عجله غربیها برای دوم شدن
مینا جوشقانی: آندریاس شوایتزر یک شهروند سوئیسی و مدیرعامل شرکت «ارجان کپیتال» (Arjan Capital Ltd) است. او در زمینههای توسعه کسبوکار در بازارهای نوظهور، فاینانس و تجارت تخصص دارد. شوایتزر و شرکای شرکت ارجان، علاوه بر سرمایهگذاری در ایران، به اهالی اروپایی که علاقمند به ورود به بازار ایران هستند، خدمات مشاورهای نیز ارائه میکنند.
شوایتزر یکی از سخنرانان کنفرانس «فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم» است که در روزهای ۱۷ و ۱۸ آبان برگزار میشود. او در کنار سخنرانان صاحب نامی همچون طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهوری، اکبر کمیجانی رئیس بانک مرکزی ایران و سایر فعالان مهم اقتصادی، سخنرانی خواهد کرد.
شوایتزر یکی از سخنرانان کنفرانس «فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم» است که در روزهای ۱۷ و ۱۸ آبان برگزار میشود. او در کنار سخنرانان صاحب نامی همچون طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهوری، اکبر کمیجانی رئیس بانک مرکزی ایران و سایر فعالان مهم اقتصادی، سخنرانی خواهد کرد.
مینا جوشقانی: آندریاس شوایتزر یک شهروند سوئیسی و مدیرعامل شرکت «ارجان کپیتال» (Arjan Capital Ltd) است. او در زمینههای توسعه کسبوکار در بازارهای نوظهور، فاینانس و تجارت تخصص دارد. شوایتزر و شرکای شرکت ارجان، علاوه بر سرمایهگذاری در ایران، به اهالی اروپایی که علاقمند به ورود به بازار ایران هستند، خدمات مشاورهای نیز ارائه میکنند.
شوایتزر یکی از سخنرانان کنفرانس «فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم» است که در روزهای ۱۷ و ۱۸ آبان برگزار میشود. او در کنار سخنرانان صاحب نامی همچون طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهوری، اکبر کمیجانی رئیس بانک مرکزی ایران و سایر فعالان مهم اقتصادی، سخنرانی خواهد کرد. شوایتزر که شش سال سابقه کار در ایران دارد، دیگر کهنهکار شده و به قول خودش بهسختی میتوان با اتفاقات و مسائل مربوط به کار، او را تحت تأثیر قرار داد یا شوکه کرد. وقتی خبرنگار دنیای اقتصاد برای یک مصاحبه نهچندان کوتاه با شوایتزر تماس گرفت، او در سوئیس سوار قطار بود. بااینحال گفتوگو را پذیرفت و پس از چند بار حک و اصلاح، نتیجه این شد که در ادامه میخوانید.
برای کنفرانس چه زمانی به تهران میآیید؟
من تقریباً هر ماه به ایران سفر میکنم. سال ۲۰۰۹ در ایران سرمایهگذاری کردم و در سال ۲۰۱۴ نیز به همراه شرکایم، از سایر شرکتهای بینالمللی که میخواهند کسب و کارشان را در ایران راه بیاندازند، حمایت میکنیم. ایران برای من تبدیل به خانه دوم شده و مفتخرم که در کنفرانس فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در تهران شرکت خواهم کرد. همچنین ما از سرمایهگذاران مقیم سوئیس و اتحادیه اروپا که علاقمند به سرمایهگذاری در ایران هستند، دعوت کردهایم.
بلافاصله پس از توافق هستهای ایران و گروه 5+1، ظاهراً تمام دنیا و به خصوص غرب به سمت بازارهای ایران سرازیر شده و دنبال موقعیتهای مناسب هستند. آیا این واقعیت دارد؟
بله واقعیت دارد، زیرا صنعتگران و سرمایهگذاران میدانند که برای موفقیت در ایران و پیادهسازی کسبوکارشان باید مقدماتی فراهم کنند. برخی از اهالی کسبوکار که به ایران میآیند، برای بررسی موقعیت آمدند تا بفهمند امروز چه کارهایی در ایران برای شرکتشان امکان دارد و چه کارهایی هنوز میسر نیست. دو گروه اصلی وجود دارد: پیشگامان و پیروان. درست مثل زمانیکه یک گوشی موبایل هوشمند جدید به بازار معرفی میشود؛ بعضی از مردم بیرون فروشگاهها میخوابند تا بتوانند اولین کسانی باشند که آن گوشی را میخرند، اما سایرین ترجیح میدهند صبر کنند و در بخش دوم یا سوم آن را بخرند، یعنی زمانی که امتحانش را پس داده. میتوان گفت شرایط در ایران نیز مشابه است و ما پیشبینی میکنیم «عجله برای دوم بودن» باشد. برخی شرکتها هستند که مطمئن نیستند چهکار میتوانند بکنند و چه رفتاری باید داشته باشند، بگذارند بقیه جلو بروند یا از قطار جا نمانند. تصمیم سختی است. بقیه مشتریها مثلاً در زمینههای ساختوساز و خوراکی، میگویند «زمانش همین حالاست و باید الآن این کار را انجام دهیم.» اگرچه همه عجله دارند و میخواهند اوضاع را ارزیابی کنند، اما این عجله با تردید و ملاحظات زیادی همراه است.
چرا برخی میخواهند دوم باشند؟ آیا ریسک پیشگام بودن اینقدر زیاد است؟
قطعاً. برای شرکتهای اروپایی، ایران میتواند بازار پیچیدهای باشد. زبان فرق میکند، نظام متفاوت است و نظام حقوقی ایران در حال حاضر هنوز برای خارجیها یک قلمرو ناشناخته است. البته، ایران از همه لحاظ میتواند برای شرکتهایی که منابع مورد نیاز را دارند، یک بازار فوقالعاده باشد. نگرانیهای زیادی نیز متوجه قانون تجارت در ایران است. ازآنجاکه این قانون اغلب به خوبی درک نمیشود، سرمایهگذاران مالی فعلاً برای کار محتاطانه عمل میکنند.
موقعیتها و چالشهای سرمایهگذاری در ایران در دوران پسا تحریم را چگونه توصیف میکنید؟
همواره یکی از بزرگترین مشکلات، نحوه پرداخت بوده و هست؛ مشکل بزرگ دوم «درک کردن یکدیگر» است. اهالی کسبوکار غربی اصولاً طرز تفکر ایرانیها را درک نمیکنند و ایرانیها نیز بیشتر مواقع، روشهای غربی را متوجه نمیشوند. بدون شک این موضوع مربوط به سالها دوری از اقتصاد جهانی است. شاید یک تاجر غربی امروز بتواند فرهنگ کسبوکار چینی یا روسی را بهتر درک کند، زیرا اکنون بیش از ۲۰ سال است که غرب با چین و روسیه سروکار دارد. همچنین پیشبینی میکنیم برداشته شدن تحریمها تا جایی که برای انجام کار مؤثر باشد، زمانبر خواهد بود. به عقیده ما تا زمانی که شرکتهای بزرگ به ایران بازگردند، حداقل چند سال زمان لازم است.
برای ما چشمانداز ایران مثبت باقیمانده است. ما به اینجا آمدیم تا بمانیم و نیمه پر لیوان را ببینیم، نه نیمه خالی را. از طرف دیگر، عاقلانه است که خیلی زود توقع نتیجه نداشته باشیم.
ایران در راستای زمینهسازی برای سرمایهگذارهای خارجی چه اقداماتی باید انجام دهد و چه شرایطی باید فراهم کند؟
برقراری ارتباط بین نظام مالی و حقوقی با استانداردهای جاری بینالمللی، بدون شک به بالا رفتن سرعت و علاقه سرمایهگذاران خارجی کمک میکند.
همچنین به نظر ما زیرساختهای کنونی ایران یکی از دلایل محدودیت در رشد است. این قضیه شامل دسترسی به اتاق هتل، فرودگاه و ظرفیت پذیرش گمرک نیز میشود.
شما ایران را «آخرین بازار نو-نوظهور مهم» میخوانید، چرا؟
من تنها کسی نیستم که این را میگوید. دیگر به جز ایران و قاره آفریقا، چه بازار نوظهور دیگری باقی مانده؟ کوبا نیز جالب است اما از ایران خیلی کوچکتر است.اقتصاد ایران نوظهور است زیرا یک کشور صنعتی است که فقط به مدرنیزه شدن نیاز دارد. این موضوع یکی از جذابیتهای بازار ایران است. بنیان صنعتی محکمی از قبل در این کشور وجود داشته.
درباره کنفرانس فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پسا تحریمکمی توضیح دهید. چه صحبتهایی در آن ارائه خواهید کرد؟
من درباره بعد عملی کسبوکار، هزینههای موجود و نحوه پشتیبانی مالی تجارت و پروژهها در حال حاضر صحبت خواهم کرد.
فکر میکنید در کدام بخشها بیشترین سود حاصل شود؟
ما صنعت خدمات را دوست داریم که شامل هتل و بیمارستان میشود و در حال وارد کردن اپراتورهای هتل و بیمارستان به ایران هستیم. همچنین فاینانس برخی پروژههای تثبیت شده را نیز به عهده داریم. فعالیت در زمینه گوشیهای تلفن همراه، آیتی، ساختوساز، تجارت الکترونیک و مسلماً بخش انرژی و البته بازار لوازم آرایشی و بهداشتی و دارو نیز از زمینههای مورد علاقه ماست.
عیسی مشایخی/ مدیرعامل شرکت پتروشیمی بینالملل
pic۱
اگر نتوان گفت که هم اکنون در دوران پساتحریم به سر میبریم، میتوان با اطمینان گفت این دوران بسیار نزدیک است؛ چرا که در مسیری غیرقابل بازگشت قرار گرفته ایم.
با اینکه اصولاً آدم بدبینی نیستم، اما با توجه به شناختی که از سرمایهگذاران، بانکها و اعتباردهندگان مختلف دارم، به سختی میتوانم شروع مجدد فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری را بنابر توضیحی که خواهم آورد زودتر از اواخر نیمه دوم سال ۲۰۱۶ پیشبینی کنم.
این دوره زمانی، از اجرایی شدن توافق هستهای تا آغاز فعالیتهای مذکور را «برزخ سرمایهگذاری - فاینانس» ، مینامم و قصد دارم در این کنفرانس، مسائلی را برای این دوره برزخی مطرح کنم تا از این طریق، عملاً دوره مذکور را هرچه بهتر آغاز کنیم، به نحوی که برخی از اشکالات گذشته تکرار نشود.
کورش طاهرفر/ مشاور سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران
pic۲
با توجه به نقش و اهمیت تأمین مالی اجرای طرحها و پروژههای اقتصادی بخش دولتی و خصوصی، ضروری است فرایند تأمین مالی بهگونهای شکل داده شود که در عین سهولت دسترسی، فاقد شروط و هزینههای غیرمتعارف بوده و در کوتاهترین زمان امکان جذب آن فراهم باشد. در دهه های قبل به دلایل متعدد و ازجمله تحریمهای مالی غرب، امکان تأمین مالی طرحها بر اساس رویههای متعارف فراهم نبود و بهجز برخی منابع مالی محدود بانکهای توسعهای، سایر منابع تأمین مالی بینالمللی از شرایط و قواعد عمومی و مرسوم پیروی نکرده و با شرایط دشوارتر و اغلب پرهزینهتر در اختیار متقاضیان قرارگرفته است.
موفقیتهای اخیر کشور در عرصه سیاست خارجی و شکست جبهه متحد خارجی در تداوم و گسترش تحریمها علیه اقتصاد ایران، بازبینی و تجدیدنظر در مکانیزمهای تأمین مالی بینالمللی را ضروری ساخته است.
در این کنفرانس، با توجه به اهمیت موضوع در شرایط خاص اقتصاد ایران بهعنوان یکی از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان، زوایای مختلف و مشکلات استفاده از تأمین مالی بینالمللی در طرحهای کشور مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای پیشنهادی در این زمینه ارائه میشود.
شوایتزر یکی از سخنرانان کنفرانس «فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم» است که در روزهای ۱۷ و ۱۸ آبان برگزار میشود. او در کنار سخنرانان صاحب نامی همچون طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهوری، اکبر کمیجانی رئیس بانک مرکزی ایران و سایر فعالان مهم اقتصادی، سخنرانی خواهد کرد. شوایتزر که شش سال سابقه کار در ایران دارد، دیگر کهنهکار شده و به قول خودش بهسختی میتوان با اتفاقات و مسائل مربوط به کار، او را تحت تأثیر قرار داد یا شوکه کرد. وقتی خبرنگار دنیای اقتصاد برای یک مصاحبه نهچندان کوتاه با شوایتزر تماس گرفت، او در سوئیس سوار قطار بود. بااینحال گفتوگو را پذیرفت و پس از چند بار حک و اصلاح، نتیجه این شد که در ادامه میخوانید.
برای کنفرانس چه زمانی به تهران میآیید؟
من تقریباً هر ماه به ایران سفر میکنم. سال ۲۰۰۹ در ایران سرمایهگذاری کردم و در سال ۲۰۱۴ نیز به همراه شرکایم، از سایر شرکتهای بینالمللی که میخواهند کسب و کارشان را در ایران راه بیاندازند، حمایت میکنیم. ایران برای من تبدیل به خانه دوم شده و مفتخرم که در کنفرانس فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در تهران شرکت خواهم کرد. همچنین ما از سرمایهگذاران مقیم سوئیس و اتحادیه اروپا که علاقمند به سرمایهگذاری در ایران هستند، دعوت کردهایم.
بلافاصله پس از توافق هستهای ایران و گروه 5+1، ظاهراً تمام دنیا و به خصوص غرب به سمت بازارهای ایران سرازیر شده و دنبال موقعیتهای مناسب هستند. آیا این واقعیت دارد؟
بله واقعیت دارد، زیرا صنعتگران و سرمایهگذاران میدانند که برای موفقیت در ایران و پیادهسازی کسبوکارشان باید مقدماتی فراهم کنند. برخی از اهالی کسبوکار که به ایران میآیند، برای بررسی موقعیت آمدند تا بفهمند امروز چه کارهایی در ایران برای شرکتشان امکان دارد و چه کارهایی هنوز میسر نیست. دو گروه اصلی وجود دارد: پیشگامان و پیروان. درست مثل زمانیکه یک گوشی موبایل هوشمند جدید به بازار معرفی میشود؛ بعضی از مردم بیرون فروشگاهها میخوابند تا بتوانند اولین کسانی باشند که آن گوشی را میخرند، اما سایرین ترجیح میدهند صبر کنند و در بخش دوم یا سوم آن را بخرند، یعنی زمانی که امتحانش را پس داده. میتوان گفت شرایط در ایران نیز مشابه است و ما پیشبینی میکنیم «عجله برای دوم بودن» باشد. برخی شرکتها هستند که مطمئن نیستند چهکار میتوانند بکنند و چه رفتاری باید داشته باشند، بگذارند بقیه جلو بروند یا از قطار جا نمانند. تصمیم سختی است. بقیه مشتریها مثلاً در زمینههای ساختوساز و خوراکی، میگویند «زمانش همین حالاست و باید الآن این کار را انجام دهیم.» اگرچه همه عجله دارند و میخواهند اوضاع را ارزیابی کنند، اما این عجله با تردید و ملاحظات زیادی همراه است.
چرا برخی میخواهند دوم باشند؟ آیا ریسک پیشگام بودن اینقدر زیاد است؟
قطعاً. برای شرکتهای اروپایی، ایران میتواند بازار پیچیدهای باشد. زبان فرق میکند، نظام متفاوت است و نظام حقوقی ایران در حال حاضر هنوز برای خارجیها یک قلمرو ناشناخته است. البته، ایران از همه لحاظ میتواند برای شرکتهایی که منابع مورد نیاز را دارند، یک بازار فوقالعاده باشد. نگرانیهای زیادی نیز متوجه قانون تجارت در ایران است. ازآنجاکه این قانون اغلب به خوبی درک نمیشود، سرمایهگذاران مالی فعلاً برای کار محتاطانه عمل میکنند.
موقعیتها و چالشهای سرمایهگذاری در ایران در دوران پسا تحریم را چگونه توصیف میکنید؟
همواره یکی از بزرگترین مشکلات، نحوه پرداخت بوده و هست؛ مشکل بزرگ دوم «درک کردن یکدیگر» است. اهالی کسبوکار غربی اصولاً طرز تفکر ایرانیها را درک نمیکنند و ایرانیها نیز بیشتر مواقع، روشهای غربی را متوجه نمیشوند. بدون شک این موضوع مربوط به سالها دوری از اقتصاد جهانی است. شاید یک تاجر غربی امروز بتواند فرهنگ کسبوکار چینی یا روسی را بهتر درک کند، زیرا اکنون بیش از ۲۰ سال است که غرب با چین و روسیه سروکار دارد. همچنین پیشبینی میکنیم برداشته شدن تحریمها تا جایی که برای انجام کار مؤثر باشد، زمانبر خواهد بود. به عقیده ما تا زمانی که شرکتهای بزرگ به ایران بازگردند، حداقل چند سال زمان لازم است.
برای ما چشمانداز ایران مثبت باقیمانده است. ما به اینجا آمدیم تا بمانیم و نیمه پر لیوان را ببینیم، نه نیمه خالی را. از طرف دیگر، عاقلانه است که خیلی زود توقع نتیجه نداشته باشیم.
ایران در راستای زمینهسازی برای سرمایهگذارهای خارجی چه اقداماتی باید انجام دهد و چه شرایطی باید فراهم کند؟
برقراری ارتباط بین نظام مالی و حقوقی با استانداردهای جاری بینالمللی، بدون شک به بالا رفتن سرعت و علاقه سرمایهگذاران خارجی کمک میکند.
همچنین به نظر ما زیرساختهای کنونی ایران یکی از دلایل محدودیت در رشد است. این قضیه شامل دسترسی به اتاق هتل، فرودگاه و ظرفیت پذیرش گمرک نیز میشود.
شما ایران را «آخرین بازار نو-نوظهور مهم» میخوانید، چرا؟
من تنها کسی نیستم که این را میگوید. دیگر به جز ایران و قاره آفریقا، چه بازار نوظهور دیگری باقی مانده؟ کوبا نیز جالب است اما از ایران خیلی کوچکتر است.اقتصاد ایران نوظهور است زیرا یک کشور صنعتی است که فقط به مدرنیزه شدن نیاز دارد. این موضوع یکی از جذابیتهای بازار ایران است. بنیان صنعتی محکمی از قبل در این کشور وجود داشته.
درباره کنفرانس فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در ایران پسا تحریمکمی توضیح دهید. چه صحبتهایی در آن ارائه خواهید کرد؟
من درباره بعد عملی کسبوکار، هزینههای موجود و نحوه پشتیبانی مالی تجارت و پروژهها در حال حاضر صحبت خواهم کرد.
فکر میکنید در کدام بخشها بیشترین سود حاصل شود؟
ما صنعت خدمات را دوست داریم که شامل هتل و بیمارستان میشود و در حال وارد کردن اپراتورهای هتل و بیمارستان به ایران هستیم. همچنین فاینانس برخی پروژههای تثبیت شده را نیز به عهده داریم. فعالیت در زمینه گوشیهای تلفن همراه، آیتی، ساختوساز، تجارت الکترونیک و مسلماً بخش انرژی و البته بازار لوازم آرایشی و بهداشتی و دارو نیز از زمینههای مورد علاقه ماست.
عیسی مشایخی/ مدیرعامل شرکت پتروشیمی بینالملل
pic۱
اگر نتوان گفت که هم اکنون در دوران پساتحریم به سر میبریم، میتوان با اطمینان گفت این دوران بسیار نزدیک است؛ چرا که در مسیری غیرقابل بازگشت قرار گرفته ایم.
با اینکه اصولاً آدم بدبینی نیستم، اما با توجه به شناختی که از سرمایهگذاران، بانکها و اعتباردهندگان مختلف دارم، به سختی میتوانم شروع مجدد فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری را بنابر توضیحی که خواهم آورد زودتر از اواخر نیمه دوم سال ۲۰۱۶ پیشبینی کنم.
این دوره زمانی، از اجرایی شدن توافق هستهای تا آغاز فعالیتهای مذکور را «برزخ سرمایهگذاری - فاینانس» ، مینامم و قصد دارم در این کنفرانس، مسائلی را برای این دوره برزخی مطرح کنم تا از این طریق، عملاً دوره مذکور را هرچه بهتر آغاز کنیم، به نحوی که برخی از اشکالات گذشته تکرار نشود.
کورش طاهرفر/ مشاور سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران
pic۲
با توجه به نقش و اهمیت تأمین مالی اجرای طرحها و پروژههای اقتصادی بخش دولتی و خصوصی، ضروری است فرایند تأمین مالی بهگونهای شکل داده شود که در عین سهولت دسترسی، فاقد شروط و هزینههای غیرمتعارف بوده و در کوتاهترین زمان امکان جذب آن فراهم باشد. در دهه های قبل به دلایل متعدد و ازجمله تحریمهای مالی غرب، امکان تأمین مالی طرحها بر اساس رویههای متعارف فراهم نبود و بهجز برخی منابع مالی محدود بانکهای توسعهای، سایر منابع تأمین مالی بینالمللی از شرایط و قواعد عمومی و مرسوم پیروی نکرده و با شرایط دشوارتر و اغلب پرهزینهتر در اختیار متقاضیان قرارگرفته است.
موفقیتهای اخیر کشور در عرصه سیاست خارجی و شکست جبهه متحد خارجی در تداوم و گسترش تحریمها علیه اقتصاد ایران، بازبینی و تجدیدنظر در مکانیزمهای تأمین مالی بینالمللی را ضروری ساخته است.
در این کنفرانس، با توجه به اهمیت موضوع در شرایط خاص اقتصاد ایران بهعنوان یکی از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان، زوایای مختلف و مشکلات استفاده از تأمین مالی بینالمللی در طرحهای کشور مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای پیشنهادی در این زمینه ارائه میشود.
ارسال نظر