بهرهوری بانکداری اسلامی و ساختار سرمایه
محمد مظاهری دانش آموخته دکترای مدیریت اجرایی بهرهبرداری بهینه از منابع و افزایش بهرهوری آن در بانکداری اسلامی نیازمند یک روش سنجش و ارزیابی مناسب بهرهوری است. خاصه آنکه مدل کسب و کار بانکداری اسلامی به نوعی برگرفته از مدل عاملیت یا کارگزاری بدون ربا است. سنجش بهرهوری بی شک نیازمند بررسی اصلی ترین متغیرها، به عبارتی دادهها و ستاندهها است. سرمایه به عنوان داده در بهرهوری نقش تعیین کننده ای دارد. ساختار سرمایه نیز از جمله موضوعاتی است که در این عرصه دارای اهمیت فراوانی است. مرتبط بودن ساختار سرمایه بانکها با ریسک اعتباری و هزینه سرمایه باعث ایجاد تمایلات متضاد در بانک برای کاهش نسبت سرمایه برای رسیدن به سود بیش تر و یا افزایش سرمایه برای مقابله با خطر نکول شده است.
محمد مظاهری دانش آموخته دکترای مدیریت اجرایی بهرهبرداری بهینه از منابع و افزایش بهرهوری آن در بانکداری اسلامی نیازمند یک روش سنجش و ارزیابی مناسب بهرهوری است. خاصه آنکه مدل کسب و کار بانکداری اسلامی به نوعی برگرفته از مدل عاملیت یا کارگزاری بدون ربا است. سنجش بهرهوری بی شک نیازمند بررسی اصلی ترین متغیرها، به عبارتی دادهها و ستاندهها است.سرمایه به عنوان داده در بهرهوری نقش تعیین کننده ای دارد. ساختار سرمایه نیز از جمله موضوعاتی است که در این عرصه دارای اهمیت فراوانی است. مرتبط بودن ساختار سرمایه بانکها با ریسک اعتباری و هزینه سرمایه باعث ایجاد تمایلات متضاد در بانک برای کاهش نسبت سرمایه برای رسیدن به سود بیش تر و یا افزایش سرمایه برای مقابله با خطر نکول شده است.یکی از دلایل مهم بالابردن نسبت سرمایه در بانکها توانمند ساختن آنها برای مقابله با خطر عدم باز پرداخت تسهیلات بانکی از طرف وام گیرندگان(ریسک اعتباری) است. زیرا در شرایط بحرانی بانک از سرمایه خود به عنوان یک سپر در مقابل ورشکستگی استفاده مینماید. این هدف یعنی تضمین سلامت بانک در مقابل خطر ورشکستگی و حداکثر کردن سود سهامداران آن باعث شده است که
موضوع بهینه کردن ساختار سرمایه بانک ( حداقل کردن خطر ورشکستگی و حداکثر کردن سود سهامداران) مورد توجه اندیشمندان مالی و بانکداری قرار گیرد.در تئوری عاملیت رابطه بین کارفرما و کارگزار را با استفاده از استعاره قرار کارگزاری توضیح میدهد.
تئوری کارگزاری درصدد حل دو مشکل است. اولین مشکل وقتی ظهور میکند که :
۱- تمایلات و هدفهای کارگزار، کارفرما یا صاحبکار با تمایلات عامل او تضاد پیدا میکنند.
۲- پی بردن به اینکه آیا عامل واقعا کاری را که میگوید انجام میدهد یا خیر برای کارفرما مشکل است.
در این دو مورد کارفرما نمی تواند تایید کند که عاملین بطور شایسته رفتار میکنند یا خیر.
دومین مشکل :
مشکل تسهیم ریسک است که زمانی بوجود میآید که کارگزار و کارفرمای او در مورد چگونگی تقسیم کردن ریسک اختلاف نظر پیدا میکنند.
بر این اساس پژوهشی در بین بانکهای ایران صورت پذیرفت تا با اتکا به نظریه عاملیت بررسی شود تا ساختار سرمایه چگونه بر بهره وری بانکها تاثیر میگذارد؟ برای این منظور بررسی مدل کسب و کاری درآمدهای ارائه تسهیلات، درآمدهای غیر مشاع و سایر درآمدها ( سرمایه گذاری و.... ) بانکهای ایرانی بر اساس مدل برگر نشان داد. عواملی چون سهام بازار، قدمت بانکها، شعب،اندازه بانکها، شکل حاکمیتی و مالکیتی بانکها چگونه باعث افزایش یا کاهش بهره وری بانکهای ایرانی میگردد.
تئوری کارگزاری درصدد حل دو مشکل است. اولین مشکل وقتی ظهور میکند که :
۱- تمایلات و هدفهای کارگزار، کارفرما یا صاحبکار با تمایلات عامل او تضاد پیدا میکنند.
۲- پی بردن به اینکه آیا عامل واقعا کاری را که میگوید انجام میدهد یا خیر برای کارفرما مشکل است.
در این دو مورد کارفرما نمی تواند تایید کند که عاملین بطور شایسته رفتار میکنند یا خیر.
دومین مشکل :
مشکل تسهیم ریسک است که زمانی بوجود میآید که کارگزار و کارفرمای او در مورد چگونگی تقسیم کردن ریسک اختلاف نظر پیدا میکنند.
بر این اساس پژوهشی در بین بانکهای ایران صورت پذیرفت تا با اتکا به نظریه عاملیت بررسی شود تا ساختار سرمایه چگونه بر بهره وری بانکها تاثیر میگذارد؟ برای این منظور بررسی مدل کسب و کاری درآمدهای ارائه تسهیلات، درآمدهای غیر مشاع و سایر درآمدها ( سرمایه گذاری و.... ) بانکهای ایرانی بر اساس مدل برگر نشان داد. عواملی چون سهام بازار، قدمت بانکها، شعب،اندازه بانکها، شکل حاکمیتی و مالکیتی بانکها چگونه باعث افزایش یا کاهش بهره وری بانکهای ایرانی میگردد.
ارسال نظر