وقتی همه خوابیم - ۳۱ اردیبهشت ۹۴
علی ضیائی
هفته پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه؛ دستگاه اطلاعاتی کره جنوبی اعلام کرد هیون یونگ چول، وزیر دفاع کره شمالی به علت «خیانت و بی‌احترامی» به کیم جونگ اون، رهبر این کشور با آتش ضد هوایی اعدام شد. ابتدا ابزار مجازات جلب توجه می‌کرد اما بعد از اطلاع از چگونگی خیانت و بی‌احترامی وزیر دفاع کره شمالی که در یک رویداد نظامی چرت می‌زد و به این مراسم بی‌توجهی کرده بود، چرت زدن به‌عنوان بی‌احترامی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد. چرت زدن در حقیقت همان خواب سبک یا ایستاده است. در این شماره نگاهی کردیم به رفتار مردم نازنین‌مان که در صحت و سلامت فیزیکی و به دور از اعتیاد به راحتی چرت می‌زنند و عواقبی هم برای آن نمی‌پردازند.

برش اول
دوشنبه همین هفته رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد که با وجود بخشنامه و دستورالعملی از بانک مرکزی برای بانک‌ها در مورد کاهش مدت قراردادهای از 5 سال به یک سال تعدادی از بانک‌ها قراردادهایی دارند که باقی مانده تعهد آنان بیش از چهار سال است. این یعنی عدم اجرای دستورالعمل جدید که واکنش رئیس کل بانک مرکزی را در پی داشت. به نظر می‌رسد مسوولان بانک مرکزی بعد از ابلاغ دستورالعمل و در زمان نظارت بر اجرای آن به چرتی مسوولانه رفته بودند یا احتمالا بعضی از آن بانک‌ها به هنگام ابلاغ در چرتی مسوولانه بودند. در همان جلسه وزیر اقتصاد هم گفت که تاکنون هیچ دفتری در خزانه دولت وجود نداشته که در آن بدهی‌های دولت محاسبه شودو این کار به تازگی در حال انجام است. این دیگر از چرت گذشته و به خواب عمیق آن هم برای بیش از نیم قرن تبدیل شده است. از چرت‌های دیگر مسوولانه هم می‌توان به چرت بعضی نمایندگان مجلس و شوراها هنگام نطق های دیگر نمایندگان اشاره کرد که البته بارها تصاویر آن منتشر شده است.


برش دوم
صبح اول وقت و بعد از ظهر هنگام رفت و آمد به محل کار و بالعکس اتوبوس و مترو و تاکسی پر است از مردمی که گردنشان می‌افتد و چرتشان پاره می‌شود و دوباره خود را جمع و جور می‌کنند و به ادامه رویایشان نگاه می‌کنند. البته اینجا اگر سر کسی روی گردن و شانه دیگری نیفتد یا وسط اتوبوس کسی پهن نشود ایرادی نیست. هرچند بعضی‌ها در همین چرت‌های پرتعداد روزانه گاهی حرف هم می‌زنند و حتی اسرار زندگیشان را واضح برای سایر حاضران بیان می‌کنند باز هم ایرادی نیست و می‌توان گفت نه حقی ضایع شده و نه بی‌احترامی انجام شده است. اما بعضی جاها در فرهنگ ما مردم نازنین اصولا برای چرت زدن جایگاه ویژه‌ای وجود دارد. مثلا بسیاری از همایش‌ها یا سخنرانی‌ها و کلاس‌های درسی و حتی امتحان‌ها. این موارد جدای از خوابی است که به‌عنوان مثال نگهبان فلان مرکز سر محل کار و خدمتش به آن فرو رفته است و جدا از آن خواب‌های کشنده راننده‌هاست که جان عده‌ای را به خطر می‌اندازد.


برش آخر
خدا رو شکر که نه اینجا کره شمالی است و نه این مجازات جایی غیر از کره شمالی انجام می‌شود. هرچند این اتفاق خیلی شبیه کارتون است اما بیابید اندکی کارتونی فکر کنیم. بیاید فکر کنیم که همیشه یک ضد هوایی آماده آتش جلوی هرکدام از ما مردم نازنین است که اگر هنگام انجام وظیفه و در محل چرتی بزنیم شلیک می‌کند. البته چرت زدن در دنیا هم موارد بسیار زیاد و جالبی دارد اما واقعا ما مردم نازنین از مدیر و مسوول گرفته تا کارمند و پزشک و مهندس و راننده و... چرا در طول روز این قدر چرت می‌زنیم؟! چرا خواب شب کفاف نمی‌دهد؟! شاید اصلا چرت زدن جزو فرهنگ ما باشد اما در ساعات اداری ما جایی برای آن دیده نشده است. از همه خطرناک‌تر این است که چشمانمان باز است حرف می‌زنیم اما ذهن و هوش و حواسمان چرت می‌زند و ناگهان متوجه می‌شویم اطرافمان پر است از زباله غیرقابل بازیافت، کمبود آب، خشکی دریاچه ارومیه، آلودگی‌های مختلف محیطی و زیست‌محیطی. باور کنید ما مردم نازنین در بسیاری از موارد در مورد آینده خود و فرزندانمان با چشمان کاملا باز چرت می‌زنیم و بعد از آنکه به خود می‌آییم عواقبی نه به اندازه شلیک با ضد هوایی اما گاه جبران‌ناپذیر منتظرمان است. شاید بد نباشد به خودمان، محل کارمان، کنفرانس یا همایشی که در آن شرکت کرده ایم و البته ساحت و جایگاه شخصی که در حال سخنرانی است احترام بگذاریم هرچند اتفاقی مثل آنچه برای وزیر دفاع بی‌دفاع کره شمالی رخ داد، ما را تهدید نمی‌کند.



بیرون قاب
وقتی که چرت می‌زنیم یا خوابمان می‌برد رویا می‌بینیم. رویایی که بعد از به خود آمدن و بیدار شدن وجود ندارد. کاش می‌شد تصویری را که فرد به خواب رفته می‌بیند دید. کاش می‌شد فهمید که وزیر دفاع کره شمالی در چه خواب نازی فرو رفته بود که منجر به مرگش شد. کاش می‌شد فهمید که بعضی‌ها در مترو، اتوبوس، پشت میز نگهبانی، صحن علنی مجلس، شورای شهر و روستا و حتی میز نگهبانی و
سر کلاس درس از چه رویایی ناگهان بیدار می‌شوند.