دانشکده اقتصاد و آسیب‌های اخیر
بهروز هادی زنوز استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی نقد و بررسی دانشگاه علامه طباطبایی در دوران 8 سال گذشته نیاز به تشریح روند دوران قبل از آن دارد. دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در دوره‌های پیش از لحاظ کیفیت آموزش در جایگاه خوبی قرار داشت، به گونه‌ای که دانشجویان به ویژه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری این دانشگاه را به سایر دانشگاه‌ها ترجیح می‌دادند. دومین ویژگی مثبت دانشکده اقتصاد در کنار هم قرار گرفتن نحله‌های فکری مختلف به دور از هر تنشی بود و آنها در یک فضای صمیمانه به تعامل افکار می‌پرداختند؛ همچنین این دانشکده خاستگاه اقتصاددانان نهادگرا بود و اساتید برجسته‌ای در این گرایش در دانشکده حضور داشتند. انتشارات دانشگاه علامه‌طباطبایی، نشریه‌های علمی و سمینارهای برگزار شده نیز جزو معتبرترین‌ها در کشور بودند، به‌گونه‌ای که نشریه‌ علمی دانشکده در میان نشریات علمی-تخصصی اقتصاد رتبه اول را در کشور داشت. حضور افراد برجسته هیات علمی دانشگاه که در بالاترین سمت‌های اجرایی کشور بودند از دیگر نقاط قوت این دانشکده بود. از نمونه این افراد می‌توان به آقایان دکتر ستاری‌فر، دکتر دانش‌جعفری، دکتر شرکاء، دکتر مجتهد و دکتر بهکیش اشاره کرد. اما آقای شریعتی با قرار گرفتن در راس دانشگاه علامه طباطبایی، چنین نگرشی را برنتافت و روند خودگردانی را در دانشکده‌ها متوقف کرد، بسیاری از اساتید یا بازنشسته شدند یا به بهانه‌های مختلف مجبور به بازنشستگی زودهنگام شدند. به‌عنوان مثال دکتر ستاری‌فر در آستانه ۶۰ سالگی در حالی که هنوز سال‌ها زمان تا بازنشستگی داشت، مجبور به بازنشستگی شد یا برای دکتر شرکاء که معاون رییس‌جمهور در دوره قبل بود، وضعیتی ایجاد شد که ناگزیر خود را بازنشسته کرد. دکتر جهانگرد از دیگر اساتید این دانشکده که در مرکز تحقیقات اقتصادی و هیات تحریریه نشریه علمی دانشکده مصدر خدمات ارزنده‌ای بود، به مرکزی غیرفعال در دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی فرستاده شد و از فضای دانشکده اقتصاد دور ماند. آقای میرزایی عضو هیات علمی دانشکده و دانشجوی دوره دکتری نیز به بهانه‌هایی که مستندات آن هیچگاه ارائه نشد، از ادامه تحصیل و امتحان جامع دکتری بازماند. من و دکتر ختایی بنا بر پیشنهاد خودمان بازنشسته شدیم. اما به واسطه امضای دو نامه اعتراض‌آمیزی که برای ریاست دانشگاه فرستاده شد از تدریس در این دانشکده محروم شدیم. در این دوره همچنین مطالبات هیات علمی پرداخت نشد و ریاست دانشگاه به آرای دیوان عدالت اداری نیز توجه نکرد. استخدام متمرکز نیروی انسانی بدون وجاهت علمی از دیگر مواردی بود که در پایین آمدن کیفیت آموزشی نقش موثری داشت. این افراد تنها به دلیل حرف‌شنوی از ریاست جدید و همسو بودن با او به کار گرفته شدند و مجله علمی- پژوهشی دانشگاه نیز در این دوره سیر نزولی را طی کرد. گرایش اقتصاد توسعه به عنوان یکی از قوی‌ترین گرایش‌های دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه منحل شد و در مقابل رشته‌های دیگری تاسیس شدند که در آنها هیچ کادر متخصصی برای تدریس وجود نداشت و دانشجویان بدون حضور استادان مجرب جذب این گرایش‌ها شدند. مجموعه این عوامل لطمه فراوانی را به لحاظ روحی و عاطفی به اساتید، دانشجویان و کادر اداری دانشگاه وارد کرد. در آن دوران ما بسیار فریاد زدیم، اما دولت نهم و دهم به این فریادها توجه نکرد. اکنون نیز به انواع روش‌ها متوسل می‌شوند تا اعتبار علمی و اخلاقی همه اعضای هیات علمی بازنشسته دانشگاه را زیر سوال ببرند و به گمان خود اعمال اشتباه خود را توجیه کنند و احیانا زمینه بازگشت خود را به سمت قبلی در آینده فراهم کنند. اما در پاسخ به دوستان و اساتیدی که از عملکرد مدیران این دوران دفاع می‌کنند و از تاسیس گرایش‌های اقتصاد انرژی و سایر گرایش‌ها به‌عنوان کارنامه درخشان ریاست قبلی نام می‌برند، پرسش من این است که اگر نگاه دلسوزانه و رو به پیشرفتی وجود داشت چرا باید گرایش اقتصاد توسعه با آن گروه علمی قوی و عملکرد خوب منحل می‌شد و گرایش‌هایی که در آنها استادی وجود نداشت یا به کار گرفته نشد، تاسیس می‌شدند؟ در این گرایش‌ها اساتیدی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، مشغول به تدریس شدند که یا هنوز مدرک دکتری خود را دریافت نکرده بودند یا در حد استادیار بودند. درباره شکوفایی علمی نیز رتبه‌بندی وزارت علوم نشان از سیر نزولی دانشگاه علامه دارد و تعداد و کیفیت مقالات نشریات علمی خود گواه مشخصی از این روند است؛ ضمن اینکه بسیاری از اساتید نتوانستند مقالات خود را در این نشریه‌ها منتشر کنند و این امر کم‌لطفی دیگری بود که بر جامعه استادان روا داشته شد و هیچگاه نیز پاسخی به آنها داده نشد. در این فضا امکان بالندگی علمی و تضارب آرا از دست می‌رود و رخوت علمی و بی علاقگی به کار دامنگیر می‌شود. نارضایتی قاطبه دانشجویان، کارکنان اداری و اعضای هیات علمی در مدت مدیریت ایشان به انحای مختلف به سمع مسوولان وزارت علوم، مجلس شورای اسلامی و دیوان عدالت اداری رسید. متاسفانه به موقع به این صداها توجه نشد. تغییر مدیریت دانشگاه علامه در دولت تدبیر و امید، نوید بخش آغاز دوران جدیدی در دانشگاه ما است و جای تقدیر و تشکر دارد.