در میزگردی توسط مدیران ارشد بانکی بررسی شد
اتحاد استراتژیک بانکها «ضرورت یا انتخاب»
در دومین روز از دومین کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ میزگردی با عنوان «اتحاد استراتژیک بانکها؛ ضرورت یا انتخاب» برگزار شد. دکتر جلال رسولاف دبیر کنفرانس مدیریت این میزگرد را بر عهده داشت و همچنین دکتر علیاصغر سفری مدیرعامل بانک گردشگری، دکتر آیت اله ابراهیمی مدیرعامل بانک انصار، دکتر حمید تاجیک عضو هیأتمدیره بیمه ایران و آقای هادی مهدویان از مدیران سابق بانک مرکزی ج. ا. ایران نیز در این میزگرد حضور داشتند. در شروع میزگرد ابتدا دکتر رسولاف به تعریف اتحاد استراتژیک پرداخت. او معتقد است اتحاد استراتژیک مشارکت دو یا چند واحد کسبوکار، جهت رسیدن به اهداف مهم استراتژیکی است که شرکا بهطور متقابل از آن سود میبرند.
در دومین روز از دومین کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ میزگردی با عنوان «اتحاد استراتژیک بانکها؛ ضرورت یا انتخاب» برگزار شد. دکتر جلال رسولاف دبیر کنفرانس مدیریت این میزگرد را بر عهده داشت و همچنین دکتر علیاصغر سفری مدیرعامل بانک گردشگری، دکتر آیت اله ابراهیمی مدیرعامل بانک انصار، دکتر حمید تاجیک عضو هیأتمدیره بیمه ایران و آقای هادی مهدویان از مدیران سابق بانک مرکزی ج.ا.ایران نیز در این میزگرد حضور داشتند. در شروع میزگرد ابتدا دکتر رسولاف به تعریف اتحاد استراتژیک پرداخت. او معتقد است اتحاد استراتژیک مشارکت دو یا چند واحد کسبوکار، جهت رسیدن به اهداف مهم استراتژیکی است که شرکا بهطور متقابل از آن سود میبرند. این اتحاد استراتژیک باید در سطح مدیران انجام شود.
وی در ادامه در خصوص اهمیت اتحاد استراتژیک گفت: «اهمیت اتحاد استراتژیک آنقدر زیاد است که تا سال ۲۰۰۱ میلادی ۱۱۰ هزار اتحاد استراتژیک در دنیا شکلگرفته است و تقریباً در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ شرکتهای آمریکایی با درآمد سالانه دو میلیارد دلار یا بیشتر، هر یک حدود ۱۳۸ اتحاد استراتژیک شکل دادند.
دبیر کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ در ادامه به برخی از مزایای یک اتحاد استراتژیک اشاره کرد ازجمله: «صرفهجویی ناشی از مقیاس و حوزه فعالیت»، «تقسیم ریسک بین شرکا»، «دستیابی سریع و آسان به دانش و تجربههای کمیاب انحصاری»، «همافزایی و ایجاد مزیت رقابتی» و «کاهش قیمت تمامشده».
دکتر رسولاف همچنین به عوامل اصلی موفقیت یک اتحاد استراتژیک نیز اشاره میکند و موارد زیادی را در موفقیت اتحاد استراتژیک مفید میداند. ازجمله: «سازگاری فرهنگی»، «وجود اهداف مشترک»، «وجود نیازهای متقابل»، «تناسب استراتژیک»، «حمایت مدیران ارشد»، «حوزه مناسب»، «کنترل مشترک»، «نگرش مشترک و روشن»، «تصمیمگیری مشترک»، «پاسخگویی شرکا»، «اهداف سنجش پذیر»، «اعتماد متقابل»، «ریسک مشترک»، «پاداش مشترک» و «تیم حل مشکل».
به گفته دبیر کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ، انگیزهها و شرایط لازم برای تشکیل اتحاد استراتژیک بهصورت درونسازمانی و برونسازمانی تعریف میشوند. شرایط بیرونی شامل جهانیسازی و جهانیشدن، تغییرات سریع فناوری، عدم قطعیت در بازار و شرایط گذاری حاکم بر بازار، افزایش فزاینده تقاضای بازار، کاهش طول عمر محصولات، فشار برای طراحی محصولات جدید، هزینههای بالای بخش تحقیق و توسعه که تحمل آن برای واحدهای جداگانه در یک صنعت امکانپذیر نیست، محدودیتهای قانونی در زمینه سرمایهگذاری و تجارت، تمرکز بالای تقاضا در بخش کیفیت بالا و قیمت پایین است.
عوامل درونی نیز عبارتاند از: افزایش کارآیی در بنگاه، دسترسی سریع به مشتری نهایی، ورود به بازارهای جهانی، کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری و کیفیت، صرفهجویی ناشی از مقیاس، کاهش تسهیم ریسک، منابع ناکافی در بنگاهها، افزایش داراییها از طریق شرکا، همکاری با رقبای جدید، گسترش حوزه و عمق رقابت، جذب دانش و نیروهای تخصصی کمیاب و یادگیری از طریق حوزه دانش مشترک.
دکتر رسولاف بهعنوان مدیر این میزگرد، در پایان صحبتهایش به عوامل تأثیرگذار بر تشکیل اتحاد استراتژیک در بانکهای ایران نیز اشاره کرد و گفت: «از عوامل بیرونی میتوان به مسئله فناوری، عدم قطعیت در بازار، نیازهای پاسخ داده نشده و لزوم عرضه خدمات جدید، کاهش نرخ سود خدمات و تسهیلات و غلبه بر محدودیتهای قانونی حوزه تجارت اشاره کرد.
از عوامل درونی نیز میتوان به: بهبود دسترسی به مشتری نهایی، کاهش هزینهها، صرفهجویی ناشی از مقیاس، کاهش تسهیم ریسک، امکان دسترسی به منافع داراییهای سایر شرکا، یادگیری و جذب دانش تخصصی و ایجاد همافزایی و سینرژی اشاره کرد.»
پس از باز شدن موضوع برای حضار، دکتر آیت اله ابراهیمی مدیرعامل بانک انصار بهعنوان یک مدیر مالی و بانکی در خصوص ضرورت یا انتخاب بودن اتحاد استراتژیک نظراتش را بیان کرد.
دکتر ابراهیمی با بیان اینکه پاسخ سؤال بسیار روشن است میگوید: «در سیستم بانکداری فعلی مشکلات بسیاری داریم که نه به محیط عملی بانکها برمیگردد و نه به قوانین، بلکه اسباب و علل آن را خود بانکها ایجاد کردهاند و ادامه این روند مشکلات بسیاری را برای بانکها ایجاد میکند.»
ابراهیمی در ادامه به برخی از مشکلاتی که بهطور تجربی در این زمینه با آنها برخورد کرده است اشاره میکند و میگوید: «اعتبار گیری یکی از موضوعات مهمی است که باید در این حوزه به آن پرداخته شود. همچنین عدم رعایت نرخ سود سپردهها یکی دیگر از مشکلات موجود در این زمینه است. سود عملیاتی بانکها بهصورت مسابقهای درآمده که همه در آن ضرر میکنند. این مسائل ضرورت اتحاد را دوچندان میکند. ما نیازمند اتحاد استراتژیک و مهمتر از آن، پایبند ماندن به این اتحادها هستیم.» وی در ادامه از عدم پایبندی برخی از بانکها به اتحادهای ازایندست، شکوه میکند و اینکه چطور برخی بانکها تعادل شبکه را به هم میزنند.
به گفته مدیرعامل بانک انصار موضوع مدلهای نرخگذاری و تولید ابزارهای تسهیلاتی مشترک هم بسیار مهم است که بحث رقابتی در آن نیست. همکاری در تسهیلات سندیکایی که هنوز در کشور ایجاد نشده است، سرمایهگذاریهای مشترک در پروژهها که الآن هم موضوعیت دارد، انتقال شعب و دارایی مازاد یک بانک به بانکی که میخواهد توسعه یابد را هم از نتایج اتحاد استراتژیک میداند.
ابراهیمی با تأکید بر اینکه یکی از بزرگترین مسئلهها از بین رفتن حرمت بین بانکهاست میگوید: «حمایت بانکهای غیرتحریمی از بانکهای تحریمی، ایجاد بانک اطلاعات مشترک، نینداختن ریسکهای بانکی به گردن یکدیگر، استفاده از امکانات مشترک بانکها مانند پول رسانی و آموزش ضرورتهای شرایط فعلی است.»
دکتر رسولاف در جمعبندی صحبتهای دکتر ابراهیمی میگوید: «به نظر ایشان مسئله اتحاد استراتژیک بانکها، بهعنوان یک ضرورت باید نهادینه شود و مشکل اصلی را فقدان ضوابط میدانند و لازم میدانند اخلاق حرفهای در اینگونه اتحادها رعایت شود.»
در ادامه دکتر علیاصغر سفری مدیرعامل بانک گردشگری در خصوص این بحث میگوید: «تحقیقات نشان میدهند که بانکها بدون اتحادهای استراتژیک موفق نخواهند شد. همچنین مهمتر از خود اتحاد، بحث راهبردی و مدیریتی آن است؛ زیرا باعث بهبود عملکرد و حفظ شراکت و تحقق انتظارات طرفین میشود. بهعنوان نمونه، امضای تفاهمنامههای میان سازمانی یکی از ابزارهای رایج و کارآمد برای تحقق بخشی از ظرفیت بانکها و افزایش بهرهوری است. واضح است که هدف اصلی هر تفاهمنامهای، بهرهگیری از امکانات، داشتهها و ظرفیتهای همدیگر است. در حوزه بانکی، عقد تفاهمنامهها بهویژه در بخشهایی که بهعنوان نقطه قوت بانک به شمار میآیند ضمن آنکه زمینه تحکیم جایگاه بانکها را فراهم میکند، میتواند زمینه هدفیابی بهتر برای منابع جذبشده، ارائه خدمات بانکی بهتر، استفاده از تجربیات دیگران، تسهیل سرمایهگذاریها، کاهش هزینه پول، ارتقا امکانات سختافزاری و افزایش دامنه نفوذ بانک در بازار پولی را فراهم کرد.»
به گفته دکتر سفری، یکی از الزامات توسعه اتحاد استراتژیک و بهکارگیری تفاهمنامههای بانکی، این است که به این پرسش پاسخ بدهیم: «آیا مشتریان آینده به بانکداری سنتی نیاز دارند؟» وی در پاسخ به همین سؤال میگوید: «خیر، مشتریان تنها تا زمانی اتکای خود به بانکها را ادامه میدهند که این مؤسسات خدمات و ارزشی برای آنان تأمین کنند که در جای دیگر قابلدستیابی نباشد.»
مدیرعامل بانک گردشگری در ادامه، در خصوص آینده بانکداری و سودآوری بانکها میگوید: «مطالعات نشان میدهد، این آینده نیازمند کارآمدی ممتاز، سرآمدی عملیاتی و بهرهگیری از نوآوری است و برای تعیین این ویژگیها بانکها باید بر اساس تواناییهای خود متمرکز شوند؛ یعنی فعالیتهایی که در آنها پیشتاز هستند و سایر زمینهها را به شرکای متخصص واگذار کنند؛ بهعبارتدیگر کار کمتر و درآمد بیشتر داشته باشند.»
به گفته وی موسسه«IDA» بر اساس تحقیقات بازار و مصاحبه با مدیران بانکها، پنج روند اساسی که بر صنعت بانکداری تأثیرگذار است را شناسایی کرده است که عبارتاند از: «مشتریها قواعد بازی را بازتعریف و تعیین کنند»، «بانکهای جهانی و بازیگران تخصصی و متمرکز رونق خواهند یافت.»، «تغییر در ترکیب نیروی کار، رویکردهای جدید را دیکته میکند»، «مسئولیتهای قانونی تشدید میشود» و «فنّاوری با شتاب بیشتری توسعه مییابد تا به گسترش شبکهای از خدمات کمک کند.» سفری با اشاره به این ۵ مورد میگوید: «در سالهای آینده ترکیب این روندها فضایی را ایجاد میکند که هیچچیز کمتر از تمرکز دقیق و سرآمدی در عملیات روزمره مهم نخواهد بود. بانکها برای بقا مجبور به رشد از طریق نوآوری مستمر خواهند بود.»
مدیرعامل بانک گردشگری در پایان گفت: «باید بگویم بانکداری در آینده، با چالشهای مختلفی روبرو است؛ مشتریان کنترل بیشتری بر روابط خود با بانکها خواهند داشت. گسترش اطلاعات، مشتریان را قادر خواهد ساخت تا پیشنهادهای ارائهشده در بازار را مورد مقایسه قرار داده و بهطور روزافزون، بر پایه و اساسِ شرایطِ موردنظر خویش انتخاب نمایند. نحوه رقابت بانکها در بازار نیز تغییر خواهد کرد زیرا مؤسسات مالی با ارائه خدمات مالی منحصربهفرد به مشتریان هدف بهطور مستقیم با بانکها رقابت خواهند کرد. سالهای آینده، فرصتهای جدّی و متعددی را پیش روی بانکها بهخصوص در ارتباط با نوآوری در محصولات، خدمات و فرآیندها قرار خواهد داد.»
در ادامه، دکتر حمید تاجیک عضو هیأتمدیره بیمه ایران نیز در بحث مشارکت میکند و میگوید: «امروز شعاری در دنیا مطرحشده است که میگوید «دنیای کوچک، ایدههای بزرگ و شرکتهای هوشمند». این شعار نشان میدهد نقشه راه آینده به چه صورت است. قبلاً فکر میکردند بهصورت «RBD» با تکیهبر منابع داخلی، قابلیتها و توانمندی مجموعهها موجب ایجاد مزیت رقابتی میشود اما کاهش حاشیه سود برخی بنگاهها به دلیل رقابتهای بیپایان و به مخاطره افتادن سهامداران، به سمت دیدگاههای مبتنی بر بازار روی آوردند. این مسئله باعث شکلگیری نطفه شراکت استراتژیک شد. مدلهای مختلف شراکت استراتژیک در دنیا بهصورت مختلف پلتفرم (Platform)، جوینت ونچر (Joined Venture)، لایسنسینگ (Licensing)، ادغام، تملیک و ... در راستای افزایش سینرژی و توانمندیها و نیل به اهداف تعالی سازمانی در حال اجراست.»
به گفته دکتر تاجیک، بانک و بیمه بسیار به هم نزدیک شدهاند و میتوانند حفرههای همدیگر را پر کنند و از امکانات و مزیتهای یکدیگر استفاده کنند. وی میگوید: «خلق محصولات جدید بسیاری با اتحاد استراتژیک بانکها و بیمهها از اتفاقاتی است که از سال 1935 با شروع در فرانسه در جهان افتاده است. مردم دنیا، از طریق بانکها دوسوم محصولات بیمه بازنشستگی خود را خریداری میکنند که محصول مشترک بانک و بیمه است. این اتحاد، بسیار به نفع بانکها بوده است زیرا سرمایه عظیم بیمهگذاران برای سالهای متمادی در اختیار بانک قرار میگیرد. بیمه نیز میتواند پوششهای بهتری ارائه کند.»
عضو هیأتمدیره بیمه ایران در ادامه گفت: «طبق مطالعات جهانی من، در پایاننامه دکتری، اتحادهای استراتژیک بانکها و بیمهها که بر اساس اصول سهامداری شکلگرفتهاند، موفق نبودهاند زیرا به حبس ریسک منجر میشود. برخلاف چیزی که در کشور ماست، بانکها و بیمهها نباید سهامدار یکدیگر باشند. در تمام دنیا همکاری بانک و بیمه در قالب توافقنامههای توزیعی شکل میگیرد و یکپارچهسازی خدمات بانک و بیمه از درگاه شعب بانک اتفاق میافتد. شرکا در روند شراکت باید ویژگیهای متناسب داشته باشند. مطالعات نشان داده سن، اندازه، ابعاد شرکا و فرهنگسازمانی دو طرف در شکلگیری یک اتحاد موفق بسیار مهم هستند.
تاجیک معتقد است، بیمهها و بانکها برخی قابلیتها و محورهای همکاری را دارا هستند. ایجاد سنجاقهای اتصال مشتریان و تأمین نیازهای چندگانه مشتریان، وفاداری این دو نهاد را افزایش میدهد. در مطالعاتی که روی ایران انجامگرفته است مشهود است که اعتبار بانکها نزد مردم به دلیل شعب بیشتر، اعتماد و سهولت دسترسی، بیشتر است.
وی در پایان میگوید: «ایجاد بسترهای زیرساختی فناوری اطلاعات برای ایجاد« CoreBanking» و «CoreInsurance» بهمنظور تبادل اطلاعات تراکنشهای مالی بیمهنامهها الزامی است. همچنین محدودیتهای بانک مرکزی و بیمه مرکزی در شکلگیری مؤثر این اتحاد تأثیر دارد.»
در ادامه نیز آقای هادی مهدویان از مدیران سابق بانک مرکزی ج.ا.ایران بهعنوان مقام ناظر سالهای گذشته در خصوص وجود یا عدم وجود و یا چگونگی این ضوابط نظراتش را بیان میکند.
مهدویان در این خصوص میگوید: «یکی از موضوعات مهم، این است که بدانیم ارتباط بین اتحاد استراتژیک و رقابت چیست و اینکه اتحاد استراتژیک نباید خدشهای به رقابت بین بانکها وارد کند و یا منجر به ایجاد تبانی شود. این اشکالات به جامعه هدف و مصرفکنندگان خدشه وارد میکند.»
وی معتقد است، برای این اتحادها باید محدودیتهایی در سه دسته قائل شد؛ «محیط قانونی و مقرراتی؛ هر اتحادی باید با مبانی قانونی باشد»، «عدم خدشه به رقابت؛ بهخصوص درجایی که موضوع رقابت، خدمترسانی به جامعه هدف است» و «پرهیز از تبانی».
مهدویان میگوید: «اتحاد استراتژیک به معنای درگیری همه ابعاد در عمق و گستره وسیع و فارغ از وضعیت پارتنرها است. در اتحاد غیراستراتژیک، این چهار عامل تعیینکننده هستند. اتحاد استراتژیک یک چارچوب مفهومی مطلوب به نظر میرسد که کسی با آن مخالفت نمیکند بهخصوص درجایی که بحث مشکلات مشترک مطرح میشود. چون مشکلات مشترک بسیار زیاد هستند، پس باید اتحادهای فراوانی شکل بگیرد بدون آنکه به محیطهای قانونی و محیطهای رقابت سازنده خدشه وارد شود. درواقع هدف اصلی این بحث کاهش هزینهها و افزایش سینرژی است.
اتحاد استراتژیک، عنوان ایده آلی است ولی باید در رابطه با آن واقعبین باشیم. مسائل و مشکلات مشترک در عرصه بانکداری ما بسیار زیاد است و این موضوع ایجاب میکند که بدون اینکه به محیط قانونی خدشهای وارد شود، در روند اتحاد استراتژیک قرار بگیرند.
به قطع، در زمینههایی مانند نرمافزارهای مالی و پرداخت، باید اتحاد استراتژیک وجود داشته باشد. وقتی فعالیت فناوری اطلاعات در دهه ۷۰ شمسی در بانکهای ما شروع شد بانکها در زمینه نرمافزار و سختافزار بسیار متنوع ورود کردند و زمانی که نظامهای یکپارچه مانند شتاب ایجاد شد بهناچار به سمت استانداردسازی نرمافزارها و بعضاً سختافزارها و جابجایی سختافزارها رفتند که هزینههای چندصدمیلیون دلاری را به کشور تحمیل کرد.»
مهدویان در پایان صحبتهایش میگوید: «این اتحاد باید با توجه به عمق، گستره، ظرفیت، زمینه و سه الزام پیشگفته صورت گیرد و این پیشنیازها بهطور طبیعی توسط ناظر به شکل قانون درمیآید، چون بانکهای ما در زمینه ظرفیت، خدمترسانی و تواناییهای مالی بسیار گوناگون هستند. به نظر من این نوع اتحاد انتخابی است همانطور که در دنیا هم بهصورت انتخابی شکلگرفته است تا جایی که یکی بر دیگری غلبه کرده و منجر به تصرف شده است.
دکتر رسولاف بهعنوان مدیر پنل، در پایان در جمعبندی صحبتهای آقای مهدویان گفت: «اتحاد استراتژیک مانند هر مفهوم دیگری نیاز به پیشنیازها و نظارت دارد. این اتحاد نیازمند محیط قانونی لازم، عدم خدشه به رقابت و عدم تبانی و انحصارگرایی است. زمینههای موجود بین بانکها برای اتحاد استراتژیک بسیار زیاد است اما بهصورت انتخابی و در راستای افزایش رضایت مشتریان و افزایش کیفیت خدمات و کاهش هزینهها صورت میپذیرد.»
وی در ادامه در خصوص اهمیت اتحاد استراتژیک گفت: «اهمیت اتحاد استراتژیک آنقدر زیاد است که تا سال ۲۰۰۱ میلادی ۱۱۰ هزار اتحاد استراتژیک در دنیا شکلگرفته است و تقریباً در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ شرکتهای آمریکایی با درآمد سالانه دو میلیارد دلار یا بیشتر، هر یک حدود ۱۳۸ اتحاد استراتژیک شکل دادند.
دبیر کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ در ادامه به برخی از مزایای یک اتحاد استراتژیک اشاره کرد ازجمله: «صرفهجویی ناشی از مقیاس و حوزه فعالیت»، «تقسیم ریسک بین شرکا»، «دستیابی سریع و آسان به دانش و تجربههای کمیاب انحصاری»، «همافزایی و ایجاد مزیت رقابتی» و «کاهش قیمت تمامشده».
دکتر رسولاف همچنین به عوامل اصلی موفقیت یک اتحاد استراتژیک نیز اشاره میکند و موارد زیادی را در موفقیت اتحاد استراتژیک مفید میداند. ازجمله: «سازگاری فرهنگی»، «وجود اهداف مشترک»، «وجود نیازهای متقابل»، «تناسب استراتژیک»، «حمایت مدیران ارشد»، «حوزه مناسب»، «کنترل مشترک»، «نگرش مشترک و روشن»، «تصمیمگیری مشترک»، «پاسخگویی شرکا»، «اهداف سنجش پذیر»، «اعتماد متقابل»، «ریسک مشترک»، «پاداش مشترک» و «تیم حل مشکل».
به گفته دبیر کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ، انگیزهها و شرایط لازم برای تشکیل اتحاد استراتژیک بهصورت درونسازمانی و برونسازمانی تعریف میشوند. شرایط بیرونی شامل جهانیسازی و جهانیشدن، تغییرات سریع فناوری، عدم قطعیت در بازار و شرایط گذاری حاکم بر بازار، افزایش فزاینده تقاضای بازار، کاهش طول عمر محصولات، فشار برای طراحی محصولات جدید، هزینههای بالای بخش تحقیق و توسعه که تحمل آن برای واحدهای جداگانه در یک صنعت امکانپذیر نیست، محدودیتهای قانونی در زمینه سرمایهگذاری و تجارت، تمرکز بالای تقاضا در بخش کیفیت بالا و قیمت پایین است.
عوامل درونی نیز عبارتاند از: افزایش کارآیی در بنگاه، دسترسی سریع به مشتری نهایی، ورود به بازارهای جهانی، کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری و کیفیت، صرفهجویی ناشی از مقیاس، کاهش تسهیم ریسک، منابع ناکافی در بنگاهها، افزایش داراییها از طریق شرکا، همکاری با رقبای جدید، گسترش حوزه و عمق رقابت، جذب دانش و نیروهای تخصصی کمیاب و یادگیری از طریق حوزه دانش مشترک.
دکتر رسولاف بهعنوان مدیر این میزگرد، در پایان صحبتهایش به عوامل تأثیرگذار بر تشکیل اتحاد استراتژیک در بانکهای ایران نیز اشاره کرد و گفت: «از عوامل بیرونی میتوان به مسئله فناوری، عدم قطعیت در بازار، نیازهای پاسخ داده نشده و لزوم عرضه خدمات جدید، کاهش نرخ سود خدمات و تسهیلات و غلبه بر محدودیتهای قانونی حوزه تجارت اشاره کرد.
از عوامل درونی نیز میتوان به: بهبود دسترسی به مشتری نهایی، کاهش هزینهها، صرفهجویی ناشی از مقیاس، کاهش تسهیم ریسک، امکان دسترسی به منافع داراییهای سایر شرکا، یادگیری و جذب دانش تخصصی و ایجاد همافزایی و سینرژی اشاره کرد.»
پس از باز شدن موضوع برای حضار، دکتر آیت اله ابراهیمی مدیرعامل بانک انصار بهعنوان یک مدیر مالی و بانکی در خصوص ضرورت یا انتخاب بودن اتحاد استراتژیک نظراتش را بیان کرد.
دکتر ابراهیمی با بیان اینکه پاسخ سؤال بسیار روشن است میگوید: «در سیستم بانکداری فعلی مشکلات بسیاری داریم که نه به محیط عملی بانکها برمیگردد و نه به قوانین، بلکه اسباب و علل آن را خود بانکها ایجاد کردهاند و ادامه این روند مشکلات بسیاری را برای بانکها ایجاد میکند.»
ابراهیمی در ادامه به برخی از مشکلاتی که بهطور تجربی در این زمینه با آنها برخورد کرده است اشاره میکند و میگوید: «اعتبار گیری یکی از موضوعات مهمی است که باید در این حوزه به آن پرداخته شود. همچنین عدم رعایت نرخ سود سپردهها یکی دیگر از مشکلات موجود در این زمینه است. سود عملیاتی بانکها بهصورت مسابقهای درآمده که همه در آن ضرر میکنند. این مسائل ضرورت اتحاد را دوچندان میکند. ما نیازمند اتحاد استراتژیک و مهمتر از آن، پایبند ماندن به این اتحادها هستیم.» وی در ادامه از عدم پایبندی برخی از بانکها به اتحادهای ازایندست، شکوه میکند و اینکه چطور برخی بانکها تعادل شبکه را به هم میزنند.
به گفته مدیرعامل بانک انصار موضوع مدلهای نرخگذاری و تولید ابزارهای تسهیلاتی مشترک هم بسیار مهم است که بحث رقابتی در آن نیست. همکاری در تسهیلات سندیکایی که هنوز در کشور ایجاد نشده است، سرمایهگذاریهای مشترک در پروژهها که الآن هم موضوعیت دارد، انتقال شعب و دارایی مازاد یک بانک به بانکی که میخواهد توسعه یابد را هم از نتایج اتحاد استراتژیک میداند.
ابراهیمی با تأکید بر اینکه یکی از بزرگترین مسئلهها از بین رفتن حرمت بین بانکهاست میگوید: «حمایت بانکهای غیرتحریمی از بانکهای تحریمی، ایجاد بانک اطلاعات مشترک، نینداختن ریسکهای بانکی به گردن یکدیگر، استفاده از امکانات مشترک بانکها مانند پول رسانی و آموزش ضرورتهای شرایط فعلی است.»
دکتر رسولاف در جمعبندی صحبتهای دکتر ابراهیمی میگوید: «به نظر ایشان مسئله اتحاد استراتژیک بانکها، بهعنوان یک ضرورت باید نهادینه شود و مشکل اصلی را فقدان ضوابط میدانند و لازم میدانند اخلاق حرفهای در اینگونه اتحادها رعایت شود.»
در ادامه دکتر علیاصغر سفری مدیرعامل بانک گردشگری در خصوص این بحث میگوید: «تحقیقات نشان میدهند که بانکها بدون اتحادهای استراتژیک موفق نخواهند شد. همچنین مهمتر از خود اتحاد، بحث راهبردی و مدیریتی آن است؛ زیرا باعث بهبود عملکرد و حفظ شراکت و تحقق انتظارات طرفین میشود. بهعنوان نمونه، امضای تفاهمنامههای میان سازمانی یکی از ابزارهای رایج و کارآمد برای تحقق بخشی از ظرفیت بانکها و افزایش بهرهوری است. واضح است که هدف اصلی هر تفاهمنامهای، بهرهگیری از امکانات، داشتهها و ظرفیتهای همدیگر است. در حوزه بانکی، عقد تفاهمنامهها بهویژه در بخشهایی که بهعنوان نقطه قوت بانک به شمار میآیند ضمن آنکه زمینه تحکیم جایگاه بانکها را فراهم میکند، میتواند زمینه هدفیابی بهتر برای منابع جذبشده، ارائه خدمات بانکی بهتر، استفاده از تجربیات دیگران، تسهیل سرمایهگذاریها، کاهش هزینه پول، ارتقا امکانات سختافزاری و افزایش دامنه نفوذ بانک در بازار پولی را فراهم کرد.»
به گفته دکتر سفری، یکی از الزامات توسعه اتحاد استراتژیک و بهکارگیری تفاهمنامههای بانکی، این است که به این پرسش پاسخ بدهیم: «آیا مشتریان آینده به بانکداری سنتی نیاز دارند؟» وی در پاسخ به همین سؤال میگوید: «خیر، مشتریان تنها تا زمانی اتکای خود به بانکها را ادامه میدهند که این مؤسسات خدمات و ارزشی برای آنان تأمین کنند که در جای دیگر قابلدستیابی نباشد.»
مدیرعامل بانک گردشگری در ادامه، در خصوص آینده بانکداری و سودآوری بانکها میگوید: «مطالعات نشان میدهد، این آینده نیازمند کارآمدی ممتاز، سرآمدی عملیاتی و بهرهگیری از نوآوری است و برای تعیین این ویژگیها بانکها باید بر اساس تواناییهای خود متمرکز شوند؛ یعنی فعالیتهایی که در آنها پیشتاز هستند و سایر زمینهها را به شرکای متخصص واگذار کنند؛ بهعبارتدیگر کار کمتر و درآمد بیشتر داشته باشند.»
به گفته وی موسسه«IDA» بر اساس تحقیقات بازار و مصاحبه با مدیران بانکها، پنج روند اساسی که بر صنعت بانکداری تأثیرگذار است را شناسایی کرده است که عبارتاند از: «مشتریها قواعد بازی را بازتعریف و تعیین کنند»، «بانکهای جهانی و بازیگران تخصصی و متمرکز رونق خواهند یافت.»، «تغییر در ترکیب نیروی کار، رویکردهای جدید را دیکته میکند»، «مسئولیتهای قانونی تشدید میشود» و «فنّاوری با شتاب بیشتری توسعه مییابد تا به گسترش شبکهای از خدمات کمک کند.» سفری با اشاره به این ۵ مورد میگوید: «در سالهای آینده ترکیب این روندها فضایی را ایجاد میکند که هیچچیز کمتر از تمرکز دقیق و سرآمدی در عملیات روزمره مهم نخواهد بود. بانکها برای بقا مجبور به رشد از طریق نوآوری مستمر خواهند بود.»
مدیرعامل بانک گردشگری در پایان گفت: «باید بگویم بانکداری در آینده، با چالشهای مختلفی روبرو است؛ مشتریان کنترل بیشتری بر روابط خود با بانکها خواهند داشت. گسترش اطلاعات، مشتریان را قادر خواهد ساخت تا پیشنهادهای ارائهشده در بازار را مورد مقایسه قرار داده و بهطور روزافزون، بر پایه و اساسِ شرایطِ موردنظر خویش انتخاب نمایند. نحوه رقابت بانکها در بازار نیز تغییر خواهد کرد زیرا مؤسسات مالی با ارائه خدمات مالی منحصربهفرد به مشتریان هدف بهطور مستقیم با بانکها رقابت خواهند کرد. سالهای آینده، فرصتهای جدّی و متعددی را پیش روی بانکها بهخصوص در ارتباط با نوآوری در محصولات، خدمات و فرآیندها قرار خواهد داد.»
در ادامه، دکتر حمید تاجیک عضو هیأتمدیره بیمه ایران نیز در بحث مشارکت میکند و میگوید: «امروز شعاری در دنیا مطرحشده است که میگوید «دنیای کوچک، ایدههای بزرگ و شرکتهای هوشمند». این شعار نشان میدهد نقشه راه آینده به چه صورت است. قبلاً فکر میکردند بهصورت «RBD» با تکیهبر منابع داخلی، قابلیتها و توانمندی مجموعهها موجب ایجاد مزیت رقابتی میشود اما کاهش حاشیه سود برخی بنگاهها به دلیل رقابتهای بیپایان و به مخاطره افتادن سهامداران، به سمت دیدگاههای مبتنی بر بازار روی آوردند. این مسئله باعث شکلگیری نطفه شراکت استراتژیک شد. مدلهای مختلف شراکت استراتژیک در دنیا بهصورت مختلف پلتفرم (Platform)، جوینت ونچر (Joined Venture)، لایسنسینگ (Licensing)، ادغام، تملیک و ... در راستای افزایش سینرژی و توانمندیها و نیل به اهداف تعالی سازمانی در حال اجراست.»
به گفته دکتر تاجیک، بانک و بیمه بسیار به هم نزدیک شدهاند و میتوانند حفرههای همدیگر را پر کنند و از امکانات و مزیتهای یکدیگر استفاده کنند. وی میگوید: «خلق محصولات جدید بسیاری با اتحاد استراتژیک بانکها و بیمهها از اتفاقاتی است که از سال 1935 با شروع در فرانسه در جهان افتاده است. مردم دنیا، از طریق بانکها دوسوم محصولات بیمه بازنشستگی خود را خریداری میکنند که محصول مشترک بانک و بیمه است. این اتحاد، بسیار به نفع بانکها بوده است زیرا سرمایه عظیم بیمهگذاران برای سالهای متمادی در اختیار بانک قرار میگیرد. بیمه نیز میتواند پوششهای بهتری ارائه کند.»
عضو هیأتمدیره بیمه ایران در ادامه گفت: «طبق مطالعات جهانی من، در پایاننامه دکتری، اتحادهای استراتژیک بانکها و بیمهها که بر اساس اصول سهامداری شکلگرفتهاند، موفق نبودهاند زیرا به حبس ریسک منجر میشود. برخلاف چیزی که در کشور ماست، بانکها و بیمهها نباید سهامدار یکدیگر باشند. در تمام دنیا همکاری بانک و بیمه در قالب توافقنامههای توزیعی شکل میگیرد و یکپارچهسازی خدمات بانک و بیمه از درگاه شعب بانک اتفاق میافتد. شرکا در روند شراکت باید ویژگیهای متناسب داشته باشند. مطالعات نشان داده سن، اندازه، ابعاد شرکا و فرهنگسازمانی دو طرف در شکلگیری یک اتحاد موفق بسیار مهم هستند.
تاجیک معتقد است، بیمهها و بانکها برخی قابلیتها و محورهای همکاری را دارا هستند. ایجاد سنجاقهای اتصال مشتریان و تأمین نیازهای چندگانه مشتریان، وفاداری این دو نهاد را افزایش میدهد. در مطالعاتی که روی ایران انجامگرفته است مشهود است که اعتبار بانکها نزد مردم به دلیل شعب بیشتر، اعتماد و سهولت دسترسی، بیشتر است.
وی در پایان میگوید: «ایجاد بسترهای زیرساختی فناوری اطلاعات برای ایجاد« CoreBanking» و «CoreInsurance» بهمنظور تبادل اطلاعات تراکنشهای مالی بیمهنامهها الزامی است. همچنین محدودیتهای بانک مرکزی و بیمه مرکزی در شکلگیری مؤثر این اتحاد تأثیر دارد.»
در ادامه نیز آقای هادی مهدویان از مدیران سابق بانک مرکزی ج.ا.ایران بهعنوان مقام ناظر سالهای گذشته در خصوص وجود یا عدم وجود و یا چگونگی این ضوابط نظراتش را بیان میکند.
مهدویان در این خصوص میگوید: «یکی از موضوعات مهم، این است که بدانیم ارتباط بین اتحاد استراتژیک و رقابت چیست و اینکه اتحاد استراتژیک نباید خدشهای به رقابت بین بانکها وارد کند و یا منجر به ایجاد تبانی شود. این اشکالات به جامعه هدف و مصرفکنندگان خدشه وارد میکند.»
وی معتقد است، برای این اتحادها باید محدودیتهایی در سه دسته قائل شد؛ «محیط قانونی و مقرراتی؛ هر اتحادی باید با مبانی قانونی باشد»، «عدم خدشه به رقابت؛ بهخصوص درجایی که موضوع رقابت، خدمترسانی به جامعه هدف است» و «پرهیز از تبانی».
مهدویان میگوید: «اتحاد استراتژیک به معنای درگیری همه ابعاد در عمق و گستره وسیع و فارغ از وضعیت پارتنرها است. در اتحاد غیراستراتژیک، این چهار عامل تعیینکننده هستند. اتحاد استراتژیک یک چارچوب مفهومی مطلوب به نظر میرسد که کسی با آن مخالفت نمیکند بهخصوص درجایی که بحث مشکلات مشترک مطرح میشود. چون مشکلات مشترک بسیار زیاد هستند، پس باید اتحادهای فراوانی شکل بگیرد بدون آنکه به محیطهای قانونی و محیطهای رقابت سازنده خدشه وارد شود. درواقع هدف اصلی این بحث کاهش هزینهها و افزایش سینرژی است.
اتحاد استراتژیک، عنوان ایده آلی است ولی باید در رابطه با آن واقعبین باشیم. مسائل و مشکلات مشترک در عرصه بانکداری ما بسیار زیاد است و این موضوع ایجاب میکند که بدون اینکه به محیط قانونی خدشهای وارد شود، در روند اتحاد استراتژیک قرار بگیرند.
به قطع، در زمینههایی مانند نرمافزارهای مالی و پرداخت، باید اتحاد استراتژیک وجود داشته باشد. وقتی فعالیت فناوری اطلاعات در دهه ۷۰ شمسی در بانکهای ما شروع شد بانکها در زمینه نرمافزار و سختافزار بسیار متنوع ورود کردند و زمانی که نظامهای یکپارچه مانند شتاب ایجاد شد بهناچار به سمت استانداردسازی نرمافزارها و بعضاً سختافزارها و جابجایی سختافزارها رفتند که هزینههای چندصدمیلیون دلاری را به کشور تحمیل کرد.»
مهدویان در پایان صحبتهایش میگوید: «این اتحاد باید با توجه به عمق، گستره، ظرفیت، زمینه و سه الزام پیشگفته صورت گیرد و این پیشنیازها بهطور طبیعی توسط ناظر به شکل قانون درمیآید، چون بانکهای ما در زمینه ظرفیت، خدمترسانی و تواناییهای مالی بسیار گوناگون هستند. به نظر من این نوع اتحاد انتخابی است همانطور که در دنیا هم بهصورت انتخابی شکلگرفته است تا جایی که یکی بر دیگری غلبه کرده و منجر به تصرف شده است.
دکتر رسولاف بهعنوان مدیر پنل، در پایان در جمعبندی صحبتهای آقای مهدویان گفت: «اتحاد استراتژیک مانند هر مفهوم دیگری نیاز به پیشنیازها و نظارت دارد. این اتحاد نیازمند محیط قانونی لازم، عدم خدشه به رقابت و عدم تبانی و انحصارگرایی است. زمینههای موجود بین بانکها برای اتحاد استراتژیک بسیار زیاد است اما بهصورت انتخابی و در راستای افزایش رضایت مشتریان و افزایش کیفیت خدمات و کاهش هزینهها صورت میپذیرد.»
ارسال نظر