پای صحبتهای مربی برجسته والیبال خراسان رضوی؛
صنعتگران استان، دست ورزش را بگیرند
دنیای اقتصاد، زهرا صفدری- والیبال خراسان رضوی در سالهای اخیر روند رو به رشدی را طی کرده است، نماینده مشهد در لیگ برتر در سالهای ابتدایی حضورش در این عرصه، ابتدا برای بقا و حضور در میانههای جدول ردهبندی تلاش کرد و پس از آن با تلاش بیشتر حتی توانست خود را در میان مدعیان اصلی و چهار تیم برتر لیگ معرفی کند. بیشک حضور موفق و چشمگیر نماینده والیبال مشهد در سالهای اخیر را نمیتوان بدون حضور اسپانسر و حامیان مالی آن در نظر گرفت زیرا این روزها نقش حامیان مالی و سرمایهگذاران در موفقیت تیمهای باشگاهی اگر بیشتر از بازیکنان و کادر فنی نباشد، کمتر از آنها نیست.
دنیای اقتصاد، زهرا صفدری- والیبال خراسان رضوی در سالهای اخیر روند رو به رشدی را طی کرده است، نماینده مشهد در لیگ برتر در سالهای ابتدایی حضورش در این عرصه، ابتدا برای بقا و حضور در میانههای جدول ردهبندی تلاش کرد و پس از آن با تلاش بیشتر حتی توانست خود را در میان مدعیان اصلی و چهار تیم برتر لیگ معرفی کند. بیشک حضور موفق و چشمگیر نماینده والیبال مشهد در سالهای اخیر را نمیتوان بدون حضور اسپانسر و حامیان مالی آن در نظر گرفت زیرا این روزها نقش حامیان مالی و سرمایهگذاران در موفقیت تیمهای باشگاهی اگر بیشتر از بازیکنان و کادر فنی نباشد، کمتر از آنها نیست.
والیبال مشهد در این فصل از لیگ برتر نمایندهای ندارد و این شاید دردی بزرگ برای جامعه ورزشدوست و طرفداران این رشته در این کلانشهر و استان خراسان رضوی باشد. تیمی که سال گذشته موفقیت خوبی به دست آورد و توانست مقام سوم مشترک را در لیگ از آن خود کند و بهترین نتیجه نماینده مشهد را در تاریخ لیگ برتر به دست آورد. این تیم امسال به دلیل نداشتن حامی مالی و اسپانسر از هم پاشید و صد حیف که چنین بلایی بر سر یکی از پرطرفدارترین رشتههای ورزشی در مشهد آمد. خراسان رضوی امسال در حالی در لیگ برتر والیبال نمایندهای ندارد که یکی از مهمترین شهرداریهای ایران، صنایع پرشمار و موسسات مالی و اعتباری زیادی را در خود جای داده و هر کدام از آنها میتوانند مانند دیگر همتایان خود در سایر شهرهای ایران، تیمداری کنند. جای تعجب دارد که چرا صنایع و شهرداری مشهد از ورزش که یکی از پردرآمدترین سرگرمی های سالم و پرنشاط دنیای امروز است غفلت کردهاند. برای بررسی وضعیت والیبال مشهد و اتفاقاتی که در سالهای اخیر برای این رشته در استان افتاده است، به سراغ جبار قوچاننژاد، سرمربی تیم مشهد در سالهای گذشته رفتیم، کسی که به نوعی میتوان از او به عنوان مرد اول والیبال استان نام برد.
از وضعیت والیبال استان در سالهای اخیر برایمان بگویید. ما از سال ۸۵ تا سال گذشته به مدت ده سال به طور پیوسته در لیگ برتر در حال تیمداری بودیم و افتخار داشتم در این سالها به عنوان سرمربی تیم استان فعالیت داشته باشم. در این مدت نماینده خراسان رضوی با نامهای بانک صادرات، هیات والیبال، ابومسلم خراسان، موسسه مالی و اعتباری میزان و ثامنالحجج در لیگ برتر حضور داشت و با رشد صعودی خیلی خوب در یکی دو سال اول، هدفمان حضور و ماندن در لیگ برتر بود که فراتر از پیشبینیها عمل کردیم و در این سه- چهار سال اخیر حضور در جمع تیمهای مرحله نهایی یا پلیآف با وجود هزینههایی که داشتیم هدف اصلی ما بود که به آن دست یافتیم.
البته در سال 93 به دلیل برخی بیمهریها که ترجیح میدهم عنوان نکنم از مشهد رفتم و در تیم شهرداری زاهدان سرمربیگری کردم درحالیکه سال 92 یکی از موفقترین سالهای والیبال استان بود و پیشبینی کرده بودیم جزو هشت تیم بالای جدول باشیم اما در میان چهار تیم نهایی ایران قرار گرفتیم و با وجود موفقیت بنا به دلایلی قطع همکاری داشتیم و در زاهدان توانستیم این تیم را در لیگ برتر حفظ کنیم.
در سال ۹۴ با پیگیریهایی که کردیم تیم ثامنالحجج شکل گرفت و از من برای سرمربیگری دعوت شد و سال خیلی خوبی بود اما موسسه ثامنالحجج که ۸ سال برای ورزش این استان در رشتههای هندبال، کشتی، والیبال نشسته و رشتههای مختلف جانبازان و معلولان به خوبی هزینه کرده بود، متاسفانه با مشکلاتی روبرو شد و با وجود اینکه هنوز بحثهای مالی سال گذشته حل نشده اما مقتدرانه به جمع چهار تیم صعود کردیم و سوم شدیم که این رتبه در والیبال استان بیسابقه بود و تماشاچیان هم راضی بودند و همه چیز برای والیبال استان خوب بود.
چه شد که والیبال استان به این حال و روز افتاد؟
متاسفانه با رفتن ثامنالحجج از ورزش، ما بعد از ده سال نمایندهای از والیبال استان در لیگ برتر نداریم و این مشکل خیلی بزرگی برای جوانان علاقمند و هواداران و ورزشکاران این رشته است و با توجه به موفقیتهای چشمگیری که در سالهای اخیر داشتیم جای والیبال استان در لیگ برتر کشور خالی است. ما قبل از حضور ثامن و میزان و حمایت مالی آنها از تیم مشهد، با سیلی صورتمان را سرخ نگه میداشتیم و با کمترین هزینهها و با وجود مشکلات و قسط و وام تیم را اداره میکردیم اما وقتی این موسسات آمدند، تیم را به خوبی حمایت کردند و با رفتن آنها بدون اسپانسر ماندیم و امروز والیبال مشهد تیمی ندارد و جای تاسف دارد که با وجود تلاشهایی که کردیم و کمک رسانهها و حمایت تماشاچیان به قطب والیبال تبدیل شده بودیم و حالا تیمی از این استان در لیگ برتر نیست.
همانطور که اشاره کردید به دلیل نبود اسپانسر، والیبال استان ما نمایندهای در لیگ برتر ندارد در حالیکه مشهد یک کلانشهر است میبینیم که شهرهای کوچکتر با نام شهرداری خود در لیگ حضور دارند، چرا این امکان در مشهد فراهم نیست؟
در زمینه حمایت شهرداریها از تیمهای ورزشی اعتقاد من این است که اگر مجاز به فعالیت ورزشی هستند بخشنامهای صادر شود و همه شهرداریها اینکار را در همه شهرها انجام دهند. سوال اینجاست که ما به عنوان دومین کلانشهر که بعد از تهران بالاترین اعتبار را در میان شهرداریهای کشور داریم چرا وضعیت والیبال و بسیاری از رشتههایمان اینطور است؟ باید قانونی داشته باشیم تا در مشهد و دیگر شهرهای استان شرایطی برای حمایت شهرداری از رشتههای ورزشی فراهم آید همانطور که شهرداری تبریز حدود۳۰ تیم ورزشی دارد و اکثر شهرداریهای کشور تیمهای والیبال و فوتبال دارند.
شهرداری مشهد خدمات زیادی به این شهر میدهد اما مردم و هواداران ورزشی این مطالبه را دارند که در رشتههای ورزشی هم سرمایهگذاری کند و قانونی در این زمینه بگذارند. شرایط برای حمایت شهرداری مشهد از تیمها وجود دارد و میتوانند بخشی از درآمدها، جرایم و عوارض کسب شده را به ورزش اختصاص دهند. ما میتوانیم در این زمینه از پیام مقام رهبری استفاده کنیم که گفتند خرج کنید، بچهها ورزش کنند. این یک حجت است و حتی آستان قدس رضوی میتواند در این زمینهها ورود کند و به تیمهای این شهر کمک کند تا این شرایط پیش نیاید چون در اداره کل ورزش و جوانان اعتباری برای این موضوع جز در ورزش قهرمانی و همگانی نداریم و اگر داشته باشیم هم مجاز به هزینه کردن نیستیم و بخشهای دیگر و ارگانهای دیگر میتوانند در این زمینه عمل کنند.
یعنی شما می گویید دلیل ورود نکردن شهرداری مشهد برای حمایت از تیمهای ورزشی، نداشتن مجوز است؟
نمیدانم، شاید! اما اگر بحث مجوز باشد دیگر شهرها هم نمیتوانند البته شنیدهام بخشنامهای که براساس آن شهرداریها حق ندارند در ورزش حرفهای هزینه کنند اما ما جز فوتبال هیچ رشته حرفهای در ایران نداریم و هرچند فوتبالمان هم به معنای واقعی حرفهای نیست.
منظور از حرفهای بودن در ورزش چیست؟
به طور کلی در ورزش حرفهای باشگاهها درآمدزا هستند، خودشان استادیوم دارند، ترانسفرهای مختلفی میکنند و هزینه و اعتباری دارند که این موضوع در ایران مشاهده نمیشود.
به نظر شما چرا علی رغم رکود حاکم بر کل صنایع در کشور شاهد رغبت مدیران صنعتی دیگر استان ها برای ورود به ورزش هستیم اما در خراسان چنین رغبتی دیده نمی شود؟ مشکل از اقتصادیهاست یا ورزشی ها؟
ورزش و به ویژه رشته فوتبال امروز یک صنعت است و خروجی خوبی دارد و صنایع میتوانند تبلیغات خوبی از طریق آن به ویژه در رشتههای فوتبال، والیبال و بسکتبال داشته باشند. اعتبارات تبلیغی در زمینه روابط عمومی صنعتی و ... هم وجود دارد و میتوان درصدی از آن اعتبار را برای حمایت از ورزش و یا سرمایهگذاری در این زمینه در نظر گرفت چرا که تبلیغات ثانیهای در تلویزیون هزینه بالایی دارد و فقط با هر بار پخش زنده مسابقه والیبال در رسانه ملی، در مدت دو ساعت اسم آن برند یا شرکت در تلویزیون عنوان میشود و این نوعی تبلیغات برای معرفی آن شرکت است همانطور که موسسات میزان و ثامنالحجج هم پیش از تیمداری آنقدر شناخته شده نبودند و حضور آنها در ورزش یک رابطه
برد- برد بود.
مثلا میزان تا قبل از اینکه با نام تیم والیبال در لیگ برتر حاضر شود، در کل ایران چندان شناخته شده نبود اما پس از آن شناخته شد و این یک خروجی بسیار خوب است اما برای ورود صنایع به ورزش نیازمند عزمی ملی هستیم و کسی مثل استاندار باید ورود کند؛ نمیتوان فقط برای حمایت از تیمها به صنایع دستور داد بلکه باید در مقابل امکاناتی برای آنها گذاشته شود مثل موافقتهای اصولی، تسهیلات کمبهره و ...همه چیز باید مثل یک زنجیره باشد و به صنایع کمک کنیم تا آنها وادار به حمایت از ورزش شوند.
این موضوع نیازمند عزمی ملی در استان است تا در تمام رشتههای لیگی به عنوان یک استان بزررگ شناخته شویم. حتی اگر نگاهی اقتصادی و توریستی به موضوع داشته باشیم، در کنار بحث زیارت، تیمهایی که در مشهد حضور مییابند از امکانات توریستی، هتلها و ... شهر استفاده میکنند و این موضوع به اقتصاد استان کمک میکند. بنابراین باید به صنعتگران کمک کرد تا در ورزش هزینه کنند و نباید یک طرفه عمل کرد.
اگر شما جای اهالی صنعت استان بودید به چه دلایلی از تیم های ورزشی حمایت می کردید؟
در بسیاری از کشورها از طریق ورزش، مسابقات، میزبانیها و جذب توریست از طریق المپیک و ... درآمدزایی میشود و ما هم میتوانیم این موضوع را در حد خودمان داشته باشیم. وقتی تیم ایران خودرو با نام پیکان به استان ما میآید اولین مساله برای آنها موضوع معنویت، اقامت در هتلها، گردشگری و رفت و آمد افراد مختلف و معرفی صنعت و برند خود در استان دیگر است یعنی آنها از ورزش برای تبلیغ خود به خوبی استفاده میکنند.
ورزش امروز مهمترین راهکار مبارزه با جرم و بزه شناخته شده و راهی برای سلامتی جسمانی و روحی است و وقتی این موضوع تا این حد در سلامت جسم و روح و جامعه میتواند مفید باشد باید به آن توجه ویژهای داشت و با در اختیار گذاشتن موافقتهای اصولی، زمینها با قیمتهای مناسب، وامهای کمبهره و بخشودگیهای مالیاتی و جرایم و برخی معافیتها از سوی مسئولان، میتوان صنعتگران را به حمایت از ورزش و آشتی با آن تشویق کرد و در مقابل از تولید هم حمایت کرد.
از آنطرف، تیمداری خروجی خوبی برای صنعت است و به جای تابلوهای تبلیغاتی و بیلبوردهای سطح شهر و تبلیغات ثانیهای در تلویزیون میتوانند خروجی خوبی با حمایت از یک تیم ورزشی مثل والیبال داشته باشند. الان برخیها در استان خراسان از ورود به حوزه ورزش میترسند.بنابراین شرایط برای ورود صنعت به ورزش باید فراهم شود و همانطور که خیرین مدرسهساز داریم، خیران ورزشیار و ورزشساز هم باشند و به آنها بیشتر بها دهیم و ورود آنها را آزاد کنیم. آن وقت است که در این شهر با این تعداد موسسه مالی و اعتباری و بانک و صنایع بدون تیم نمیمانیم.با یک عزم استانی میتوان مشکل را حل کرد و نداشتن تیم به دلیل نبود اسپانسر برای استان بزرگی مثل خراسان با این معنویت شکل خوبی نیست.
در صحبتهایتان به حمایت بانک صادرات و موسسات مالی و اعتباری میزان و ثامنالحجج از تیم والیبال مشهد اشاره کردید، آیا می توان باز هم به حمایت موسسات مالی و اعتباری از والیبال امیدوار بود؟
در این زمینه برایمان سوال است که چرا پس از چند سال فعالیت، مشخص میشود که موسسات میزان و ثامن غیرمجاز هستند و پس از آن چرا اصل قضیه به طور کلی حذف میشود؟ این موضوع باید با نظارت بیشتری همراه باشد و حذف این موسسات کمکی به مردم و استان خراسان نمیکند. برای اخذ مجوز برای یک واحد تجاری کوچک باید از چند مسیر عبور کرد اما اینکه چطور این موسسات بدون مجوز در آن سالها کار کردند، برای من جای سوال دارد. پیشنهادم این است که هنگام اعطای مجوز به موسساتی مثل ملل و کاسپین، استاندار و مسئولان استان میتوانند بگویند به ازای کمک برای اعطای مجوز به این موسسات، آنها هم باید به ورزش استان کمک کنند.وقتی امروز ورزش به عنوان قطب درآمدی شناخته شده و از مهمترین و بزرگترین راهکارهای مبارزه با جرم و بزه شناخته شده، میتوانیم نه تنها در بعد ورزش قهرمانی و همگانی بلکه در بعد حرفهای نگاه ویژهتری به آن داشته باشیم.
چرا بانک صادرات به حمایت از تیم والیبال مشهد ادامه نداد؟
بانک صادرات دو سال خوب را در والیبال پشت سر گذاشت و مشکل مالی وجود نداشت اما در آخرین لحظات با تغییر هیات مدیره این بانک در آن سالها در سطح کشور، خیلی دیر به فکر تحولات افتادیم وگرنه همکاری ما میتوانست همچنان ادامه داشته باشد چون بانکها پشتوانه خیلی خوبی دارند و آن سال با تغییر هیات مدیره شوکی وارد شد و برای اخذ مجوز تیمداری از تهران دیر اقدام شد.
حضور تماشاچیان و هواداران چقدر میتواند در درآمدزایی تیمهای والیبال و فوتبال موثر باشد؟
سالنهای ما در خراسان گنجایش کمتری از استادیومهای فوتبال دارند و چندین سال است که تماشاچیان زیادی برای والیبال به سالن میآیند و در ۶ سال گذشته همیشه ۲-۳ هزار نفر پشت درهای سالن مهران میماندند و ما تلویزیونهای بزرگ را در زمینهای اطراف قرار میدادیم تا مردم بیرون بتوانند مسابقه را ببینند در مقابل فوتبال مشهد سالهاست که جز در بازیهایی که میزبان پرسپولیس و استقلال است بیش از ۱۰۰۰ نفر تماشاچی ندارد اما نمیتوان منکر درآمدزایی فوتبال بود.
فروش بلیت یکی از راههای درآمدزایی است اما میتوان با فکرهای مختلف برای مشارکت تماشاچی در زمینه جذب درآمد اقدام کرد مثل فروش سهام واقعی در باشگاههای کشورهای دیگر تا هواداران هم ضرر نکنند. اما متاسفانه این موضوع در کشور ما وجود ندارد مثلا در فوتبال حتی بلیتفروشی الکترونیکی به طور کامل محقق نشده با اینکه این موضوع از تبعات اتفاقهای نامطلوب هم جلوگیری میکند و ساماندهیها هنوز انجام نشده و هرج و مرجی که در هزینهکرد ورزش وجود دارد و اتفاقات پشت پرده اجازه نمیدهد که سالمسازی در فوتبال انجام شود و فوتبال را به عنوان یک منبع درآمد معرفی کنیم.
استقلال و پرسپولیس همیشه بدهی دارند اما سوال اینجاست که چطور این همه بازیکن از این باشگاهها ترانسفر میشود، درآمد از فروش بلیت دارند و دو ورزشگاه به آنها اختصاص یافته اما هنوز بدهیها وجود دارد و این عوامل باعث شده هنوز به قطب درآمدزایی تبدیل نشوند. نبود عدالت و تبعیض در حمایت از اسپانسرها هم باعث میشود که مثلا بانک تجارت در تهران بتواند تیمداری کند اما در استان دیگری نمیتواند چنین کاری کند و شهرداریها در برخی از شهرها میتوانند تیمداری کنند اما در برخی شهرهای دیگر نمیتوانند و اگر همه جا عدالت گسترده شود همه شهرها میتوانند تیمهای خود را داشته باشند.
با توجه به اینکه تعداد زیادی از صنعتگران و فعالان اقتصادی استان خراسان مخاطبان ما هستند، شاید برای آنها جالب باشد که بدانند تیمداری در والیبال چقدر هزینه به دنبال دارد؟
قانونی وجود دارد که هر هزینهای که یک صنعتگر برای ورزش کند همان مقدار از مالیات معاف میشود، شاید برای آنها فرقی نداشته باشد اما ورزش خانواده آنها را هم بیمه میکند و سلامت اجتماع را به دنبال دارد. در این سالها قیمتها در رشته والیبال هم به طور نامتعارفی بالا رفته اما برای احتساب بودجه لازم برای یک تیم والیبال هدفگذاری ابتدای فصل و اینکه در چه جایگاهی قرار بگیریم مهم است. ما سال اول تیم میزان را با ۷۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان بستیم و امروز برای ماندن در لیگ برتر با دو- سه میلیارد تومان به راحتی میتوان کار کرد، حضور در میانههای جدول نیازمند بودجهای ۳-۴ میلیارد تومانی است، با ۵-۶ میلیارد تومان میتوان در نیمه بالای جدول باقی ماند و برای قرار گرفتن بر روی سکو هم با ۸ تا ۱۰ میلیارد تومان میتوان کار کرد چون برخی بازیکنان که رشد میکنند به مبالغی کمتر راضی نمیشوند.
با این تفاسیر رابطه مستقیمی بین هزینهکرد یک تیم و جایگاه آن در جدول و در میان سایر تیمها وجود دارد؟
بله تقریبا همینطور است. در تیمهای تهرانی، پیکان، ارومیه، آذربایجان و برخی دیگر از تیمها هزینههای آنچنانی میشود یا برخی تیمها که با نام برخی بانکها فعالیت میکنند بالای ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان هزینه میکنند اما ما توانستیم در سال گذشته با ۵ میلیارد تومان هزینه مقام سوم را با شهرداری ارومیه به طور مشترک به دست آوریم و الان با ۵-۶ میلیارد تومان میتوانیم حضوری موثر و در جمع چهار تیم داشته باشیم. ما با پتانسیلهای موجود در استان و شرایطی که مهیا میکنیم و همیشه با کمترین هزینه بیشترین نتیجه را داشتهایم. شاید صنعتگران بگویند ما هزاران درد داریم که ورزشیها نمیدانند اما ورزش مهمترین تبلیغ برای حضور بچهها و تلاش برای رسیدن به آن قله و مهمترین موضوع برای رسیدن به سلامتی است. صنعتگران با مصاحبههایشان اعلام کنند حاضرند در ورزش سرمایهگذاری کنند در صورت کمک استانداری در ارائه تسهیلات کم بهره و ... مطمئنا از اینکارها میتوان انجام داد. اما الان به فضایی رسیدیم که همه نسبت به هم بیتفاوتیم، مسئولان به صنعتیها کاری ندارند و صنعتیها به ما کاری ندارند و همه در مشکلات خودشان هستند وگرنه با قوانین مختلف میتوان
یکدیگر را مجاب کرد.
در خواست شما از صنعتگران استان چیست؟
ضمن اینکه به تمام صنعتیها خداقوت میگویم و میدانم سختیها و مشکلاتی دارند و به اندازه آنها مشکلاتشان را درک و لمس نمیکنم اما خواهشم این است که به عنوان یک عضو این اجتماع هرطور که صلاح میدانند به ورزش ورود کنند و دست ورزش را بگیرند چرا که ورزش هم جدا از صنعت آنها نیست؛ ورزش کمک زیادی به سلامت اجتماع میکند و هزینهکرد آنها در معنویت جای دوری نمیرود و در بحث منافع هم میتوان قوانینی گذاشت که آنها هم فایدهای ببینند. صنعتگران ورزش و ورزشیها را تنها نگذارند و امیدوارم مسئولان و ورزشیها هم فقط به عنوان یک نفع مالی به صنعتگران نگاه نکنند و آنها را دوست و یاور خود بدانند و در یک رابطه گرم و صمیمانه میتوانیم ارتباط خوبی داشته باشیم. با توجه به نسبت فامیلی شما با رضا قوچان نژاد شاید برای مخاطبان ما جالب باشد که نظر شما را درباره وضعیت او بدانند.
رضا فرزند پنجمین برادر من است، خانواده ما پرجمعیت است، ما هشت برادر هستیم و همه والیبالی و فوتبالی هستیم و برادرانم حتی قبل از انقلاب ورزشی بودند و الان خوشحالیم که یک نفر دیگر از نسل قوچاننژاد برای کشورش افتخارآفرینی میکند و افتخار می کنم هنوز خاندان ما چنین کسی را دارد و در خدمت ورزش کشورش است. رضا در حال حاضر شرایط خوبی دارد و با یکدیگر در تماس هستیم او در تیم در هیرنفین هلند بازی میکند و تقریبا در تمام بازیها به عنوان معتبرترین بازیکن گلزنی میکند و مطمئنا از دعای خیر مردم است.
از حضور دوباره او در مشهد برایمان بگویید.
وقتی بعد از 20 سال برای اولین بار به مشهد آمده بود برای ما خیلی جالب بود که دوست داشت اولین جایی که میرود حرم امام رضا باشد و با اینکه در 5 سالگی به آنجا رفته بود و درک زیادی از آن فضا نداشت. اولین دیدار ما با او بعد از سالها برای همه خاطرهانگیز بود. بعد از آن شرایط عادیتر شده و به ایران رفت و آمد میکند اما متاسفانه وقتی به اردوهای تیم ملی در تهران میآید نمیتوانیم او را ببینیم. عید نوروز امسال هم که مراسم نامزدیاش در مشهد برگزار شد و خدا را شاکرم که رابطه خوبی بین همه برادران و خانواده ما وجود دارد.
گفتید خانوادهای ورزشی دارید، یعنی احتمال دارد قوچاننژاد دیگری به فوتبال یا والیبال معرفی شود؟
بله استعدادهای خوبی در خانواده ما هستند که با توجه به سن و سالی که دارند شاید در سالهای آینده دو قوچاننژاد دیگر به جامعه فوتبال و والیبال ایران معرفی شود.
رضا چقدر به فوتبال مشهد عرق دارد و آیا از وضعیت فوتبال و ورزش مشهد اطلاعی دارد؟
تا این حد با جزئیات فوتبال و ورزش ما آشنا نیست و مشکلات اینجا برای کسی که در اروپا بزرگ شده نامفهموم است؛ اینکه یک تیم تا این حد میتواند مشکلات و ناهنجاری داشته باشد برایش باورپذیر نیست زیرا فوتبال در اروپا به صورت یک صنعت است و با اساسنامه دنبال میشود اما قطعا رضا عرق و تعصب زیادی دارد و سال گذشته برای مراسم تجلیل از برترینهای مشهد حضور پیدا کرد و علیرغم اینکه به لحاظ حرفه ای مجاز نیست در جایی دیگر بازی کند، یک نیمه برای پیشکسوتان مشهد در مقابل پیشکسوتان ایران بازی کرد.
ارسال نظر