مک دونالد در لاله زار، فلافلی در منهتن
در این دوره که پساتحریم نامیده شده است هر روز خبر تازه‌ای از برندها می‌شنویم. مک‌دونالد به ایران می‌آید. فولکس در حال قرارداد بستن با یک شرکت خودروسازی ا‌ست و رنو می‌خواهد نیمی از سهام شرکت دیگری را داشته باشد.
پیش‌بینی می‌شود ورود احتمالی برندهای خارجی به ایران منجر به رونق صنعت تبلیغات ‌شود و کسب‌و‌کارهای اینترنتی هم منتظر حضور رقبا یا مشتری‌های خارجی هستند. اما این تمام ماجرا نیست، بلکه ورِ خوش ماجراست که خود را به ما عرضه می‌کند. در طرف دیگر ماجرا، به قول شبکه اول تلویزیون دولتی آلمان «مردم ایران به‌عنوان یک کشور برخوردار از منابع درآمدی حاصل از صادرات نفت و گاز امیدوارند تا پس از پایان تحریم‌ها مصرف‌کننده کالای غربی باشند.

دستپاچه نشویم

کارشناسان در پاسخ به این پرسش تصریح می‌کنند که دولت باید از هم اکنون و به فوریت، استراتژی متمرکزی را برای نوع برخورد و رفتار با برندها تدوین و از اشتیاق نسبت به این برندها به نحو مطلوب استفاده کند. به زعم آنان، این استراتژی باید بر این پایه باشد که قرار است اقتصاد ایران با ورود این برندها به حل بخشی از مشکلاتش کمک کند و قرار نیست ما مشکلی از آنان حل کرده و مثلا خریدارمحصولات آنان بوده و بازارمان را رایگان و بی‌هیچ امتیازی در اختیار آنها قرار دهیم.
به نظر یحیی آل‌اسحاق، رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران در این باره می گوید:

«نباید از ورود برندهایی خارجی به بازار ایران دچار خوشحالی و خوشبینی مفرط شویم، بلکه باید با این حضور عاقلانه و با برنامه برخورد کرد. در واقع هدف اصلی ما باید این باشد که از توان این شرکت‌ها برای رونق و بهبود وضعیت اقتصادی مان استفاده کنیم و مراقب باشیم به بازار فروش کالا تبدیل نشویم. راه رسیدن به این هدف نیز برقراری مشارکت اقتصادی با این برندها است تا آنها از این طریق در ایران سرمایه‌گذاری کنند نه اینکه صرفا بگویند این کالاها را بخرید و سپس خداحافظ. بنابراین دولت، وزارت امور خارجه و دیگر دستگاه‌های اقتصادی باید از هم‌اکنون این حرف‌ها را به مذاکره‌کنندگان ایرانی اعم از بخش خصوصی و دولتی بگویند و آنها را روشن کنند».

در همین حال مسعود دانشمند، دبیرکل خانه اقتصاد ایران و عضو اتاق بازرگانی بر این باور است که هدف اصلی از همکاری با برندهای خارجی باید ارتقای توان ملی اقتصاد کشور باشد که این امر به سه بخش تقسیم می‌شود. بهبود فناوری تولید و بهره‌وری، ارتقای صادرات و ایجاد اشتغال این سه پایه را تشکیل می‌دهد که باید برای اجرایی کردن ها در مذاکرات اقتصادی پیش رو فکر کرد. همان قدر که مذاکرات سیاسی منجربه تدوین «برجام» حساس بود، مذاکرات اقتصادی پس از آن نیز مهم و حساس است و دولت باید به مذاکرات اقتصادی مانند برجام نگاه کند، زیرا اهمیت این، از برجام سیاسی کمتر نیست.

آیا تهران هم صاحب مک‌دونالد می‌شود؟
پس از حصول توافق اتمی در وین، ایرانی‌ها با زبان طنز از ورود برندهای تجاری مشهور از جمله مک‌دونالد به ایران استقبال کردند. در وبسایت مک‌دونالد فرمی برای پذیرش نمایندگی در ایران قرار داده شده است. توافق اتمی میان ایران و غرب موجی از شرکت‌های بین‌المللی را به ورود به بازار مصرف‌گرا، جوان و پویای ایران امیدوار کرده است. در مقابل ایرانی‌ها نیز با برداشته شدن پله به پله تحریم‌ها امیدوارند تا کشور از انزوای چندین ساله بیرون بیاید و گشوده شدن درهای اقتصاد به روی نام‌ها و برندهای جهانی، عرصه را بر کالاهای کم‌کیفیت چینی که تاکنون بازار ایران را در مشت خود داشتند، تنگ کند. پس از آنکه خبر توافق هسته‌ای وین در روز سه‌شنبه (۱۴ ژوئیه) میان ایران و کشورهای ۱+۵ منتشر شد، موجی از پیام‌های طنزآمیز در شبکه‌های اجتماعی توسط کاربران عمدتا جوان ایرانی در مورد پیامدهای مثبت این توافق در زندگی روزمره مردم، دست به دست شد. برخی مثلا از آزاد شدن قریب‌الوقوع مشروبات الکلی نوشتند و یکی از کاربران در توئیتی نوشت: «خداحافظ فلافل، سلام مک‌دونالد. پشمک حاج عبدالله از فردا در تمام فروشگا‌های اروپا و آمریکا.»

در سال ۱۹۹۰ زمانی که کمپانی «مک‌دونالد» نخستین شعبه‌اش را در میدان پوشکین مسکو افتتاح کرد، بیش از ۳۰ هزار نفر ساعت‌ها در برابر در ورودی آن برای خرید همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده صف کشیدند. تا چند هفته پس از آن نیز مأموران پلیس هر روز باتوم به دست مسوول حفظ نظم صف چندین کیلومتری مقابل این رستوران بودند.۷۰ سال انزوای اقتصادی موجب شده بود تا شهروندان شوروی سابق عطشی فراوان برای چشیدن طعم فرهنگ غربی، در قالب همبرگر و سیب‌زمینی سرخ کرده هم که شده، داشته باشند. در اکتبر همان سال مک‌دونالد نخستین شعبه خود در چین را نیز افتتاح کرد. رستوران مک‌دونالد در شهر شن ژن، یکی از مناطق تجاری آزاد چین، قرار داشت. با راه افتادن مک‌دونالد در چین و شوروی، بخشی از فرهنگ آمریکا وارد دو کشوری شده بود که درهایشان تا سال‌ها به روی فرهنگ غرب بسته مانده بود.

آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟
آیا آنچه که در سال ۱۹۹۰ در چین و روسیه رخ داد، در سال ۲۰۱۵ در ایران نیز رخ می‌دهد؟ آیا مک‌دونالد که در کنار کمپانی‌هایی نظیر استارباکس به ‌نمادی از فرهنگ آمریکا در جهان تبدیل شده، راهی به شهرهای ایران خواهد یافت؟ مک‌دونالد در وبسایت خود اعلام کرده است که این کمپانی «در حال حاضر زمانی قطعی را برای توسعه رستوران‌های خود در ایران مشخص نکرده است.»هر چند در ادامه آمده است که« مک‌دونالد در آینده» شاید گام‌هایی را در این راه بردارد. ایران در کنار کره شمالی، بولیوی، غنا و چند کشور دیگر، از معدود کشورهای جهان است که مک‌دونالد در آن شعبه‌ای ندارد. این کمپانی در مجموع در ۱۱۹ کشور جهان مشغول فعالیت است. این البته به این معنا نیست که در ایران برای مک‌دونالد نیز همانند بسیاری از مارک‌های دیگر کپی تقلبی درست نشده باشد.

رستوران‌های «مش‌دونالد» سال‌هاست که با فراغ خاطر در غیاب مک‌دونالد، جور رقیب کله‌گنده‌ آمریکایی خود را در ایران می‌کشند. به نظر می‌رسد مشتریان ایرانی هنوز هم باید خود را با خوردن همبرگرهای مش‌دونالد راضی کنند تا سرانجام زمان مشخص کند که آیا مک‌دونالد شانسی برای فعالیت در جمهوری اسلامی خواهد داشت یا خیر.
سعید لیلاز، اقتصاددان نزدیک به دولت هم در آخرین شماره ماهنامه اندیشه پویا نوشته است: اشتیاق برای ورود به بازار ایران با هدف صادرات است و نه سرمایه‌گذاری پس «معجزه‌ای در کار نیست.» لیلاز در این مقاله آورده است: «لغو یکباره یا تدریجی این تحریم‌ها معجزه‌ نخواهد کرد مثلا انتظار می‌رود که در سطح اقتصاد کلان،‌ ظرف ۱۲ ماه پس از شروع اجرای توافق، بین ۲ تا ۳ درصد و فقط برای یک بار بر حجم تولید ناخالص داخلی ایران افزوده شود که در این صورت یک سوم از سقوط آزاد اقتصادی ایران طی سال‌های ۹۱ و ۹۲ جبران خواهد شد.

بیشتر این اشتیاق برای ورود به بازار ایران برای صادرات است و نه سرمایه‌گذاری. بنابر این بر اثر گشایش کنونی در اقتصاد ایران در پس از تحریم نه اغراق رواست و نه معجزه‌ای در کار است، آنچه می‌ماند مدیریت دولت و سخت‌کوشی اقتصادگردانان برای بازسازی اقتصاد نیمه ویران ایران بر اثر سوء مدیریت است.» این اشتیاق به عرضه محصولات خارجی و ورود آنها به ایران از طرف خبرگزاری فارس هم مورد انتقاد قرار گرفته و جملات سیاستمداران آلمانی در این باره «نیت شوم» برای ورود کالاهای غربی نام گرفته است.

شرکت‌های دیگر
در سال‌هایی که ایران در تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفته بود یکی از دردسرسازترین تحریم‌هایی که علیه ایران وضع شده بود، تحریم هواپیماهای ایران بود. عده‌ای بالا بودن آمار سوانح هوایی در ایران را به دلیل وضع همین تحریم‌ها می‌دانند.
بعد از لغو تحریم‌ها یکی از برندهایی که برای ورود در ایران اقدام کرد، هواپیمای بوئینگ بود. به این ترتیب که سخنگوی کمپانی هواپیماسازی بوئینگ در بیانیه‌ای در وب‌سایت خود آورد: «ما برای ورود به بازار ایران آماده‌ایم ولی باید منتظر شویم تا تحریم‌های آمریکایی‌ها علیه ایران برداشته شود.» اپل نیز یکی از شرکت‌هایی است که در سال‌هایی که ایران تحریم بود، واحدهای صنفی در ایجاد فروشگاه هایی با نام آن، شرکت می‌کردند. این در حالی است که این کمپانی در ایران نمایندگی ندارد و حتی کاربران ایرانی که از محصولات این کمپانی استفاده می‌کنند، به دلیل قرار گرفتن ایران در لیست تحریم‌های این کمپانی، در دانلود نرم‌افزار و... دچار مشکل می شوند.

این شرکت نیز، بعد از توافقات وین، برای حضور در ایران اظهار تمایل کرده و گفته است: «با وجود اطلاعات و آمار به دست آمده، بازار فناوری ایران واقعا برای سرمایه‌گذاری جذاب است، اما با توجه به تحریم‌های موجود امکان همکاری نزدیک و گسترده حداقل تا برداشته شدن این تحریم‌ها نیست و باید منتظر باشیم.» در وب‌سایت رسمی شرکت جنرال الکتریک نیز درباره همکاری‌های مشترک آینده آنها با ایران نوشته شده است: «شرکت جنرال الکتریک اکنون با وجود انتشار اخبار مثبت بیانیه مشترک هسته‌ای ایران، هنوز هم در حد کاملا محدود و در حد تجارت بشردوستانه به‌خصوص در زمینه تجهیزات آزمایشگاهی و بیمارستانی با ایران ارتباطی محدود دارد و با وجود بازار مناسب ایران برای ورود و سرمایه‌گذاری، هنوز امکان حضور گسترده نیست و باید تا رفع کامل تحریم‌ها منتظر بمانیم.»

در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «شرکت جنرال الکتریک هرگز بازار ایران را تا دستیابی به نتیجه‌های مثبت به حال خود رها نکرده و دائم درحال بررسی شرایط مناسب ورود است تا با توجه به نتایج احتمالی که همگی مثبت خواهد بود، بتوانیم با رفع تحریم‌ها وارد بازار مناسب ایران شویم.
دستیابی به اطلاعات و نیازهای موجود بازار ایران یکی از ملزومات حضور قدرتمند و ارتباط تجاری مناسب
در آینده است.»