حمید عزیزی آخرین آمار ارائه شده بانک مرکزی از بودجه خانوارها حکایت از این دارد که پس از هدفمندی یارانه‌ها سفره غذایی مردم کوچک‌تر شد. مقایسه آمار سال 92 کالاهای اساسی سبد غذایی خانوارها با آمار سال 89 (زمان آغاز هدفمندی) نشان‌دهنده این است که در این بازه زمانی میزان مصرف گوشت، برنج، لبنیات و نان خانواده‌ها کم شده است، همچنین این آمار بیانگر تغییر الگوی مصرفی خانوارها در برخی کالاهای اساسی است. تغییر ذائقه گوشتی
آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی تصویر‌گر این است که طی سالیان گذشته ذائقه ایرانیان تا حدودی از گوشت قرمز به سمت گوشت مرغ تغییر کرد. مطالعه روند دو دهه گذشته نشان می‌دهد که مصرف گوشت دام در میان خانوارهای ایرانی در این بازه زمانی (انواع گوشت قرمز) کاهش و مصرف گوشت پرندگان (مرغ) افزایش یافت. میزان مصرف گوشت دام هر خانوار در بیست سال گذشته ۵۸ درصد کاهش یافت و در همین محدوده زمانی ۴۰ درصد به گوشت پرندگان سبد غذایی مردم اضافه شد. به نظر می‌رسد عوامل اقتصادی تا حدودی عامل این تغییر سلیقه بود. در واقع گران بودن چند برابری گوشت قرمز در مقایسه با گوشت مرغ عامل اصلی سوق مردم به سوی این ماده پروتئینی بود. از طرفی بررسی آمار نه تنها حکایت از این می‌کندکه از سال ۸۹ میزان مصرفی گوشت دامی کاهش یافته، بلکه میزان مصرف گوشت پرندگان خانوارها نیز پایین‌تر آمده است. در حالی‌که گوشت سبد هر خانوار در سال ۸۹، به میزان ۴۷ کیلوگرم بود، در سال ۹۲ میزان مصرف این ماده غذایی، با ۷ کیلوگرم کاهش به ۴۰ کیلوگرم رسید و در همین بازه زمانی نیز، میزان گوشت پرندگان از ۹۳ کیلوگرم به ۸۴ کیلوگرم افت کرد.به این ترتیب پس از هدف‌مندی یارانه‌ها در سال ۸۹ و آغاز اثرات آن از سال ۹۰، ۱۷ درصد از میزان گوشت دام و ۱۱ درصد از گوشت پرندگان سبد غذایی خانوارها کم شد. به‌نظر می‌رسد علت این موضوع را باید در درآمد افراد و قیمت این اقلامجست و جو کرد.
کاهش «برنج» و «نان» سفره مردم
در ۴ سال گذشته میزان مصرف اقلامی مثل «برنج» و «نان» نیز با کاهش قابل ملاحظه‌ای روبه‌رو بوده است. میزان مصرف برنج سالانه هر خانوار ایرانی در این ۴ سال (ابتدای ۸۹ تا پایان ۹۲) ۳۴ درصد کاهش یافت و از ۱۵۹ کیلوگرم به ۱۱۹ کیلوگرم رسید و هر ساله به‌طور تقریبی ۱۰ کیلو برنج از سبد غذایی مردم کاسته شد، البته به‌ نظر می‌رسد کاهش این ماده غذایی از سرانه مصرفی خانوارها تا حدودی نیز مربوط به تغییر الگوی مصرفی وعادات غذایی مردم در طول یک‌دهه اخیر باشد، به‌طوری‌که از سال ۸۱ تا ۸۸ مصرف برنج خانوارها در هر سال(به جز سال ۸۶) کاهش یافت و در این محدوده زمانی ۲۴ درصد از میزان مصرف این ماده غذایی بین مردم کم شد، البته میزان کاهش برنج در ۴ سال اخیر حدود ۱۰ درصد بیشتر از کاهش این ماده غذایی در این بازه زمانی ۸ ساله است. نکته قابل توجه دیگر این است که بیشترین متوسط مصرف برنج خانوارها به ابتدای دهه ۸۰ بازمی‌گردد که سرانه سالانه مصرفی برنج به ازای هر خانوار ۱۸۰ کیلوگرم بود و کمترین میزان سرانه به ازای هر خانوار به انتهای سال ۹۲ برمی‌گردد که برنج مصرفی خانوارها ۱۱۹ کیلوگرم شد.
نکته دیگر آمار بانک مرکزی کمرنگ شدن حضور نان در سبد غذایی مردم است. مجموعا در 4 سال گذشته حدود 12 درصد از مصرف نان مردم کاسته شد. البته پیگیری سرانه مصرف نان در یک بازه طولانی تر حاکی از آن است که روند کلی مصرف نان در 20 سال گذشته کاهشی بوده است. بررسی آمار 22 سال گذشته نشانگر این است که میزان نان مصرفی خانوارها در این بازه زمانی 50 درصد کاهش یافته و نصف شده است.
ماست به جای شیر
با افزایش حضور ماست در سبد غذایی مردم در 4 سال اخیر و کاهش قابل توجه مصرف شیر در همین بازه زمانی می‌توان از نوعی تغییر درالگوی مصرف مواد لبنی سخن گفت. در حالی‌که از سال 86 تا 89 میزان مصرف شیر در بین خانوارهای ایرانی در حال افزایش و میزان مصرف ماست در حال کاهش بود، از سال 89 جای این دو ماده لبنی در سبد غذایی خانوارها عوض شد. از سال 89 تا سال 92، به میزان41 درصد از شیر مصرفی خانوارها کم شد و 22 درصد به سرانه مصرف ماست خانوارها افزوده شد. در واقع هرچه جای شیر از صبحانه و سبد غذایی خانوارها کم شد، به مصرف ماست که بیشتر به‌عنوان یک افزودنی غذایی در سفره‌های ایرانیان استفاده می‌شود افزوده شد. کاهش مصرف شیر خانوارها در حالی صورت گرفت که بین سال‌های 86 تا 89، 28 کیلوگرم مصرف شیر خانوارها زیاد شده بود. از طرفی با وجود افزایش مصرف ماست در سال‌های اخیر سرانه کلی مصرف لبنیات در 4 سال گذشته کم شد و 24 درصد سفره غذایی مردم از لحاظ مصرف مواد لبنی کم شد.
کاهش سرانه غذایی ایرانیان
نکته ای که باید در بررسی آمارهای غذایی بودجه خانوار مد نظر قرار داد، کاهش جمعیت تعداد اعضای خانواده‌ها در سالیان اخیر است. به تبع کاهش اعضای هر خانوار انتظار می‌رود که میزان مصرف هر خانواده نیز پایین بیاید. با این حال تقسیم بعد خانوار (تعداد اعضای هر خانواده) بر میزان مصرف غذایی کل هر خانواده نیز نشانگر این است که میزان مصرف سرانه هر فرد خانواده نیز در طول سالیان گذشته کاهش یافته و به جز چند کالا (مانند ماهی) همسو با آمار سرانه کل مصرفی خانوار بوده است. در واقع بررسی آمارهای سرانه غذایی شهروندان نشان از کاهش مصرف غذا بین ایرانیان دارد. هر شهروند ایرانی در سال 1371 به میزان 177 کیلوگرم، در سال 1376 به میزان 172 کیلوگرم، در سال 1384 به میزان 200 کیلوگرم و در سال 1392 به میزان 177 کیلوگرم غذا (برنج، انواع گوشت، لبنیات، تخم‌مرغ، روغن نباتی و قندوشکر) مصرف کرده است. به عبارت دیگر طی هشت سال اخیر، حدود 12 درصد از مصرف غذا بین ایرانیان کاسته شده است.