بلندمرتبه ها؛ از ارتفاع تا عمق
تاریخچه بلندمرتبهسازی و ساخت بناهای بلند در تهران به چندین دهه گذشته و به تقلید از بلندمرتبهسازی کشورهای خارجی بازمیگردد. دورهای که به ساختمانهای ۴ طبقه در تهران بلندمرتبه اطلاق میشد و زندگی در بناهای بلند به طبقه پردرآمد جامعه تعلق داشت. دورهای که انگیزه زندگی در طبقه آخر یک ساختمان ۴ طبقه برای بهره گرفتن از دید وسیع مناظر شهری بود. سابقه بلندمرتبهسازی در ایران به دهه ۳۰ تا زمان حال بازمیگردد، طوری که نمونههای برجهای بلندمرتبه کنونی در جای جای شهر تهران همچون برج تهران و ارغوان دیده میشوند.
تاریخچه بلندمرتبهسازی و ساخت بناهای بلند در تهران به چندین دهه گذشته و به تقلید از بلندمرتبهسازی کشورهای خارجی بازمیگردد. دورهای که به ساختمانهای ۴ طبقه در تهران بلندمرتبه اطلاق میشد و زندگی در بناهای بلند به طبقه پردرآمد جامعه تعلق داشت. دورهای که انگیزه زندگی در طبقه آخر یک ساختمان ۴ طبقه برای بهره گرفتن از دید وسیع مناظر شهری بود.سابقه بلندمرتبهسازی در ایران به دهه ۳۰ تا زمان حال بازمیگردد، طوری که نمونههای برجهای بلندمرتبه کنونی در جای جای شهر تهران همچون برج تهران و ارغوان دیده میشوند. با این وجود ساخت بلندمرتبه به دلیل نبود ضوابط معین همواره مورد انتقاد کارشناسان بخش شهری بوده است.بررسیهای مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری تهران از ساخت وسازهای بلندمرتبه در پایتخت نشان میدهد آنچه تحت عنوان برج سازی در تهران رخ میدهد بدون توجه به بررسی اثرات کالبدی فضایی نمود یافته است. به این معنی که به جای آنکه بلندمرتبهسازی در اراضی، مطابق معیارهای طرح جامع و تفصیلی صورت گیرد بیشتر تحت تاثیر ملاحظات اقتصادی و تمایلات سرمایهگذاران و مالکان شکل گرفته است. مهمتر آنکه هیچ گونه نظم و هماهنگی در شکل گیری ساختمانهای بلند مرتبه شهر تهران حاکم نبوده، طوری که تنوع در سطح اشغال(از ۳۰ تا ۱۰۰ درصد) منجر به تبعات منفی در سیما و منظره شهر و ایجاد ناهماهنگی در انسجام لفاف فضایی بلوک شهری شده است.
در حال حاضر در تهران ۱۳ برج بهعنوان برجهای بلند مرتبه شناخته میشوند که از این میان برج تهران با ۱۶۲ متر ارتفاع بلندترین برج مسکونی تهران است و بعد از آن برج آسمان، کوه نور، ارغوان، برجهای دوقلو، برج شایان و برج کوهها در ردههای بعدی از نظر ارتفاع قرار دارند. گرچه تعداد زیادی از بلندمرتبههای مسکونی تهران در مناطق شمالی شهر قرار گرفتهاند اما در شکل گیری مشکلاتی از قبیل تقلیل و تغییر عملکرد محیط اطراف، کاهش سرانه خدمات و تجهیزات شهری، تاثیرات کیفی و کمی در شبکه معابر، تغییرات آب و هوایی، افزایش آلودگیهای محیطی بافت پیرامون خود بیتاثیر نبودهاند. چون علاوهبر اینکه ساختمانهای بلند در فواصل نزدیک به هم احداث شدهاند که موجب ایجاد پدیده اشراف و سایهاندازی شدهاند؛ فقدان خط آسمان منسجم، عدم توجه به ملاحظات ایمنی در برابر زلزله و آتش سوزی، ساخت وساز در سطح اشغالهای مختلف، تاثیرات مخرب زیست محیطی، انسداد مناظر و کریدورهای دید استراتژیک از دیگر اشکالات برجهای مسکونی تهران هستند به طوری که اینگونه از ساخت و سازهای بلند مرتبه، عملا یکی از انگیزههای روی آوردن مردم به سکونت در ساختمانهای بلندمرتبه برای بهره گرفتن از دید وسیعتر مناظر شهری را از بین برده است.اما اخیرا آنچه دستاویز انتقادات برخی از کارشناسان شهری در حوزه ساخت بلندمرتبهها قرار گرفته یورش سازندهها و فعالان بخش ساختمانی به افزایش تعداد طبقات منفی در پروژهها است.
محمدسالاری رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران معتقد است که علت افزایش تمایل سازندهها به ساخت وساز در زیر سطح را در دو عامل میتوان جست و جو کرد. عامل اول از مقررات و ضوابط شهرسازی ملاک عمل در مناطق ۲۲گانه به ویژه مفاد طرح تفصیلی جدید که در اردیبهشت ماه سال ۹۱ تصویب و ابلاغ شد، نشات میگیرد. مطابق با مفاد طرح تفصیلی اراضی که دارای مساحت قابل توجهی باشند و به ویژه در بر راستهها و محدودههایی که کاربری M یا S قرار گرفته باشند برای ساختوسازهای بلندمرتبه علی الخصوص ساخت وسازهای بیش از ۱۲ طبقه که در زمره ساختمانهای بلندمرتبه محسوب میشوند، باید به ازای هر واحد تجاری، یک واحد پارکینگ تامین کنند. او ادامه داد: قاعده تامین پارکینگ در طرح تفصیلی کنونی بیش از طرح ملاک عمل گذشته سازندهها را محدود میکند. چراکه در گذشته به ازای هر ۳۳ متر واحد تجاری تامین یک واحد الزامی بود اما در حال حاضر طبق ضوابط طرح تفصیلی به ازای هر ۲۵ متر واحد تجاری تامین یک واحد پارکینگ الزامی شده است.
از این رو به نظر میرسد یکی از عوامل مهم در گرایش سازندهها برای احداث طبقات منفی، الزام تامین پارکینگ باشد. به ویژه آنکه در مجتمعهای تجاری باید یک ضریب فزایندهای هم برای تامین پارکینگ مراجعهکنندگان در نظر گرفته شود. به گفته وی تامین پارکینگ برای سازندهها به دلیل فرمول محاسبه عوارض در طبقات منفی با صرفه اقتصادی همراه است. طوریکه عوارض صدور پروانه برای تراکممنفی به مراتب ارزانتر از تراکم مثبت است و به ازای هر طبقه منفی، ۱۰درصد از آن کاسته میشود.بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد ظاهرا شهرداری برای تامین پارکینگ در زیرزمین برجها، رقمی بسیار نازل و معادل یکدهم نرخ تراکم، از سازندهها دریافت میکند. البته اگر کاربری تجاری بهصورت رسمی برای طبقات منفی صادر شود، عوارض آن، مطابق تراکم مثبت ساختمانها که حداقل ۲۰۰هزار تا ۳۰۰ هزار تومان برآورد میشود، محاسبه خواهد شد.او در توضیح عامل دوم گفت: گرایش سازندهها و فعالان بخش ساختمانی به افزایش تعداد طبقات در عمق زمین آن است که در مجتمعهای تجاری بزرگ و چندمنظوره طبقات زیرین به شرط ایجاد فضای تفریحی قابل توجه میتواند کارکرد بهتری داشته باشد.
به همین دلیل است که برخی متولیان ساخت و ساز به هنگام دریافت پروانه ساختمانی، کاربری طبقات منفی را به یک کاربری درآمدزا تبدیل میکنند. سالاری تاکید کرد: البته این نکته قابل تامل است که هزینه ساخت طبقات منفی به دلیل گودبرداری عمیق، توجه به مسائل ایمنی و... نسبت به سایر طبقات بالاتر است. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که استفاده از طبقات زیرسطح با هدف تامین پارکینگ یا کاربریهای تجاری بدون ایراد است چراکه تامین پارکینگ در طبقه همکف یا روی همکف صرفه اقتصادی ندارد.رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تصریح کرد: ساخت و ساز در عمق زمین به شرطی میتواند بلامانع باشد که هزینههای لازم برای مقاومسازی انجام شود و بحث مقاومسازی جدارههای گود رعایت شود. تجربه گودبرداریهای عمیق و پرخطر گذشته نشان میدهد که بخشی از گودبرداریها با بروز حادثه همراه شده است که برای کاهش هزینهها برخی نکات ایمنی رعایت نشده است.بنابراین مطابق با ضوابط شهرسازی احداث طبقات زیرزمینی هیچ مشکلی از نظر فنی ندارد مشکل زمانی به وجود میآید که گروهی از متولیان ساختوساز مقررات ملی ساختمان را رعایت نمیکنند. بهعنوان مثال آزمایشهای مختلفی درخصوص مکانیک خاک یا شناسایی مسیر فاضلابها و قناتها انجام نمیشود.
ارسال نظر