چگونه ذهن فرزندان خود را بیمار میکنیم؟
تربیت صحیح فرزندان تا آن اندازه اهمیت دارد که میتوان گفت سرنوشت یک جامعه به آنها بستگی دارد. اگر فرزندان خود را تحت تربیت غلط دچار افکار سمی و بیماریهای فکری کنیم جامعه را به خطر انداختهایم. پدر و مادر مسوول فرزندان خود هستند، از این جهت که «با آنان چطور رفتار میکنند، چه آموزشهایی به آنها میدهند، آنها را با چه ارزشهایی پرورش میدهند و چه جهتی به آنها میدهند. » آری، تربیت فرزند شاید یکی از سختترین کارهای دنیا باشد، پس بسیار مهم است که قبل از تولد فرزند، تربیت صحیح را آموزش ببینید و مشکلات درونی خود را نیز رفع نمایید.
تربیت صحیح فرزندان تا آن اندازه اهمیت دارد که میتوان گفت سرنوشت یک جامعه به آنها بستگی دارد. اگر فرزندان خود را تحت تربیت غلط دچار افکار سمی و بیماریهای فکری کنیم جامعه را به خطر انداختهایم. پدر و مادر مسوول فرزندان خود هستند، از این جهت که «با آنان چطور رفتار میکنند، چه آموزشهایی به آنها میدهند، آنها را با چه ارزشهایی پرورش میدهند و چه جهتی به آنها میدهند.» آری، تربیت فرزند شاید یکی از سختترین کارهای دنیا باشد، پس بسیار مهم است که قبل از تولد فرزند، تربیت صحیح را آموزش ببینید و مشکلات درونی خود را نیز رفع نمایید. در این مقاله سعی داریم چند مورد تربیتی غلط که فرزندان را دچاربیماری ذهن میکند، برای شما شرح دهیم:
1- مقایسه فرزند با دیگران
اصلا مهم نیست که شما در کودکی یا جوانی چگونه بودهاید! اصلا مهم نیست که بچههای مردم چگونه هستند.شما، شما هستید، دیگران دیگرانند و فرزند شما هم خودش است. هر کسی فقط حق دارد خود را با گذشته خود مقایسه کند. زمانی که شما فرزند خود را با دیگران مقایسه میکنید این پیامها را به او منتقل میکنید:
- تو کافی نیستی
- تو کمتر هستی
- تو لایق نیستی
- آنها بهتر از تو هستند
- تو بد هستی و ...
شاید این موضوع را ندانید که بسیاری از مشکلات افراد در بزرگسالی به دلیل رفتارها و آموزشهای نامناسبی است که در دوران کودکی دیدهاند. بنابراین مراقب باشید که این پیامها را که از خطرناکترین پیامها به ناخودآگاهی فرزندتان است به او منتقل نکنید. اگر میخواهید فرزند شما فردی شاد و موفق شود، ویژگیهای مثبت خود او را به او بگویید، تشویقش کنید و به او کمک کنید تا هم در نقاط قوت خود قویتر شود و هم نقاط ضعف خود را از میان ببرد. توقعات غیر منطقی خود را از فرزندان بردارید و از آنها کاری که در حد توانشان نیست را درخواست نکنید.
2- به او استقلال و مهارتهای اجتماعی را آموزش دهید
برخی از والدین گمان میکنند که مراقبت یعنی محدود کردن فرزند، اما این مراقب نیست، این فقط محدود کردن است؛ برخی گمان میکنند که باید فرزند خود را رها کنند تا بزرگ شود، بعضی نیز آنقدر سرگرم امورات خود میشوند که فرزند خود را فراموش میکنند، در نهایت هر سه گروه فردی آسیب دیده و فاقد مهارتهای اجتماعی تحویل جامعه میدهند. برای فرزند خود حد و مرزهای منطقی تعیین کنید و به آنها پایبند باشید. اجازه دهید که او استقلال و آزادی را تجربه کند اما این موضوع را هم بداند که قوانین و حد و مرزها همیشه وجود دارند. فرزند خود را به حال خود رها نکنید تا خودش بزرگ شود. پرورش فرزند، دیمی نیست. به او مهارتهای اجتماعی را بیاموزید، به او حس مسوولیت و انتخابکردن را آموزش دهید. به او مراقبت از خود و عشق به هستی را آموزش دهید. فرزند شما در اولویت قرار دارد، شما با یک انسان طرف هستید، بنابراین اهمیت او را درک کنید. والدینی که شغل را در اولویت بر فرزند خود قرار میدهند فرزندانی بسیار آسیب دیده و بعضا بیمار پرورش میدهند. خصوصا سعی کنید که فرزندتان را تا ۴ سالگی بیشتر در کنار خود نگه دارید تا در مهد کودک و....
3- جملات منفی را حذف کنید
جملات ویرانگر بر ناخودآگاهی فرزند شما حک میشود و به زندگی او جهت میدهد. پس اکیدا توصیه میشود که این جملات را از دایره جملات تربیتی خود حذف کنید. جملاتی نظیر:
- تو هیچی نمیشوی
- تو همیشه همینطور هستی
- تو هیچوقت هیچ کاری را به درستی انجام نمیدهی
- تو لیاقت نداری
- احمق!
- خنگ!
- از او یاد بگیر!
- شد تو یکبار کار را درست انجام دهی؟
فرزند شما هر چه که باشد محصول خود شما است و زندگی او بر زندگی شما هم تاثیر میگذارد. اجازه دهید که فرزندانتان با عشق شما حمایت، امنیت، عزت نفس و اعتماد به نفس دریافت کنند. آنها این چهار مورد مهم و اساسی را تا ۸ سالگی از شما دریافت میکنند و از آن به بعد زندگی آنها براساس آنچه که دریافت کردهاند رقم میخورد.
ارسال نظر