بازار پیکان را فراموش نکرده
بعد از دو سه بوق گوشی را برمیدارد. میگویم برای آگهیای که در روزنامه دادهاید تماس گرفتهام، معذرت خواهی میکند و میگوید فروش رفته است. میپرسم به این زودی؟ هنوز یک نصفه روز هم نگذشته! خنده کوتاهی میکند و با صدایی خوشحال میگوید: بله دیگه. اما خب واقعا فروش رفته بود، پیکان سفید آخر ۸۳، بدون رنگ و در حد نو با قیمت ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان. آگهی دیگری را انتخاب میکنم، پیکان سفید مدل۷۲، کاملا سالم، قیمتش هم مناسب به نظر میرسد، ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، شماره را میگیرم. لحظهای بعد صدایی میگوید لطفا نیم ساعت دیگر تماس بگیرید، الان در حال صحبت با یک مشتری هستم، میگویم یعنی در حال توافقید؟ میگوید: بله، شاید معامله کنیم و معذرتخواهی میکند.
بعد از دو سه بوق گوشی را برمیدارد. میگویم برای آگهیای که در روزنامه دادهاید تماس گرفتهام، معذرت خواهی میکند و میگوید فروش رفته است. میپرسم به این زودی؟ هنوز یک نصفه روز هم نگذشته! خنده کوتاهی میکند و با صدایی خوشحال میگوید: بله دیگه. اما خب واقعا فروش رفته بود، پیکان سفید آخر ۸۳، بدون رنگ و در حد نو با قیمت ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان. آگهی دیگری را انتخاب میکنم، پیکان سفید مدل۷۲، کاملا سالم، قیمتش هم مناسب به نظر میرسد، ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، شماره را میگیرم. لحظهای بعد صدایی میگوید لطفا نیم ساعت دیگر تماس بگیرید، الان در حال صحبت با یک مشتری هستم، میگویم یعنی در حال توافقید؟ میگوید: بله، شاید معامله کنیم و معذرتخواهی میکند. فرقی ندارد مدل چه سالی باشد، انگار پیکان بودنش کافی است تا به راحتی معامله جوش بخورد. به آگهیهای فروش خودرو که نگاه کنید، موارد فروش از مدلهای سالهای دهه ۶۰ شروع میشود تا آخرین مدلهایی که در سال ۸۳ تولید شدهاند. مدلهای قدیمیتر هم مشتریان خود را دارند تا آنجا که به محض آگهی شدن در روزنامه، مشتریهای دست به نقد به سراغشان میآیند. مثل پیکان مدل شصتی که ۲
میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت داشت و در تماس با صاحبش متوجه شدم که صبح روزی که آگهی آن در روزنامه چاپ شده است بیعانه شده است. پیکان، این نوستالژی فراموش نشدنی پیکان، این نوستالژی ایرانیها که بعد از جمع شدن خطوط تولید آن چند سالی بود که در بیخبری روزگار میگذارند و مسافران و خانوادههایی را در گوشه و کنار کشور جابهجا میکرد، بار دیگر چون شبحی بر مشتریها و صنعت خودرو ظاهر شد. ظاهر شدن این شبح دقیقا همزمان با آغاز رسمی تحریمهای جدید آمریکا بود، تحریمهایی که جدیت بیشتری از قبلیها داشت و در پی آن برخی کارشناسان خودرو بازگشت دوباره پیکان را مطرح کردند. بازگشت پیکان یا خودرویی با امکانات پیکان به خطوط تولید یک پیشبینی از سوی این کارشناسان بود که در شرایط تحریم برای جلوگیری از توقف کامل صنعت خودروسازی مطرح شد. پیشنهادی که به مذاق خودروسازان اصلا خوش نیامد و باعث شد انتقاداتی هم از سوی آنها مطرح شود و به کنایه نظریه مطرح شده توسط کارشناسان را «طنز تلخ صنعت خودرو» بخوانند. هرچند شاید بازگشت به تولید پیکان کمی ناباورانه یا غیرممکن باشد، اما با نگاهی به بازار خودرو نمیتوان منکر این واقعیت شد که بازار پیکان و
خودروهای دست دومی که مدتها است از تولید آنها میگذرد، این روزها داغ داغ است، فرقی ندارد پیکان باشد، رنو پیکی باشد یا پاترول و امثال این خودروها. با نگاهی به میزان افزایش قیمت خودرو و تولیدات خودروسازان که نسبت به سال ۹۰ به یک سوم کاهش یافته است، رونق گرفتن بازار خودروهای دست دوم اتفاقی طبیعی محسوب میشود، زیرا تولید خودروهای نو به کمترین میزان خود طی سالهای گذشته رسیده است. درواقع حالا اگر شخصی قصد خرید یک خودروی نو داشته باشد، بازار او را به سمت خودروهای دست دوم هدایت میکند، زیرا اگر این فرد تا ابتدای سال گذشته میتوانست با مبلغ ۱۰ یا ۱۲ میلیون تومان یک خودروی نو بخرد، حالا با همین مبلغ راهی جز مراجعه به بازار خودروهای دست دوم ندارد. بازار خودروهای دست دوم البته تنها شامل پیکان نیست، اما پیکان مثالی بود برای رونق این روزهای بازار دستدومها، خودروهایی که حالا سالها است تولید آنها پایان یافته، اما اوضاع نابسامان تولید خودرو و نیاز بازار به خودرو باعث اقبال آنها در میان مشتریان شده است. هرچند خرید و فروش در بازارهای دست دوم همیشه مرسوم بوده، اما مسالهای که حالا مطرح است و ایجاد نگرانی میکند نوعی
عقبگرد به گذشته است. برای مثال در روزگاری که برای خرید معمولیترین خودروی شاسیبلند چینی موجود در بازار باید بیش از ۶۰ میلیون تومان پرداخت کرد، میتوان پاترولی را که حالا سالهاست تولید نمیشود با قیمتی حدود ۱۷ میلیون تومان خریداری کرد. هرچند پاترول هم با وجود قدیمی و پرمصرف بودن از افزایش قیمتها جدا نبوده و قیمت آن از ۶ میلیون تومان تابستان سال ۹۰ به ۱۷ میلیون تومان حالا رسیده است، اما هنوز هم مشتریهای خود را دارد، چراکه نیاز مشتریها را برطرف میکند، برای مثال نیازی مانند سفر به مناطق پر فراز و نشیب. تفکری به نام پیکان اما از مسائلی مانند کاهش تولید و افزایش قیمت هم که عبور کنیم، روی بورس بودن خودرویی مانند پیکان به این موضوع هم بازمیگردد که پیکان، نسل به نسل در میان ایرانیان بوده و خاطراتی از خود به جا گذاشته است که باعث میشود بسیاری از مشتریها کولر نداشتن، خشک بودن آن یا برقی نبودن شیشههایش را نادیده بگیرند و حتی محکم بودن بدنه آن را ستایش هم بکنند. به این ترتیب حالا پیکان با گذشت سالها، هنوز قدر و قیمت خود را در میان مشتریان دارد، قدر و قیمتی که بسیاری از تولیدات فعلی از آن محروم هستند و در عوض
سیل انتقادات مصرفکنندگان به دنبال آنها روان است. امروز حتی با نمونههای ویژهای از پیکان هم مواجهیم، برای مثال این روزها میتوان پیکانی در بازار دید که ۱۲ سال از ساخت آن میگذرد، اما قیمت آن با برخی مدلهای صفر کنونی برابری میکند. هرچند این قیمت به دلیل امکانات و لوازمی است که بر روی خودرو نصب شده است، اما همینکه کسی حاضر است خودرویی را که ۱۲ سال از ساخت آن میگذرد به بهترین لوازم مجهز کند، حامل پیامهایی است که میتواند معانی زیادی داشته باشد. پیامهایی مثل افت کیفیت تولیدات فعلی، نیاز روزافزون بازار به خودرو و کمبود خودروی نو، قیمت نامناسب خودرو برای قشر وسیعی از مردم و ...
ارسال نظر