آزاد سازی ،کلید توسعه
بلیت هواپیما به بهانه آزادسازی گران شد «بلیت تهران مشهد به ۷۰۰ هزار تومان رسید» ،«بهانه جدید دولت برای گرانسازی بلیت هواپیما» پس از اعلام آزادسازی نرخ بلیت هواپیما این موارد تیتر برخی از نشریات و سایتهای خبری بود. این تیترها نشاندهنده برخی تفکرات مردم درباره آزادسازی نرخ بلیت هواپیما بود. برخی از کارشناسان امید دارند در صورت ازادسازی قیمتها و خارج شدن دست دولت از قیمتگذاری بلیت هواپیما، نهتنها این آزادسازی باعث گرانتر شدن بلیت هواپیما نخواهد شد؛ بلکه در طولانی مدت باعث بالا رفتن کیفیت این خطوط حملونقلی و همینطور استفاده تمام اقشار جامعه از هواپیما خواهد شد.
بلیت هواپیما به بهانه آزادسازی گران شد «بلیت تهران مشهد به 700 هزار تومان رسید» ،«بهانه جدید دولت برای گرانسازی بلیت هواپیما» پس از اعلام آزادسازی نرخ بلیت هواپیما این موارد تیتر برخی از نشریات و سایتهای خبری بود. این تیترها نشاندهنده برخی تفکرات مردم درباره آزادسازی نرخ بلیت هواپیما بود. برخی از کارشناسان امید دارند در صورت ازادسازی قیمتها و خارج شدن دست دولت از قیمتگذاری بلیت هواپیما، نهتنها این آزادسازی باعث گرانتر شدن بلیت هواپیما نخواهد شد؛ بلکه در طولانی مدت باعث بالا رفتن کیفیت این خطوط حملونقلی و همینطور استفاده تمام اقشار جامعه از هواپیما خواهد شد. در این مورد از دکتر موسی غنینژاد پرسیدیم که آیا این امر به ضرر مصرفکننده است؟ آیا گرانسازی با آزادسازی متفاوت است؟
بهعنوان اولین سوال آقای دکتر، تا به حال موردی وجود داشته است که با آزادسازی قیمتها، کیفیت کالای مورد نظر افزایش یافته باشد یا در طولانی مدت تغییرات اساسی در تولید یا کیفیت این کالاها یا خدمات افتاده باشد؟
اجازه دهید برای پاسخ به این سوال با یک مثال شروع کنم. در یکی از شمارههای هفتهنامه تجارت فردا با مدیرعامل کارخانه شیرین عسل گفتوگویی انجام شده بود. در این مصاحبه دلایل پیشرفت و توسعه این بنگاه از زبان مدیرعامل کارخانه شیرین عسل توضیح داده شده بود. بنده از زاویه دیگری به این موفقیت نگاه میکنم. صنعت تولید شکلات و شیرینی، یکی از معدود صنایعی است که دولت در آن دخالت نکرده است. نه دولت به آن یارانه پرداخت کرده است و نه در قیمتگذاری آن دخالت کرده است. دلیل این اقدام دولت این بود که شکلات و شیرینی مساله اساسی برای مردم نیست و دلیلی وجود ندارد که به آن یارانه پرداخت شود که تولیدکننده این کالا را ارزان تولید کند یا اگر این کالا گران باشد مردم خریداری نمیکنند و ضربهای به مصرف مردم نخواهد زد.
به همین علت، دلیلی برای کنترل قیمت وجود نخواهد داشت. همین امر باعث شده است که یکی از موفقترین صنایع ما همین کارخانجات شکلاتسازی باشد. همین موفقیت باعث شده است که این کارخانهها محصولاتشان را به کشورهای اروپای غربی صادر کنند. چرا موفق بودند؟ به دلیل اینکه دولت از این صنعت حمایت نکرد. تنها بنگاههای کارآمد توانایی باقی ماندن در این بنگاهها را داشتند. هر بنگاهی که میتواند در این صنعت وارد شود و توانایی رقابت با این بنگاهها را داشته باشد، وارد این بازار شود. بنابراین کارآمدترینهای این بنگاهها در این بازار باقی ماندند و قادر به صادرات محصولات خود و فراگیر شدن در بازارهای جهانی بودند.
به صنعت شکلاتسازی اشاره کردید جناب دکتر، در صورت دخالت نکردن دولت در سایر بخشهای اقتصادی نیز این بنگاهها توانایی رشد و توسعه دارند؟ با این اوصاف چرا دولت در این بخشهای اقتصادی دخالت میکند؟
سایر بخشهای اقتصادی نیز همینطور است. دخالت نکردن دولت برای توسعه صنایع اصلا معمای پیچیدهای نیست. دولت قصد ندارد شمشیر قیمتگذاری را که در درست دارد، به زمین بگذارد یا کند کند.
در حاضر مردم به افزایش قیمت بلیتها اعتراض دارند. این طوری که شما میفرمایید این اقدام به نفع مصرفکننده و تولیدکننده است. در حال حاضر من مصرفکننده چرا باید از افزایش قیمت بلیت هواپیما خوشحال باشم؟
بر خلاف تصور عامه، حمل و نقل هوایی کالای ضروری است. بازار باید این امکان را برای مصرفکننده در نظر بگیرد که در صورت کار ضروری و پیشامد ناگهانی سریعا و با هر قیمتی بتواند از حملونقل هوایی استفاده کند. کسی که ضروریترین نیاز را دارد باید به مقصد خود برسد. در حال حاضر اگر به نرخ بلیت در کشورهای اروپایی و آمریکایی توجه کنیم، میبینیم که در بسیاری از موارد نرخ بلیت هواپیما برخی مواقع از قطار یا سایر خطوط حملونقلی ارزانتر است. منتها زمان بلیت را مصرفکننده نمیتواند تعیین کند. در این حالت بازار خود به خود تنظیم میشود. ولی در ایران با این سیستم قیمتگذاری در هر پرواز و هر زمانی یک قیمت وجود دارد. به همین دلیل برای افرادی که نیاز ضروری برای جابهجایی دارند این امکان سریع رسیدن به مقصد میسر نیست.
فرض کنید که شخصی به طور ناگهانی با بیماری روبه رو میشود که باید سریعا برای عمل جراحی به تهران بیاید. سریعترین راه نیز استفاده از هواپیما است. آیا این شخص به راحتی میتواند بلیت تهیه کند؟ در صورت اینکه قیمتها واقعی نباشد یا دولت نرخ بلیت هواپیما را به طور مصنوعی پایین و یکسان نگه داشته باشد احتمال اینکه بلیت تهران برای شخص بیمار وجود داشته باشد بسیار کم است. دلیل این است که برای مصرفکننده معمولی به طور مثال گردشگر، با توجه به نرخ بلیتهای یکسان در نزدیکترین زمان، تفاوتی نمیکند که امروز پرواز داشته باشد یا هفته آینده. در این مواقع فساد افزایش مییابد و مصرفکنندهها با پارتیبازی و رشوه میتوانند در زمان ترافیک مسافر، به مقصد خود برسند. تنها راه برای حل این معضل نظام بازار است و تنها نظام بازار این اولویتها را میتواند مشخص کند. با قیمت دستوری کسی که نیاز ضروری برای پرواز دارد باید به اندازه قیمت واقعی بلیت رشوه بدهد تا بتواند پرواز کند. در واقع سیستمی که بازار با شفافیت حل میکند، قیمتگذاری دولتی با فساد حل میکند.
به نظر شما دولت برای آگاهسازی مردم از نتایج آزادسازی قیمتی چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
دولت با باز نگه داشتن دست خطوط هوایی و بالطبع ایجاد رقابت بین این خطوط میتواند به افزایش کارآمدی این بازار کمک کند. در کشورهای توسعهیافته نیز این چنین است که مصرفکننده اگر قصد داشته باشد برای چند روز آینده بلیت تهیه کند قیمت بسیار بالایی خواهد پرداخت. ولی اگر برای ماه بعد یا سال بعد قصد سفر با هواپیما را داشته باشد قیمت بلیت بسیار کاهش خواهد یافت. شرکتهای هواپیمایی برنامهریزی میکنند که چطور صندلیهای خود را پر کنند. همین امور بازار را تنظیم خواهد کرد. مردم به عینه این موارد را خواهند دید.
آخرین سوال اینکه تفاوت آزادسازی یا به اصطلاح گرانسازی یک کالا چیست؟
گرانسازی این است که یک بنگاه انحصار دارد و از این انحصار استفاده میکند و از حمایتهای دولت استفاده میکند. دولت برای محصولات یا خدمات این بنگاه قیمت گذاشته است که از یک مقدار خاص بیشتر نمیتواند سود کند. این بنگاه وقتی بتواند قیمت کالا یا خدمات خود را افزایش دهد اصطلاحا گرانسازی میشود. به طور مثال در صنعت خودرو این اتفاق افتاده است. صنعت خودرو به دلیل اینکه دولت از آن حمایت میکند توانایی گران کردن محصولات خود را دارد ولی در صورتی که بازار رقابتی باشد و دولت دخالتی در تعیین قیمت این بازار نداشته باشد آزادسازی قیمت رخ داده است.
بهعنوان اولین سوال آقای دکتر، تا به حال موردی وجود داشته است که با آزادسازی قیمتها، کیفیت کالای مورد نظر افزایش یافته باشد یا در طولانی مدت تغییرات اساسی در تولید یا کیفیت این کالاها یا خدمات افتاده باشد؟
اجازه دهید برای پاسخ به این سوال با یک مثال شروع کنم. در یکی از شمارههای هفتهنامه تجارت فردا با مدیرعامل کارخانه شیرین عسل گفتوگویی انجام شده بود. در این مصاحبه دلایل پیشرفت و توسعه این بنگاه از زبان مدیرعامل کارخانه شیرین عسل توضیح داده شده بود. بنده از زاویه دیگری به این موفقیت نگاه میکنم. صنعت تولید شکلات و شیرینی، یکی از معدود صنایعی است که دولت در آن دخالت نکرده است. نه دولت به آن یارانه پرداخت کرده است و نه در قیمتگذاری آن دخالت کرده است. دلیل این اقدام دولت این بود که شکلات و شیرینی مساله اساسی برای مردم نیست و دلیلی وجود ندارد که به آن یارانه پرداخت شود که تولیدکننده این کالا را ارزان تولید کند یا اگر این کالا گران باشد مردم خریداری نمیکنند و ضربهای به مصرف مردم نخواهد زد.
به همین علت، دلیلی برای کنترل قیمت وجود نخواهد داشت. همین امر باعث شده است که یکی از موفقترین صنایع ما همین کارخانجات شکلاتسازی باشد. همین موفقیت باعث شده است که این کارخانهها محصولاتشان را به کشورهای اروپای غربی صادر کنند. چرا موفق بودند؟ به دلیل اینکه دولت از این صنعت حمایت نکرد. تنها بنگاههای کارآمد توانایی باقی ماندن در این بنگاهها را داشتند. هر بنگاهی که میتواند در این صنعت وارد شود و توانایی رقابت با این بنگاهها را داشته باشد، وارد این بازار شود. بنابراین کارآمدترینهای این بنگاهها در این بازار باقی ماندند و قادر به صادرات محصولات خود و فراگیر شدن در بازارهای جهانی بودند.
به صنعت شکلاتسازی اشاره کردید جناب دکتر، در صورت دخالت نکردن دولت در سایر بخشهای اقتصادی نیز این بنگاهها توانایی رشد و توسعه دارند؟ با این اوصاف چرا دولت در این بخشهای اقتصادی دخالت میکند؟
سایر بخشهای اقتصادی نیز همینطور است. دخالت نکردن دولت برای توسعه صنایع اصلا معمای پیچیدهای نیست. دولت قصد ندارد شمشیر قیمتگذاری را که در درست دارد، به زمین بگذارد یا کند کند.
در حاضر مردم به افزایش قیمت بلیتها اعتراض دارند. این طوری که شما میفرمایید این اقدام به نفع مصرفکننده و تولیدکننده است. در حال حاضر من مصرفکننده چرا باید از افزایش قیمت بلیت هواپیما خوشحال باشم؟
بر خلاف تصور عامه، حمل و نقل هوایی کالای ضروری است. بازار باید این امکان را برای مصرفکننده در نظر بگیرد که در صورت کار ضروری و پیشامد ناگهانی سریعا و با هر قیمتی بتواند از حملونقل هوایی استفاده کند. کسی که ضروریترین نیاز را دارد باید به مقصد خود برسد. در حال حاضر اگر به نرخ بلیت در کشورهای اروپایی و آمریکایی توجه کنیم، میبینیم که در بسیاری از موارد نرخ بلیت هواپیما برخی مواقع از قطار یا سایر خطوط حملونقلی ارزانتر است. منتها زمان بلیت را مصرفکننده نمیتواند تعیین کند. در این حالت بازار خود به خود تنظیم میشود. ولی در ایران با این سیستم قیمتگذاری در هر پرواز و هر زمانی یک قیمت وجود دارد. به همین دلیل برای افرادی که نیاز ضروری برای جابهجایی دارند این امکان سریع رسیدن به مقصد میسر نیست.
فرض کنید که شخصی به طور ناگهانی با بیماری روبه رو میشود که باید سریعا برای عمل جراحی به تهران بیاید. سریعترین راه نیز استفاده از هواپیما است. آیا این شخص به راحتی میتواند بلیت تهیه کند؟ در صورت اینکه قیمتها واقعی نباشد یا دولت نرخ بلیت هواپیما را به طور مصنوعی پایین و یکسان نگه داشته باشد احتمال اینکه بلیت تهران برای شخص بیمار وجود داشته باشد بسیار کم است. دلیل این است که برای مصرفکننده معمولی به طور مثال گردشگر، با توجه به نرخ بلیتهای یکسان در نزدیکترین زمان، تفاوتی نمیکند که امروز پرواز داشته باشد یا هفته آینده. در این مواقع فساد افزایش مییابد و مصرفکنندهها با پارتیبازی و رشوه میتوانند در زمان ترافیک مسافر، به مقصد خود برسند. تنها راه برای حل این معضل نظام بازار است و تنها نظام بازار این اولویتها را میتواند مشخص کند. با قیمت دستوری کسی که نیاز ضروری برای پرواز دارد باید به اندازه قیمت واقعی بلیت رشوه بدهد تا بتواند پرواز کند. در واقع سیستمی که بازار با شفافیت حل میکند، قیمتگذاری دولتی با فساد حل میکند.
به نظر شما دولت برای آگاهسازی مردم از نتایج آزادسازی قیمتی چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
دولت با باز نگه داشتن دست خطوط هوایی و بالطبع ایجاد رقابت بین این خطوط میتواند به افزایش کارآمدی این بازار کمک کند. در کشورهای توسعهیافته نیز این چنین است که مصرفکننده اگر قصد داشته باشد برای چند روز آینده بلیت تهیه کند قیمت بسیار بالایی خواهد پرداخت. ولی اگر برای ماه بعد یا سال بعد قصد سفر با هواپیما را داشته باشد قیمت بلیت بسیار کاهش خواهد یافت. شرکتهای هواپیمایی برنامهریزی میکنند که چطور صندلیهای خود را پر کنند. همین امور بازار را تنظیم خواهد کرد. مردم به عینه این موارد را خواهند دید.
آخرین سوال اینکه تفاوت آزادسازی یا به اصطلاح گرانسازی یک کالا چیست؟
گرانسازی این است که یک بنگاه انحصار دارد و از این انحصار استفاده میکند و از حمایتهای دولت استفاده میکند. دولت برای محصولات یا خدمات این بنگاه قیمت گذاشته است که از یک مقدار خاص بیشتر نمیتواند سود کند. این بنگاه وقتی بتواند قیمت کالا یا خدمات خود را افزایش دهد اصطلاحا گرانسازی میشود. به طور مثال در صنعت خودرو این اتفاق افتاده است. صنعت خودرو به دلیل اینکه دولت از آن حمایت میکند توانایی گران کردن محصولات خود را دارد ولی در صورتی که بازار رقابتی باشد و دولت دخالتی در تعیین قیمت این بازار نداشته باشد آزادسازی قیمت رخ داده است.
ارسال نظر