گزارش «دنیای اقتصاد» از بیمیلی خانوادهها به فرزندآوری
ایست، بچه لازم نیست!
فرشته مرادی طبق آمارهای منتشر شده توسط منابع رسمی۱۴ درصد خانوادههای ایرانی میل به فرزندآوری ندارند این درحالی است که از یکسو میزان ولادت و ازدواج درحال کاهش و از سویی دیگر طلاق و فوت در حال افزایش است، یعنی نمودار جمعیتی در ایران در حال نزدیک شدن به سقوط جمعیتی است. در دهه اخیر بسیاری از جوانان ایرانی یا میل به ازدواج ندارند یا اینکه بعد از ازدواج تمایلی به داشتن فرزند نشان نمیدهند. بسیاری از کارشناسان و روانشناسان معتقدند که عدم تمایل به فرزندآوری در خانوادهها به دلایلی نظیر افزایش بلوغ فکری، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بالا بودن آسیبهای اجتماعی و .
فرشته مرادی طبق آمارهای منتشر شده توسط منابع رسمی۱۴ درصد خانوادههای ایرانی میل به فرزندآوری ندارند این درحالی است که از یکسو میزان ولادت و ازدواج درحال کاهش و از سویی دیگر طلاق و فوت در حال افزایش است، یعنی نمودار جمعیتی در ایران در حال نزدیک شدن به سقوط جمعیتی است. در دهه اخیر بسیاری از جوانان ایرانی یا میل به ازدواج ندارند یا اینکه بعد از ازدواج تمایلی به داشتن فرزند نشان نمیدهند. بسیاری از کارشناسان و روانشناسان معتقدند که عدم تمایل به فرزندآوری در خانوادهها به دلایلی نظیر افزایش بلوغ فکری، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بالا بودن آسیبهای اجتماعی و ... نیز بستگی دارد، اما این را نیز میدانیم که مردم امروزه در مقایسه با گذشته بدون تحلیل و تفکر اقدام به بچهدار شدن نمیکنند.
محمد ناظمیاردکانی رئیس سازمان ثبتاحوال کشور نیز در این باره گفت: جوانان تمایلی به فرزنددارشدن ندارند و متاسفانه ۱۹ درصد خانوادهها نیز تک فرزند هستند بهطوری که ۳۳ درصد خانوادههای ایرانی یا فرزند ندارند یا تکفرزند هستند.وی با بیان اینکه نرخ باروری در کشور به ۷/ ۱ درصد کاهش پیدا کرده است، میگوید: این نرخ با توجه به دو دهه افزایش جمعیت بیانگر سقوط جمعیت است و شیب فعلی نشان میدهد که جمعیت درحال کاهش است، به همین دلیل مقام معظم رهبری همواره هشدار دادند که در مورد جمعیت تحلیل درستی داشته باشیم.
به گفته او30 درصد جمعیت ایران در روستاها ساکن هستند،49 درصد را زنان تشکیل میدهند،24 درصد این جمعیت زیر 15 سال سن دارند، 31 درصد بین 15 تا 30 سال هستند، 39 درصد بین30 تا 64 سال سن دارند و 6 درصد جمعیت نیز بالای 64 سال هستند.
این وضعیت بیانکننده این است که جمعیت ما جوان است و در اصطلاح «پنجره طلایی» نامگذاری میشود، اما این آمار بیانگر این است که دیر یا زود جمعیت جوان ما میانسال و پیر میشود و قابلیت جوانی و پویایی خود را از دست میدهد.
به گفته اردکانی در دهه حاضر ولادت و ازدواج کاهش و فوتیها و طلاقها افزایش پیدا کردهاند. خانواده ایرانی کوچک شده و در حالی که دردهه 60 هر خانواده 6 نفر عضو داشت هماکنون این تعداد به 3 نفر کاهش پیدا کرده است.
براساس آماری که چندی پیش سازمان ثبتاحوال کشور منتشر کرده، میزان فرزندآوری ارتباط معناداری با تحصیلات زوجین دارد، بهگونهای که ۹۰درصد افراد تحصیلکرده در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد حداکثر۲ فرزند دارند.
براساس گزارش دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبتاحوال 8درصد افراد دارای تحصیلات ابتدایی بدون فرزند و13/ 5درصد آنان یک فرزند دارند.
همچنین ۱۳/ ۴درصد افراد دارای تحصیلات راهنمایی نیز بدون فرزند و ۲۳/ ۱درصد آنان یک فرزند دارند. به گفته علیاکبر محزون، مدیرکل دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبتاحوال حدود ۲۱درصد افراد در سطح متوسطه بدون فرزند و ۳۱/ ۵درصد آنان تک فرزند، در سطح تحصیلکردههای کاردانی و کارشناسی ۳۴/ ۱درصد بدون فرزند و ۳۱/ ۱درصد تک فرزند هستند. در آخرین سطح تحصیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکترا نیز۲۴درصد بدون فرزند و حدود ۲۸درصد نیز یک فرزند دارند. محزون در توضیح آمار ۲ فرزندیها گفته است: ۲۱/ ۵درصد کسانی که تحصیلات ابتدایی دارند، ۲۹/ ۱درصد آنهایی که تا راهنمایی درس خواندهاند، ۲۹درصد افراد با تحصیلات متوسطه، حدود ۲۴درصد والدین با تحصیلات کاردانی و کارشناسی و ۲۸/ ۷درصد با تحصیلات ارشد و دکترا صاحب ۲ فرزند هستند.
همچنین 19/ 1درصد افراد دارای تحصیلات ابتدایی، 17/ 17درصد تحصیلات راهنمایی، 11/ 7درصد تحصیلات دوره دبیرستان،7/ 6درصد دوره کاردانی و کارشناسی و 9/ 8درصد افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا، 3 فرزند دارند. این آمار در مورد 4 فرزندیها در تحصیلات ابتدایی به 14/ 6درصد، راهنمایی به 8/ 9درصد، دبیرستان به 4/ 2درصد، کاردانی و کارشناسی به 2درصد و ارشد و دکتری به 4/ 6 درصد میرسد.
با وجود این محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت اعلام کرده است که موالید در کشور نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴/ ۱درصد افزایش داشته. به گفته وی، اگر ما ۱۰درصد ازدواج را افزایش دهیم و ۱۰درصد طلاق را کم کنیم و همچنین ۱۰درصد از تصادفات بکاهیم، میزان باروری کلی کشور به بالای حد جایگزینی یعنی ۲/ ۱ میرسد. این در حالی است که وقوع طلاق نسبت به سال گذشته ۳/ ۵ درصد رشد داشته و ازدواج ۱۰درصد کاهش پیدا کرده است.
روند کاهش و شیب نزولی فرزندآوری در جوانان باعث نگرانی شده است. امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه نقش زنان را در فرزندآوری مهم میداند و میگوید: بچهدار شدن نیازمند هزینههای بسیاری است. زنان امروز مانند زنان قدیمی تن به بارداری سالانه نمیدهند. آنها ساختار فکریشان با گذشته تفاوت کرده و درکنار توجه به مساله فرزندآوری، به فکرآسایش مادی خود نیز هستند. از امکاناتی که جامعه برای آنها درنظر گرفته مانند افزایش سطح تحصیلات و اشتغالزایی و... نمیگذرند. بنابراین تغییر دیدگاه زنان و دختران نسبت به مساله فرزندآوری از نکات مهمی است که به نظر میرسد در مراکز آموزشی ما فراموش شده است.
به گفته این کارشناس مسائل اجتماعی به دلیل مشکلات اقتصادی، میل به ازدواج در میان جوانان کاهش یافته است.
به گفته وی متاسفانه جمعیت بالای 60 سال افزایش یافته و متقابلا جمعیتی که بتواند بارور شود کاهش یافته است. اگر مدت زمان باروری را برای دختران که از 15 تا 35 سالگی است 20 سال در نظر بگیریم و اگر در هر چهار سال یک بچه بیاورد 5 بچه میشود، اما با افزایش سن ازدواج این روند تغییر کرده است. دختری که در 28 سالگی ازدواج کند حداکثر میتواند دو بچه بیاورد پس مدت زمان ازدواج در باروری بسیار موثر است.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: پیشبینیها نشان میدهد که با افزایش جمعیت سالمند درکشورکه پس ازسال ۱۴۲۵ به اوج خود خواهد رسید، بیش از۲۰ میلیون و افزون بر سه برابر میزان کنونی خواهد بود. همچنین در پی این افزایش کشور نیازمند تختهای بیمارستانی، مراکز فیزیوتراپی و آزمایشگاهها و هدررفت بودجه بسیاری خواهد شد.
وی در ادامه با تاکید بر سیاستهای غلط جمعیتی میگوید: از سال 1350 که در کشور سیاست مبارزه با افزایش جمعیت آغاز شد سیستمهای آموزشی، رسانهها و ... در این مدت طوری عمل کردند که رغبت بچهدار شدن در میان خانوادهها کاهش یابد. در برههای از زمان این سیاست نتیجه داد و همچنان متوقف نشده است. به نظر میرسد مسوولان دیگر توانایی مهار سیاست کاهش جمعیت را ندارند.
قراییمقدم با بیان اینکه عقبگرد از مسیر قبلی نیازمند فرهنگسازی مجدد است، گفت: اگر چه عدم تمایل به فرزندآوری در خانوادهها به دلایلی نظیر افزایش بلوغ فکری، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بالا بودن آسیبهای اجتماعی و ... نیز بستگی دارد، اما این را نیز میدانیم که مردم امروزه در مقایسه با گذشته بدون تحلیل و تفکر اقدام به بچهدار شدن نمیکنند. بنابراین همانطور که برای کاهش فرزندآوری برنامههای تدریجی بعد از۳۰ سال جواب داد، برای افزایش جمعیت نیز باید از طریق سیستم آموزش و پرورش به مدت طولانی برنامهریزی شود.
این کارشناس مسائل اجتماعی میگوید: به دلیل مشکلات اقتصادی، میل به ازدواج در میان جوانان کاهش یافته است. به نظر میرسد نشاط اجتماعی در میان جوانان وجود ندارد و امید به آینده را از دست دادهاند. بنابراین مسوولان در کنار اعمال سیاستهای افزایش جمعیت باید به فکر تامین معیشت، کار و مسکن آنها هم باشند.
در این میان معاون زنان ریاستجمهوری ضمن ریشهیابی علل کاهش نرخ رشد جمعیت معتقد است: باید توجه داشت که کاهش نرخ رشد جمعیت بیشتر ریشه در وضعیت اقتصادی و اجتماعی دارد و تنها با وضع قوانین و با دستور و بخشنامه نمیتوان خانوادهها و بهویژه زوجهای جوان را وادار به فرزندآوری کرد.
وی میگوید: الزامات معاش و تغییر نقش و کارکرد زن و مرد در جامعه مسائلی است که باید در سیاستگذاریهای جمعیتی مورد توجه قرار گیرد و بدون توجه به این متغیرها نمیتوانیم منتظر تغییر در تمایل خانوادهها به فرزندآوری باشیم.
صمد فدایی، دبیرکمیسیون اجتماعی مجلس نیز به عوامل بیرغبتی برای فرزندآوری اشاره میکند و میگوید: تغییر نوع زندگی از سنتی به مدرن از مهمترین دلایل کاهش میزان زاد و ولد است. به عقیده وی در زندگیهای مدرن امروزی تعداد خانوادهها کاهش یافته و اکثر والدین داشتن یک فرزند را برای خود مطلوب میدانند.
به هر حال وضعیت اقتصادی، عدم تامین نیازهای فرزندان و تغییر نوع نگرش انسانها موجب کاهش علاقه خانوادهها به فرزندآوری شده است.
مشکلات متعددی افزون بر هزینههای سنگین فرزندآوری و انواع و اقسام نیازهایی که خانوادهها گرفتار تامین آنها برای فرزندانشان هستند در فرزندآوری وجود دارد که برنامهریزی و اجرا را برای این موضوع دشوار کرده است.
اما مساله فقط در تامین نیازهای اقتصادی فرزندان نیست. فلسفه فرزندآوری دراین است که انسان موجودی است که میل به جاودانگی دارد و همیشه دوست دارد درعرصه جهان باقی بماند اما مرگ ارتباط او را با هستی قطع میکند. بنابراین انسانها برای ادامه زندگی خویش فرزندی میآورند و با تربیت نیکوخواهان ادامه حیات هستند.
امروزه شکاف طبقاتی و نسلی باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان شده است. فرزندان به لحاظ نوع منش، افکار و اندیشه، مدل شخصیتی و در نتیجه نوع رفتار دیگر نمیتوانند پیرو والدین باشند. این تفاوت نسلی منجر به ایجاد شرایطی شده که والدین، فرزندان خود را ادامه حیات خویش نپندارند. علت عدم علاقه والدین به فرزندآوری، مداخله عناصر تبلیغاتی متفاوت درنظام تربیتی است. در واقع عناصر مزاحم تربیتی موجب کاهش علاقه افراد به فرزندآوری شده است.
محمد ناظمیاردکانی رئیس سازمان ثبتاحوال کشور نیز در این باره گفت: جوانان تمایلی به فرزنددارشدن ندارند و متاسفانه ۱۹ درصد خانوادهها نیز تک فرزند هستند بهطوری که ۳۳ درصد خانوادههای ایرانی یا فرزند ندارند یا تکفرزند هستند.وی با بیان اینکه نرخ باروری در کشور به ۷/ ۱ درصد کاهش پیدا کرده است، میگوید: این نرخ با توجه به دو دهه افزایش جمعیت بیانگر سقوط جمعیت است و شیب فعلی نشان میدهد که جمعیت درحال کاهش است، به همین دلیل مقام معظم رهبری همواره هشدار دادند که در مورد جمعیت تحلیل درستی داشته باشیم.
به گفته او30 درصد جمعیت ایران در روستاها ساکن هستند،49 درصد را زنان تشکیل میدهند،24 درصد این جمعیت زیر 15 سال سن دارند، 31 درصد بین 15 تا 30 سال هستند، 39 درصد بین30 تا 64 سال سن دارند و 6 درصد جمعیت نیز بالای 64 سال هستند.
این وضعیت بیانکننده این است که جمعیت ما جوان است و در اصطلاح «پنجره طلایی» نامگذاری میشود، اما این آمار بیانگر این است که دیر یا زود جمعیت جوان ما میانسال و پیر میشود و قابلیت جوانی و پویایی خود را از دست میدهد.
به گفته اردکانی در دهه حاضر ولادت و ازدواج کاهش و فوتیها و طلاقها افزایش پیدا کردهاند. خانواده ایرانی کوچک شده و در حالی که دردهه 60 هر خانواده 6 نفر عضو داشت هماکنون این تعداد به 3 نفر کاهش پیدا کرده است.
براساس آماری که چندی پیش سازمان ثبتاحوال کشور منتشر کرده، میزان فرزندآوری ارتباط معناداری با تحصیلات زوجین دارد، بهگونهای که ۹۰درصد افراد تحصیلکرده در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد حداکثر۲ فرزند دارند.
براساس گزارش دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبتاحوال 8درصد افراد دارای تحصیلات ابتدایی بدون فرزند و13/ 5درصد آنان یک فرزند دارند.
همچنین ۱۳/ ۴درصد افراد دارای تحصیلات راهنمایی نیز بدون فرزند و ۲۳/ ۱درصد آنان یک فرزند دارند. به گفته علیاکبر محزون، مدیرکل دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبتاحوال حدود ۲۱درصد افراد در سطح متوسطه بدون فرزند و ۳۱/ ۵درصد آنان تک فرزند، در سطح تحصیلکردههای کاردانی و کارشناسی ۳۴/ ۱درصد بدون فرزند و ۳۱/ ۱درصد تک فرزند هستند. در آخرین سطح تحصیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکترا نیز۲۴درصد بدون فرزند و حدود ۲۸درصد نیز یک فرزند دارند. محزون در توضیح آمار ۲ فرزندیها گفته است: ۲۱/ ۵درصد کسانی که تحصیلات ابتدایی دارند، ۲۹/ ۱درصد آنهایی که تا راهنمایی درس خواندهاند، ۲۹درصد افراد با تحصیلات متوسطه، حدود ۲۴درصد والدین با تحصیلات کاردانی و کارشناسی و ۲۸/ ۷درصد با تحصیلات ارشد و دکترا صاحب ۲ فرزند هستند.
همچنین 19/ 1درصد افراد دارای تحصیلات ابتدایی، 17/ 17درصد تحصیلات راهنمایی، 11/ 7درصد تحصیلات دوره دبیرستان،7/ 6درصد دوره کاردانی و کارشناسی و 9/ 8درصد افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا، 3 فرزند دارند. این آمار در مورد 4 فرزندیها در تحصیلات ابتدایی به 14/ 6درصد، راهنمایی به 8/ 9درصد، دبیرستان به 4/ 2درصد، کاردانی و کارشناسی به 2درصد و ارشد و دکتری به 4/ 6 درصد میرسد.
با وجود این محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت اعلام کرده است که موالید در کشور نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴/ ۱درصد افزایش داشته. به گفته وی، اگر ما ۱۰درصد ازدواج را افزایش دهیم و ۱۰درصد طلاق را کم کنیم و همچنین ۱۰درصد از تصادفات بکاهیم، میزان باروری کلی کشور به بالای حد جایگزینی یعنی ۲/ ۱ میرسد. این در حالی است که وقوع طلاق نسبت به سال گذشته ۳/ ۵ درصد رشد داشته و ازدواج ۱۰درصد کاهش پیدا کرده است.
روند کاهش و شیب نزولی فرزندآوری در جوانان باعث نگرانی شده است. امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه نقش زنان را در فرزندآوری مهم میداند و میگوید: بچهدار شدن نیازمند هزینههای بسیاری است. زنان امروز مانند زنان قدیمی تن به بارداری سالانه نمیدهند. آنها ساختار فکریشان با گذشته تفاوت کرده و درکنار توجه به مساله فرزندآوری، به فکرآسایش مادی خود نیز هستند. از امکاناتی که جامعه برای آنها درنظر گرفته مانند افزایش سطح تحصیلات و اشتغالزایی و... نمیگذرند. بنابراین تغییر دیدگاه زنان و دختران نسبت به مساله فرزندآوری از نکات مهمی است که به نظر میرسد در مراکز آموزشی ما فراموش شده است.
به گفته این کارشناس مسائل اجتماعی به دلیل مشکلات اقتصادی، میل به ازدواج در میان جوانان کاهش یافته است.
به گفته وی متاسفانه جمعیت بالای 60 سال افزایش یافته و متقابلا جمعیتی که بتواند بارور شود کاهش یافته است. اگر مدت زمان باروری را برای دختران که از 15 تا 35 سالگی است 20 سال در نظر بگیریم و اگر در هر چهار سال یک بچه بیاورد 5 بچه میشود، اما با افزایش سن ازدواج این روند تغییر کرده است. دختری که در 28 سالگی ازدواج کند حداکثر میتواند دو بچه بیاورد پس مدت زمان ازدواج در باروری بسیار موثر است.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: پیشبینیها نشان میدهد که با افزایش جمعیت سالمند درکشورکه پس ازسال ۱۴۲۵ به اوج خود خواهد رسید، بیش از۲۰ میلیون و افزون بر سه برابر میزان کنونی خواهد بود. همچنین در پی این افزایش کشور نیازمند تختهای بیمارستانی، مراکز فیزیوتراپی و آزمایشگاهها و هدررفت بودجه بسیاری خواهد شد.
وی در ادامه با تاکید بر سیاستهای غلط جمعیتی میگوید: از سال 1350 که در کشور سیاست مبارزه با افزایش جمعیت آغاز شد سیستمهای آموزشی، رسانهها و ... در این مدت طوری عمل کردند که رغبت بچهدار شدن در میان خانوادهها کاهش یابد. در برههای از زمان این سیاست نتیجه داد و همچنان متوقف نشده است. به نظر میرسد مسوولان دیگر توانایی مهار سیاست کاهش جمعیت را ندارند.
قراییمقدم با بیان اینکه عقبگرد از مسیر قبلی نیازمند فرهنگسازی مجدد است، گفت: اگر چه عدم تمایل به فرزندآوری در خانوادهها به دلایلی نظیر افزایش بلوغ فکری، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بالا بودن آسیبهای اجتماعی و ... نیز بستگی دارد، اما این را نیز میدانیم که مردم امروزه در مقایسه با گذشته بدون تحلیل و تفکر اقدام به بچهدار شدن نمیکنند. بنابراین همانطور که برای کاهش فرزندآوری برنامههای تدریجی بعد از۳۰ سال جواب داد، برای افزایش جمعیت نیز باید از طریق سیستم آموزش و پرورش به مدت طولانی برنامهریزی شود.
این کارشناس مسائل اجتماعی میگوید: به دلیل مشکلات اقتصادی، میل به ازدواج در میان جوانان کاهش یافته است. به نظر میرسد نشاط اجتماعی در میان جوانان وجود ندارد و امید به آینده را از دست دادهاند. بنابراین مسوولان در کنار اعمال سیاستهای افزایش جمعیت باید به فکر تامین معیشت، کار و مسکن آنها هم باشند.
در این میان معاون زنان ریاستجمهوری ضمن ریشهیابی علل کاهش نرخ رشد جمعیت معتقد است: باید توجه داشت که کاهش نرخ رشد جمعیت بیشتر ریشه در وضعیت اقتصادی و اجتماعی دارد و تنها با وضع قوانین و با دستور و بخشنامه نمیتوان خانوادهها و بهویژه زوجهای جوان را وادار به فرزندآوری کرد.
وی میگوید: الزامات معاش و تغییر نقش و کارکرد زن و مرد در جامعه مسائلی است که باید در سیاستگذاریهای جمعیتی مورد توجه قرار گیرد و بدون توجه به این متغیرها نمیتوانیم منتظر تغییر در تمایل خانوادهها به فرزندآوری باشیم.
صمد فدایی، دبیرکمیسیون اجتماعی مجلس نیز به عوامل بیرغبتی برای فرزندآوری اشاره میکند و میگوید: تغییر نوع زندگی از سنتی به مدرن از مهمترین دلایل کاهش میزان زاد و ولد است. به عقیده وی در زندگیهای مدرن امروزی تعداد خانوادهها کاهش یافته و اکثر والدین داشتن یک فرزند را برای خود مطلوب میدانند.
به هر حال وضعیت اقتصادی، عدم تامین نیازهای فرزندان و تغییر نوع نگرش انسانها موجب کاهش علاقه خانوادهها به فرزندآوری شده است.
مشکلات متعددی افزون بر هزینههای سنگین فرزندآوری و انواع و اقسام نیازهایی که خانوادهها گرفتار تامین آنها برای فرزندانشان هستند در فرزندآوری وجود دارد که برنامهریزی و اجرا را برای این موضوع دشوار کرده است.
اما مساله فقط در تامین نیازهای اقتصادی فرزندان نیست. فلسفه فرزندآوری دراین است که انسان موجودی است که میل به جاودانگی دارد و همیشه دوست دارد درعرصه جهان باقی بماند اما مرگ ارتباط او را با هستی قطع میکند. بنابراین انسانها برای ادامه زندگی خویش فرزندی میآورند و با تربیت نیکوخواهان ادامه حیات هستند.
امروزه شکاف طبقاتی و نسلی باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان شده است. فرزندان به لحاظ نوع منش، افکار و اندیشه، مدل شخصیتی و در نتیجه نوع رفتار دیگر نمیتوانند پیرو والدین باشند. این تفاوت نسلی منجر به ایجاد شرایطی شده که والدین، فرزندان خود را ادامه حیات خویش نپندارند. علت عدم علاقه والدین به فرزندآوری، مداخله عناصر تبلیغاتی متفاوت درنظام تربیتی است. در واقع عناصر مزاحم تربیتی موجب کاهش علاقه افراد به فرزندآوری شده است.
ارسال نظر