استانداران خراسان در عهد پهلوی - ۶
هادی پژوهش
علی منصور وقتی به خراسان وارد شد که استان در اثر اشغال نیروهای نظامی شوروی و طغیان خوانین ایلات خراسان دچار هرج و مرج و ناامنی ناشی از اشغال و شورشها شده بود .
علی منصور در این شرایط وارد مشهد شد پس از استقرار در استانداری و بررسی اوضاع با مقامات نظامی شوروی جهت جلب نظر آنان برای دفع شورشها و ناامنی وارد مذاکره شد، پس از کسب نظر مقامات شوروی در مشهد، از تهران درخواست اعزام نیرو جهت قلع وقمع شورش محمدیوسفخان صولت هزارهای (صولتالسلطنه) نمود. یوسف خان پس از واقعه شهریور ۱۳۲۰ از تبعید شیراز به خراسان برگشته و با تشکیل نیروی مسلح از طوایف خود، بر شهرهای باخرز و جام و فریمان و تربتحیدریه و رشتخوار با تصرف واحدهای ژاندارمری مسلط شده بود و درصدد تصرف مشهد بود و همچنین طغیان یوسف بیگ یموتی در درگز و فرجا.
علی منصور وقتی به خراسان وارد شد که استان در اثر اشغال نیروهای نظامی شوروی و طغیان خوانین ایلات خراسان دچار هرج و مرج و ناامنی ناشی از اشغال و شورشها شده بود .
علی منصور در این شرایط وارد مشهد شد پس از استقرار در استانداری و بررسی اوضاع با مقامات نظامی شوروی جهت جلب نظر آنان برای دفع شورشها و ناامنی وارد مذاکره شد، پس از کسب نظر مقامات شوروی در مشهد، از تهران درخواست اعزام نیرو جهت قلع وقمع شورش محمدیوسفخان صولت هزارهای (صولتالسلطنه) نمود. یوسف خان پس از واقعه شهریور ۱۳۲۰ از تبعید شیراز به خراسان برگشته و با تشکیل نیروی مسلح از طوایف خود، بر شهرهای باخرز و جام و فریمان و تربتحیدریه و رشتخوار با تصرف واحدهای ژاندارمری مسلط شده بود و درصدد تصرف مشهد بود و همچنین طغیان یوسف بیگ یموتی در درگز و فرجا.
هادی پژوهش
علی منصور وقتی به خراسان وارد شد که استان در اثر اشغال نیروهای نظامی شوروی و طغیان خوانین ایلات خراسان دچار هرج و مرج و ناامنی ناشی از اشغال و شورشها شده بود .
علی منصور در این شرایط وارد مشهد شد پس از استقرار در استانداری و بررسی اوضاع با مقامات نظامی شوروی جهت جلب نظر آنان برای دفع شورشها و ناامنی وارد مذاکره شد، پس از کسب نظر مقامات شوروی در مشهد، از تهران درخواست اعزام نیرو جهت قلع وقمع شورش محمدیوسفخان صولت هزارهای (صولتالسلطنه) نمود. یوسف خان پس از واقعه شهریور 1320 از تبعید شیراز به خراسان برگشته و با تشکیل نیروی مسلح از طوایف خود، بر شهرهای باخرز و جام و فریمان و تربتحیدریه و رشتخوار با تصرف واحدهای ژاندارمری مسلط شده بود و درصدد تصرف مشهد بود و همچنین طغیان یوسف بیگ یموتی در درگز و فرجا... بیگ و علیخان پیچرانلو از منطقه شیروان که آنان به مراکز دو شهر یادشده حملهور و ژاندارمری و شهربانی را متصرف و خلع سلاح کردند.
وی با کمک نیروهای وارده به خراسان ابتدا با اعزام نماینده از شورشیان خواست تا تسلیم شوند و اسلحه و مهمات خود را تحویل دهند اما آنان بر مواضع خود اصرار ورزیده؛ لذا در تاریخ 6 بهمن سال 1320 از طرف ستاد ارتش، سرهنگ بیگلری مامور فرونشاندن اغتشاش شد و متعاقب آن سرتیپ نخجوان فرمانده شرق مامور گردید تا هماهنگی نیروها را عهدهدار شود، در این هنگام یوسفخان صولت با هزار جنگجوی مسلح پیاده و 200 نفر سواره در سنگبست مستقر شدند و اقدام به غارت اموال مسافران و کامیونهای عبوری میکردند؛ در 13 بهمن همان سال بین نیروهای ارتش و صولت برخوردی رخ داد و تعدادی کشته شدند، آنان موفق میشوند راه مشهد را باز نموده و همزمان دستوری از ستاد کل ارتش مبنی بر قلع و قمع کامل شورشیان رسیده و نیروهای ارتش به سنگبست مراجعه و شکست سنگینی بر نیروهای یوسفخان وارد مینمایند و او ابتدا به فریمان و سپس به کلات متواری میشود و بعدها توسط احدی از افسران ارتش که بهعنوان نماینده برای انتقال یوسفخان به منطقه باخرز و جام عزیمت نموده بود در اثر استنکاف وی به عزیمت نکردن به مشهد درگیر و بر اثر اصابت همزمان گلوله هردو به قتل میرسند و غائله شیروان و درگز هم سرکوب میشود.
پایان جنگ دوم جهانی: در تاریخ 18 اردیبهشت ماه 1324 شمسی، دولت آلمان تسلیم نیروهای متفقین شد. در تهران و شهرستانها از جمله مشهد به این مناسبت، مردم مجالس جشن و سرور برپا نمودند و استانداریها به مدت سه روز پرچم جشن را برافراشتند.
فرار افسران لشکر خراسان: در مردادماه 1324 شمسی که تازه جنگ دوم جهانی با شکست نیروهای متحدین کاملا پایان یافته بود، تعدادی از افسران لشکر 8 مشهد به سرپرستی سرهنگ دوم نوایی رئیس سررشتهداری لشکر و سرگرد غاسکندانی فرمانده ترابری لشکر با 20 قبضه تفنگ و 10 طپانچه و مقداری فشنگ و دو دستگاه بیسیم و با دو کامیون و یک جیپ ارتشی بهعنوان قیام مسلحانه از پادگان مشهد خارج و به سمت قوچان و بجنورد حرکت کردند، تعداد قیامکنندگان که بعدها مشخص شد از نیروهای نظامی هوادار حزب توده بوده، 19 افسر و 6 سرباز بودهاند؛ آنان بدون هیچ مانعی تا مراوه تپه پیش رفتند و در آنجا با اسناد جعلی توانستند پادگان مراوه تپه را تصرف کنند، همزمان تعدادی از افسران پادگان تهران تصمیم به قیام گرفتند؛ از تهران خود را به نیروهای فراری لشکر خراسان در گنبد کاووس رساندند؛ دولت وقت چند ستون نظامی برای دفع غائله به گنبد اعزام کرد ولی نیروهای شوروی مستقر در گنبد مانع حرکت آنان شدند، سرانجام نیروهای شهربانی و ژاندارمری به فرماندهی ستوان یکم حسینی بر شورشیان حمله برده و کامیونها و جیپ آنان را به آتش کشیدند و اکثر عوامل شورشی کشته شدند و ستاد ارتش به حملهکنندگان مبلغ 90 هزار ریال پاداش داد.
علی منصور وقتی به خراسان وارد شد که استان در اثر اشغال نیروهای نظامی شوروی و طغیان خوانین ایلات خراسان دچار هرج و مرج و ناامنی ناشی از اشغال و شورشها شده بود .
علی منصور در این شرایط وارد مشهد شد پس از استقرار در استانداری و بررسی اوضاع با مقامات نظامی شوروی جهت جلب نظر آنان برای دفع شورشها و ناامنی وارد مذاکره شد، پس از کسب نظر مقامات شوروی در مشهد، از تهران درخواست اعزام نیرو جهت قلع وقمع شورش محمدیوسفخان صولت هزارهای (صولتالسلطنه) نمود. یوسف خان پس از واقعه شهریور 1320 از تبعید شیراز به خراسان برگشته و با تشکیل نیروی مسلح از طوایف خود، بر شهرهای باخرز و جام و فریمان و تربتحیدریه و رشتخوار با تصرف واحدهای ژاندارمری مسلط شده بود و درصدد تصرف مشهد بود و همچنین طغیان یوسف بیگ یموتی در درگز و فرجا... بیگ و علیخان پیچرانلو از منطقه شیروان که آنان به مراکز دو شهر یادشده حملهور و ژاندارمری و شهربانی را متصرف و خلع سلاح کردند.
وی با کمک نیروهای وارده به خراسان ابتدا با اعزام نماینده از شورشیان خواست تا تسلیم شوند و اسلحه و مهمات خود را تحویل دهند اما آنان بر مواضع خود اصرار ورزیده؛ لذا در تاریخ 6 بهمن سال 1320 از طرف ستاد ارتش، سرهنگ بیگلری مامور فرونشاندن اغتشاش شد و متعاقب آن سرتیپ نخجوان فرمانده شرق مامور گردید تا هماهنگی نیروها را عهدهدار شود، در این هنگام یوسفخان صولت با هزار جنگجوی مسلح پیاده و 200 نفر سواره در سنگبست مستقر شدند و اقدام به غارت اموال مسافران و کامیونهای عبوری میکردند؛ در 13 بهمن همان سال بین نیروهای ارتش و صولت برخوردی رخ داد و تعدادی کشته شدند، آنان موفق میشوند راه مشهد را باز نموده و همزمان دستوری از ستاد کل ارتش مبنی بر قلع و قمع کامل شورشیان رسیده و نیروهای ارتش به سنگبست مراجعه و شکست سنگینی بر نیروهای یوسفخان وارد مینمایند و او ابتدا به فریمان و سپس به کلات متواری میشود و بعدها توسط احدی از افسران ارتش که بهعنوان نماینده برای انتقال یوسفخان به منطقه باخرز و جام عزیمت نموده بود در اثر استنکاف وی به عزیمت نکردن به مشهد درگیر و بر اثر اصابت همزمان گلوله هردو به قتل میرسند و غائله شیروان و درگز هم سرکوب میشود.
پایان جنگ دوم جهانی: در تاریخ 18 اردیبهشت ماه 1324 شمسی، دولت آلمان تسلیم نیروهای متفقین شد. در تهران و شهرستانها از جمله مشهد به این مناسبت، مردم مجالس جشن و سرور برپا نمودند و استانداریها به مدت سه روز پرچم جشن را برافراشتند.
فرار افسران لشکر خراسان: در مردادماه 1324 شمسی که تازه جنگ دوم جهانی با شکست نیروهای متحدین کاملا پایان یافته بود، تعدادی از افسران لشکر 8 مشهد به سرپرستی سرهنگ دوم نوایی رئیس سررشتهداری لشکر و سرگرد غاسکندانی فرمانده ترابری لشکر با 20 قبضه تفنگ و 10 طپانچه و مقداری فشنگ و دو دستگاه بیسیم و با دو کامیون و یک جیپ ارتشی بهعنوان قیام مسلحانه از پادگان مشهد خارج و به سمت قوچان و بجنورد حرکت کردند، تعداد قیامکنندگان که بعدها مشخص شد از نیروهای نظامی هوادار حزب توده بوده، 19 افسر و 6 سرباز بودهاند؛ آنان بدون هیچ مانعی تا مراوه تپه پیش رفتند و در آنجا با اسناد جعلی توانستند پادگان مراوه تپه را تصرف کنند، همزمان تعدادی از افسران پادگان تهران تصمیم به قیام گرفتند؛ از تهران خود را به نیروهای فراری لشکر خراسان در گنبد کاووس رساندند؛ دولت وقت چند ستون نظامی برای دفع غائله به گنبد اعزام کرد ولی نیروهای شوروی مستقر در گنبد مانع حرکت آنان شدند، سرانجام نیروهای شهربانی و ژاندارمری به فرماندهی ستوان یکم حسینی بر شورشیان حمله برده و کامیونها و جیپ آنان را به آتش کشیدند و اکثر عوامل شورشی کشته شدند و ستاد ارتش به حملهکنندگان مبلغ 90 هزار ریال پاداش داد.
ارسال نظر