فرار خانواده از داشتن فرزند را جدی بگیرید
دکتر مهدی خسروی روانشناس و استاد دانشگاه در دین مبین اسلام، یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های ازدواج، بقا و تداوم نسل است و در آیات و روایات بسیاری نسبت به فرزندآوری توصیه شده است. همچنین در فرهنگ کشورمان ایران نیز فرزندآوری جایگاه ویژه‌ای دارد. فرزند که در زمان گذشته رکن مهمی در خانواده به شمار می‌رفت؛ امروز با بی‌مهری‌هایی مواجه شده به طوری که طی دو دهه اخیر فرزندآوری خانواده‌ها با تحولات زیادی روبه‌رو شده و زاد و ولد به گونه‌ای شده که جمعیت کشور را رو به پیری برده است. برای بررسی این موضوع جوانب مختلفی را باید مد نظر قرار داد. البته بسیاری از کارشناسان حوزه خانواده معتقد هستند که وجود روابط دوستی بین دختران و پسران جوان عاملی است که نه تنها ازدواج را به تاخیر می‌‌اندازد، بلکه آسیب خود را در قالب عدم تمایل به داشتن فرزند نیز نشان می‌دهد. چرا که با روابط دوستی مدیریت نشده میان افراد، بسیاری از آنها زیربار تشکیل خانواده و ازدواج نمی‌‌روند و در صورت ازدواج نیز از داشتن بچه سرباز می‌‌زنند.
اما پدر و مادرهایی که سنی از آنها گذشته و فرزندانشان در آستانه ازدواج هستند یا سال‌های ابتدایی زندگی‌شان را سپری می‌کنند، نگران پدیده اجتماعی جدیدی به نام کاهش میل به فرزندآوری و داشتن بچه هستند. نگرش والدین قدیمی نسبت به فرزندانشان در رابطه با زندگی و فرزندآوری متفاوت است و این تفاوت در مسائل مختلفی بروز می‌کند. در عین حال نباید فراموش کرد که عدم میل برخی از جوانان به داشتن فرزند مساله‌‌ای است که این روزها رواج پیدا کرده به طوری که بسیاری از افراد پیش شرط ازدواج را نداشتن فرزند عنوان کرده‌اند. این پدیده جدید اجتماعی رو به افزایش است و باید مورد توجه مسوولان قرار گیرد؛ اما متاسفانه باید گفت که مسوولان به این مقوله کمتر توجه کرده‌اند. بنابراین خانواده‌ها و مسوولان باید فرار خانواده‌های جوان از داشتن فرزند را جدی بگیرند. از طرفی خانواده ایرانی در سال‌های اخیر کوچک شده در حالی که در دهه ۶۰ هر خانواده ۵ یا ۶ نفر عضو داشت؛ اما هم‌‌اکنون این تعداد به ۳ نفر کاهش پیدا کرده است. آمارها بیانگر این است که دیر یا زود جمعیت جوان ما پیر می‌‌شود و قابلیت جوانی و پویایی خود را از دست می‌دهد. از طرفی پویایی کشور را می‌توان به داشتن نسلی جوان دانست. بنابراین لازم است در برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به فکر چاره‌ای اساسی برای پویایی نسل جوان و همچنین گرایش افراد برای تشکیل خانواده و فرزندآوری بود.
در سال‌های اخیر به دلایل متعدد، از جمله تحولات اجتماعی و اقتصادی و نیز سیاست‌های جمعیتی که در دهه‌های گذشته اعمال می‌شده با کاهش نرخ فرزندآوری در کشور مواجه هستیم و این موضوع می‌تواند زمینه‌ساز بروز بحران‌های جمعیتی و اجتماعی در آینده باشد.
در دو دهه اخیر با توجه به تغییراتی که در جامعه به دلیل تحولات فرهنگی و اجتماعی و کاهش آمار ازدواج رخ داده است، بسیاری از جوانان به دلیل نداشتن احساس مسوولیت در هنگام رشد خود از پدر و مادر شدن فرار می‌‌کنند. البته در کنار این مشکل می‌‌توان به موضوعات اشتغال و تحصیل هم به عنوان این تغییر رفتار و نگرش اشاره کرد. کاهش میل به فرزندآوری و نرخ تولید مثل در کشور آسیب‌های جدی به دنبال دارد، درواقع از نظر جمعیتی، بحران سالخوردگی کشور را تهدید خواهد کرد و ادامه این روند جمعیت جوان را به کهنسال و آسیب‌پذیر تبدیل می‌کند. با جست‌وجو در میان خانواده‌های جوان که تمایل به داشتن فرزند ندارند، در می‌یابیم که بسیاری از خانواده‌ها می‌گویند از نظر مالی توانایی حمایت از فرزند را ندارند و نمی‌توانند از پس هزینه‌های بچه برآیند. گاهی هم خواسته‌ها و بلندپروازی‌ها مانع فرزنددار شدن آنها می‌شود؛ چرا که خانواده می‌خواهد بهترین امکانات را برای فرزندش فراهم کند اما چون چنین توانایی ای ندارد، حتی قید فرزنددارشدن را نیز می‌زند.
البته نمی‌توان برای افزایش میل به فرزندآوری تنها با وضع قوانین و با دستورالعمل و بخشنامه پیش رفت و زوج‌های جوان را به فرزندآوری وادار کرد. چرا که فرزندآوری و تشویق به آن الزاماتی می‌خواهد که باید در جامعه فراهم باشد و مسوولان و سیاست‌گذاران نیز در اعمال سیاست‌گذاری‌های خود در بخش جمعیت به آن توجه کنند. در عین حال این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که بخشی از جامعه تمایل به فرزندآوری را از دست داده‌اند؛ اما مسوولان موظف هستند سازوکارهای هدفمند حمایتی و تشویقی را به‌کار گیرند و بنیان‌های خانواده را تحکیم کنند.
نکته آخر این است که افزایش زادآوری و تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری تنها با مشارکت برابر میان خانواده‌ها و دولت محقق می‌شود و نباید آن را نادیده گرفت.