عاطفه نبوی ترکیب زیبای تاریخ و طبیعت در دل هر مکانی که می‌نشیند ویژگی‌های منحصربه‌فردی به آن می‌بخشد که آن‌را مقصد مناسبی برای انواع سلایق جهت گشت و گذار و تماشا می‌کند. اینکه در سالیان دور مردمان چگونه در دل بکرترین و سرسخت‌ترین بخش‌های طبیعت برای خودشان مامن و سرپناهی فراهم می‌کردند، چگونه گاهی آن‌را به خواست خود تغییر داده و چگونه زمانی طبیعت بنابر اقتضائات خود شکل خاصی به خانه‌ها و برج و باروهای آنان می‌داد، در خود جذابیتی نهان برای کشف و دیده شدن دارد. نمونه‌های فراوان و بکری از این همزیستی انسان و طبیعت در سراسر ایران پراکنده است، که آثار آن از میمند کرمان گرفته تا الموت قزوین و قلعه رودخان گیلان قابل مشاهده است.
قلعه‌ای در آغوش عشقه‌ها
شاید در روزهای آغازین پاییز که درختان رنگ می‌گیرند و جنگل‌های گیلان به اعجازی زیبا و خیال‌انگیز بدل می‌شوند قلعه رودخان، یکی از زیباترین مقاصد برای گردشگری باشد.دژ قلعه رودخان یا «قلعه حسامی»، قلعه‌ای تاریخی در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر فومن در استان گیلان است. بعضی از کارشناسان، ساخت قلعه رودخان را در دوران ساسانیان و مقارن با حمله اعراب به ایران دانسته‌اند. قلعه رودخان با 6/2 هکتار مساحت در ارتفاعات بالادست روستای رودخان قرار گرفته و در ارتفاعی بین ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا واقع شده است و در کنار آن رودخانه‌ای با همین نام جاری است. دیوار قلعه ۱۵۰۰ متر طول دارد و در آن ۶۵ برج و بارو قرار گرفته است.pic1
pic۲
این قلعه که گویی در دوره سلجوقیان تجدید بنا شده از پایگاه‌های مبارزاتی اسماعیلیان بوده است. روی کتیبه سردر ورودی قلعه که اکنون در موزه گنجینه رشت نگهداری می‌شود درج شده که قلعه رودخان در سال 918 تا 921 هجری قمری ساخته شد.
قلعه رودخان از دو بخش ارگ (محل زندگی حاکم و حرم‌سرای وی) و قورخانه (محل فعالیت‌های نظامی و زندگی سربازان) تشکیل شده است. ارگ در قسمت غربی بنای قلعه رودخان در دو طبقه واقع شده و جنس آن از آجر است. قراول‌خانه‌ها در قسمت شرقی در دو طبقه با نورگیرها و روزنه‌های متعدد بر اطراف مسلط است. چشمه‌ای نیز میان قلعه و گودترین محل آن وجود دارد.بخش شرقی قلعه شامل دوازده ورودی، زندان، در اضطراری، حمام و آبریزگاه است. بخش غربی دوازده ورودی دارد چشمه، حوض، آب‌انبار، سردخانه، حمام، آبریزگاه شاه‌نشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارو محصور شده‌اند، دیگر بناهای این بخش را تشکیل می‌دهند. دسترسی به قلعه از طریق شهر فومن و پس از گذشتن از روستاهای «گشت، کرد محله، گشت رودخان، سیاه‌کش، گوراب‌پس، ملسکام، سعیدآباد (سیدآباد)» و رسیدن به روستای قلعه رودخان ممکن است. پس از عبور از حیدرآلات و طی سه کیلومتر جاده خاکی به روستای قلعه دنه (قلعه دهنه) رسیده، سپس وارد اراضی پارک جنگلی قلعه رودخان می‌شوید. برای رسیدن به قلعه باید مسیر ۵/۱ کیلومتری پیش رو را از طریق پله‌ها طی کرد.
بالا رفتن از 935 پله این قلعه و رسیدن به برج و باروی آن عزمی جزم و جسمی سالم می‌خواهد. با خستگی‌ای که به واسطه آن عارض می‌شود می‌توان عمیق‌تر به اراده و همت سازندگانش پی برد که چگونه چنین بنای عظیمی را در قلب جنگل بنا کردند. گذشتن از این راه در پاییز به جز انگیزه رسیدن به مقصد، در مسیر نیز جذابیت‌های فروانی در بر دارد. در ابتدای مسیر، مردم بومی منطقه با محصولات محلی مانند نان‌ها و انواع ترشی‌ها و مرباها پذیرای گردشگران هستند و در ادامه نیز تا نزدیکی قلعه آلاچیق‌های کوچک چوبی با چای و نوشیدنی‌های خنک انتظار شما را می‌کشند. اما زمانی که پا در آستانه قلعه می‌گذارید شکوه و عظمت این عمارت شما را چنان مسحور خود می‌کند که خستگی راه را فراموش می‌کنید. عمارتی احاطه شده در میان پیچک‌ها و عشقه‌ها و درختانی که سر بر دیوارهای محکم و استوارش گذاشتند و گویی سال‌هاست که در حال زمزمه رازهای مگوی این سرزمین‌اند. اما، به جز هیبت و زیبایی قلعه چیز دیگری که تو را به شگفتی وامی‌دارد تعداد زیاد گردشگران و پراکندگی آنها بر برج و باروی آن است. قلعه رودخان، برجی است که سال‌هاست با اتکا به معماری منحصربه‌فرد و مصالح خاص به‌کار رفته در آن در برابر زوال گریزناپذیر ناشی از گذر زمان و باد و باران‌های فراوان و گاه و بیگاه شمال ایران مقاومت کرده است، حالا اما، هجوم بی‌حساب و کتاب گردشگران و عدم کنترل دقیق ورود و خروج آنان به این اثر تاریخی باارزش ترس ویرانی آن را به وجود می‌آورد. به نظر می‌آید عمر قلعه در صورت عدم کنترل مناسب از سوی مسوولان، کوتاه خواهد شد و انسان‌ها می‌توانند با آن کاری را بکنند که زمان و هوا نتوانسته‌‌اند!پس، به قلعه رودخان بروید، از زیبایی هایش لذت ببرید، اما روی دیوارهای باستانی ننشینید و یادگاری ننویسید، اصراری به رفتن به مناطق ممنوعه نداشته باشید و در زمان معین (7 صبح تا 7 شب، که به گمان من بسیار زیاد است و باید کمتر شود) به آنجا مراجعه کنید تا در ساعت‌های دیگر قلعه در سکوت و آرامش اساطیری خود به استراحت بپردازد. pic3
pic۴
دستکندهای میمند
رازهایی به قدمت تاریخ
اگر از سوز و سرمای پاییز گریزانید و می‌خواهید به جایی بروید که هنوز ردی از گرمای تابستان بر کالبدش باقی مانده به کرمان و روستای تاریخی میمند بروید. میمند جاخوش کرده بر مرز دشت و کوهستان زیبایی و صلابت هر دو را به صورت همزمان در خود دارد. روستا چنان بکر و دست نخورده و نشسته در طبیعت اطرافش است که با وارد شدن به آن گویی قدم در دالانهای تاریخ نهاده اید، خانه‌های کنده شده در دل کوه که با شکل‌های خاص خود بهترین جا برای پناه بردن از گرما و سرما در غیاب تکنولوژی است.
این خانه‌ها به شکل قطعات پازلی در کنار یکدیگر به گونه‌ای جا گرفته اند که در نگاهی کلی گویی هیچ دخل و تصرفی در طبیعت صورت نگرفته است، برای ساخت این سرپناه‌ها هیچ آجر و خشت و ساروجی به‌کار نرفته و بدنه روستا از حفر تونل‌ها و کانال‌هایی در دل کوه شکل گرفته است.
این روستا در 35 کیلومتری شهر بابک در استان کرمان قرا گرفته است. درباره قدمت روستا صحبت‌های متفاوتی شده است، عده‌ای با استناد به نقوش سنگ‌نگاره‌های موجود در منطقه قدمت آن را تا 12 هزار سال تخمین می‌زنند و گروهی هم با توجه به سفال‌های یافت شده، قدمت آن را تا دو یا سه هزار سال می‌دانند.
امروز و با گذشت چندین هزار سال از عمر این روستای صخره‌ای هنوز کسی به درستی نمی‌داند، انگیزه ساکنان آن از ساخت این مجموعه با این زحمت فراوان چه بوده است.
گروهی بر این باورند که هسته‌های اولیه روستای میمند متعلق به زمانی است که ایرانیان مهرپرست بوده‌اند؛ مهرپرستان به پایداری، استقامت و زوال‌ناپذیری کوه‌ها معتقد بودند و بر اساس همین اعتقاد، خانه‌های خود را نیز در دل کوه می‌کندند. عده‌ای نیز بر این عقیده‌اند که این غارها در ابتدا به عنوان مدفن مردگان و محل عبادت به‌کار می‌رفت اما بعدها بنا به اضطرار ناشی از آب و هوا مردمان در آن سکونت گزیدند. از عجایب این روستا ساختار مسجد و حمام آن است که در زیر خروارها خاک ظرایف معماری و بهداشتی در آنها به دقت منظور شده است.
آنچه بیش از هر چیزی در این میان به چشم می‌آید وفاداری مردم این سرزمین به هویت و تاریخ خود چه در شکل و چه در محتوا است. شکل روستا و دستکندها و خانه‌های آن با سقف‌های کوتاه و ورودی‌های باریک و دالان‌هایی تودرتو با ستون‌هایی طبیعی، نشانگر انعطاف بی‌حد و حصر انسان در برابر طبیعت برای ادامه حیات است. و شگفت اینکه این روستا با وجود قدمت فراوانش مانند بسیاری از مکان های تاریخی دیگر به تاریخ و موزه‌ها نپیوسته‌است و هنوز محل زندگی و معاش اخلاف این کوه‌کنان بزرگ است و زندگی در همان بستر اساطیری خود جریان دارد.
اما تمام آنچه می‌توان در میمند دید فقط خانه‌های باستانی نیست. در فاصله کمی از روستا غارها و مناطق بکری وجود دارد که شما می‌توانید با یک پیاده‌روی کوتاه خود را به آنجا برسانید و در ضمن از راهنماهای محلی برای گشت و گذار در این غارها و دیدن شکل زندگی عشایر ساکن در آلاچیق‌های اطراف روستا کمک بگیرید، که خود نمایانگر نوعی دیگر از آمیزش زندگانی انسان با طبیعت است. سبک زندگی و معیشت مردم میمند و عشایر منطقه به این شکل است که چهار ماه اول سال را در آلاچیق‌ها به‌کار دامداری مشغولند، چهار ماه بعد را بر سر مزارع می‌گذرانند و چهار ماه آخر را در روستا ساکنند که در این زمان جمعیت روستا به حداکثر می‌رسد.
این به این معنا است که اگر شما این روزها به میمند بروید می‌توانید با مردمان خونگرم این سرزمین بر سر مزارع و باغ‌های پسته‌شان ملاقات کنید و با قیمتی منصفانه حاصل دسترنجشان را از ایشان بخرید.