رازهای ملکه میدان نبرد

جنگ همیشه با ویرانی و تخریب همراه است. معمولا کلمه جنگ بار منفی دارد و کسی از آن خوشش نمی‌آید. اما متاسفانه یا خوشبختانه باید گفت جنگ و در کل اهداف نظامی در طول تاریخ منشا بسیاری از پیشرفت‌های بشر در عرصه تکنولوژی و صنعت بوده‌است. از جمله تکنولوژی‌هایی که از صنایع نظامی به دست ما رسیده است و حالا به‌صورت روزمره از آن استفاده می‌کنیم، می‌توان به GPS یا رهیاب ماهواره‌ای و حتی اینترنت اشاره کرد. تکنولوژی که بیش از ۵۰ سال قبل در صنایع هوایی و نظامی مورد استفاده بوده است. اما شاید مهم‌ترین تاثیر جنگ بر صنعت خودرو را باید در شکل‌گیری خودروهای دودیفرانسیل و همه جا رو جست‌و‌جو کرد. تاثیری که اولین ثمره آن جیپ نام دارد.

مشخصات فنی

پیشرانه ویلیز ۶۰ اسب بخار نیرو در ۴ هزار دور بر دقیقه تولید می‌کرد. نسبت تراکم پیشرانه ۴۸/ ۶ به یک بود که با حساب و کتاب‌های امروزی شاید خنده‌دار به نظر برسد زیرا نسبت تراکم موتور پراید ۵/ ۱۰ به یک است! از نکات مثبت این پیشرانه تولید ۱۴۲ نیوتن‌متر گشتاور آن هم در ۲۰۰۰ دور بر دقیقه بود. شاید تصور کنید ویلیز با توجه به قدرت پایین پیشرانه‌اش نیروی کافی برای عبور از مناطق ناهموار را ندارد. اما یادتان باشد ضرایب سنگین‌دنده‌ها و وزن ۱۲۲۷ کیلوگرمی آن به خودرو کمک می‌کند از همین قدرت به ظاهر کم هم به خوبی استفاده کند. یکی دیگر از تغییرات ویلیز جدید نسبت به قبل، تغییر در مکانیسم باز و بست پولوس‌ها بود. در مدل اولیه به دلیل فول فلانچ بودن، پولوس‌ها به همراه چرخ خارج می‌شدند. این روش تعمیرات را با دشواری همراه می‌کرد. به همین دلیل طراحان پولوس‌های مدل M۳۸ را به شکل جداگانه از چرخ ( مثل پاترول) طراحی کردند. فنرها در جلو و عقب شمش هستند و عمری طولانی دارند. سواری ویلیز آنقدرها که فکرش را می‌کنید خشک نیست زیرا این خودرو مجهز به شاسی فنری است! این شاسی که از آلیاژ‌های خاص ساخته شده، همچون یک میله در سیستم تعلیق تورش بار ( شبیه میله‌ای فنری که در سیستم تعلیق عقب پژو ۴۰۵ استفاده شده است) عمل می‌کند. در این نوع فنربندی ابتدا ضربات و نوسان‌ها توسط کمک فنرها و فنرهای شمش جذب و دفع می‌شود و سپس در صورت افزایش فشار شاسی هم کمی حالت ارتجاعی به خود می‌گیرد و اصطلاحا در خود می‌پیچد.

ویلیز M38

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، حالا جیپ دو حریف سرسخت به نام لندکروزر و لندرور داشت پس نیاز داشت تا دوباره به روز شود. به همین دلیل طراحان جیپ دست به کار شدند و در سال ۱۹۴۹ ورژن جدید از ویلیز برای ارتش ساختند که با کد M۳۸ شناخته می‌شود. خودروی جدید در بخش پیشرانه و جعبه دنده تغییر خاصی نداشت ولی در اندازه‌ها، نمای ظاهری، جنس و آلیاژهای بدنه و شاسی و جزئیات دیگرکاملا جدید بود. طول خودرو به ۳۳۷۸ سانتی‌متر رسید و عرضش هم معادل ۱۵۷۵ میلی متر بود. ویل بیس یا همان فاصله محوری این مدل هم ۸۰ اینچ یا ۲۰۳۲ میلی‌متر بود. این خودرو که در رده‌بندی نظامی با کد ۱/ ۴ دسته‌بندی می‌شود، تا سال ۱۹۵۲ در خط تولید قرار داشت.

تاریخچه

در خلال جنگ جهانی دوم، ارتش آمریکا از خودروهای مختلفی برای حمل و نقل نیروها و ادوات خود استفاده می‌کرد. از جمله این خودروها باید به ساخته‌های دوج و ماک اشاره کرد. اما این خودرو‌ها در رده وسایل نقلیه سنگین جای داشتند و بیشتر مناسب حمل‌ونقل‌ در پشت جبهه بودند. در حالی که ارتش به خودرویی سبک و چابک نیاز داشت که بتواند به راحتی از مسیرهای صعب‌العبور گذر کند و استهلاک پایینی هم داشته باشد. ارتش آمریکا به پنتاگون اعلام نیاز کرد و پنتاگون هم استانداردهایی تدوین کرد و به مناقصه گذاشت. این استانداردها کمی هم سختگیرانه بود، به‌طور مثال وزن خودرو نباید به بیش از ۵۹۰ کیلوگرم می‌رسید، این خودرو باید توانایی حمل ۶۰۰ پوند بار را می‌داشت. ویل بیس (فاصله محوری) آن نباید از ۸۰ اینچ تجاوز می‌کرد و ویل تراک ( عرض محوری) هم حداکثر می‌توانست تا ۴۷ اینچ طول داشته باشد. ضمنا ارتفاع شاسی از زمین هم حداقل باید به اندازه ۲۵/ ۱۶ اینچ بود. نمایندگان ارتش در مناقصه خودروی مورد نظرشان به شرکت‌کنندگان در مناقصه گفتند که تنها ۴۹ روز برای ساخت نمونه اولیه فرصت دارند و این در توان بیشتر شرکت‌کنندگان در مناقصه نبود. اما سرانجام از میان ۱۳۵ کمپانی شرکت‌کننده در مناقصه، طرح‌های سه کمپانی ویلیز اورلند، بنتام کار و فورد به تایید رسید. از میان این سه شرکت هم فقط بنتام کار توانست در مدت زمان ۴۹ روز تعیین شده اولین نمونه را برای انجام تست‌ها آماده کند. بنتام طبق اطلاعات غیر‌رسمی تاریخی دو نمونه از خودرویش را در اختیار ارتش قرار داد تا مورد تست و ارزیابی قرار بگیرد. سرانجام بعد از ۳۴۰۰ مایل معادل ۵۴۴۰ کیلومتر تست، خودروی بنتام توانست نمره قبولی را دریافت کند و بدل به اولین نمونه از خودروهای سبک دودیفرانسیل ارتش در جهان شد. کمپانی بنتام کار بعد‌ها توسط ویلیز اورلند خریداری شد و تغییر نام داد. هر چند اولین نمونه‌ها با نام Quad توسط بنتام کار ساخته شده بودند اما وقتی ویلیز اورلند این کمپانی را خریداری کرد، نام مدل‌های تولیدی را که یک سر و گردن از استانداردهای ارتش بالاتر بودند به Willys MB تغییر داد. خطوط تولید کمپانی ویلیز اورلند ظرفیت محدودی داشت و به همین دلیل کمپانی ویلیز از ارتش درخواست کرد، بخشی از خطوط تولید کمپانی فورد هم به تولید این خودرو اختصاص یابد. در سال ۱۹۴۲ اولین ناوگان ویلیز‌های نظامی وارد ارتش شدند. این سری دارای جلوپنجره‌ای با ۹ شبکه عمودی بود. مدل MB تا سال ۱۹۴۵ تولید شد. البته در خلال سال‌های دهه ۴۰ و دوران جنگ دوم جهانی، مدل‌های مختلفی از خودروهای نظامی با اقتباس از مدل اولیه ویلیز MB ساخته شدند. از میان همه خودروهای نظامی آن دوران، ۱۵۰۰ دستگاه اولیه ( با جلوپنجره جوشکاری شده ۹ پره) که با شماره سریال ۱۰۷۲ تا ۲۵۷۲ و کد W-۲۰۱۵۹۱۹ شناخته می‌شوند، امروز از ارزش کلکسیونی بسیار بالایی برخوردارند.

طراحی

احتمالا با دیدن یک جیپ ویلیز M38 آن هم از نزدیک چند عکس یادگاری با آن می‌گیرید اما این خودرو با آن شکل قوطی وارش شاید در نظر شما جذابیت خاصی نداشته باشد اما کمی صبر کنید، ویلیز لایه‌های پنهان جذابی هم دارد. در این خودرو همه چیز مکانیکی و با هدف افزایش عمر مفید ساخته شده است. نه چرم بوفالو دارد و نه شبیه به فضاپیماهای کادیلاک در دوران خودش است. اما به جای آن در ساختش از سیلیس استفاده شده تا شما نتوانید بعد از گذشت بیش از 60 سال از عمرش، یک نمونه زنگ زده از آن را پیدا کنید.

شاید باورش سخت باشد اما توانایی ویلیز در عبور از رودخانه‌ها آنقدر بالاست که بسیاری از شاسی بلند‌های امروزی حتی به گردپایش نمی‌رسند. البته این قابلیت را باید به حساب ابزارهای استانداردش گذاشت. بگذارید قضیه را کمی موشکافی کنیم. طراحی بسیاری از قطعات این خودرو به‌صورت واتر پروف ( ضد آب) صورت گرفته است. از جمله این موارد باید به روش تنفس موتور هنگام عبور از درون آب اشاره کرد. وقتی خودرو وارد آب می‌شود، به دلیل حرارت موجود در بخش‌های مختلف آن از جمله دیفرانسیل‌ها، گیرباکس و کمک گیرباکس، دلکو و... بر اثر اختلاف حرارت بخار ایجاد می‌شود. جالب است که ویلیز سیستم جذب بخار دارد که بخارات روغن را با استفاده از یک کلید در کابین از قطعات مختلف مثل دیفرانسیل و... مکش کرده و به داخل کاربراتور منتقل می‌کند. البته این همه ماجرا نیست زیرا ویلیز حتی به دو اسنورکل استاندارد هم مجهز است! یکی از این اسنورکل‌ها در جلو قرار دارد. این اسنورکل که از مجرای انتهای درب محفظه موتور خارج شده و در امتداد ستون شیشه جلو قرار می‌گیرد، اجازه نفوذ آب و بخارات آن را به درون موتور نمی‌دهد. اسنورکل عقب هم در نوع خودش جالب است. این اسنورکل که قطعه‌ای لوله‌ای شکل است بر روی خروجی اگزوز نصب می‌شود و تا لبه لاستیک زاپاس ویلیز بالا می‌آید. سری CJ مجهز به باتری‌های معمولی بودند اما در مدل M38 که نمونه‌ای نظامی است، از دو باتری 12 ولت استفاده شده است که مجموعه 24 ولت برق در اختیار خودرو قرار می‌دهد. این افزایش ولتاژ بی‌دلیل هم نیست زیرا ویلیز M38 دارای خروجی برق برای جوشکاری‌های سبک هم هست! احتمالا تعجب کرده‌اید اما به هر حال یک خودروی نظامی باید بتواند از پس نیازهای خودش و... بر بیاید پس چه چیزی بهتر از قابلیت جوشکاری؟ ویلیز‌های که ادوات جوشکاری دارند، از دینام‌های قوی‌تری بهره می‌برند. ضمنا یک اینورتر ( افزایش دهنده جریان و آمپر) استاندارد در سیستم نصب شده است که می‌تواند تا 100 آمپر برق را تقویت کند. خروجی برق نیز در سمت راست خودرو و درست زیر درب‌پوش محفظه موتور قرار دارد. ابزارهای جوشکاری ویلیز از جمله مواردی است که بعد از گذشت این همه سال در هر ویلیزی یافت نمی‌شود. البته مالک خوش‌ذوق ویلیز مورد نظر ما با تلاش فراوان توانسته این ابزارها را تهیه کند.

جیپ از کجا آمد؟

در اواخر دهه 40 میلادی شرکت WillYs Overland توسط کمپانی به نام General Purpose خریداری شد. نام این کمپانی به اختصار GP تلفظ می‌شد. برخی منابع عقیده دارند به دلیل تلفظ خاص این دو حرف در نهایت نام کمپانی به JEEP تغییر کرده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از خودروهای ویلیز ارتش به دلایل مختلف از جمله نقص فنی در گوشه و کنار جبهه‌ها و شهرها رها شدند و توسط مردم و عمدتا کشاورزان مورد بازسازی و استفاده قرار گرفتند. علاقه مردم به این خودروها باعث شد طراحان جیپ به سراغ طراحی خودرویی رفتند که کمی شهری‌تر باشد. به همین دلیل مدل MB را الگو قرار دادند و ادوات نظامی‌اش را حذف کردند تا خودرویی شهری بسازند. به‌طور مثال در مدل‌های نظامی از سیستم برقی 24 آمپر استفاده می‌شد که مصارف مختلفی داشت. اما در سری شهری برق خودرو مثل دیگر خودروها به 12 آمپر تقلیل یافت. اولین نمونه‌ها در سال 1944 و با کد CJ1 ساخته شد. اما بعد از جنگ و با مدل 1945 عرضه شدند. جیپ برای این خودروها از همان پیشرانه 2/ 2 لیتری 4 سیلندر بنزینی استفاده کرد که در مدل کواد هم بهره برده بود. یک جعبه دنده مجهز به کمک ساخت‌ BorgWarner که 3 سرعته بود و کد T90 داشت برای این خودرو انتخاب شد.

کابین

روی صندلی که می‌نشینید، احساس می‌کنید یک افسر ارتش هستید که باید گاهی سبیل‌هایتان را مرتب کنید و با گردنی برافراشته پیش بروید. خبری از سیستم صوتی پیشرفته و تنظیم برقی صندلی‌ها نیست، اینجا همه چیز سرد و آهنی ساخته شده و اصطلاحا خراب نشو. گیرباکس 3 شیفتر دارد. یکی برای دنده سبک، یکی دنده سنگین و دیگری دنده‌های اصلی. تا فراموش نکردم بگویم که حتی سپرهای ویلیز هم جنسی فنری و ارتجاعی دارند. در زیر شیشه جلو یک جاتفنگی قرار دارد که کاملا فابریک است. بسیاری از قطعات این خودرو به‌صورت نو در ایران هنوز وجود دارد زیرا جیپ‌های ویلیز زیادی به منظور استفاده در ارتش ایران در دهه 30 و 40 وارد کشور شد و به همین دلیل قطعات یدکی فراوانی نیز برای آنها وارد کشور شد. هر چند بازسازی خودروی مورد نظر که مدل سال 1955 است، حدود 3 سال زمان برده است. در پایان از همکاری آقایان مانی تاجوری ( مالک خودرو) و حیدر احمدی‌نیا که در تنظیم این مطلب یاری‌مان کردند تشکر می‌کنیم.