جانشین شایسته 2002

حتما این جمله را شنیده‌اید که موفقیت اتفاقی نیست! بله موفقیت اتفاقی نیست و BMW Serie ۳ هم به راحتی نتوانسته در میان عاشقان خودرو جایش را باز کند. ب‌ام‌و برای رسیدن به این میزان از محبوبیت چند دهه وقت و انرژی صرف کرده است. داستان به اوایل دهه ۷۰ میلادی باز‌می‌گردد، یعنی درست زمانی که ب‌ام‌و تصمیم داشت مدل دوست‌داشتنی ۲۰۰۲ را از خط تولید خارج کند و به دنبال یک جانشین مناسب برای این خودرو بود؛ جانشینی که حالا سری ۳ نام دارد. یکی از محبوب‌ترین خودروهای اسپرت- خانوادگی جهان.

تاریخچه

دیگر ۲۰۰۲ باید بازنشسته می‌شد. تکنولوژی آن قدیمی شده بود و اتاقش دیگر آن جذابیت‌های گذشته را نداشت. ضمن اینکه خودروی نسبتا کوچکی بود و ب‌ام‌و می‌خواست خودرویی بسازد که ۴ نفر بتوانند به راحتی در آن بنشینند. خب کار آنقدرها سخت نبود زیرا ب‌ام‌و یک طراح زبردست در اختیار داشت. آقای Paul Bracq یعنی کسی که قبلا در کمپانی رقیب مرسدس بنز هم کار کرده بود و سوابق درخشانی داشت. پس کار را به تیم طراحی آقای براک سپرد و او نیز طراحی به نام لاس کلاوس را به تیم اضافه کرد. کار طراحی خودروی جدید با استفاده از الگوهای طراحی سری ۵ یا همان E۱۲ آغاز شد و در اواخر سال ۱۹۷۴ نمونه‌های پروتوتاپ نیز ساخته شد. پس از پشت سر گذاشتن آزمایش‌ها سرانجام در ماه ژانویه خودروی جدید آماده معرفی به جهان بود. ب‌ام‌و می‌دانست که با توجه به استراتژی کلاس‌بندی جدید ساخته‌هایش با توجه به نوع کاربری و اندازه اتاق، مدل جدید یک نمونه ماندگار است که در آینده نیز در نسل‌های بعدی تولید خواهد شد. از این رو تصمیم گرفت یک برنامه ویژه برای معرفی این خودرو در نظر بگیرد. پس خودروی جدید را که کد اتاقش E۲۱ بود به ورزشگاه المپیک مونیخ برد و در ژانویه ۱۹۷۵ این خودرو را به‌طور رسمی معرفی کرد.

طراحی

همان‌طور که گفتیم طراحی بدنه این خودرو با الگو‌برداری از برادر بزرگترش سری ۵ انجام گرفت. در واقع ب‌ام‌و با استفاده از یک سبک مشخص در طراحی سری ۳، ۵ و سرانجام ۷، یک استایل کلی جدید برای تولیداتش تعریف کرد که باید پایه‌گذارش را پاول براک سرطراح کمپانی نامید. E۲۱ حالا بدل به اولین سری ۳ کمپانی ب‌ام‌و شده بود پس خودرویی بود با کیفیت‌های مختلف از جمله در طراحی. از این رو طراحی این خودرو محتاطانه اما با ظرافت انجام شد. اگر نگاهی به مجموعه بدنه و تزئیناتش بیندازید، خواهید دید که خودرو دقیقا با شکل و شمایلی اروپایی و سبکی آلمانی طراحی شده است.

شکل و شمایلی اروپایی از این جهت که خودرویی برای خانواده‌های کم جمعیت است که در طراحی اندازه‌های آن سعی شده نهایت استفاده از فضا مورد نظر باشد. ضمن اینکه مثل سدان‌های متوسط آمریکایی طولش به ۵/ ۵ متر نمی‌رسد! و آلمانی از این منظر که هم شیک است و هم ساده. نه کروم کاری‌های اضافی در نمای آن دیده می‌شود و نه کابینش مثل انگلیسی‌ها انباشته از چوب است. ب‌ام‌و با ساخت این خودرو حریفی مستقیم برای ایتالیایی‌ها مثل آلفارمئو نیز شد. این در حالی بود که هنوز سری ۳ با مرسدس بنز کلاس C سرشاخ نشده بود. در نمای ظاهری از ۴ چراغ گرد استفاده شد. یعنی همان استایلی که در سری ۵ وجود داشت. در نمای عقب اما برعکس سری ۵ چراغ‌های کشیده و افقی نصب شدند. در نمای رو‌به‌رو همه چیز به دو حلقه کلیوی برند ب‌ام‌و در پیشانی خودرو ختم می‌شود. ضمن اینکه یک برآمدگی هم از بالای این قسمت به سمت شیشه جلو در حرکت است که شاید نمادی از دماغه خودروهای فرمول یک باشد. طراحان برای نمای کناری سطحی گسترده و ساده در نظر گرفتند.

مشخصات فنی

ب‌ام‌و برای این خودرو از پیشرانه‌های سری M۱۰ استفاده کرد. پیشرانه‌هایی ۴ سیلندر که از ۶/ ۱ تا ۲ لیتر حجم داشتند. کد نصب شده در پشت این خودرو نیز دقیقا بیانگر حجم موتور آنهاست. به‌طوری که اگر یک E۲۱ را در خیابان ببینید که پشتش نوشته ۳۱۸، این خودرو باید یک پیشرانه ۴ سیلندر از سری M۱۰ داشته باشد که حجمش ۱۸۰۰ سی‌سی یا ۸/ ۱ لیتر است. در سال ۱۹۷۷ ب‌ام‌و تصمیم گرفت جان دوباره‌ای به اولین نسل از سری ۳ بدهد. در نتیجه به فکر استفاده از پیشرانه M۲۰ در این خودرو افتاد. این پیشرانه ۶ سیلندر خطی داشت و حجمش ۲ لیتر یا ۲۰۰۰ سی‌سی بود. اما با توجه به اینکه حجم هر سیلندر کم شده بود و طول شاتون‌هایش کوتاه بود، می‌توانست هم در دورهای بالا دوان کند و هم گشتاور مناسبی در اختیار راننده بگذارد. این پیشرانه حتی در سری ۵ هم به کار رفته و به نوعی امتحان پس داده بود. اما یک مشکل کوچک در به کارگیری این پیشرانه در سینه E۲۱ وجود داشت. طول محفظه موتور کم بود و به مهندسان اجازه نمی‌داد از تسمه پروانه برای این پیشرانه استفاده کنند. در نتیجه تصمیم گرفته شد به جای تسمه و پروانه برای خنک کردن موتور از فن استفاده شود. پیشرانه ۶ سیلندر مدل ۳۲۰، می‌توانست ۱۲۱ اسب بخار نیرو در اختیار راننده قرار دهد. این قدرت برای خودرویی که وزن زیادی نداشت، یک نعمت بود. زیرا نسبت قدرت به وزن خودرو بهبود می‌یافت و در نتیجه می‌توانستید در خیابان‌ها از خجالت بسیاری از خودروهای گران‌قیمت‌تر دربیایید!

کار به همین‌جا ختم نشد و موفقیت‌های مدل ۳۲۰ با موتور ۶ سیلندر، ب‌ام‌و نشینان را بر آن داشت که دوباره قدرت پیشرانه را افزایش دهند، پس تصمیم گرفتند حجم موتور را از ۲ لیتر به ۳/ ۲ لیتر یا ۲۳۰۰ سی‌سی افزایش دهند. همچنین به جای استفاده از کاربراتورهای ساخت Solex این بار از سیستم سوخت‌رسانی انژکتوری در سال ۱۹۷۹ استفاده کردند، در نتیجه قدرت پیشرانه دقیقا ۲۰ اسب بخار افزایش یافت و به ۱۴۱ اسب بخار رسید. طبق رسم دیرینه نمونه‌های تولید شده برای بازار آمریکا تفاوت‌هایی با مدل‌های اروپایی داشتند. این تفاوت‌ها گاه برای افزایش جذابیت این خودرو بود و گاه به دلیل منطبق شدن با قوانین بازار آمریکا. یکی از این تغییرات در سپرها اتفاق افتاد. تغییراتی که باعث افزایش لبه سپرها و قدرت جذب ضربه در آنها شد. ضمن اینکه روی سپرها نیز ضربه‌گیرهای لاستیکی نصب شده بود که در برخوردهای ضعیف مثل لمس سپر خودروی جلو یا هر شیء دیگر با سرعت بسیار پایین، ضربه را جذب می‌کرد. این تغییرات حتی در محصولات برندهای دیگر مثل مرسدس بنز و آئودی هم وجود دارد. چراغ‌ها به مه‌شکن مجهز شدند و سرعت‌سنج هم با مایل مدرج شد. ضمن اینکه نشانگر سوخت هم به جای لیتر با نماد گالن تعریف شد. از طرفی حتی به دلیل قوانین سختگیرانه آلایندگی در آمریکا، ب‌ام‌و مجبور شد قدرت و حجم پیشرانه را کاهش دهد. ب‌ام‌و برای این خودرو از ۳ نوع گیربکس بهره برد. نمونه اول یک مدل اتوماتیک بود که ۳ دنده داشت و برای خودرویی اسپرت گزینه محبوبی نبود. اما دو نمونه دیگر ۴ و ۵ سرعته دستی بودند. یعنی درست همان ابزاری که یک رانندگی اسپرت نیاز دارد. تولید مدل ۳۲۰ با پیشرانه ۶ سیلندر تا سال ۱۹۸۱ ادامه داشت اما تولید E۲۱تا دوسال بعد یعنی ۱۹۸۳ نیز ادامه پیدا کرد.

یکی از نوستالژی‌های این خودرو صدای بسیار جذاب پیشرانه‌های ۶ سیلندرش هستند. به‌طوری که بسیاری از ماشین‌بازهای قدیمی هنوز آهنگ خوش این پیشرانه را در ذهن دارند و وقتی پای سخن‌شان می‌نشینی، از دنده‌ یک به ۲ این خودرو سخن می‌گویند که حتی گاهی باعث می‌شده به دلیل نرمی سیستم تعلیق محور عقب، بخش زیرین سپر به زمین برخورد کند. این در شرایطی است که دنده یک گیربکس‌های دستی آن نیز ضریب کوتاهی دارد و بعد از طی مسافتی کوتاه مجبور به تعویض دنده به دو هستید. حالا هیجان رانندگی دوران جوانی را هم اضافه کنید تا متوجه شوید که این نوستالژی یک به دو و صدای پیشرانه M۲۰ چرا ماندگار شده است. حتی در دهه ۶۰ تا اوایل ۸۰ شمسی نمونه‌های تقویت شده این خودرو با کیت‌های بدنه مختلف و البته پیشرانه‌های متفاوت در مسابقات اتومبیلرانی ایران نیز حضور داشتند. زیرا بدنه این خودرو از مدل قدیمی‌ترش یعنی ۲۰۰۲ محکم‌تر بود و در کل هندلینگ بهتری داشت.

کابین

کابین E۲۱ نیز مثل نمای ظاهری‌اش تحت تاثیر سبک طراحی سری ۵ است. یعنی استایل کلی ب‌ام‌و را به خوبی حفظ می‌کند. خودروی مورد نظر ما یکی از ساخته‌های سال ۱۹۷۹ است. این خودرو رنگی سبز دارد و سفارش آمریکاست. تودوزی کابین همرنگ بدنه بوده و این موضوع یک هارمونی زیبا برای خودرو ایجاد می‌کند. پیشرانه‌های ساخت ب‌ام‌و از دیرباز به پر دور بودن مشهور بوده‌اند. از این رو دورشمار موتور نشان می‌دهد که این پیشرانه ۶ سیلندر می‌تواند تا دور ۸ هزار دوان کند و محدوده قرمز رنگش از ۵/ ۶ هزار دور آغاز می‌شود. در میانه داشبورد یک ساعت آنالوگ قرار دارد و بسیاری از نوشته‌های کنار نشانگرها به زبان آلمانی هستند. مدل کانورتیبل این خودرو با شکل زیبای سقف و ستون عقبش یکی از زیباترین کانورتیبل‌های متوسط ساخت این کمپانی است.

یک پیشنهاد

اگر شما از جمله مشتاقان خودروهای کلاسیک هستید و علاقه دارید وارد این حوزه شوید، شروع کلاسیک‌بازی با یک دستگاه ب‌ام‌و E۲۱ می‌تواند ریسک و هزینه کار را برای شما پایین بیاورد و ببینید اصلا این وادی برای شما مناسب است یا خیر. زیرا این خودرو به تعداد زیادی وارد کشور شده است و حتی هنوز هم می‌توان گاهی بعضی از آنها را در خیابان‌ها دید. از طرفی هنوز هم قطعات یدکی و بیشتر قطعات تزئینی این خودرو در ایران یافت می‌شود. این خودرو می‌تواند برای تازه‌کارها انتخابی مناسب از نظر فنی و البته هزینه بازسازی باشد. البته سعی کنید به سراغ بازسازی نمونه‌های ۶ سیلندر نروید زیرا در صورت اشکال در پیشرانه، هزینه‌های تعمیر آن بسیار بالاست.

جانشین شایسته 2002

جانشین شایسته 2002

جانشین شایسته 2002

جانشین شایسته 2002

جانشین شایسته 2002