تفاوت میان «کوچ» و «منتور»چیست؟

Shubhomita Bose
مترجم: بهناز پذیرایی

اصطلاحات کوچینگ(coaching) و منتورینگ (mentoring) با شروع استارت‌آپ‌ها بیشتر مطرح شده اند و امروز در زمینه کسب‌و‌کار نیز استفاده می‌شوند و معمولا به‌جای یکدیگر به‌کار می‌روند. به همین دلیل در بسیاری از سازمان‌ها، از یک منتور انتظار دارند مسوولیت‌های کوچینگ را هم به‌عهده بگیرد. اما به‌رغم باور عموم این دو مقوله یعنی منتور و کوچ تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند. برای اینکه تفاوت میان این دو را بدانیم و از دستاوردهایی که هرکدام برای کسب‌و‌کارمان به ارمغان می‌آورند مطلع باشیم، باید ابتدا با مسوولیت‌های مخصوص هر یک آشنا شویم.منتور کیست؟ به زبان ساده یک منتور کسی است که دانش، تخصص و مشاوره خود را به کسانی که تجربه کمتری دارند ارائه می‌دهد. منتور با بهره‌گیری از تجربه و مهارت‌های خود، کارمندانش را در مسیر درست هدایت می‌کند. یک منتور به کارمندان تازه‌کار برای یافتن فرصت‌های رشد حرفه‌ای، به‌دست آوردن اعتماد‌ به‌نفس و بهبود مهارت‌های فردی کمک می‌کند. این کمک و حمایت بر اساس تجربه‌ها و آموخته‌های شخصی منتور است که باعث جلب اطمینان بیشتر از جانب کارمندان خواهد شد.

وظایف یک منتور چیست؟

همان‌طور که گفته شد، یک منتور کسب‌و‌کار با توجه به رشد حرفه‌ای و توسعه مهارت‌های بین فردی و متقابل کارمندان تازه کارش، از آنها حمایت و پشتیبانی می‌کند و به‌ویژه او کمک می‌کند تا این کارمندان گزینه‌ها و انتخاب‌های حرفه‌ای خود را کشف کنند، اهداف توسعه را تعیین کنند، ارتباطات جدید ایجاد کنند و منابع را به خوبی شناسایی کنند. در این روش، یک منتور به عنوان الگو و مشاوری حرفه‌ای برای کارمندان عمل می‌کند. نقش یک منتور بر اساس نیازهای متغیر کارمندان تازه‌کار در طول زمان، تکامل پیدا می‌کند. در اغلب موارد، روابط منتورینگ غیررسمی است، درحالی‌که چنین روابطی هرازچندگاهی می‌تواند رسمی‌تر باشد. در روابط منتورینگ رسمی، منتورها روش‌های از پیش تعیین شده و ساختاریافته‌ای را برای تعیین و تنظیم انتظارات واقع‌بینانه، به‌دست آوردن و افزایش منافع متقابل و ارتقای کیفیت کارمندان دنبال می‌کنند.منتورهای خوب همیشه تمایل دارند تا مهارت‌ها و دانش خود را با کارمندان جوان به اشتراک بگذارند و از آنجایی که آنها هم مانند کارمندان تازه‌کار با همین چالش‌ها مواجه شده‌اند، می‌توانند با همدلی بیشتر با نیازهای آنان برخورد کنند. منتورها برای الهام بخشی و ایجاد اطمینان و اعتماد در عملکرد خود، نگرش مثبت و تمایل به مقابله با مشکلات را دارند. این ویژگی به آنها کمک می‌کند که با کارمندان جوان در مورد اهداف و دغدغه‌های حرفه‌ای راحت‌تر بحث کنند.از دیدگاه کسب‌وکار، منتورها به کارمندان در بالا بردن اعتماد به‌نفس، توسعه مهارت‌ها و افزایش اعتبار آنها کمک می‌کنند و کارمندانی که دارای اعتماد به‌نفس و رضایتمندی هستند، سازمان را به جلو هدایت می‌کنند و به همین دلیل کسب‌و‌کارها در حال حاضر تمرکز خود را بر شناسایی برنامه‌های منتورینگ صحیح، راهبردی و حمایتی قرار داده‌اند.

کوچ کیست؟

کوچ بر مهارت‌های خاص و اهداف توسعه یافته تمرکز دارد؛ او این کار را با تجزیه این مهارت‌ها و اهداف به وظایف و کارهای مشخص در یک دوره زمانی مشخص انجام می‌دهد که درنتیجه با انجام این کار و برای روشن ساختن چشم‌انداز پیشرفت کسب‌و‌کار، به رشد آن کمک می‌کند. شناسایی و اولویت‌بندی اهداف برای بسیاری از کسب‌و‌کارها یک چالش بزرگ محسوب می‌شود. کوچ‌ با کمک به کسب‌و‌کار‌ها برای اولویت‌بندی اهدافشان بر اساس اهمیت آنها با این چالش‌ها مقابله می‌کند. آنها به دنبال یک روش نظام‌مند و رسمی‌تر برای حل و فصل مسائل و مدیریت جنبه‌های خاص کسب‌و‌کار هستند.

وظیفه یک کوچ چیست؟

یک کوچ خوب بر تعیین اهداف، اولویت‌بندی آنها و انتخاب راه درست برای رسیدن به آنها تمرکز می‌کند. به این ترتیب او کمک می‌کند تا کسب‌و‌کارها بیشتر پاسخگو، هدف‌محور و رقابتی باشند. او همچنین جنبه‌های مختلفی از یک کسب‌و‌کار موفق و در حال اجرا؛ ازجمله اهداف فروش، استراتژی‌های بازاریابی، مهارت‌های ارتباطی، ایجاد و ساخت تیم، رهبری و... را پوشش می‌دهد. کوچ‌ها کسب‌و‌کارها را به‌گونه‌ای فراگیر ارزیابی می‌کنند و با این کار به تنظیم طرح، تعیین اهداف و شناسایی مراحل مورد نیاز برای رسیدن به نتایج موردنظر می‌پردازند. یک کوچ کسب‌‌وکار وضع موجود را به چالش می‌کشد و کسب‌و‌کارها را وادار می‌کند تا نگاه دقیق‌تری به رویکردها، روش‌ها و تصمیمات خود داشته باشند. به این ترتیب چشم‌انداز تازه‌ای برای استراتژی‌ها و اهداف کسب‌و‌کار ترسیم می‌کنند و در ازای مطرح کردن سوالات ساده‌ای در زمینه چگونگی اجرا و روند کارها، سازمان را به اتخاذ استراتژی‌های مناسب رشدشان هدایت می‌کند.یک کوچ با هدایت کسب‌و‌کارها در مسیر صحیح، در جهت حصول موفقیت آن کمک می‌کند. اغلب کسب‌و‌کارها دچار فقدان چشم‌انداز اهداف موردانتظار هستند و در طی کردن مراحلی که آنها را به موفقیت می‌رساند دچار خطا می‌شوند، اما یک کوچ شفافیت لازم برای دستیابی به این چشم‌انداز را فراهم می‌کند. آنها ایده‌های موجود را مورد تردید و پرسش قرار می‌دهند و کسب‌و‌کار را به مسیر اصلی برمی‌گردانند.

تفاوت‌های بین این دو مقوله

منتورینگ یک فرایند طولانی مدت و براساس اعتماد و احترام متقابل است اما کوچینگ یک فرایند کوتاه‌مدت است.منتورینگ بر ایجاد یک ارتباط غیررسمی بین منتور و کارمند تازه‌کار متمرکز است، در حالی که کوچینگ یک رویکرد ساختار‌یافته‌تر و رسمی را دنبال می‌کند.یک منتور کسب‌و‌کار دارای تجربه‌های مهمی است که به درآمدزایی کارمند تازه‌کار منتهی می‌شود، اما یک کوچ، کسب‌و‌کار تجربه‌ها و عملکردهای سازمان را مورد تحلیل و پرسش قرار می‌دهد. اولویت منتور، کمک به توسعه مهارت‌های کارمند در فعالیت‌های فعلی و عملکردهای آتی آن است، اما اولویت کوچ بهبود عملکرد و کارایی فعلی و تاثیرگذاری در عملکردهای زمان حال است.منتورها و کوچ‌ها از راه‌های متفاوت می‌توانند در بهبود و سودمندی کسب‌‌وکارها نقش داشته باشند و برای حصول این امر، کسب و کارها نیاز به شفافیت اولویت‌ها و نوع حمایت‌های موردنیازشان دارند. کسب‌و‌کارهای کوچک به‌واسطه حمایت‌های صحیح و بجا سازنده‌تر، سودآور و رقابتی‌تر خواهند بود. باید توجه داشت که بهتر است بدون اینکه گرفتار تفاوت تعاریف بشویم روی این موضوع اصلی متمرکز باشیم، برای رشد در هرکاری همواره نیاز به کمک گرفتن از افراد باتجربه هست.