مهرطلبی چگونه تقویت میشود؟
تفکرات ما نقش بسزایی در تشدید اختلالات روانی و رفتاری ما دارند. در حقیقت افکار ما، احساسات ما را ایجاد کرده و احساسات ما، رفتار ما را شکل میدهند. افراد مهرطلب نیز از این قاعده مستثنی نیستند و افکاری دارند که به مهر طلبی ایشان دامن میزند. مهرطلبها صدها باید و نباید دارند که تعصب نسبت به آنها باعث تشدید اختلالات شخصیتی شان میشود. مهرطلبها محبت میکنند تا توجه، محبت و پذیرش را از دیگران دریافت کنند و زمانی که این موارد را نمیگیرند دچار تنش و افسردگی میشوند. آنها تلاش زیادی برای شادی و رضایت دیگران میکنند، تا جایی که ممکن است بهخاطر دیگران به خود ضرر برسانند.
تفکرات ما نقش بسزایی در تشدید اختلالات روانی و رفتاری ما دارند. در حقیقت افکار ما، احساسات ما را ایجاد کرده و احساسات ما، رفتار ما را شکل میدهند. افراد مهرطلب نیز از این قاعده مستثنی نیستند و افکاری دارند که به مهر طلبی ایشان دامن میزند. مهرطلبها صدها باید و نباید دارند که تعصب نسبت به آنها باعث تشدید اختلالات شخصیتی شان میشود. مهرطلبها محبت میکنند تا توجه، محبت و پذیرش را از دیگران دریافت کنند و زمانی که این موارد را نمیگیرند دچار تنش و افسردگی میشوند. آنها تلاش زیادی برای شادی و رضایت دیگران میکنند، تا جایی که ممکن است بهخاطر دیگران به خود ضرر برسانند. این افراد خود را فراموش کرده، از خود مراقبت نمیکنند و دائما در حال خدمت رسانی ناسالم و افراطی به دیگران هستند. نمونههایی از بایدها، نبایدها و توقعات عصبیای که مهرطلبها بهصورت پنهان در رفتارها، احساسات و افکارشان نسبت به دیگران دارند به شرح زیر است:
همه باید من را دوست بدارند. (-چرا؟ +به خاطر این همه محبت من!) آنها این باید را برای خود و دیگران تعیین کردهاند که چون به همه محبت میکنند، پس همه باید دوست شان بدارند. در حقیقت اینجا شاهد نوعی باج دادن به دیگران یا حس طلبکاری از آنها هستیم، یعنی نوعی بده بستان که یک طرف رابطه آن را مشخص میکند.
دیگران باید از من تشکر کنند. (-چرا؟ +به خاطر این همه محبت من!) توقع قدردانی یکی از قوی ترین توقعات در شخصیتهای مهرطلب است که به راحتی میتواند زمینهساز بروز افسردگی در فرد باشد زیرا دیگران همیشه از ما قدردانی نمیکنند.
دیگران باید مرا ستایش و تحسین کنند. ( -چرا؟ +به خاطر این همه خوبی و محبت من!) اینکه مهرطلبها به دیگران محبت میکنند تضمینی نیست که دیگران هم آنها را دائما تحسین و ستایش کنند. حتی گاهی ممکن است واکنش منفی از دیگران در جواب محبت شان ببینند.
دیگران باید همیشه من را تایید کنند. ( -چرا؟ +چون من هم همیشه آنها را تایید میکنم!) اینکه مهرطلبها دیگران را تایید و به آنها توجه میکنند هیچ تضمینی بر اینکه آنها هم متقابلا این کار را انجام دهند نیست.
دیگران باید با من خوب و ملایم رفتار کنند. ( -چرا؟ +چون من همیشه با آنها مهربان هستم!) قرار نیست که همه مانند هم رفتار کنند. جالب است که خیلی وقتها دیگران محبتها و خدمات مهرطلبها را دخالت و مزاحمت در کار خود میدانند. مهرطلبها تا جایی به دیگران خدمات ناسالم میرسانند که مسوولیتهایشان را از آنها سلب میکنند. سلب مسوولیت از دیگران نه تنها ما را عزیزتر نمیکند بلکه موجب خشم و دلزدگی آنها نسبت به ما نیز میشوند، در اینصورت، یا به ما پرخاش میکنند، یا از ما فاصله میگیرند.
من که نباید به آنها بگویم! دیگران همیشه باید خودشان خواستهها و احساسات من را حدس بزنند و خواستههایم را برآورده کنند. ( -چرا؟ +چون من همیشه خواستهها و احساسات دیگران را حدس میزنم و حتی اگر از من کمک هم نخواهند خودم همیشه به آنها کمک میکنم!)
دیگران هرگز نباید به من «نه» بگویند. (-چرا؟ +چون من هیچوقت به آنها «نه» نمیگویم!) بهتر است مهرطلبها باور کنند که دیگران برده محبتهای آنها نیستند و به راحتی میتوانند به ایشان نه بگویند. نه نگفتن شما به دیگران تضمینی به نه نشنیدن از آنها نیست.
دیگران هرگز نباید من را برنجانند. ( -چرا؟ +چون من همیشه نهایت تلاشم را میکنم و هیچوقت هیچ کس را نمیرنجانم!) شاید در ظاهر کسی را نرنجانید، اما با سلب مسوولیتها و ایجاد وابستگی در دیگران، بزرگ ترین ظلم را به آنها میکنید.
دیگران نباید از من انتقاد کنند. (-چرا؟ +چون من هیچوقت از آنها انتقاد نمیکنم و باب میلشان رفتار میکنم!) مهرطلبی ما را در مقابل انتقاد شکننده میکند، زیرا باور میکنیم که همه باید ما را بپذیرند و دوست بدارند و انتقاد این باور را نقض میکند. انتقاد در نظر مهرطلبها به این معنی است که «پس من بد هستم، کافی و دوست داشتنی نیستم و طرد میشوم» و به همین خاطر بسیار دردناک است.
دیگران نباید من را ترک کنند. (- چرا؟ +چون به من نیاز دارند و کارهایی برای آنها انجام میدهم که به من وابسته شدهاند!) جالب است که غالبا مهرطلبها ترک میشوند! آنها با خدمات افراطی خود به دیگران، با ارزشمند ندانستن خود، با باج دادن به دیگران، با سلب مسوولیت از آنها، با همیشه در دسترس بودن و با ایجاد وابستگی در دیگران زمینه ترک شدن را فراهم میکنند.
دیگران نباید از دست من عصبانی شوند. (-چرا؟ +چون من هیچوقت کاری نمیکنم که آنها عصبی شوند و همیشه باب میلشان رفتار میکنم و با آنها مهربان هستم!)
دیگران باید در هر شرایطی به دستورات من عمل کنند. (مخصوصا والدین مهرطلب در این زمینه بیشترین سختگیری و محدودیت را نسبت به فرزندان خود اعمال میکنند.)
همه این بایدها و نبایدها و توقعات عصبی تضمینی بر خشم، رنجش، اضطراب، ناامیدی، سرزنش خود، ترس، تقویت تیپ شخصیتی عزلتطلب و در نهایت بیماری افسردگی فرد مهرطلب هستند.
ارسال نظر