نگاهی به یکی از موفقترین و ارزشمندترین ساختههای تاریخ صنعت خودرو
عمارت چهارچرخ بنز
در سبد محصولات مرسدس بنز قبل از جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ، خودروهای لوکس و باارزشی همچون آدنائر وجود داشتند. اما کمکم گرد پیری بر چهره این خودروها نشسته بود و از طرفی حریفانی همچون رولزرویس، بنتلی، کادیلاک، لینکلن و کرایسلر ایمپریال نیز بیکار ننشستند. به این ترتیب مرسدس بنز احساس کرد در بازار خودروهای فوق لوکس که عمدتا به ثروتمندان و سیاسیون اختصاص داشت، در حال عقب ماندن از قافله حریفان است. به این ترتیب طراحان مرسدس بنز دست به کار شدند تا یک اسطوره را خلق کنند.
از بحث در مورد طرحهای تحقیقاتی و.
در سبد محصولات مرسدس بنز قبل از جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ، خودروهای لوکس و باارزشی همچون آدنائر وجود داشتند. اما کمکم گرد پیری بر چهره این خودروها نشسته بود و از طرفی حریفانی همچون رولزرویس، بنتلی، کادیلاک، لینکلن و کرایسلر ایمپریال نیز بیکار ننشستند. به این ترتیب مرسدس بنز احساس کرد در بازار خودروهای فوق لوکس که عمدتا به ثروتمندان و سیاسیون اختصاص داشت، در حال عقب ماندن از قافله حریفان است. به این ترتیب طراحان مرسدس بنز دست به کار شدند تا یک اسطوره را خلق کنند.
از بحث در مورد طرحهای تحقیقاتی و... که بگذریم باید بگوییم سرانجام در سپتامبر سال ۱۹۶۳ اولین نمونه از مرسدس بنز جدید به جهان معرفی شد. این ستاره نوظهور اشتوتگارتی سری ۶۰۰ نام داشت و با کد W۱۰۰ شناخته میشد. طراحی ۶۰۰ با رویکردی مدرن انجام شده بود که البته اصالت یک مرسدس بنز را به خوبی حفظ میکرد. دیگر خبری از حجمهای اصطلاحا دم موشکی در انتهای گلگیرهای عقب همچون سری W۱۱۱ نبود و حجمهای بدنه سادهتر از قبل شده بودند.
از نمای کناری که نگاهش کنید بیش از هر چیز خطوط صاف و سادهای دیده میشود که از بالای چراغهای جلو آغاز شده و تا انتهای بدنه امتداد مییابد. ستونهای سقف نیز به همین سادگی و بلند روی بدنه ایستادهاند. حجم کروم استفاده شده در خودرو زیاد است و یکی از جذابیتهای بدنه همین کرومها هستند. این جذابیت وقتی به اوج میرسد که رنگ بدنه خودرو تیره باشد. البته بیشتر تولیدات ۶۰۰ هم با رنگهای تیره مثل سیاه، قهوهای، سرمهای و از این دست تولید شدهاند. این خودرو در دو نوع از نظر شکل اتاق ساخته شد. مدل اول با طول محور کمتر ۶۰۰ نام داشت و مدل دوم با طول محور بیشتر ۶۰۰ Pullman که در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد. در پولمانهایی که برای مراسمهای خاص و تشریفات کشورهای مختلف ساخته شدند، در کنار دو گلگیر جلو و حتی در بعضی عقب، جای نصب پرچم و میله آن دیده میشود. اتفاقا بیشتر پولمانهای ایران این مشخصه را دارند.
یکی دیگر از مشخصات بدنه که البته فقط در مدلهای LWB ( Long Wheel Bace) وجود دارد دریچه هوارسانی به ترمزهای عقب روی گلگیرها است. همانطور که گفتیم این خودرو در دو تیپ از نظر اندازه بدنه عرضه شد. مدل اول SWB (Short Wheel Bace) بود که طولی برابر با ۴/ ۵ متر داشت و بیش از ۴۳ سانتی متر بلندتر از لوکسترین S کلاس مرسدس بنز تا قبل از خودش بود. این خودرو میتوانست مستقیما با کادیلاک فلیت وود و رولزرویس سیلور کلاد رقابت کند. اما برگ برنده مرسدس بنز در تیپ دوم و لیموزین بود که طولی برابر با ۲/ ۶ متر داشت؛ یعنی حدود ۸۰ سانتیمتر بزرگتر از مدل پایه. این اندازهها مدل ۶۰۰ را یک سر و گردن بالاتر از S کلاس برد و شخصیتی جدید به این خودرو بخشید. از طرفی طراحی سقف خودرو به گونهای بود که میتوانست در سه اندازه کوچک، متوسط و بلند بهصورت کروکی ساخته شود که مرسدس بنز آن را landaulet نامید. مشتریان مدل لاندوله که فقط ۵۹ دستگاه از آن ساخته شد، بیشتر پادشاهان و روسای جمهور کشور بودند تا در مراسم رسمی بتوانند به کمک این سقف از حاضرین سان ببینند.
کابین
مرسدس بنز برای طراحی درون کابین W۱۰۰ سنگ تمام گذاشت زیرا قرار بود مهمترین شخصیتهای سیاسی و اقتصادی در جهان سرنشینان این خودروها باشند. به همین دلیل با نگاهی به درون کابین میتوانید در جایجایش بهترین نوع چرم و چوب را بیابید. متریال به کار رفته در کابین این خودروها آنقدر با کیفیت است که در نمونههای موجود در موزه تماشاگه خودرو، بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از عمر آنها و قرارگیری در معرض گرد و خاک، سرما و گرما و... هنوز کمترین نقصی از ترکیدگی وخرابی در آنها دیده نمیشود. بعضی از تولیدات این سری درون کابینشان به جای روکش چرمی از مخملی بسیار با کیفیت استفاده شده است. استایل کلی کابین راننده در همه آنها ثابت است و این آپشنها است که تفاوتهای خاص میان آنها را مشخص میکند. نشانگرها شکل و شمایل آشنایی دارند زیرا طرح آنها در مدل S کمپانی نیز دیده میشود. دو نشانگر دایرهای شکل در پشت فرمان قرار دارد که یکی سرعت و دیگری دور موتور را نشان میدهد. همچنین وضعیت گیربکس اتوماتیک ۴ سرعته نیز در میان نشانگر دور موتور در سمت چپ قابل مشاهده است.
نشانگرهای آب، روغن، باتری و... هم در وسط جای گرفتهاند. در مدلهای LWB که طول شاسی بیشتری دارند و کابین راننده به وسیله یک شیشه از کابین عقب جدا شده است، میکروفنی روی ستون فرمان قرار دارد که با فشردن دکمه مرتبط با آن، راننده میتواند با سرنشینان عقب صحبت کند. همچنین تنظیم ارتفاع سیستم تعلیق هیدروپنوماتیکی خودرو نیز به کمک یک اهرم دوار روی داشبورد تنظیم انجام میشود.
سیستم هیدرولیکی در جای جای خودرو به کار گرفته شده است. حتی دربها به کمک سیستم هیدرولیکی باز و بسته میشوند. شیشهها، سانروف یا به قول آلمانیها شیبیداق سقف، حرکت صندلیها و... همگی با اتکا به نیروی هیدرولیک حرکت میکنند. جالب است بدانید که فشار مدار روغن سیستم ۱۵۰ Bar است. به همین دلیل دربهای سنگین بدنه به کمک سیستم هیدرولیکی با کمترین فشار بسته میشود. یکی از دلایل انتخاب این سیستم در برابر سیستمهای برقی که در حریفان آمریکایی مورد استفاده قرار میگرفت، بیصدایی و استهلاک پایین سامانههای هیدرولیکی است. سیستم صوتی که در خودروهای موجود در محل نمایش موزه دیده میشود، از برند Becker و مدل Grand Prix هستند. البته امکان سفارش سیستم صوتی جدا برای راننده و سرنشینان عقب وجود داشته است و نمونههای موجود در ایران نیز در مدلهای LWB دارای دو سیستم صوتی هستند.
اگر قرار بود یک W۱۰۰ برای خودتان سفارش دهید، میتوانستید آپشنهایی مثل یخچال کابین عقب، تلویزیون، تلفن و... را در لیست سفارشها تیک بزنید، همچنین در کابین عقب خروجیهای مجزای سیستم تهویه مطبوع نیز لحاظ شده بود. حتی پردههای روی شیشهها نیز به کمک سیستم هیدرولیکی حرکت میکردند. چینش صندلیها در بخش جلو با مدلهای S کلاس تفاوتی ندارد اما در انتخاب نحوه چینش صندلیهای کابین عقب، خریداران میتوانستند مدل دلخواهشان را سفارش دهند. حتی این بخش از کابین میتوانست بدل به یک دفتر کار سیار شود. در میان این تولیدات نمونههای خاصی هم مثل پولمان دیکتاتور سابق عراق صدام حسین وجود داشتند که آپشنهای خاصی در آنها بهکارگیری شده بود و ضد گلوله بود. تا جایی که نگارنده اطلاع دارم در میان ناوگان ایرانی W۱۰۰ فقط یک نمونه ضدگلوله وجود دارد که در مجموعه سعدآباد در شرایط نامناسبی نگهداری میشود.
هشت سیلندر به جای شش سیلندر
حریفان انگلیسی و آمریکایی از پیشرانههای ۸ سیلندر به بالا بهره میبردند، به همین دلیل بخش مهندسی پیشرانه در کمپانی وارد عمل شد و پیشرانه ۸ سیلندری با ۳/ ۶ لیتر حجم و کد M۱۰۰ طراحی کرد. این پیشرانه که باید آن را اولین ۸ سیلندر سریسازی شده در این کمپانی بعد از جنگ جهانی دانست، در ابتدا با سیستم سوخترسانی انژکتوری ساخت مرسدسبنز به حرکت درآمد. این روند تا سال ۱۹۷۰ ادامه داشت و در این سال یار قدیمی مرسدس بنز یعنی کمپانی بوش وارد عمل شد. پیشرانهای که برای این خودرو ساخته شده بود، در زمان خودش یکی از پیشرفتهترین موتورها بود. جالب آنکه قطعات آن با دستان هنرمند متخصصان این کمپانی مونتاژ میشد و از جمله موفقترین پیشرانههای ساخت این کمپانی است.
حالا W۱۰۰ میتوانست در برابر حریفان سرش را بالا بگیرد زیرا پیشرانهاش میتوانست در ۴ هزار دور در دقیقه به ۲۵۰ اسب بخار نیرو دست پیدا کند. ضمن اینکه نمودار گشتاور نیز در دور ۲۸۰۰ به ۵۰۰ نیوتنمتر میرسد. یکی از مشخصههای این پیشرانه رسیدن به بیشترین گشتاور در دورهای پایین موتور است. سوپاپهای این پیشرانه با پودر سدیم پر شده که در اثر ایجاد حرارت در موتور این سدیم از حالت جامد به مایع تغییر حالت میدهد تا حرارت را در خود جذب کرده و از سوختن سوپاپها جلوگیری کند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید هر یک از موتورهای ۳/ ۶ بعد از مونتاژ شدن، به مدت ۲۶۵ دقیقه با دورهای مختلف تست میشدند و ۴۰ دقیقه با نهایت دور موتور دوران میکردند. پشتسر گذاشتن تستی به این سختی باعث شده بود این پیشرانه بسیار قابل اطمینان باشد. مرسدسهای ۶۰۰. پولمان از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۱ روی خط تولید قرار داشتند و درون سینه همه آنها همین پیشرانه ۳/ ۶ لیتری نصب شد. مرسدس بنز برای هر دو مدل ۶۰۰ و پولمان از یک گیربکس ۴ سرعته اتوماتیک استفاده کرد. باک این خودروها ۱۱۲ لیتر حجم دارد زیرا مصرف سوخت آنها حدود ۲۴ تا ۲۶ لیتر در یکصد کیلومتر است. هرچند وزن ۶۰۰ با محور کوتاه به کمی بیش از ۳ هزار کیلوگرم و وزن مدل پولمان به حدود ۳هزار و۴۵۰ کیلوگرم میرسد اما با این حال گشتاور ۵۰۰ نیوتن متری پیشرانه به خوبی از پس این وزن بالا برمیآید. البته یادتان باشد وزن این خودروها به دلیل سفارشهای مختلف در بخش آپشنها بسیار متغیر است.
یکی دیگر از وظایف پیشرانه M۱۰۰ به حرکت درآوردن مدار پر فشار روغن و پمپهای بادی سامانه هیدروپنوماتیکی سیستم تعلیق W۱۰۰ است. بسیاری از سیستمها و آپشنهای خودرو با نیروی هیدرولیکی عمل میکنند به همین دلیل فشار روغن در مدارهای این خودرو بسیار بالاست. علاوه بر آن امکان تغییر ارتقاع خودرو بسته به شرایط مسیر آن هم تا ۵ سانتیمتر و یک اهرم دوار در داشبورد، به راننده امکان داده تا حتی نرمی و خشکی عملکرد سیستم تعلیق را نیز کنترل کند!
مرسدس بنزهای ۶۰۰ و ۶۰۰ Pullman از جمله ماندگارترین خودروهای تاریخ بوده و هست. جالب است که حتی ملکه الیزابت هم تجربه سوار شدن بر ۶۰۰ پولمان را در یکی از مراسم دارد. این خودرو ۱۸ سال با کمترین تغییرات در خط تولید قرار داشت و مجموعا ۲۶۷۷ دستگاه از هر دو مدل در طول سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۱ ساخته شد. در این میان ۲۱۹۰ دستگاه از آنها، مدل ۶۰۰ یا SWB به معنی فاصله محوری کوتاه بودند. از مدل محور بلند یا LWB فقط ۴۲۸ دستگاه ساخته شد. اما تعداد خودروهایی که سقف Landaulet داشتند تنها ۵۹ دستگاه بود. این خودرو را باید یکی از گرانقیمتترین خودروها در زمان خودش بر شمرد. اگر قرار بود در سال ۱۹۶۵ در آمریکا یک ۶۰۰ استاندارد خریداری کنید، باید ۲۰ هزار و ۵۰۰ دلار از حساب بانکیتان هزینه میکردید. این در حالی بود که برای مدل پولمان قیمت بسته به سفارشهای شما تا نزدیک به ۲۴ هزار دلار بالا میرفت. جالب آنکه کادیلاک فلیت وود ۷۵ لیموزین در آن سالها با آپشنهای فراوانش به زحمت قیمتش به ۱۱ هزار دلار میرسید. حتی در خود آلمان هم فاصله قیمتی مدلهای ۶۰۰ و پولمان نسبت به خودرویی همچون S کلاس بسیار زیاد بود. بهطور مثال در حالی که قیمت یک S کلاس فول آپشن به ۲۳ هزار و ۱۰۰ مارک میرسید، پولمان ۶۳ هزار و ۵۰۰ دلار قیمت داشت.
W100 در ایران
به دلیل اینکه پهلوی دوم علاقه شخصی زیادی به برند مرسدس بنز داشت، بزرگترین ناوگان مرسدس بنز ۶۰۰ و پولمان را از این کمپانی خریداری کرد. حدود ۲۷ دستگاه مرسدس بنز سری W۱۰۰ در ایران وجود دارد که همگی در شرایطی نامناسبی نگهداری میشوند. به دلیل اینکه این خودروها در ادارات دولتی خاص مثل وزارت خارجه و نخستوزیری و دربار پهلوی بهعنوان خودروی تشریفات استفاده میشدند، از سالمترین و کمکارکردترین نمونههای این خودرو در جهان هستند. جالب آنکه شنیدهها حاکی از آن است که حتی تعداد این خودرو در ایران بیش از ۲۷ دستگاه است زیرا تعدادی از آنها در ادارات شهرهایی مثل تبریز وجود داشته است که یا سرنوشت روشنی ندارند و یا هنوز هم در حال خاک خوردن در انبارهای این ادارات هستند. یک نکته جالب در مورد تواناییهای حرکتی این خودروها اینکه به همراه مرسدسهای مجهز به پیشرانه ۹/ ۶ لیتری تنها سدانهایی بودند که وقتی پهلوی دوم با لامبورگینی میورا در تهران میراند او را اسکورت میکردند. در پایان از همکاری صمیمانه مسوولان موزه تماشاگه خودرو با ضمیمه هفتگی دنیای ماشین تشکر میکنیم.
ارسال نظر