لزوم سیاست‌گذاری هدفمند ایران در قبال آمریکای لاتین

میرقاسم مومنی
رئیس موسسه مطالعات بین‌المللی چشم‌انداز ابرار نوین

سفر اخیر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به همراه هیات اقتصادی به 6 کشور آمریکای لاتین از جنبه‌های گوناگون قابل ارزیابی است. سفر رئیس دستگاه دیپلماسی به کشورهای کوبا، شیلی، اکوادور، نیکاراگوئه، بولیوی و ونزوئلا در راستای توسعه مناسبات سیاسی-اقتصادی و فرهنگی کشور با منطقه آمریکای لاتین قابل ارزیابی است. با توجه به همکاری‌های اقتصادی ایران با این کشورها و لزوم همکاری در مجامع بین‌المللی، سفر ظریف به همراه هیاتی تجاری از اتاق بازرگانی ایران نشان‌دهنده اهمیت توسعه همکاری‌های اقتصادی و سیاسی با کشورهای آمریکای لاتین است. منطقه آمریکای لاتین به‌عنوان قطب کشاورزی دامداری و صنعتی در قاره آمریکا واقع شده است و این منطقه از دیرباز اهمیت زیادی در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته است، اما مشکلی که در روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین وجود دارد، نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بلندمدت و هدفمند با این کشورها است.

اگر ما نگاهی به منطقه کشورهای آمریکای لاتین داشته باشیم، با 20 کشور و جمعیتی نزدیک به یک میلیارد نفر روبه‌رو هستیم که دارای تنوع اقتصادی است و برقراری رابطه اقتصادی با آنها می‌تواند سود هنگفتی را برای ایران به همراه داشته باشد. باید توجه داشت کشورهای حوزه آمریکای لاتین جزو قدرت‌های در حال ظهور اقتصادی محسوب می‌شوند؛ کشورهایی چون برزیل، کلمبیا، شیلی و آرژانتین کشورهایی هستند که در یک دهه گذشته رشد خوبی داشته‌اند و از سویی، برخی از کشورهای این منطقه در سال‌های اخیر جزو شرکا و متحدان ایران بوده‌اند. با توجه به نیازهای کشور بر توسعه صادرات و تامین مواد اولیه به نظر می‌رسد توسعه همکاری‌ها با قاره آمریکا مورد غفلت واقع شده است. امسال از سوی مقام معظم رهبری، سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نام‌گذاری شده و در این راستا، افزایش تولید ملی و توسعه صادرات غیرنفتی از الزامات آن است و در این چارچوب، آمریکای لاتین می‌تواند مقصد خوبی برای فروش کالاهای ایرانی باشد.

همچنین در رابطه با مناسبات اقتصادی ایران با کشورهای آمریکای لاتین باید خاطرنشان کنم که ایران به صورت سنتی از کشورهای آمریکای لاتین، برنج، گندم، ذرت، سویا و گوشت وارد می‌کند. متاسفانه تراز تجاری ایران و کشورهای آمریکای لاتین منفی بوده و ما بیشتر واردکننده بوده‌ایم تا صادرکننده. البته نبود زیرساخت‌ها و عدم شناخت صحیح از ظرفیت‌های آمریکای لاتین در این مورد موثر واقع شده‌اند. در عین حال باید توجه داشت که وزیر امور خارجه در این سفر دو هدف عمده را دنبال می‌کند که عبارت اند از 1- افزایش مناسبات سیاسی و توسعه مناسبات تجاری و همکاری‌های اقتصادی و 2- حل اختلافات و موانع پیش روی آن.

در این میان روابط ایران با هر کدام از کشورهایی که مقصد وزیر خارجه هستند به نوع خاصی دنبال می‌شود؛ تهران و هاوانا دو کشوری هستند که از نظر سیاسی در 37 سال گذشته دیدگاه‌های مشترکی با یکدیگر داشته‌اند. این نگاه مبتنی بر همکاری برای مبارزه با سلطه‌طلبی است. از سویی، ایران و کوبا همکاری اقتصادی نیز با یکدیگر دارند. ایران در سال‌های گذشته از کوبا، شکر وارد می‌کرده و خدمات فنی و مهندسی ارائه می‌داده است. همچنین کوبا از کشورهایی است که در صنعت پزشکی موفقیت‌های بسیاری داشته و دو کشور در این زمینه نیز با یکدیگر همکاری‌هایی داشته‌اند. از سوی دیگر، عمر مناسبات ایران و نیکاراگوئه به سال‌های ابتدای انقلاب بازمی‌گردد. هر دو کشور در یک مقطع دست به انقلاب زدند و تا به امروز نیز دولت‌های ایران و نیکاراگوئه مناسبات سیاسی گرمی با یکدیگر داشته‌اند. نیکاراگوئه با ایران لغو روادید کرده و در مجامع بین‌المللی همانند کوبا همراه با ایران بوده است. درباره مناسبات ایران و بولیوی نیز باید در نظر داشت که با به قدرت رسیدن اووا مورالس، تهران و لاپاز هم روابط‌شان به سوی توسعه مناسبات گام برداشت. بولیوی از متحدان سیاسی ایران محسوب می‌شود که در مجامع بین‌المللی از ایران حمایت می‌کند. همچنین دو کشور پروژه‌های مشترک اقتصادی با یکدیگر تعریف کرده‌اند.

ایران و شیلی نیز تاریخچه روابط خاص خود را دارند؛ شیلی در سال‌های نخست انقلاب اسلامی، با ایران قطع رابطه سیاسی کرد. آنها هم‌اینک از کشورهای پیشرفته آمریکای لاتین محسوب می‌شوند و می‌توانند یکی از اهداف ایران برای فروش کالاها و ارائه خدمات فنی و مهندسی باشند. در ماه اخیر نیز شیلی سفارتخانه‌اش را در تهران بازگشایی کرد و این بازگشایی سفارتخانه و سفر وزیر امور خارجه می‌تواند نوید خوبی برای توسعه مناسبات ایران و شیلی باشد. اکوادور نیز از چندی پیش با ایران لغو روادید کرده است. آنها از تولیدکنندگان بزرگ محصولات کشاورزی و دامی هستند. روابط ایران و اکوادور، روابطی عادی است که مبتنی بر همکاری‌های اقتصادی دوجانبه است. از سویی، آنها توانمندی‌های خوبی درعرصه اکوتوریسم دارند. اما رابطه میان تهران و کاراکاس، رابطه‌ای استراتژیک است. دو کشور در 15 سال گذشته مناسبات‌شان بسیار افزایش یافته و پروژه‌های همکاری بسیاری در مسائل اقتصادی با یکدیگر تعریف کرده‌اند. ایران از بزرگ‌ترین ارائه‌دهندگان خدمات فنی و مهندسی و صنعتی به این کشور است. آنها از متحدان سیاسی ایران محسوب می‌شوند که در مجامع بین‌المللی از ایران حمایت می‌کنند. ونزوئلا همانند ایران از کشورهای موسس اوپک محسوب می‌شود و همین موجب شده تا در حوزه انرژی دو کشور با یکدیگر همکاری‌های نزدیکی داشته باشند.

مناسبات ایران و کشورهای این حوزه، مناسباتی عادی است اما متاسفانه در طول این سال‌ها، ایران نتوانسته است سیاستی بلندمدت برای هر یک از این کشورها تعریف کند. مناسبات ایران و این کشورها، همانند خیابانی یکطرفه است که عموما ایران واردکننده بوده و نتوانسته از ظرفیت‌ مناسبات سیاسی‌اش با این کشورها در عرصه روابط اقتصادی استفاده کند. همچنین مناسبات ایران و کشورها در دولت یازدهم تفاوتی با گذشته نکرده است، البته به نظر می‌رسد اندکی روابط میان تهران و کاراکاس کاهش یافته است. در نهایت اینکه منطقه آمریکای لاتین به‌عنوان قطب کشاورزی، دامداری و صنعتی در قاره آمریکا واقع شده، اما مشکلی که در روابط ایران با کشورهای این منطقه وجود دارد، نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بلندمدت و هدفمند با این کشورهاست.