لابهلای پروندههای فوتبال خراسان(۱)
ابومسلم، سقوط در خلاء
دنیای اقتصاد، زیتون سیدزاده- با تمام آنچه در سالهای اخیر بر فوتبال استان رفتهاست، حافظه ورزش خراسان روزهای روشن این رشته را هیچگاه از یاد نخواهد برد؛ روزهایی با طعم ابومسلم.
کلید خوردن در ۱۳۴۹
ابومسلم در میان هوا و زمین معلق است و شاید این از بختیاری ورزش خراسان باشد که هنوز نقطهی پایان این تیم گذاشته نشده، اما نقطه آغازش در تاریخ ثبت شده است: سه راه شاه عباسی قدیم، یا همان سه راه کاشانی که بهتر میشناسیمش.
تیمی که به گفته حشمت مهاجرانی، مرد پرآوازه فوتبال ایران، تعدد پسران خانواده مهاجرانی و بازی در کوچههای خاکی محل، بهانه تشکیلاش بود.
کلید خوردن در ۱۳۴۹
ابومسلم در میان هوا و زمین معلق است و شاید این از بختیاری ورزش خراسان باشد که هنوز نقطهی پایان این تیم گذاشته نشده، اما نقطه آغازش در تاریخ ثبت شده است: سه راه شاه عباسی قدیم، یا همان سه راه کاشانی که بهتر میشناسیمش.
تیمی که به گفته حشمت مهاجرانی، مرد پرآوازه فوتبال ایران، تعدد پسران خانواده مهاجرانی و بازی در کوچههای خاکی محل، بهانه تشکیلاش بود.
دنیای اقتصاد، زیتون سیدزاده- با تمام آنچه در سالهای اخیر بر فوتبال استان رفتهاست، حافظه ورزش خراسان روزهای روشن این رشته را هیچگاه از یاد نخواهد برد؛ روزهایی با طعم ابومسلم.
کلید خوردن در 1349
ابومسلم در میان هوا و زمین معلق است و شاید این از بختیاری ورزش خراسان باشد که هنوز نقطهی پایان این تیم گذاشته نشده، اما نقطه آغازش در تاریخ ثبت شده است: سه راه شاه عباسی قدیم، یا همان سه راه کاشانی که بهتر میشناسیمش.
تیمی که به گفته حشمت مهاجرانی، مرد پرآوازه فوتبال ایران، تعدد پسران خانواده مهاجرانی و بازی در کوچههای خاکی محل، بهانه تشکیلاش بود. یکی شدن تیم آریا و ابومسلم، استارت فوتبال خراسان بود.
حرکت به سوی جام تخت جمشید
نماینده شایسته مشهد در اولین تجربه حضور در لیگ ایران تمام کارشناسان را غافلگیر کرد. کسب رتبه برترین تیم شهرستانی، چیزی نبود که حتی علاقمندان آن متصور بودند؛ فوتبال روان و سریع با تکیه بر قدرت بدنی از ویژگیهای تیم ابومسلم در جام سوم تخت جمشید به حساب می آمد؛ از سوی دیگر مردم خونگرم مشهد هرگز لحظه ای دست از حمایت تیم خود در ورزشگاه خانگی سعد آباد برنداشتند تا دیدارهای این تیم با شور و هیجان خاصی دنبال شود تا جایی که امتیاز گرفتن از ابومسلم در مشهد همانند کابوس بود؛ جایی که بزرگان هم دچار آشفتگی میشدند.
پیراهنی سیاه به رنگ لباس یاران سردار خراسانی، آمیخته با قرمزی به رنگ خون به نشان رشادت و جان باختگی سیاهجامگان؛ از همان ابتدا این لباس رسمی باشگاه شد؛ رنگی که آنچنان یادآور بهترین تیم این خطه است که هنوز هم باشگاههایی که پیشوند و پسوند ابومسلم را به خود دارند، مشکیپوش به زمین میآیند.
جان گرفتن دوباره
پس از رخوت فوتبال در آغاز انقلاب، ابومسلم را جهانگیر زندهدل دوباره احیا کرد و تا اواسط دهه هفتاد روی خط سقوط و صعود رفت و آمد تا سال ۷۵ که حال و روزش کمی بهتر شد و پس از مدتی عازم لیگ یک کشور شد. در این سالها اسمها و عناوین بسیاری پشت سر ابومسلم ایستادند و پس از مدتی جای خود را به دیگری سپردند. از کارخانهداران مشهد تا غلامحسین تکفلی و اکبر میثاقیان، تا رحمان نادری و فرماندار وقت؛ بصیری پور؛ ناصر شفق و ناجا و ایران خودرو یکی پس از دیگری در فهرست حامیان و مالکان ابومسلم قرار گرفتند.
ابومسلم توانست پس از فراز و نشیبهایی که از سر گذرانده بود خود را به اولین دوره لیگ برتر کشور برساند و در اولین دوره لیگ خلیج فارس، در جایگاه پنجم جدول بنشیند و رضا عنایتی، آقای گل رقابتها را هم در لیست خود داشته باشد.
در سال 85 عنوان برترین تیم شهرستانی، با حمایت میلیونها هواداری که در این سالها تیم خود را حمایت کرده بودند ، به دست آمد و حتی مشکیپوشان شانس آسیایی شدن را پیش روی خود میدیدند که با حذف در فینال جام حذفی این رویا تا به امروز دیگر دست نیافتنی مینماید.
چهارمین تیم لیگ برتردر فصل ۸۷-۸۶ بهترین جایگاه ابومسلم بود؛ اما در آن سالیان اوج، کسی خبر نداشت که روزهای بد در کمین تیمی نشسته است که بازیکنان سرشناس زیادی همچون خداداد عزیزی، مجتبی جباری، محمدرضا خلعتبری، رضا عنایتی، آندرانیک تیموریان و ... را به نسل جدید فوتبال ایران معرفی کرده بود.
تپش بحران
ابومسلم در انتهای فصل هشتم به جای مربی مدیرعاملش را روی نیمکت دید و برای یک فصل از سقوط فرار کرد تا در فصل نهم با جنجالهای هر روزه، نایی در بدن نداشته باشد و با فوتبال حرفهای کشور خداحافظی کند.
در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 این شورای پنج نفره استان بود که هر از گاهی باید چارهای برای مدیریت ابومسلم میاندیشید؛ روزهایی که ابومسلم مانند طفلی یتیم بدون سرپرست و مالک روی هوا مانده بود و در بحبوحه مدیریتهای فوتبالی کسی پذیرای این تیم کهنه نبود.
با سقوط سهمگین دیگری به یک دسته پایینتر، اداره کل ورزش و جوانان خراسان به میدان آمد تا مالک اصلی را مشخص کند اما پس از مدتی این اداره خود ادعای مالکیت تیم را برداشت و ابومسلم تا به امروز مانند طفلی که میان چندین مادر مانده باشد، چند پاره شد تا «ابومسلم» بودن رویای هر تیم خراسانی باقی بماند.
ابومسلم، پسوند خیالانگیز
نام ابومسلم با بیش از نیم قرن عمری که دارد، چنان در دل هواداران فوتبال خراسان بر قله نشسته است که باشگاههایی که تازه توانستهاند نفسی در فوتبال کشور تازه کنند، همه سودای نامش را داشته باشند.
پدیده که بعد از سال ها اولین حضور یک تیم از شرق کشور در لیگ برتر خلیج فارس را رسمیت بخشید در ابتدا به دنبال نام ابومسلم رفت تا شاید هم این نام خوشآوازه را زنده کند و هم انسی بیشتر با هواداران فوتبال استان بگیرد اما در این راه موفق نشد؛ تنها یک فصل از حضور امیدوار کننده پدیده نگذشته، سیاهجامگان به همشهری خود پیوست و حالا جدال اصلی نام ابومسلم میان این تیم لیگ برتری است با تیمی که دو دسته پایین تر از آن قرار دارد، «طلوع نسل ابومسلم» .
سیاهجامگان که قدم به قدم، پا به لیگ برتر پانزدهم گذاشته، با مالکیت یک ابومسلمی قدیمی بر سر در باشگاه خود، پیوند نام ابومسلم با نام این تیم را در سر دارد. امری که حتی هواداران فوتبال مشهد هم چندان با آن میانه بدی ندارند؛ در نظرسنجی این باشگاه که در سایت رسمیاش از تغییر نام به «ابومسلم خراسان» پرسیده، هفتاد و پنج درصد رایدهندگان موافقت خود را اعلام کردهاند، فوتبالدوستانی که شاید بیشتردر جستجوی تیم محبوب خود هستند تاهر چیز دیگری.
رضا عنایتی مشکیپوش قدیمی فوتبال کشور که حالا دوباره با سیاهجامگان به شهرش بازگشته، در این باره میگوید: سیاه جامگان دقیقا ابومسلم است و فقط نامش تغییر کرده است. همین آقای عباسی که الان مدیرعامل سیاه جامگان است، در آن تیم رویایی ابومسلم 10، 12 سال نقش بسیار پررنگی داشت. متاسفانه به دلیل عدم توجه به ابومسلم آن تیم شرایط خوبی ندارد اما امیدوارم که سیاه جامگان بتوانند نتایج خوبی بگیرد و حالا هم مدتی است که سیاهجامگان در پس نام خود ابومسلم را هم میبیند: سیاهجامگان ابومسلم.
اما طلوع نسل ابومسلم هم ادعای این را دارد که ابومسلم واقعی در لیگ دسته دو در حال تلاش است برای پیوستن به فوتبال حرفهای کشور. باشگاهی که چسبیدن «طلوع» و «نسل» به نامش دلیلی جز این ندارد که همچنان تیمی نمیتواند با نام «ابومسلم» در فوتبال ایران فعالیت کند، مگر زمانی که مشکلات حقوقی آن حل و فصل شود.
کلید خوردن در 1349
ابومسلم در میان هوا و زمین معلق است و شاید این از بختیاری ورزش خراسان باشد که هنوز نقطهی پایان این تیم گذاشته نشده، اما نقطه آغازش در تاریخ ثبت شده است: سه راه شاه عباسی قدیم، یا همان سه راه کاشانی که بهتر میشناسیمش.
تیمی که به گفته حشمت مهاجرانی، مرد پرآوازه فوتبال ایران، تعدد پسران خانواده مهاجرانی و بازی در کوچههای خاکی محل، بهانه تشکیلاش بود. یکی شدن تیم آریا و ابومسلم، استارت فوتبال خراسان بود.
حرکت به سوی جام تخت جمشید
نماینده شایسته مشهد در اولین تجربه حضور در لیگ ایران تمام کارشناسان را غافلگیر کرد. کسب رتبه برترین تیم شهرستانی، چیزی نبود که حتی علاقمندان آن متصور بودند؛ فوتبال روان و سریع با تکیه بر قدرت بدنی از ویژگیهای تیم ابومسلم در جام سوم تخت جمشید به حساب می آمد؛ از سوی دیگر مردم خونگرم مشهد هرگز لحظه ای دست از حمایت تیم خود در ورزشگاه خانگی سعد آباد برنداشتند تا دیدارهای این تیم با شور و هیجان خاصی دنبال شود تا جایی که امتیاز گرفتن از ابومسلم در مشهد همانند کابوس بود؛ جایی که بزرگان هم دچار آشفتگی میشدند.
پیراهنی سیاه به رنگ لباس یاران سردار خراسانی، آمیخته با قرمزی به رنگ خون به نشان رشادت و جان باختگی سیاهجامگان؛ از همان ابتدا این لباس رسمی باشگاه شد؛ رنگی که آنچنان یادآور بهترین تیم این خطه است که هنوز هم باشگاههایی که پیشوند و پسوند ابومسلم را به خود دارند، مشکیپوش به زمین میآیند.
جان گرفتن دوباره
پس از رخوت فوتبال در آغاز انقلاب، ابومسلم را جهانگیر زندهدل دوباره احیا کرد و تا اواسط دهه هفتاد روی خط سقوط و صعود رفت و آمد تا سال ۷۵ که حال و روزش کمی بهتر شد و پس از مدتی عازم لیگ یک کشور شد. در این سالها اسمها و عناوین بسیاری پشت سر ابومسلم ایستادند و پس از مدتی جای خود را به دیگری سپردند. از کارخانهداران مشهد تا غلامحسین تکفلی و اکبر میثاقیان، تا رحمان نادری و فرماندار وقت؛ بصیری پور؛ ناصر شفق و ناجا و ایران خودرو یکی پس از دیگری در فهرست حامیان و مالکان ابومسلم قرار گرفتند.
ابومسلم توانست پس از فراز و نشیبهایی که از سر گذرانده بود خود را به اولین دوره لیگ برتر کشور برساند و در اولین دوره لیگ خلیج فارس، در جایگاه پنجم جدول بنشیند و رضا عنایتی، آقای گل رقابتها را هم در لیست خود داشته باشد.
در سال 85 عنوان برترین تیم شهرستانی، با حمایت میلیونها هواداری که در این سالها تیم خود را حمایت کرده بودند ، به دست آمد و حتی مشکیپوشان شانس آسیایی شدن را پیش روی خود میدیدند که با حذف در فینال جام حذفی این رویا تا به امروز دیگر دست نیافتنی مینماید.
چهارمین تیم لیگ برتردر فصل ۸۷-۸۶ بهترین جایگاه ابومسلم بود؛ اما در آن سالیان اوج، کسی خبر نداشت که روزهای بد در کمین تیمی نشسته است که بازیکنان سرشناس زیادی همچون خداداد عزیزی، مجتبی جباری، محمدرضا خلعتبری، رضا عنایتی، آندرانیک تیموریان و ... را به نسل جدید فوتبال ایران معرفی کرده بود.
تپش بحران
ابومسلم در انتهای فصل هشتم به جای مربی مدیرعاملش را روی نیمکت دید و برای یک فصل از سقوط فرار کرد تا در فصل نهم با جنجالهای هر روزه، نایی در بدن نداشته باشد و با فوتبال حرفهای کشور خداحافظی کند.
در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 این شورای پنج نفره استان بود که هر از گاهی باید چارهای برای مدیریت ابومسلم میاندیشید؛ روزهایی که ابومسلم مانند طفلی یتیم بدون سرپرست و مالک روی هوا مانده بود و در بحبوحه مدیریتهای فوتبالی کسی پذیرای این تیم کهنه نبود.
با سقوط سهمگین دیگری به یک دسته پایینتر، اداره کل ورزش و جوانان خراسان به میدان آمد تا مالک اصلی را مشخص کند اما پس از مدتی این اداره خود ادعای مالکیت تیم را برداشت و ابومسلم تا به امروز مانند طفلی که میان چندین مادر مانده باشد، چند پاره شد تا «ابومسلم» بودن رویای هر تیم خراسانی باقی بماند.
ابومسلم، پسوند خیالانگیز
نام ابومسلم با بیش از نیم قرن عمری که دارد، چنان در دل هواداران فوتبال خراسان بر قله نشسته است که باشگاههایی که تازه توانستهاند نفسی در فوتبال کشور تازه کنند، همه سودای نامش را داشته باشند.
پدیده که بعد از سال ها اولین حضور یک تیم از شرق کشور در لیگ برتر خلیج فارس را رسمیت بخشید در ابتدا به دنبال نام ابومسلم رفت تا شاید هم این نام خوشآوازه را زنده کند و هم انسی بیشتر با هواداران فوتبال استان بگیرد اما در این راه موفق نشد؛ تنها یک فصل از حضور امیدوار کننده پدیده نگذشته، سیاهجامگان به همشهری خود پیوست و حالا جدال اصلی نام ابومسلم میان این تیم لیگ برتری است با تیمی که دو دسته پایین تر از آن قرار دارد، «طلوع نسل ابومسلم» .
سیاهجامگان که قدم به قدم، پا به لیگ برتر پانزدهم گذاشته، با مالکیت یک ابومسلمی قدیمی بر سر در باشگاه خود، پیوند نام ابومسلم با نام این تیم را در سر دارد. امری که حتی هواداران فوتبال مشهد هم چندان با آن میانه بدی ندارند؛ در نظرسنجی این باشگاه که در سایت رسمیاش از تغییر نام به «ابومسلم خراسان» پرسیده، هفتاد و پنج درصد رایدهندگان موافقت خود را اعلام کردهاند، فوتبالدوستانی که شاید بیشتردر جستجوی تیم محبوب خود هستند تاهر چیز دیگری.
رضا عنایتی مشکیپوش قدیمی فوتبال کشور که حالا دوباره با سیاهجامگان به شهرش بازگشته، در این باره میگوید: سیاه جامگان دقیقا ابومسلم است و فقط نامش تغییر کرده است. همین آقای عباسی که الان مدیرعامل سیاه جامگان است، در آن تیم رویایی ابومسلم 10، 12 سال نقش بسیار پررنگی داشت. متاسفانه به دلیل عدم توجه به ابومسلم آن تیم شرایط خوبی ندارد اما امیدوارم که سیاه جامگان بتوانند نتایج خوبی بگیرد و حالا هم مدتی است که سیاهجامگان در پس نام خود ابومسلم را هم میبیند: سیاهجامگان ابومسلم.
اما طلوع نسل ابومسلم هم ادعای این را دارد که ابومسلم واقعی در لیگ دسته دو در حال تلاش است برای پیوستن به فوتبال حرفهای کشور. باشگاهی که چسبیدن «طلوع» و «نسل» به نامش دلیلی جز این ندارد که همچنان تیمی نمیتواند با نام «ابومسلم» در فوتبال ایران فعالیت کند، مگر زمانی که مشکلات حقوقی آن حل و فصل شود.
ارسال نظر