بر اریکه توسعه پایدار

نفیسه قانیان

زمانی، واژه توسعه در ادبیات مسوولان و دولتمردان ایران، واژه ای لوکس و شیک بود. واژه ای که دمادم استفاده می شد تا افکار عمومی را به سمت و سوی ایرانِ در مسیر پیشرفت سوق دهد. ما کشوری در حال توسعه بوده و هستیم. البته برخی معتقدند در برخی حوزه ها می توان ایران را کشوری توسعه یافته قلمداد کرد. توسعه، این واژه کلی و با گستره ای وسیع، زمانی از دهان مسوولان این کشور نمی افتاد. نتیجه این تفکر نیز جریان سازی هایی برای توسعه های عمرانی، صنعتی و علمی بود. اما حالا پس از گذشت نزدیک به چند دهه، واژه خوش رنگ و لعاب تر و جدیدتری به ادبیات دولتی و البته بخش خصوصی اضافه شده است. " توسعه پایدار"؛ این واژه البته خط مشی و الگوی خوبی برای تکرار و ترویج است اما ابعاد و ویژگی های خاص خود را دارد. ملزوماتی می خواهد که گویی ما هنوز به آن مجهز نیستیم اما چه کنیم که این اصطلاح، واژه ای دلفریب برای سخنوری و مسوولانه سخن گفتن، به نظر می رسد.

زمانی که صحبت از توسعه به میان می آید، باید تمامی ابعاد را در نظر گرفت. توسعه پایدار در یک کلام و به عبارت ساده یعنی استفاده از منابع و ظرفیت های امروز برای توسعه کشور با نگاه به آینده و بدون قربانی کردن منافع و حقوق نسل آینده؛ توسعه پایدار از تحصیل توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی سخن می گوید. اصطلاح توسعه پایا در اوایل ۱۹۷۰ میلادی برای اولین بار عنوان شد اما بیست سال بعد یعنی از دهه ۱۹۹۰ بود که بیشتر مورد توجه قرار گرفت. این مقوله بر این مبنا تأکید می کند که توسعه نه تنها باید از ظرفیت های گذشته استفاده کند و با نیازهای حال سازگار باشد، بلکه باید آینده را نیز در نظر گیرد. بدین معنا که در فرآیند توسعه نمی توان منابع ناپایدار امروز را قربانی کرد بلکه باید به پایداری منابع اندیشید. به عنوان نمونه بخش اکولوژیک توسعه پایدار به ما می گوید که برای توسعه های صنعتی و عمرانی باید به محیط زیست و رابطه انسان و طبیعت نیز پایبند بود.

توجه به این موضوع در ایران شاید کمی دیر شده باشد اما امروز باید به دغدغه ای اصلی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران کشور تبدیل شود. امروز دیگر اگر صنعت بدون توجه به مؤلفه های توسعه پایدار شکل گیرد و یا رشد و نمو یابد، دیگر جایگاهی نخواهد داشت. توسعه پایدار امروز نه تنها باید مراقب مزیت های سرزمینی باشد و از آن ها استفاده کند بلکه در حالت ایده آل و آرمانی باید بتواند چیزی هم به مزیت های سرزمینی اضافه کند. توسعه پایدار در نحوه استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها و توسعه فناوری ها محقق می شود. در واقع این نوع توسعه قرار است بدون آلایندگی، با توجه به نیاز نسل های آینده و با کم ترین منبع انرژی به بهبود وضعیت اقتصادی، رفع کاستی‌های اجتماعی و فرهنگی جوامع کمک کرده و موتور محرکه کشور در پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. امروزه مفهوم توسعه پایدار به عنوان شعار تفکر جهانی و شاخص مقایسه در میدان رقابت جهانی میان صنایع مختلف مطرح است. صنعتی مانند توریسم و گردشگری، تمامی این شاخصه ها را داراست و نمونه ای عینی برای تبیین مفاهیم توسعه پایدار قلمداد می شود.

در استانی مانند اصفهان سال ها بدون توجه به این دغدغه، توسعه در بخش های مختلف شکل گرفت و متأسفانه در مواردی نیز به شکلی افسار گسیخته پیش رفت. صنعت استان، نمونه ای بارز از این جریان است. صنعت در استان اصفهان تا حدی بدون توجه به این مؤلفه و با تکیه بر توسعه صِرف، گسترش یافت که اکنون استان اصفهان در این بخش به اشباع رسیده و اصطلاحاً در مرحله over load قرار دارد. در کشاورزی نیز تا حدی فارغ از این مؤلفه ها قدم برداشته ایم. اینکه هنوز با وجود وضعیت وخیم کم آبی و خشکسالی، در ایران و استان های کم آب، محصولاتی با نیاز آبی فراوان کشت می شود، خود ادعایی روشن برای این امر تلقی خواهد شد. امروز به لطف جریان سازی های بزرگ و عظیمی که می توان در فضای افکار عمومی شکل داد، شاید بتوان بهتر و بیشتر در این مسیر گام برداشت؛ چرا که توسعه پایدار برخاسته از فرهنگی عمومی است که دلسوزانه در قبال منابع و آینده کشور خود احساس مسوولیت می کند.

حوزه های صنعت، تکنولوژی، آموزش و بهداشت نیز باید در این مسیر، حرکت کنند. گرچه استان های کشور، سیاست گذاری های خود را ملهم از سیاست گذاری های کلان کشور می دانند اما مسوولان بخش دولتی یا خصوصی و به ویژه مقاماتی مانند استاندار و شهردار اصفهان می توانند با تعیین سیاست های داخل استان و شهر و تفهیم این تفکر به مدیران تحت نظارت خود، حرکت ها و اقدامات را به این سمت، سوق دهند. توسعه پایدار باید به رویکرد اصلی در همه بخش های استان تبدیل شود. در موضوع آب، صنعت، تکنولوژی، عمران و توسعه شهری؛که اگر جز این باشد در سال های آینده با اصفهانی توسعه یافته اما آسیب پذیر و تو خالی روبرو خواهیم شد که تمامی ظرفیت های گذشته و حال خود را به غایت استفاده کرده و بدون آن که بداند پسرفتی خطرناک و بسیار بیشتر از میزان پیشرفت ظاهری خود رقم زده است. بدون شک صنعت گردشگری اصلی ترین حوزه ای است که در استانی مانند اصفهان می تواند بخش مهمی از بار عظیم توسعه پایدار را به دوش بکشد؛ صنعتی بدون آلایندگی، بدون تضییع منابع، با دغدغه حفظ و صیانت از محیط زیست، با ارزآوری و اشتغال زایی بالا؛ صنعتی سبز و پاک که هم پولساز و هم فرهنگ ساز است و زمینه ها، ظرفیت ها و امکانات بسیار وسیعی نیز در جای جای استان و کشور دارد. همچنین فعالیت های نمایشگاهی، فناوری های نوین و حوزه صادرات خدمات فنی-مهندسی نیز از دیگر محورهایی است که توجه و برنامه ریزی جدی مدیران تصمیم گیرنده را برای تحقق توسعه پایدار طلب می کند.