7 پذیرش اصلی برای رهایی از مشکلات چیست؟

‌میترا‌فری‌نژادفتحی‌

محقق،نویسنده، مربی خودشناسی

Farinezhad_mitra@yahoo.com
«چه کار کنم تا زندگی‌ام را نجات دهم؟» سوال بسیاری از مردم است. بسیاری از افراد به دنبال راهی برای نجات و بهبود وضع زندگی خود هستند و می‌خواهند از وضعیت موجود رها شوند. اما آیا این خواستن کافی است؟ یا بهتر بپرسیم، آیا این خواستن واقعی است؟

مسلما هیچ انسانی زندگی در رنج را دوست ندارد، اما با این حال چرا بسیاری از مردم به‌رغم اینکه دائما از وضعیت خود گله می‌کنند و تغییر می‌خواهند، باز هم در شرایط قبل هستند و تغییری نمی‌بینند؟ آیا زندگی با آنها سر لج دارد؟ آیا آنها محکوم به بدبختی هستند؟ خیر!

پس چرا اغلب مردمی که می‌گویند ما می‌خواهیم تغییر کنیم موفق به ایجاد تغییر نمی‌شوند؟

پاسخ: زیرا مردم غالبا نمی‌دانند که «خواستن» تنها بخشی از فرآیند تغییر است، بخش‌هایی مانند «پذیرش» و «اراده» نیز در این فرآیند وجود دارند که چه بسا اهمیت آنها از خواستن نیز بیشتر باشد. خواستن برای تغییر اولین قدم است. نمی‌توانیم با گفتن « من می‌خواهم» همه قدم‌ها را برداریم. بعد از خواستن، پذیرش قطعی‌تر و اراده‌ای محکم نیاز است تا اقدامی صورت گیرد که در خلال آن تغییر حاصل شود.

هیچ انسانی در جهان هستی محکوم به بدبختی نیست مگر اینکه خود، خودش را به چنین شرایطی محکوم کند. زیاد می‌شنویم که می‌گویند «فکرت را عوض کن تا زندگی‌ات عوض شود» اما قبل از این مساله مراحلی دیگر هست که باید آنها را بگذرانیم تا وارد مرحله تغییر باور شویم. این مراحل را ما «هفت پذیرش» می‌نامیم:

1- بپذیرید که مشکلی وجود دارد

شاید در ظاهر به نظر برسد که همه ما می‌پذیریم مشکلی وجود دارد اما به تحقیق ثابت شده بسیاری از مردم در همین مرحله اول دچار مشکل می‌شوند. دلیل این اشتباه چیست؟ ترس!

بسیاری از مردم به محض برخورد به مساله‌ای دست و پای خود را گم می‌کنند و هراسان در صدد انجام کاری بر می‌آیند. چنین واکنشی، واکنش ناشی از ترس و استرس است که حالت جنگ و گریز را در فرد به‌وجود می‌آورد و هرچه کمتر فرد به مغز تکاملی خود راه یافته باشد، در این حالت واکنش‌های احساسی بیشتری از خود بروز می‌دهد.

«بپذیرم که مشکلی وجود دارد» یعنی چه؟ یعنی ابتدا، قبل از هر چیزی چند لحظه بایستید، مکث و تفکر کنید. از خود بپرسید که:

آیا مشکلی وجود دارد؟ بله / خیر

چه مشکلی؟ مساله را دقیقا شناسایی کنید و آن را شفاف‌ سازید، سپس وارد مرحله بعدی شوید.

2- بپذیرید که بلد نیستید

دومین پذیرشی که باید در ما رخ دهد پذیرفتن این نکته است که «چیزهایی وجود دارد که من بلد نیستم! اگر بلد بودم الان اینجا نبودم!» اگر گمان کنیم که همه چیز را می‌دانیم و همه چیز را بلد هستیم و همه راه‌ها را پیموده‌ایم، کاملا راه تغییر را بر خود می‌بندیم اما هر چه پذیراتر باشیم، هستی نیز بیشتر در اختیار ما قرار می‌دهد.

3- بپذیرید که به تنهایی نمی‌توانید

سومین پذیرش، این است که بپذیرم به تنهایی از پس مشکلات بر نمی‌آیم و به کمک نیاز دارم. افراد زیادی وجود دارند که فکر می‌کنند همه مشکلات را به یکباره و به تنهایی باید بر دوش کشیده و حل کنند، اما این تفکر اشتباه است. برای رهایی از مشکلات باید بپذیریم که ما تنها نیستیم، به تنهایی نمی‌توانیم بار این همه مسائل را تحمل کنیم و به کمک نیاز داریم.

4- بپذیرید که راه‌های متفاوتی برای زندگی کردن وجود دارد

بسیاری از انسان‌ها بر این گمان هستند که زندگی همینی هست که آنها می‌گذرانند، هیچ راه دیگری وجود ندارد و باید بسوزند و بسازند! اما خبر خوش این است که به اندازه تک‌تک انسان‌ها راه برای زندگی کردن وجود دارد و ما با به مشارکت گذاشتن تجربه‌هایمان در فضایی صمیمانه و به دور از قضاوت و تحمیل می‌توانیم راه‌های مختلف زندگی را به یکدیگر معرفی کنیم. پس، زندگی همینی نیست که ما داریم و می‌بینیم، راه‌های متفاوتی برای زندگی کردن وجود دارد، فقط مستلزم این است که شهامت به خرج دهیم، تغییر را بپذیریم و خود را محکوم ندانیم.

5- بپذیرید که باید بیشتر گوش دهید و کمتر حرف بزنید

یکی از مشکلاتی که بسیاری از افراد در موقعیت‌های بحرانی با آن مواجه هستند این است که در این مواقع زیاد حرف می‌زنند و کمتر گوش و فکر می‌کنند. برخی از افراد هنگام مواجهه با مشکلات از آنجایی که ترس بر آنها غلبه کرده است فکر می‌کنند باید به تنهایی و به سرعت مساله را حل کنند و این حالت باعث می‌شود که زیاد صحبت کنند، در حالی که در چنین مواقعی آنچه بیشتر کمک می‌کند، سکوت کردن و شنیدن است. کسی که زیاد صحبت می‌کند فرصت کمی برای شنیدن و یافتن دارد. همانطور که کسی که ذهن شلوغی دارد فرصت کمتری برای سکوت و دریافت دارد. پس آرامش بگیرید و تفکر و گوش کنید، حتما هستی از طریقی پاسخی برای شما خواهد داشت.

6- بپذیرید که باید بیشتر فکر کنید تا اینکه سریعا عمل کنید

اقدام قبل از تفکر نشانه واکنش احساسی به مسائل و نشانه یک انسان رشد نیافته است. هنگام بروز مسائل بهترین تمرین و بهترین راه این است که کمی مکث و تفکر کنید تا مساله را بهتر بشناسید، راه حل بهتری برای آن بیابید و متناسب با موقعیت رفتار کنید. اگر این باور را در خود پرورش دهید که هنگام مواجهه با مسائل ابتدا باید تفکر کنید، این حالت کم کم به یک عادت در شما بدل می‌شود و آسیب کمتری ببینید.

7- بپذیرید که باید با کسی دیگر مشورت کنید، نه اینکه فقط با مغز و فکر خود پیش بروید

بسیاری از انسانها بارها و بارها یک روش را انتخاب می‌کنند و هر بار انتظار نتیجه‌ای متفاوت از آن دارند! همیشه می‌گوییم که انسان با مشورت گرفتن از افراد مناسب و مورد اعتماد می‌تواند راه‌های دیگری برای حل مسائل خود پیدا کند، سپس تصمیم بهتری می‌تواند بگیرد، اما اگر همیشه تنها و با مغز خود پیش رود احتمال خطا بیشتر است.

هر انسانی به یک مشاور نیاز دارد، حتی یک مشاور هم به مشاور نیاز دارد!

7 پذیرش اصلی برای رهایی از مشکلات چیست؟