خشم چیست و چرا خشمگین میشویم؟
میترافرینژادفتحی
محقق،نویسنده، مربی خودشناسی
Farinezhad-mitra@yahoo. com
همه ما میدانیم که خشم چیست. همانطور که در مقالات پیشین اشاره کردیم «خشم یکی از نیرومندترین احساسات ما است و ریشه آن ترس است. » خشم یک احساس کاملا طبیعی است که همه موجودات به غریزه آن را در خود دارند و برای بقا لازم و ضروری است. اگر یک حیوان براساس خشم خود عمل کند هیچ ایرادی بر آن وارد نیست اما اگر یک انسان براساس خشم خود عمل کند و قادر نباشد که خشم خود را مدیریت کند آن وقت است که میگوییم این انسان هنوز وارد مغز تکاملی خود نشده و براساس احساسات زندگی میکند.
میترافرینژادفتحی
محقق،نویسنده، مربی خودشناسی
Farinezhad-mitra@yahoo.com
همه ما میدانیم که خشم چیست. همانطور که در مقالات پیشین اشاره کردیم «خشم یکی از نیرومندترین احساسات ما است و ریشه آن ترس است.» خشم یک احساس کاملا طبیعی است که همه موجودات به غریزه آن را در خود دارند و برای بقا لازم و ضروری است. اگر یک حیوان براساس خشم خود عمل کند هیچ ایرادی بر آن وارد نیست اما اگر یک انسان براساس خشم خود عمل کند و قادر نباشد که خشم خود را مدیریت کند آن وقت است که میگوییم این انسان هنوز وارد مغز تکاملی خود نشده و براساس احساسات زندگی میکند. این یعنی هنوز به مقام شامخ انسانیت نرسیده است.
مشکل زمانی است که خشم از حد فراتر میرود و انسان نمیتواند آن را مدیریت و کنترل کند و بهگونهای مخرب براساس آن عمل میکند. این حالت موجب بروز مشکلات زیادی برای او میشود، ازجمله مشکلاتی در محل کار، زندگی زناشویی، روابط دوستی، روابط خانوادگی، محل تحصیل و....
بهرغم اینکه مردم فکر میکند خشم یک حالت واحد است، خشم طیف گستردهای دارد؛ از رنجش ملایم گرفته تا خشم شدید. آگاهی از میزان خشم به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید آن را مدیریت کنید. عوامل ایجاد خشم دو نوع هستند:
عوامل درونی عوامل بیرونی
عوامل درونی شامل افکار، خاطرات، سرکوبها و جهانبینی (بینش) غلط است و عوامل بیرونی شامل افراد، حوادث و شرایط.
چرا خشمگین میشویم؟
به غیر از طبیعت خشم که براساس ترسهای طبیعی ما و برای محافظت از ما بروز میکند، دلایل دیگری نیز برای خشم وجود دارد که از نقصهای شخصیتی ما سرچشمه میگیرد. در اینجا به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
خشم ناشی از خودشیفتگی. هر چه میزان خودشیفتگی در ما بالاتر باشد بیشتر در معرض خشم آشکار یا خشم پنهان هستیم. خودشیفتگی سطوح متفاوتی دارد و طیف آن میتواند بسیار گسترده باشد، تا جایی که یک فرد هر چیزی که ظاهرا مالک آن است یا افرادی را که در کنار او هستند جزو حوزه خودشیفتگی خود بداند و با هر تلنگری از جانب دیگران به آن موارد، بههم بریزد و خشمگین شود.
خشم ناشی از گستردگی حوزه غرورها. غرور به درونیات ما برمیگردد، به شخصیت و خلق و خوی ما. غرور یک حالت واحد نیست، غرور طیف گستردهای میتواند داشته باشد که هر گاه فردی غرورهای یک شخص را هدف گیرد، آن شخص دچار خشم و بههم ریختگی میشود.
خشم ناشی از ترس و ضعف درونی. کسانی که خود را در زندگی بیپناه یا قربانی میدانند دچار خشم فراوانی درون خود هستند. این افراد به محض احساس خطر، خشم را راه دفاعی برای خود میدانند و اصطلاحا، دندانها و چنگالهای کوچک خود را برای دفاع از خود به دشمن نشان میدهند.
خشم ناشی از سرکوبها. هر چه میزان سرکوب ما بیشتر باشد خشم نیز بیشتر است. کسانی که احساسات و نیازهای خود را چه در کودکی و چه در بزرگسالی سرکوب میکنند خشم زیادی را درون خود ذخیره کرده و دچار بیماریهای روان-تنی میشوند.
خشم ناشی از ناتوانی در «نه» گفتن. کسانی که نمیتوانند از موضع خود دفاع کنند، برای خود احترام قائل شوند و در جایی که باید، «نه» بگویند، دچار خشم شده و این خشم رفته رفته درون آنها تلنبار میشود.
خشم ناشی از پذیرفته نشدن. هر چه نیاز به پذیرفته شدن در فرد عمیقتر باشد، تلاشها و تنشهای او جهت جلب رضایت دیگران بیشتر شده و با کوچکترین ناکامی فرو میریزد و خشمگین میشود.
خشم ناشی از توقع. توقعات ما رنجشهای از پیش تعیین شده هستند. هر چه گستره توقعات ما وسیعتر باشد خشم و عصبانیت ما نیز بیشتر است و بسیاری از توقعات ما نیز توقعات عصبی هستند.
خشم ناشی از شک و عدم شناخت خود. زمانی که فرد بنیانی سست داشته باشد، خود را به درستی نشناسد و به خود و توانمندیها و شخصیت خود شک داشته باشد، با هر تهدیدی خشمگین شده و بنابراین یا آماده جنگ برای اثبات خود میشود یا فرار میکند.
هنگامی که خشمگین میشویم در بدن ما چه اتفاقاتی میافتد؟
ضربان قلب و فشار خون افزایش مییابد.
بر ترشح مواد شیمیایی و هورمونها در بدن، مخصوصا هورمون آدرنالین و نورآدرنالین تاثیر میگذارد.
سر درد یا سر دردهای میگرنی رخ میدهد.
قفسه سینه درد میگیرد.
حالتی از دندان قروچه شکل میگیرد.
قرمز شدن پوست و گر گرفتگی رخ میدهد.
عضلات قلبی را تحت تاثیر قرار میدهد و توانایی قلب برای پمپاژ خون را کاهش میدهد.
ممکن است حالتهای حساسیت یا اختلال پوستی بهوجود بیاید، مانند اگزما، آکنه، زگیل و...
واکنش غریزی و اولیه به هنگام خشم، پاسخ خشونتآمیز به عامل تهدید است. این نوع واکنش، پاسخی از روی هیجان شدید و بدون فکر است. از رد واکنش خشونتآمیز از دیدگاه انسانی و مدیریت هیجان که بگذریم، میبینیم که علاوه بر این، قوانین و مقررات و هنجارهای اجتماعی نیز چنین واکنشی را رد میکنند. انتظار میرود که انسان به مرحلهای از تکامل برسد که بدون خشونت و پرخاشگری خشم خود را مدیریت کرده و از خود دفاع کند. مردم تلاشهای زیادی را برای مواجهه با خشم خود انجام میدهند که سه نوع اصلی آن 1- ابراز خشم 2- سرکوب خشم و 3- حفظ آرامش است.
ابراز خشم. یکی از راههای سالم برای ابراز خشم، «جسارت» است. به این منظور، لازم است که شما نیازهای خود و نحوه رفع آنها را دقیقا بدانید و آنچه را که میخواهید با جسارت و صراحت درخواست کنید. جسور بودن به معنی سمج بودن یا گستاخ بودن نیست بلکه به معنی احترام قائل شدن برای خود و برای دیگران است.
سرکوب خشم. زمانی که جلوی خشم خود را میگیرید، درباره آن فکر نمیکنید، سپس، در عوض فکر خود را متمرکز بر موضوعی دیگر میکنید. مشکل سرکوب خشم این است که زمانی که اجازه تخلیه خشم (از راههای صحیح) را به خود نمیدهید و آن را درون خود حبس میکنید حرکتی درونی پیدا میکند و از درون به شما آسیب وارد میکند و میزان آن نیز تشدید میگردد و موجب بروز بیماریهایی مانند تنشهای قلبی، فشار خون و... میشود.
حفظ آرامش. حفظ آرامش به این معنی است که شما نه تنها واکنشهای بیرونی، بلکه واکنشهای درونی خود را (مانند افکار، تپش قلب، شدت تنفس، و..) کنترل میکنید.
برگزاری کارگاههای آموزشی «زنان و زنانگی» (زن، مرد، رابطه) و «بهبودی در نود و نه روز» (تقویت هوش هیجانی/ عزت نفس/ هوش معنوی/ اصلاح نا خودآگاهی) در تهران. برای ثبتنام در کارگاهها با ایمیل نویسنده یا شماره زیر تماس حاصل فرمایید: ۰۹۱۰۶۶۱۱۲۱۸
ارسال نظر