گفتوگو با محسن رستگار بازیگر جوان تئاتر
پیشرفت تئـاتر سرعت ندارد
مهرداد نصرتی - اعظم حسن تقی
محسن رستگار متولد ۱۳۶۳ تهران است و تاکنون در ۳۵ اثر نمایشی حضور داشته که از این تعداد ۲۱ کار به اجرای عمومی رسیده که مخمصه (افسانه صرفه جو)، خانواده شمعدانی (ایوب آقا خانی) و سیمرغ (کیومرث مرادی) تعدادی از این نمایشها هستند. وی که برخلاف بسیاری از تئاتریها تحصیلات تئاتری نداشته و در رشته طراحی صنعتی کارشناسی ارشد گرفته است، حضور پررنگی در تئاتر دارد. محسن رستگار که از سال ۱۳۸۰ با بازی در نمایشی به کارگردانی نصرالله قادری، بهطور حرفهای وارد تئاتر شده، دریافت سه جایزه بازیگری و حضور در سه جشنواره بینالمللی را هم در کارنامه دارد.
محسن رستگار متولد ۱۳۶۳ تهران است و تاکنون در ۳۵ اثر نمایشی حضور داشته که از این تعداد ۲۱ کار به اجرای عمومی رسیده که مخمصه (افسانه صرفه جو)، خانواده شمعدانی (ایوب آقا خانی) و سیمرغ (کیومرث مرادی) تعدادی از این نمایشها هستند. وی که برخلاف بسیاری از تئاتریها تحصیلات تئاتری نداشته و در رشته طراحی صنعتی کارشناسی ارشد گرفته است، حضور پررنگی در تئاتر دارد. محسن رستگار که از سال ۱۳۸۰ با بازی در نمایشی به کارگردانی نصرالله قادری، بهطور حرفهای وارد تئاتر شده، دریافت سه جایزه بازیگری و حضور در سه جشنواره بینالمللی را هم در کارنامه دارد.
مهرداد نصرتی - اعظم حسن تقی
محسن رستگار متولد ۱۳۶۳ تهران است و تاکنون در ۳۵ اثر نمایشی حضور داشته که از این تعداد ۲۱ کار به اجرای عمومی رسیده که مخمصه (افسانه صرفه جو)، خانواده شمعدانی (ایوب آقا خانی) و سیمرغ (کیومرث مرادی) تعدادی از این نمایشها هستند. وی که برخلاف بسیاری از تئاتریها تحصیلات تئاتری نداشته و در رشته طراحی صنعتی کارشناسی ارشد گرفته است، حضور پررنگی در تئاتر دارد. محسن رستگار که از سال ۱۳۸۰ با بازی در نمایشی به کارگردانی نصرالله قادری، بهطور حرفهای وارد تئاتر شده، دریافت سه جایزه بازیگری و حضور در سه جشنواره بینالمللی را هم در کارنامه دارد. پرفورمنس خارش (امیر کنجانی)، میز (بهار کاتوزی)، پروانگی (عامر مسافر آستانه) و لامپ (سیاوش پاکراه) از دیگر نمایشهایی هستند که محسن رستگار در آنها ایفای نقش کرده و اجرا شدهاند. با این بازیگر جوان تئاتر درباره وضعیت امروز تئاتر و سالنها و مخاطبانش گفتوگو کردیم.
وضعیت این روزهای تئاتر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من وضعیت امروز تئاتر رو به رشد است اما سرعت این رشد مناسب نیست. حرکت میکنیم اما آرام. از آنجا که هیچ فرد تئاتری در تئاتر دخلش به خرجش نمیخورد پس به جای اختصاص زمان کاملش به تئاتر بهعنوان متخصص این رشته، به فعالیتهای دیگر برای کسب درآمد رو میآورد و خب این یعنی کم شدن سرعت رشد به نسبت پتانسیل موجود. البته سرعت مناسب امکانات میخواهد و سرمایه که در تئاتر گویا سالهاست گم شده.
در بخشی از گفتوگومان اصطلاح پرفورمنس را به کار بردید. اصطلاحی که چند سالی است زیاد میشنویم. پرفورمنس دقیقا یعنی چه و چگونه اجرایی است؟ این اصطلاح نمایشی در تعبیر عامیانهترش یعنی چه؟
پرفورمنس معنی اجرا را دارد؛ یعنی ترجمهاش این میشود که با اضافه کردن کلمه آرت معنی بهتری به خودش میگیرد. منشا پرفورمنس آرت ریشه در خارج از ایران و فرهنگ خاص خودش را دارد و تا در ایران بتواند شکل کامل خودش را بگیرد، احتیاج به زمان و تجربه کردن دارد. کلمه پرفورمنس ارت تعریف بخصوصی نمیتواند به خود بگیرد، نمیتوانیم بگوییم کاری پرفورمنس آرت هست یا نه اما با بقیه هنرهای اجرایی تفاوتهایی هم دارد که باز نمیتوان قوانینی برای بودن یا نبودنش وضع کرد اما میتواند روشنترمان کند. بعد از هنر اتفاق یا هپنینگ که توسط هنرمندان تجسمی نامگذاری شد آرام آرام شاهد هنرهای اجرایی با صورتها و روشهای متفاوت بودیم که پرفورمنس هم یکی از آنها بوده، اما بیایید به جای نگاه از خاستگاه هنرهای تجسمی از خاستگاه تئاتر نگاه کنیم و چند تفاوت را که شاید مهمتر باشد بررسی کنیم:
محل اجرای اثر که خود نوع نگاه را مشخص میکند؛ سالن تئاتر یا گالری یا هر محیط دیگر. در تئاتر بستری دراماتیک همراه با زبانی مشخص قرار دارد، اما در پرفورمنس آرت اینگونه نیست. پرفورمر یا اجراگر فقط کننده عملی مشخص است که تعاریف خاص خود را دارد اما در تئاتر به بازیگر نیاز است. و.... در فضای هنرهای اجرایی ما شاهد تطبیق و عدم تطبیق مدام این اصول هستیم که هر کدام تجربه متفاوتی است و از نظر هنر هیچکدام از این اسامی الزامی نیست و خوشحالم که بگویم شاهد کنشهای اجرایی بهتر و بهتر در طی این سالها بودهایم. باید تجربه کرد تا پخته و کامل شد.
از کارهایتان بگویید و فعالیت این روزهایتان و اینکه دغدغه اصلی شما در بازیگری چیست؟
تا جایی که برنامهریزی داشتم و دارم تا آخر سال اجرای دیگری نخواهم داشت، ولی برای سال بعد راجعبه دو کار صحبتهای اولیه انجام شد. طبعا به زمان اجرا که نزدیک شویم تمرینها شروع خواهد شد، اما درباره بخش دیگر سوالتان باید بگویم دغدغه اصلی برای انتخاب بازیگری حظ و لذتی بود که از خلق برای من اتفاق میافتد. اینکه خودت باشی، اما یکی دیگر بودن را بازی و تجربه کنی. اما حتی همین هم برایم کافی نبود و از آن فراتر رفتم و در کنار بازیگری طراحی کردن را هم انتخاب کردم. برای انتخابها و نوع نگاهم به بازیگری میزان لذت و حظی را که خودم میبرم ، به تماشاچی از طریق دیدن کارهایم میتوانم انتقال بدهم.
در انتخاب یک متن برای بازی، چه چیزهایی را ملاک قرار میدهید؟ اساسا انتخاب میکنید یا انتخاب میشوید؟
کیفیت نمایشنامه اول مطرح است و اینکه برای برخورد اول باید بتواند تاثیر مناسبی بگذارد و مهمتر از آن کاراکتری است که قرار است در آن نمایشنامه بازی کنی. چون خیلی وقتها میتوانی در اثری نباشی ولی از دیدنش لذت ببری. من برایم مهم این است که بتوانم یک تجربه متفاوت را در پروسه رسیدن به نقش و نمایش دادن آن داشته باشم و خودم را تکرار نکنم.
تا به حال پیش آمده فکر کنید میشد بهتر بازی کرد؟
حتما! چون ذات بازیگری تئاتر و ساختن آن نقش، میراست و ماندگاری ندارد. چون بهصورت رسمی جایی ثبت نمیشود (مثل بازیگری جلوی دوربین)، پس بازیگر نمیتواند خودش را از بیرون ببیند و قضاوت کند اما وقتی زمان میگذرد و مرور میکنی میبینی یک جاهایی میتوانسته جور دیگری باشد. بازیگری یک فعالیت انسانی است؛ یعنی کاملا همه چیزش منوط میشود به نقش شما بهعنوان یک انسان در زندگیتان. همه چیز از فیزیک تا تجربه زندگی کردن. پس برای با تجربه شدن باید زمان بگذرد و زمان اشتباهات آدمی را به او نشان بدهد.
اجراهای متوالی یک نمایش در شبهای مختلف، به بازیگر تجربههای بیشتر میآموزد یا از یک مرحله به بعد ملالآور میشود؟
تمام فرق بازیگری تئاتر با بقیه گونههای بازیگری، همین شبهای متوالی از اجرای یک نقش است. اینکه تو هر شب یک چیز را بازی کنی، اما اگر کسی باز همان اجرا را دید با تو همراه شود و تاثیر بگیرد. نقش، هر روز باید پر رنگتر و زندهتر شود. این هنر بازیگر تئاتر است که چگونه 30 شب بتواند نقشش را زنده نگه دارد و تازه و پر نشاط آن نقش را اجرا کند.
محسن رستگار متولد ۱۳۶۳ تهران است و تاکنون در ۳۵ اثر نمایشی حضور داشته که از این تعداد ۲۱ کار به اجرای عمومی رسیده که مخمصه (افسانه صرفه جو)، خانواده شمعدانی (ایوب آقا خانی) و سیمرغ (کیومرث مرادی) تعدادی از این نمایشها هستند. وی که برخلاف بسیاری از تئاتریها تحصیلات تئاتری نداشته و در رشته طراحی صنعتی کارشناسی ارشد گرفته است، حضور پررنگی در تئاتر دارد. محسن رستگار که از سال ۱۳۸۰ با بازی در نمایشی به کارگردانی نصرالله قادری، بهطور حرفهای وارد تئاتر شده، دریافت سه جایزه بازیگری و حضور در سه جشنواره بینالمللی را هم در کارنامه دارد. پرفورمنس خارش (امیر کنجانی)، میز (بهار کاتوزی)، پروانگی (عامر مسافر آستانه) و لامپ (سیاوش پاکراه) از دیگر نمایشهایی هستند که محسن رستگار در آنها ایفای نقش کرده و اجرا شدهاند. با این بازیگر جوان تئاتر درباره وضعیت امروز تئاتر و سالنها و مخاطبانش گفتوگو کردیم.
وضعیت این روزهای تئاتر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من وضعیت امروز تئاتر رو به رشد است اما سرعت این رشد مناسب نیست. حرکت میکنیم اما آرام. از آنجا که هیچ فرد تئاتری در تئاتر دخلش به خرجش نمیخورد پس به جای اختصاص زمان کاملش به تئاتر بهعنوان متخصص این رشته، به فعالیتهای دیگر برای کسب درآمد رو میآورد و خب این یعنی کم شدن سرعت رشد به نسبت پتانسیل موجود. البته سرعت مناسب امکانات میخواهد و سرمایه که در تئاتر گویا سالهاست گم شده.
در بخشی از گفتوگومان اصطلاح پرفورمنس را به کار بردید. اصطلاحی که چند سالی است زیاد میشنویم. پرفورمنس دقیقا یعنی چه و چگونه اجرایی است؟ این اصطلاح نمایشی در تعبیر عامیانهترش یعنی چه؟
پرفورمنس معنی اجرا را دارد؛ یعنی ترجمهاش این میشود که با اضافه کردن کلمه آرت معنی بهتری به خودش میگیرد. منشا پرفورمنس آرت ریشه در خارج از ایران و فرهنگ خاص خودش را دارد و تا در ایران بتواند شکل کامل خودش را بگیرد، احتیاج به زمان و تجربه کردن دارد. کلمه پرفورمنس ارت تعریف بخصوصی نمیتواند به خود بگیرد، نمیتوانیم بگوییم کاری پرفورمنس آرت هست یا نه اما با بقیه هنرهای اجرایی تفاوتهایی هم دارد که باز نمیتوان قوانینی برای بودن یا نبودنش وضع کرد اما میتواند روشنترمان کند. بعد از هنر اتفاق یا هپنینگ که توسط هنرمندان تجسمی نامگذاری شد آرام آرام شاهد هنرهای اجرایی با صورتها و روشهای متفاوت بودیم که پرفورمنس هم یکی از آنها بوده، اما بیایید به جای نگاه از خاستگاه هنرهای تجسمی از خاستگاه تئاتر نگاه کنیم و چند تفاوت را که شاید مهمتر باشد بررسی کنیم:
محل اجرای اثر که خود نوع نگاه را مشخص میکند؛ سالن تئاتر یا گالری یا هر محیط دیگر. در تئاتر بستری دراماتیک همراه با زبانی مشخص قرار دارد، اما در پرفورمنس آرت اینگونه نیست. پرفورمر یا اجراگر فقط کننده عملی مشخص است که تعاریف خاص خود را دارد اما در تئاتر به بازیگر نیاز است. و.... در فضای هنرهای اجرایی ما شاهد تطبیق و عدم تطبیق مدام این اصول هستیم که هر کدام تجربه متفاوتی است و از نظر هنر هیچکدام از این اسامی الزامی نیست و خوشحالم که بگویم شاهد کنشهای اجرایی بهتر و بهتر در طی این سالها بودهایم. باید تجربه کرد تا پخته و کامل شد.
از کارهایتان بگویید و فعالیت این روزهایتان و اینکه دغدغه اصلی شما در بازیگری چیست؟
تا جایی که برنامهریزی داشتم و دارم تا آخر سال اجرای دیگری نخواهم داشت، ولی برای سال بعد راجعبه دو کار صحبتهای اولیه انجام شد. طبعا به زمان اجرا که نزدیک شویم تمرینها شروع خواهد شد، اما درباره بخش دیگر سوالتان باید بگویم دغدغه اصلی برای انتخاب بازیگری حظ و لذتی بود که از خلق برای من اتفاق میافتد. اینکه خودت باشی، اما یکی دیگر بودن را بازی و تجربه کنی. اما حتی همین هم برایم کافی نبود و از آن فراتر رفتم و در کنار بازیگری طراحی کردن را هم انتخاب کردم. برای انتخابها و نوع نگاهم به بازیگری میزان لذت و حظی را که خودم میبرم ، به تماشاچی از طریق دیدن کارهایم میتوانم انتقال بدهم.
در انتخاب یک متن برای بازی، چه چیزهایی را ملاک قرار میدهید؟ اساسا انتخاب میکنید یا انتخاب میشوید؟
کیفیت نمایشنامه اول مطرح است و اینکه برای برخورد اول باید بتواند تاثیر مناسبی بگذارد و مهمتر از آن کاراکتری است که قرار است در آن نمایشنامه بازی کنی. چون خیلی وقتها میتوانی در اثری نباشی ولی از دیدنش لذت ببری. من برایم مهم این است که بتوانم یک تجربه متفاوت را در پروسه رسیدن به نقش و نمایش دادن آن داشته باشم و خودم را تکرار نکنم.
تا به حال پیش آمده فکر کنید میشد بهتر بازی کرد؟
حتما! چون ذات بازیگری تئاتر و ساختن آن نقش، میراست و ماندگاری ندارد. چون بهصورت رسمی جایی ثبت نمیشود (مثل بازیگری جلوی دوربین)، پس بازیگر نمیتواند خودش را از بیرون ببیند و قضاوت کند اما وقتی زمان میگذرد و مرور میکنی میبینی یک جاهایی میتوانسته جور دیگری باشد. بازیگری یک فعالیت انسانی است؛ یعنی کاملا همه چیزش منوط میشود به نقش شما بهعنوان یک انسان در زندگیتان. همه چیز از فیزیک تا تجربه زندگی کردن. پس برای با تجربه شدن باید زمان بگذرد و زمان اشتباهات آدمی را به او نشان بدهد.
اجراهای متوالی یک نمایش در شبهای مختلف، به بازیگر تجربههای بیشتر میآموزد یا از یک مرحله به بعد ملالآور میشود؟
تمام فرق بازیگری تئاتر با بقیه گونههای بازیگری، همین شبهای متوالی از اجرای یک نقش است. اینکه تو هر شب یک چیز را بازی کنی، اما اگر کسی باز همان اجرا را دید با تو همراه شود و تاثیر بگیرد. نقش، هر روز باید پر رنگتر و زندهتر شود. این هنر بازیگر تئاتر است که چگونه 30 شب بتواند نقشش را زنده نگه دارد و تازه و پر نشاط آن نقش را اجرا کند.
ارسال نظر