البته چه فرضیه برتر دکتر آموزگار و زبانشناسان غربی را در نظر بگیریم و چه فرضیه دکتر یمین و زبانشناسان روس و تاجیک را، این امر مشخص است که زبان پهلوی اشکانی یا همان پارتی روزگاری برترین زبان این مرز و بوم بوده و نه تنها در دربار بلکه در دورترین نقاط کشور هم حداقل مورد استفاده ماموران دولتی قرار میگرفته است.
*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه
بررسی زبانهای شرقی فارسی میانه را در نوشتار هفته قبل و با بررسی زبان وخط سکایی به پایان رساندیم. بدین گونه نوبت به زبان اصلی دوران حکومت اشکانیان بر ایران یعنی زبان پارتی یا زبان پهلوی اشکانی رسید. زبانی که هرچند از منظر دستهبندی از شاخه زبانهای ایران غربی عهد میانه محسوب میشود اما زبان رایج در دربار شاهان خراسانینسب پارتی و البته بسیاری از مجموعههای تحت کنترل ایشان در طولانیترین دوران حکومت یک خاندان بر ایران یعنی دوره ای نزدیک به ۵۰۰ سال بوده است.
زبانهای پهلوی
دیگر زبان اصلی شاخه غربی زبانهای ایرانی عهد میانه نیز پهلوی البته از نوع پارسی است که برخی اهل تاریخ غیر مطلع از چارچوبها و قوانین زبانشناسی آن دو را با هم به اشتباه گرفته و اصطلاح زبان پهلوی را بدون پسوند برای هر دو زبان پارتی و پارسی میانه بهکاربردهاند. در حالی که این دو، هر یک زبانهای مشخص و مستقلی بوده دارای دستور زبان، واژگان و خط و شیوه نگارش به طور کامل متفاوتی هستند.
زبان پارسی منسوب به ایالت پارس و پارتی منسوب به «پرثوه» یا پارت میباشد. دکتر ژاله آموزگار در کتاب «زبان پهلوی و دستور آن» درباره نامگذاری اشتباه پهلوی برای هر دوی این زبانها مینویسد: «از نظر اشتقاق، پهلوی به معنی زبان پارتی است و نه فارسی. در سدههای نخستینِ اسلامی اصطلاح فارسی را برای فارسی نو که از فارسی میانه متحول شده بود، بهکارمیبردند، درنتیجه اطلاق آن به پارسی میانه موجب ابهام میشد. از این رو این زبان[پارسی میانه] را در تقابل با فارسی نو پهلوی نامیدند که از میان زبانهای ایرانی میانه پس از پارسی میانه از همه معروفتر بود و در آن زمان پارتی (=پهلوانیگ) دیگر زبان زندهای نبود تا موجب ابهام گردد. اطلاق پهلوی (فهلوی) به پارسی میانه از قرن سوم هجری است.»
بر این اساس میتوان مدعی شد که پهلوی ساسانی یا زبان پارسیگ که ادامه آن به فارسی کنونی منتهی شده زبانی جدیدتر از زبان پهلوی اشکانی و یا به عبارت بهتر ادامه زبان پارتی است.البته پارتی برخلاف تصور بسیاری به طور کامل از بین نرفته و در بین زبانهای اصلی ایران معاصر نیز میتوان مدعی شد برخی زبانها چون تاتی و کردی قرابت بسیاری با زبان پهلوی اشکانی دارند و به نوعی ادامه آن زبان محسوب میشوند.
واژهشناسی
برای اینکه بدانیم چگونه پارتی اشکانی به مرور زبان به پهلوی اشکانی یا پهلوانیگ تغییر نام داده و شرایط را برای یکی خوانده شدن از سوی برخی دانشمندان فراهم کرده شاید بهترین توضیح را مرحوم دکتر پرویز ناتل خانلری در صفحه ٢٠٣ جلد نخست کتاب گرانسنگ «تاریخ زبان فارسی» بیان کرده است. وی پس از اینکه توضیح داده که در زبانهای هند و اروپایی حـرف «ر» و «ل» بههم تبدیل میشوند و در زبان سـکایی نیز «ت» و «تز» همچون «ان» در زبان فارسی نشان جمع است، عنوان میکند: «این دگردیسی به راحتی قابل درک است که پارت > پاران > پالان > پهلان > پهلوان.» وی ادامه میدهد: «براین اساس کلمۀ «پهلوی» صورت دگرگون شده و تازهتری است از اصلی کهن که در نوشتههای پارسی باستان بهشکل «پَرثَوَ» آمده و بر قسمتی از شمالشرقی شاهنشاهی ایران و ساکنان آن سرزمین که امروز «خراسان» خوانده میشود، اطلاق شده و این همان ناحیه است که اشکانیان از آن برخاستند.»
زبان پارسی دری
ناگفته نماند که در مقابل دیدگاه خانم دکتر آموزگار و همفکران او، دیدگاه دیگری هم درباره گذشته و آینده زبان پهلوی اشکانی وجود دارد. در این دیدگاه که بیشتر از سوی زبانشناسان روسی و البته تعدادی از زبانشناسان افغانستان و تاجیکستان مطرح میشود، زبان پهلوی ساسانی دنباله زبان پهلوی اشکانی محسوب نمیشود بلکه این زبان بلخی نو مورداستفاده در دربار شاهان کوشانی است که دنباله زبان پارتی محسوب میشود. به عبارت بهتر این گروه از زبانشناسان، نظم زیر را برای تبدیل زبان فارسی باستان به فارسی کنونی قائل هستند. آنان معتقد هستند که زبان اوستایی نخستین زبان فارسی است که به مرور زمان به پهلوی اشکانی تبدیل شده و سپس جای خود را در نیمه شرقی کشور به زبان بلخی یا باختری داده و این زبان نیز با گذشت زبان و تغییر تحولات زبانی به فارسی دری کنونی رایج در افغانستان و تاجیکستان تبدیل شده است.
یکی از معتقدترین افراد به این اندیشه دکتر محمدحسین یمین، استاد دانشگاه کابل است که در کتاب خود «تاریخچه زبان پارسی دری»، به این موضوع این گونه پرداخته است: « زبان پارسی دری دنباله پهلوی اشکانی در ناحیه بلخ خراسان است نه مولود پهلوی ساسانی در فارس.» . وی در جایی دیگر از کتاب خود از یک میانمرحله بین زبان پارتی و پارسی دری سخن میگوید که زبان بلخی دوره کوشانیان است و مینویسد: «به علاوه ارتباط زبان عصر کوشانی با پارتی از نظر مبدا و منشاء خروج روابطی میان کوشانیان و پارتیان دیده میشود، چنانچه گفته شد که پارتها از پرثوه یا پارتیه از ناحیه کوشان آن برخاستهاند.
کوشانیان در عصری، در باختر و نواحی آن مسلط شده اند.که پارتها یا اشکانیان قبلاً پس از تسلط بر باختر و وادی خراسان و رسمیت دادن زبان پارتی، مرکز سلطنت خود را از (نیسا) شمال غرب باختر در ۱۷۱ قبل از میلاد، به طرف غرب به نواحی فارس انتقال دادند، بنابرآن در این هنگام ناحیه آریاییها و باختریان تحت نفوذ کامل زبان پارتی یعنی شکل متحول زبان اوستایی قرار داشته است و همین زبان است که موسوم به زبان بلخی و یا زبان باختری میباشد و بعضاً زبان رسمی کوشانی هم گفته شده و آن خود مادر زبان پارسی دری (پارتی دری) شناخته میشود، دقیقترین گواه این موضوع کتیبههایی است که از دوره کوشانیان به جا مانده است.»
البته چه فرضیه برتر دکتر آموزگار و زبانشناسان غربی را در نظر بگیریم و چه فرضیه دکتر یمین و زبانشناسان روس و تاجیک را، این امر مشخص است که زبان پهلوی اشکانی یا همان پارتی روزگاری برترین زبان این مرز و بوم بوده و نه تنها در دربار بلکه در دورترین نقاط کشور هم حداقل مورد استفاده ماموران دولتی قرار میگرفته است.
*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه
ارسال نظر