رییس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران:
دستیابی به جایگاه پیشین در صادرات هزینههای هنگفتی دارد
در آستانه لغو تحریمها و بهبود احتمالی شرایط صادرات، نیاز به تجدیدنظر و طراحی راهکارهای مناسب جهت دستیابی به جایگاه پیشین کشور در عرصه صادرات و احیای حضور پررنگ در بازارهای جهانی، بیش از پیش مشهود است.
در همین رابطه با رضی میری، رییس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت و گویی انجام دادیم. تاثیر رفع تحریمها بر رونق اقتصادی کشور، مطالبات فعالان عرصه صادرات از دولت، موانع و مشکلات پیش روی این حوزه مهم اقتصاد، نحوه ورود به بازارهای جهانی و احیای جایگاه پیشین، نقش بانکها در رونق صادرات، نحوه اعطای تسهیلات و.
در همین رابطه با رضی میری، رییس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت و گویی انجام دادیم. تاثیر رفع تحریمها بر رونق اقتصادی کشور، مطالبات فعالان عرصه صادرات از دولت، موانع و مشکلات پیش روی این حوزه مهم اقتصاد، نحوه ورود به بازارهای جهانی و احیای جایگاه پیشین، نقش بانکها در رونق صادرات، نحوه اعطای تسهیلات و.
در آستانه لغو تحریمها و بهبود احتمالی شرایط صادرات، نیاز به تجدیدنظر و طراحی راهکارهای مناسب جهت دستیابی به جایگاه پیشین کشور در عرصه صادرات و احیای حضور پررنگ در بازارهای جهانی، بیش از پیش مشهود است.
در همین رابطه با رضی میری، رییس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت و گویی انجام دادیم. تاثیر رفع تحریمها بر رونق اقتصادی کشور، مطالبات فعالان عرصه صادرات از دولت، موانع و مشکلات پیش روی این حوزه مهم اقتصاد، نحوه ورود به بازارهای جهانی و احیای جایگاه پیشین، نقش بانکها در رونق صادرات، نحوه اعطای تسهیلات و... از مطالبی است که در این گفت و گو مورد بررسی قرار گرفت. مشروح این گفت و گو را بخوانید:
جناب آقای میری، به عنوان اولین سوال روند صادرات در سال 94 را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرمن اگر بخواهد تغییری در روند صادرات صورت بگیرد، باید در جهت رفع موانعی باشد که بر سر راه صادرات ایجاد شده است. من در سال ۹۴ در این خصوص اتفاق جدیدی ندیدم جز ایجاد یک فضای روحی - روانی در جهت امیدوار شدن به شرایط پساتحریم، که البته به گمان من الان هم ما در شرایط پساتحریم نیستیم و در شرایط پساتوافق به سر میبریم. بنابراین هنوز تحریمی برداشته نشده و در مورد شیوههای برداشته شدن تحریمها هم فعلا جز به صورت تئوریک که در برجام نوشته شده، اتفاق دیگری مشاهده نمیشود. باید صبر کنیم تا ببینیم تحریمها چطور و با چه روندی برداشته میشود، و تا قبل از اینکه این اتفاق بیفتد نباید فکر کنیم صادرات الزاما دچار دگرگونی خواهد شد.
در این مورد باید بر نکتهای تاکید کنم و اینکه قیمت نفت در ارتباط با همه مسائل یک نکته کلیدی است. یعنی با توجه به قیمت پایین نفت در شرایط فعلی و اینکه گفته میشود این شرایط همچنان تا مدتها باقی خواهد ماند و حتی بیم آن میرود که قیمت نفت کمتر هم بشود، ایجاب میکند به جای نفت به فکر محصولات دیگری باشیم، و اینکه آیا دراین شرایط واقعا خردمندانه است هنوز به صادرات نفت متکی باشیم؟ واقعیت این است که صادرات نفت با این نرخ نمیتواند بودجه کشور را تامین کند. ازطرفی، اتکای دولت به اخذ مالیات از مردم که برای جایگزین شدن درآمدهای نفتی مطرح شده، بسیار غیرکارشناسی، غیرعملی و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران است. در واقع، مقایسه خودمان با کشورهای دیگر به قول علما قیاسی معالفارق است؛ یعنی این مقایسه به شکل جزیرهای انجام میشود. در حالی که ساختار اقتصادی کشور که از یک مجموعه تشکیل میشود باید با کشورهایی مقایسه شود که مجموعه مشابهی با ساختار اقتصادی ما ارائه کرده اند. مجموعه ساختار اقتصادی ما به خیلی از کشورها شبیه نیست. در نتیجه برداشتن یک بخش و مقایسه آن با کشوری دیگر کار صحیحی نیست.
به نظر شما کدام محصول از ظرفیت بیشتری برای صادرات برخوردار است، به خصوص در سال 94 و با توجه به شرایطی که پیش روی صادرات است؟
ببینید، اگر بسته صادرات کشور را تحلیل کنیم، میبینیم بخشی از این صادرات که خیلی هم مهم است، به نوعی به نفت وابسته است. درواقع، میعانات گازی و پتروشیمی هم حاصل فعالیتهای فرآوری نفت است. من به اینها میگویم «صادرات غیرنفتیِ نفتی». بخش دیگری از محصولات صادراتی هم «غیرنفتیِ غیرنفتی» هستند؛ یعنی واقعا مستقل اند. دوستی جملهای برای این عبارات و توضیح دادن این موضوع ساخته است و میگوید: «صادرات همت و صادرات نعمت». او به نفت میگوید «صادرات نعمت»، به عنوان مثال به فرش میگوید «صادرات همت»، که واقعا درست میگوید. نفت نعمت خدادادی است، اما صادرات همت بخشی است که کار در آن اهمیت دارد؛ یعنی تولید، فرآوری، ایجاد ارزش افزوده و..... بنابراین، لحاظ کردن صادرات نعمت در آمار، ما را گمراه میکند. باید ببینیم اگر نفت را کنار بگذاریم چه کارهایم.
حتی در پیشبینیهایی که در برنامه و در ارائه آمار میشود و میگویند در سالهای آتی چه وضعی خواهیم داشت، به رشد اقتصادی هم اشاره میکنند. این پیشبینی رشد اقتصادی در چند سال دیگر نیز با در نظر گرفتن فروش نفت است. اینجاست که میگویم این درست نیست رشد اقتصادی خود را با کشورهایی مثل هند یا کره جنوبی مقایسه کنیم که اصلا نفت ندارند. مثلا اگر با داشتن نفت و صادرات نفتی به رشد اقتصادی شش درصد برسیم، بدیهی است این شش درصد با شش درصد رشد کره جنوبی زمین تا آسمان فرق میکند، چون تمام صادرات این کشور صادرات صنعتی است که خودشان تولید میکنند و «صادرات نعمت» نیست. در حالی که ما از صادرات نعمت در کنار صادرات همت استفاده میکنیم.
آیا نقش بانکها و اثرگذاری آن بر تولید و صادرات در دوران پساتحریم تغییر خواهد کرد؟ پیشبینی شما در این مورد چیست؟
فکر میکنم اگر شکل اقتصادی کشور همچنان مثل امروز باقی بماند، قطعا تغییری ایجاد نخواهد شد. وقتی صحبت از وضعیت تحریم و پساتحریم میکنیم، نباید فکر کنیم همه مشکلات اقتصادی کشور در اثر تحریمها بوده است. بنده باور دارم که اینگونه نیست و بسیاری از مشکلات ما ارتباطی با تحریمها ندارد. علل پیدایی و ریشه عمده این مشکلات به مسائل داخلی خودمان و به زاویه نگاه ما به اقتصاد برمی گردد. باید ببینیم صادرات برای ما در ادوار گذشته چقدر اهمیت داشته است. در این مورد باید منصفانه قضاوت کنیم که آیا دولتهای قبل به واردات بیشتر اهمیت میدادند یا به صادرات؟ بنابراین باید گفت اگر تحریم از روی بانکها برداشته بشود، در دادوستد بینالمللی، جابه جایی پول، گشایش اعتبار و مسائل نظیر آن، دیگر دچار مشکلات تحریم نخواهیم بود. در نتیجه هزینهها و ریسکها کاهش پیدا میکند و شرایط عادی میشود، تجارت بینالمللی و صادرات راحت تر انجام میشود و طبعا همه این تغییرات سویههای مثبتی ایجاد میکند.
اما در مورد اینکه بانکها تاکنون چقدر به توسعه صادرات کمک کرده اند، باید بگویم تا به حال کاری نکرده اند. به طور مثال میتوانم در رابطه با این موضوع، به تسهیلاتی که ۵۰ سال پیش بانک صادرات با بهره۵/ ۱ درصد و ۳ درصد، اختصاصا برای صادرات کشور در نظر گرفته بود اشاره کنم؛ شیوه دادن این تسهیلات به صورت over draft بود. یعنی به شما اجازه میدادند با کشیدن چک و قرمز کردن حسابتان از این تسهیلات استفاده کنید. این رویه اعطای تسهیلات ارزان قیمت و با این نرخ بهره، امروز بسیار رویایی و دور از ذهن به نظر میرسد. جالب است بدانید شیوه over draft این خاصیت را داشت که بهره آن به طور دقیق محاسبه میشد و به طور مثال، اگر صبح پولی را برمیداشتید و تا غروب آن را برمیگردانید، دیگر اصلا بهرهای برای آن پرداخت نمیکردید. بهره یک برداشت دو روزه نیز معادل همان دو روز محاسبه میشد. چنین تسهیلاتی مطلوب فعالان عرصه صادرات بود و در نتیجه زمینه رونق صادرات را فراهم میکرد. اما امروز در نظام بانکی ما، فعال اقتصادی عرصه صادرات باید طی قراردادی مثلا شش ماهه تسهیلاتی دریافت کند که تنها به اندازه چهار روز به آن احتیاج دارد، ولی باید به اندازه کل مدت قرارداد (۶ماه) بهره پرداخت کند! البته من و همکارانم پیگیر راه اندازی و استفاده از شیوه overdraft بودیم که به ما اعلام شد این شیوه از نظر عقود شرعی اشکال دارد و تاکنون هم نتوانسته اند راهکار مناسب پیدا کنند.
جدا از بحثهای مرتبط با تحریم ها، چشم انداز اقتصاد ایران را به لحاظ رشد فعالیتهای تولیدی در دولت یازدهم چگونه ارزیابی میکنید و چه دورنمایی برای اقتصاد کشور متصور هستید؟
درمورد تولید صحبت کردید؛ لازم میدانم به رشد و شکوفایی تولید در دوران تحریم، جنگ و انزوا اشاره کنم. میتوان گفت زمانی که ما از استفاده کالاهای خارجی محروم شدیم، ناچار شدیم خلاقیت نشان دهیم تا تولیداتمان، مایحتاج داخل را تامین کند. این موضوع مربوط به زمان جنگ، اوایل انقلاب و مدتزمانی پس از جنگ است. اگر به صنعت ایران و صادارت غیرنفتی امروز توجه کنیم، قابل مقایسه با گذشته نیست.
ایران در اثر محرومیتها، قدم در مسیر خودکفایی گذاشت و جلو آمد. حالا نیز با پرهیز از درجا زدن، باید در ادامه آن مسیرگام برداریم و با افزایش توان رقابتی خود، در بازارهای رقیب به فعالیت بپردازیم. البته برای دستیابی به این مهم، به استراتژی و راهبرد حسابشده مدرن نیاز داریم. دولت در این مورد نقش سازندهای دارد و باید موانع تولید را آسیبشناسی کند. اخیرا قانونی به مجلس برده و سازوکارهای متناسب با این موضوع تصویب شد. گرچه نمیتوان نقش مثبت این قانون را کتمان کرد، ولی در عین حال قابل نقد نیز هست و اشکالاتی در آن وجود دارد که البته قابل اصلاح است. با این وجود برای کمک به اینکه ایران کشوری تولیدکننده در سطح بینالمللی شود، کارهای بیشتری باید انجام داد و بیش از پیش، در تشریح و پیاده سازی طرحهای مختلف متمرکز شد.
در شرایط کنونی و با توجه به اشتیاق و میل وافر خارجیها برای سرمایهگذاری در ایران، باید از الگوی چینی استفاده کنیم. یعنی کشورهای پیشرفته شروع به تاسیس کارخانههایی در ایران کنند تا برندهای معتبر، محصولات خود را در کشور ما تولید کنند. در این صورت، تکنولوژی وارد ایران میشود و ما باید در نهایت هوشمندی تکنولوژی را از آنها فرابگیریم. باید محصولات برندهای برجسته جهان در ایران تولید شده و از کشور ما به منطقه صادر شود. در نتیجه، ضمن انتقال تکنولوژی، عرصه تولید نیز شکوفا میگردد.
با توجه به اینکه هر سال روز ملی صادرات برگزار میشود، آیا برگزاری این روز میتواند موجبات تجلیل درخور و قدردانی لازم از فعالان عرصه صادرات را فراهم آورد؟
خاطرهای از برگزاری روز ملی صادرات دارم که در پاسخ به سوال شما به بازگو کردن آن بسنده میکنم؛ به خاطر میآورم که در آخرین مراسم روز ملی صادرات در دولت آقای احمدینژاد، با برخورد غیردوستانهای از طرف معاون اول رئیسجمهور و وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت مواجه شدیم. در آن روز که طبیعتا قرار بود از صادرکنندگان تجلیل به عمل آید، این دو مقام دولت وقت پشت تریبون خطابه، چنان حملهای به صادرکنندگان کردند که احساس کردیم کاش اصلا چنین روزی را در تقویم کشور قرار نمیدادند تا اینگونه از ما تقدیر کنند!
آن برخورد با شخص شما بود یا کلیه صادرکنندگان؟
بی شک چنین رفتار توهین آمیز پشت تریبونی که طی سنت همه ساله برای تجلیل از صادرکنندگان تدارک دیده شده، تمامی صادر کنندگان را مورد هدف قرار میدهد و همگی از این رفتار آزرده خاطر شدند. به هر حال، بنده نماینده کسانی بودم که در تشکلهای صادراتی فعال بودند. وظیفهام بود به عنوان وکیل مردم دفاع کنم. یاد آقای دکتر نهاوندیان بهخیر! ایشان هم در آن جلسه، ردیف اول نشسته بودند. باید عکسالعمل مناسبی نشان میدادم و به عنوان رئیس کنفدراسیون صادرات، جلسه را ترک میکردم که بازتابی داشته باشد. خدمت آقای نهاوندیان رفتم و عرض کردم میخواهم جلسه را ترک کنم و اگر بروم گروهی هم به دنبال من بیرون میآیند. ایشان بلند شدند و گفتند: «چرا جلسه را ترک کنید؟»
گفتم: «پس چه کار کنم؟» گفتند: «حرفتان را بزنید.» در برنامه، اسم من هم برای سخنرانی بود. پشت تریبون رفتم، وظیفهام را انجام دادم، دفاع کردم و آنچه را باید میگفتم، گفتم. یادم نمیرود وقتی جواب این دو مقام عالیرتبه را دادم، همه سالن چطور کف میزدند. بیسانسور و بیپرده گفتم این رفتار شما نسبت به کسانی که مثل یک سرباز برای اقتصاد مملکت کار کردند، رفتاری بسیار غیرمنصفانه و غیردوستانه است. روز بعد، انگار نه انگار که رئیس کنفدراسیون صادرات در این روز حضور داشت؛ هیچ روزنامهای، حتی اسم من یا بخشی از حرفهایم را ننوشت.
مراسم تقدیر، تشریفاتی است. تشریفات همواره بد نیست. تشویقکردن محرک است و میتواند در کسانی که زحمت کشیدهاند، احساس رضایت ایجاد کند و در نتیجه میبایست این مراسم برگزار شود. اماای کاش، دولت میتوانست هرسال برای این روز پیام تازهای برای صادرات داشته باشد. کاش دولت میتوانست کمکی را در قالب طرحی به صادرکنندگان ارائه دهد که آنها با پشتگرمی بیشتری کارشان را انجام دهند. هنوز به بیستونهم مهر نرسیدیم و امیدوارم امسال شاهد چنین اتفاقی باشیم.
در همین رابطه با رضی میری، رییس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت و گویی انجام دادیم. تاثیر رفع تحریمها بر رونق اقتصادی کشور، مطالبات فعالان عرصه صادرات از دولت، موانع و مشکلات پیش روی این حوزه مهم اقتصاد، نحوه ورود به بازارهای جهانی و احیای جایگاه پیشین، نقش بانکها در رونق صادرات، نحوه اعطای تسهیلات و... از مطالبی است که در این گفت و گو مورد بررسی قرار گرفت. مشروح این گفت و گو را بخوانید:
جناب آقای میری، به عنوان اولین سوال روند صادرات در سال 94 را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرمن اگر بخواهد تغییری در روند صادرات صورت بگیرد، باید در جهت رفع موانعی باشد که بر سر راه صادرات ایجاد شده است. من در سال ۹۴ در این خصوص اتفاق جدیدی ندیدم جز ایجاد یک فضای روحی - روانی در جهت امیدوار شدن به شرایط پساتحریم، که البته به گمان من الان هم ما در شرایط پساتحریم نیستیم و در شرایط پساتوافق به سر میبریم. بنابراین هنوز تحریمی برداشته نشده و در مورد شیوههای برداشته شدن تحریمها هم فعلا جز به صورت تئوریک که در برجام نوشته شده، اتفاق دیگری مشاهده نمیشود. باید صبر کنیم تا ببینیم تحریمها چطور و با چه روندی برداشته میشود، و تا قبل از اینکه این اتفاق بیفتد نباید فکر کنیم صادرات الزاما دچار دگرگونی خواهد شد.
در این مورد باید بر نکتهای تاکید کنم و اینکه قیمت نفت در ارتباط با همه مسائل یک نکته کلیدی است. یعنی با توجه به قیمت پایین نفت در شرایط فعلی و اینکه گفته میشود این شرایط همچنان تا مدتها باقی خواهد ماند و حتی بیم آن میرود که قیمت نفت کمتر هم بشود، ایجاب میکند به جای نفت به فکر محصولات دیگری باشیم، و اینکه آیا دراین شرایط واقعا خردمندانه است هنوز به صادرات نفت متکی باشیم؟ واقعیت این است که صادرات نفت با این نرخ نمیتواند بودجه کشور را تامین کند. ازطرفی، اتکای دولت به اخذ مالیات از مردم که برای جایگزین شدن درآمدهای نفتی مطرح شده، بسیار غیرکارشناسی، غیرعملی و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران است. در واقع، مقایسه خودمان با کشورهای دیگر به قول علما قیاسی معالفارق است؛ یعنی این مقایسه به شکل جزیرهای انجام میشود. در حالی که ساختار اقتصادی کشور که از یک مجموعه تشکیل میشود باید با کشورهایی مقایسه شود که مجموعه مشابهی با ساختار اقتصادی ما ارائه کرده اند. مجموعه ساختار اقتصادی ما به خیلی از کشورها شبیه نیست. در نتیجه برداشتن یک بخش و مقایسه آن با کشوری دیگر کار صحیحی نیست.
به نظر شما کدام محصول از ظرفیت بیشتری برای صادرات برخوردار است، به خصوص در سال 94 و با توجه به شرایطی که پیش روی صادرات است؟
ببینید، اگر بسته صادرات کشور را تحلیل کنیم، میبینیم بخشی از این صادرات که خیلی هم مهم است، به نوعی به نفت وابسته است. درواقع، میعانات گازی و پتروشیمی هم حاصل فعالیتهای فرآوری نفت است. من به اینها میگویم «صادرات غیرنفتیِ نفتی». بخش دیگری از محصولات صادراتی هم «غیرنفتیِ غیرنفتی» هستند؛ یعنی واقعا مستقل اند. دوستی جملهای برای این عبارات و توضیح دادن این موضوع ساخته است و میگوید: «صادرات همت و صادرات نعمت». او به نفت میگوید «صادرات نعمت»، به عنوان مثال به فرش میگوید «صادرات همت»، که واقعا درست میگوید. نفت نعمت خدادادی است، اما صادرات همت بخشی است که کار در آن اهمیت دارد؛ یعنی تولید، فرآوری، ایجاد ارزش افزوده و..... بنابراین، لحاظ کردن صادرات نعمت در آمار، ما را گمراه میکند. باید ببینیم اگر نفت را کنار بگذاریم چه کارهایم.
حتی در پیشبینیهایی که در برنامه و در ارائه آمار میشود و میگویند در سالهای آتی چه وضعی خواهیم داشت، به رشد اقتصادی هم اشاره میکنند. این پیشبینی رشد اقتصادی در چند سال دیگر نیز با در نظر گرفتن فروش نفت است. اینجاست که میگویم این درست نیست رشد اقتصادی خود را با کشورهایی مثل هند یا کره جنوبی مقایسه کنیم که اصلا نفت ندارند. مثلا اگر با داشتن نفت و صادرات نفتی به رشد اقتصادی شش درصد برسیم، بدیهی است این شش درصد با شش درصد رشد کره جنوبی زمین تا آسمان فرق میکند، چون تمام صادرات این کشور صادرات صنعتی است که خودشان تولید میکنند و «صادرات نعمت» نیست. در حالی که ما از صادرات نعمت در کنار صادرات همت استفاده میکنیم.
آیا نقش بانکها و اثرگذاری آن بر تولید و صادرات در دوران پساتحریم تغییر خواهد کرد؟ پیشبینی شما در این مورد چیست؟
فکر میکنم اگر شکل اقتصادی کشور همچنان مثل امروز باقی بماند، قطعا تغییری ایجاد نخواهد شد. وقتی صحبت از وضعیت تحریم و پساتحریم میکنیم، نباید فکر کنیم همه مشکلات اقتصادی کشور در اثر تحریمها بوده است. بنده باور دارم که اینگونه نیست و بسیاری از مشکلات ما ارتباطی با تحریمها ندارد. علل پیدایی و ریشه عمده این مشکلات به مسائل داخلی خودمان و به زاویه نگاه ما به اقتصاد برمی گردد. باید ببینیم صادرات برای ما در ادوار گذشته چقدر اهمیت داشته است. در این مورد باید منصفانه قضاوت کنیم که آیا دولتهای قبل به واردات بیشتر اهمیت میدادند یا به صادرات؟ بنابراین باید گفت اگر تحریم از روی بانکها برداشته بشود، در دادوستد بینالمللی، جابه جایی پول، گشایش اعتبار و مسائل نظیر آن، دیگر دچار مشکلات تحریم نخواهیم بود. در نتیجه هزینهها و ریسکها کاهش پیدا میکند و شرایط عادی میشود، تجارت بینالمللی و صادرات راحت تر انجام میشود و طبعا همه این تغییرات سویههای مثبتی ایجاد میکند.
اما در مورد اینکه بانکها تاکنون چقدر به توسعه صادرات کمک کرده اند، باید بگویم تا به حال کاری نکرده اند. به طور مثال میتوانم در رابطه با این موضوع، به تسهیلاتی که ۵۰ سال پیش بانک صادرات با بهره۵/ ۱ درصد و ۳ درصد، اختصاصا برای صادرات کشور در نظر گرفته بود اشاره کنم؛ شیوه دادن این تسهیلات به صورت over draft بود. یعنی به شما اجازه میدادند با کشیدن چک و قرمز کردن حسابتان از این تسهیلات استفاده کنید. این رویه اعطای تسهیلات ارزان قیمت و با این نرخ بهره، امروز بسیار رویایی و دور از ذهن به نظر میرسد. جالب است بدانید شیوه over draft این خاصیت را داشت که بهره آن به طور دقیق محاسبه میشد و به طور مثال، اگر صبح پولی را برمیداشتید و تا غروب آن را برمیگردانید، دیگر اصلا بهرهای برای آن پرداخت نمیکردید. بهره یک برداشت دو روزه نیز معادل همان دو روز محاسبه میشد. چنین تسهیلاتی مطلوب فعالان عرصه صادرات بود و در نتیجه زمینه رونق صادرات را فراهم میکرد. اما امروز در نظام بانکی ما، فعال اقتصادی عرصه صادرات باید طی قراردادی مثلا شش ماهه تسهیلاتی دریافت کند که تنها به اندازه چهار روز به آن احتیاج دارد، ولی باید به اندازه کل مدت قرارداد (۶ماه) بهره پرداخت کند! البته من و همکارانم پیگیر راه اندازی و استفاده از شیوه overdraft بودیم که به ما اعلام شد این شیوه از نظر عقود شرعی اشکال دارد و تاکنون هم نتوانسته اند راهکار مناسب پیدا کنند.
جدا از بحثهای مرتبط با تحریم ها، چشم انداز اقتصاد ایران را به لحاظ رشد فعالیتهای تولیدی در دولت یازدهم چگونه ارزیابی میکنید و چه دورنمایی برای اقتصاد کشور متصور هستید؟
درمورد تولید صحبت کردید؛ لازم میدانم به رشد و شکوفایی تولید در دوران تحریم، جنگ و انزوا اشاره کنم. میتوان گفت زمانی که ما از استفاده کالاهای خارجی محروم شدیم، ناچار شدیم خلاقیت نشان دهیم تا تولیداتمان، مایحتاج داخل را تامین کند. این موضوع مربوط به زمان جنگ، اوایل انقلاب و مدتزمانی پس از جنگ است. اگر به صنعت ایران و صادارت غیرنفتی امروز توجه کنیم، قابل مقایسه با گذشته نیست.
ایران در اثر محرومیتها، قدم در مسیر خودکفایی گذاشت و جلو آمد. حالا نیز با پرهیز از درجا زدن، باید در ادامه آن مسیرگام برداریم و با افزایش توان رقابتی خود، در بازارهای رقیب به فعالیت بپردازیم. البته برای دستیابی به این مهم، به استراتژی و راهبرد حسابشده مدرن نیاز داریم. دولت در این مورد نقش سازندهای دارد و باید موانع تولید را آسیبشناسی کند. اخیرا قانونی به مجلس برده و سازوکارهای متناسب با این موضوع تصویب شد. گرچه نمیتوان نقش مثبت این قانون را کتمان کرد، ولی در عین حال قابل نقد نیز هست و اشکالاتی در آن وجود دارد که البته قابل اصلاح است. با این وجود برای کمک به اینکه ایران کشوری تولیدکننده در سطح بینالمللی شود، کارهای بیشتری باید انجام داد و بیش از پیش، در تشریح و پیاده سازی طرحهای مختلف متمرکز شد.
در شرایط کنونی و با توجه به اشتیاق و میل وافر خارجیها برای سرمایهگذاری در ایران، باید از الگوی چینی استفاده کنیم. یعنی کشورهای پیشرفته شروع به تاسیس کارخانههایی در ایران کنند تا برندهای معتبر، محصولات خود را در کشور ما تولید کنند. در این صورت، تکنولوژی وارد ایران میشود و ما باید در نهایت هوشمندی تکنولوژی را از آنها فرابگیریم. باید محصولات برندهای برجسته جهان در ایران تولید شده و از کشور ما به منطقه صادر شود. در نتیجه، ضمن انتقال تکنولوژی، عرصه تولید نیز شکوفا میگردد.
با توجه به اینکه هر سال روز ملی صادرات برگزار میشود، آیا برگزاری این روز میتواند موجبات تجلیل درخور و قدردانی لازم از فعالان عرصه صادرات را فراهم آورد؟
خاطرهای از برگزاری روز ملی صادرات دارم که در پاسخ به سوال شما به بازگو کردن آن بسنده میکنم؛ به خاطر میآورم که در آخرین مراسم روز ملی صادرات در دولت آقای احمدینژاد، با برخورد غیردوستانهای از طرف معاون اول رئیسجمهور و وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت مواجه شدیم. در آن روز که طبیعتا قرار بود از صادرکنندگان تجلیل به عمل آید، این دو مقام دولت وقت پشت تریبون خطابه، چنان حملهای به صادرکنندگان کردند که احساس کردیم کاش اصلا چنین روزی را در تقویم کشور قرار نمیدادند تا اینگونه از ما تقدیر کنند!
آن برخورد با شخص شما بود یا کلیه صادرکنندگان؟
بی شک چنین رفتار توهین آمیز پشت تریبونی که طی سنت همه ساله برای تجلیل از صادرکنندگان تدارک دیده شده، تمامی صادر کنندگان را مورد هدف قرار میدهد و همگی از این رفتار آزرده خاطر شدند. به هر حال، بنده نماینده کسانی بودم که در تشکلهای صادراتی فعال بودند. وظیفهام بود به عنوان وکیل مردم دفاع کنم. یاد آقای دکتر نهاوندیان بهخیر! ایشان هم در آن جلسه، ردیف اول نشسته بودند. باید عکسالعمل مناسبی نشان میدادم و به عنوان رئیس کنفدراسیون صادرات، جلسه را ترک میکردم که بازتابی داشته باشد. خدمت آقای نهاوندیان رفتم و عرض کردم میخواهم جلسه را ترک کنم و اگر بروم گروهی هم به دنبال من بیرون میآیند. ایشان بلند شدند و گفتند: «چرا جلسه را ترک کنید؟»
گفتم: «پس چه کار کنم؟» گفتند: «حرفتان را بزنید.» در برنامه، اسم من هم برای سخنرانی بود. پشت تریبون رفتم، وظیفهام را انجام دادم، دفاع کردم و آنچه را باید میگفتم، گفتم. یادم نمیرود وقتی جواب این دو مقام عالیرتبه را دادم، همه سالن چطور کف میزدند. بیسانسور و بیپرده گفتم این رفتار شما نسبت به کسانی که مثل یک سرباز برای اقتصاد مملکت کار کردند، رفتاری بسیار غیرمنصفانه و غیردوستانه است. روز بعد، انگار نه انگار که رئیس کنفدراسیون صادرات در این روز حضور داشت؛ هیچ روزنامهای، حتی اسم من یا بخشی از حرفهایم را ننوشت.
مراسم تقدیر، تشریفاتی است. تشریفات همواره بد نیست. تشویقکردن محرک است و میتواند در کسانی که زحمت کشیدهاند، احساس رضایت ایجاد کند و در نتیجه میبایست این مراسم برگزار شود. اماای کاش، دولت میتوانست هرسال برای این روز پیام تازهای برای صادرات داشته باشد. کاش دولت میتوانست کمکی را در قالب طرحی به صادرکنندگان ارائه دهد که آنها با پشتگرمی بیشتری کارشان را انجام دهند. هنوز به بیستونهم مهر نرسیدیم و امیدوارم امسال شاهد چنین اتفاقی باشیم.
ارسال نظر