ریچارد برانسون، کارآفرین موفق:
دانشگاه همه چیز را به شما نمی آموزد
اگر به دنبال توصیههایی برای تاسیس شرکت خود، بهبود چشمانداز یا توسعه مهارتهای رهبری سازمان هستید، ریچارد برانسون در کتاب خود «مانند یک تازهکار: اسراری که در دانشکده کسبوکار به شما آموزش نمیدهند» رموز موفقیت خود را برای شروع یک کسبوکار معرفی میکند. برانسون در این کتاب دانش و تجربهای که او را یکی از معروفترین کارآفرینان جهان کرده است توضیح میدهد و به اشتراک میگذارد. همه ما میدانیم که راههای بسیاری برای موفقیت وجود دارد اما برانسون مسیر منحصر به فردی برای موفقیت دارد که هرگز آن را در دانشکده کسبوکار نخواهید آموخت.
اگر به دنبال توصیههایی برای تاسیس شرکت خود، بهبود چشمانداز یا توسعه مهارتهای رهبری سازمان هستید، ریچارد برانسون در کتاب خود «مانند یک تازهکار: اسراری که در دانشکده کسبوکار به شما آموزش نمیدهند» رموز موفقیت خود را برای شروع یک کسبوکار معرفی میکند. برانسون در این کتاب دانش و تجربهای که او را یکی از معروفترین کارآفرینان جهان کرده است توضیح میدهد و به اشتراک میگذارد. همه ما میدانیم که راههای بسیاری برای موفقیت وجود دارد اما برانسون مسیر منحصر به فردی برای موفقیت دارد که هرگز آن را در دانشکده کسبوکار نخواهید آموخت. با هم رموز رهبری یک کارآفرین بزرگ را کشف میکنیم.
ریچارد برانسون کارآفرین و سرمایهگذار بریتانیایی، رئیس و بنیانگذار گروه شرکتهای ویرجین با ثروتی معادل ۵٫۱ میلیارد دلار چهارمین شهروند ثروتمند بریتانیایی است. از آنجایی که برانسون در کودکی به بیماری دیسلکسیا1 دچار بود، عملکرد آکادمیک ضعیفی در مدرسه داشت. اما بهرغم عملکرد ضعیف آکادمیک خود، در رشتههای ورزشی و بهخصوص شنا عملکردی عالی از خود نشان میداد. او در ابتدای کارش در سال ۱۹۷۰ یک فروشگاه کوچک به نام (virgin record) به راه انداخت. این در حالی بود که چند سال قبل از دبیرستان اخراج شده بود و تنها تجربه کسبوکار او پیش از آن راهاندازی یک مجله شخصی بود. او شهرت و همچنین ثروت خود را مدیون موفقیت چشمگیر گروه شرکتهای ویرجین است. بیش از 400 شرکت مختلف تحت نام ویرجین در سرتاسر دنیا مشغول به فعالیت هستند.
تنها هشت فقره از این شرکتها بیش از یک میلیارد دلار در سال درآمد دارند. علاقه او در زندگی از ایجاد چالش و علاقه به روبهرو شدن با آنها ناشی میشود. موفقیت در شکلهای بسیاری ظاهر میشود. برای سر ریچارد برانسون موسس Virgin Group مسیر موفقیت یک مسیر متداول نیست. او به ساخت هشت شرکت جداگانه میلیارد دلاری در هشت صنعت مختلف اقدام کرد اما دانشکده کسبوکار برای او دشوار بود؛ مخصوصا چون او از بیماری دیسلکسیا و اختلال توجه رنج میبرد. برانسون معتقد است که رهبران موفق باید خلاقیت و از همه مهمتر توانایی تاثیر بر دیگران برای پیروی و حمایت از آنها در چالشهای سازمانی را داشته باشند. او بر ایجاد محیط کاری جذاب بهعنوان راهی برای حفظ اشتیاق و ایجاد کار دستهجمعی تاکید داشته و بهطور مرتب فرصتهای جدید را بررسی میکند. او همواره با مشتریان و کارکنان ویرجین در تماس است و از این دانش و آگاهی برای جستوجو و کسب فرصتهای کاری جدید استفاده میکند. موفقیتی که برانسون تجربه کرد از مسیر فکری و باورهای او ناشی میشود. بیایید نگاهی به برخی رازهای او که از کتاب «مانند یک تازهکار: اسراری که در دانشکده کسبوکار به شما آموزش نمیدهند.» بیندازیم.
1- «زمانی که کار جدیدی را امتحان میکنید، هرگز نمیدانید که چه اتفاقی میافتد. همه اینها تجربه است.» شروع هر کاری برای اولین بار همواره یک چالش بزرگ است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد. اما برانسون ریسکپذیر است و شجاعت ورود به مسیرهای نامعلوم را دارد. او اهدافش را تنظیم میکند و تا رسیدن به هدف مورد نظر از پا نمیایستد.
2- «همان قدری که نیاز به شخصیت قوی برای ایجاد یک کسبوکار دارید، نیاز به درک هنر گماردن افراد دیگر در جایگاههای مختلف نیز خواهید داشت.» برانسون به اعتماد کردن اعتقاد قوی دارد. نباید کنترل کامل را از دست بدهید اما باید به افراد دیگر اجازه دهید تا احساس کنند شما به آنها اعتماد دارید و این اعتماد را با مسوولیتهایی که به آنها میدهید، نشان خواهید داد.
3- «با شکستهایتان شرمنده و دستپاچه نشوید؛ از آنها درس بیاموزید و دوباره شروع کنید.» برانسون معتقد است که از شکستها بیشتر از موفقیتها میتوان آموخت. درک جایی که شکست خوردهاید، میتواند موفقیت آینده شما را تضمین کند. درک نقطه شکست، مسیر مطمئنی برای موفقیت در آینده به شما نشان خواهد داد.
4- «با پیروی از قوانین چیز جدیدی یاد نمیگیرید. با تجربه اندوختن میتوانید موفق شوید.» برانسون معتقد است زمانی که افراد فضای بیشتری برای موفقیت یا شکست داشته باشند، احساس تعلق خاطر بیشتری به شغلشان خواهند داشت.
5- «بهترین روش برای یادگیری در مورد هر چیزی، انجام دادن آن است.» برانسون به سرمایهگذاری برروی افراد معتقد است، چرا که مردم یاد میگیرند چگونه کارها را به خوبی انجام دهند. وقتی روی مردم سرمایهگذاری میکنید آنها اغلب این سرمایهگذاری را با کار سخت و وفاداری پس خواهند داد.
6- «یک کسبوکار باید شمولپذیر و جذاب باشد و غرایز خلاقانه شما را به کار بیندازد.» برانسون معتقد است که کارمندان او نباید تصور کنند که استخدام شدهاند تا تنها حقوق بگیرند. او افرادی میخواهد که برای مشارکت مشتاقانه سر کار بیایند.
7- «افراد خوب تنها برای یک کسبوکار تعیینکننده نیستند. آنها خود کسبوکارند.» برانسون معتقد است که موتور واقعی پشت هر کسبوکاری، افراد آن است. او به کسبوکار بهعنوان چیزی بیش از گروهی از افراد نگاه میکند. او افراد را بهعنوان بزرگترین دارایی هر کسبوکاری میداند. هیچ کس نمیتواند در مورد موفقیتهای بزرگ ریچارد برانسون بحث کند. شاید رمز واقعی موفقیت او این است که چیزی را خلق میکند که برجسته شده است، جذابیت کافی برای انجام آن وجود دارد و کاری را انجام میدهد که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اینها همگی نکاتی است که شما نیاز به یادگیری آنها دارید اما در دانشکده کسبوکار آنها را نمیآموزید.
پینوشت:
1. دیسلکسیا یا خوانشپریشی یک اصطلاح عام برای تشریح معلولیت آموزشی است. این معلولیت موجب اختلال در روانخوانی یا درک مطلب میشود.
ریچارد برانسون کارآفرین و سرمایهگذار بریتانیایی، رئیس و بنیانگذار گروه شرکتهای ویرجین با ثروتی معادل ۵٫۱ میلیارد دلار چهارمین شهروند ثروتمند بریتانیایی است. از آنجایی که برانسون در کودکی به بیماری دیسلکسیا1 دچار بود، عملکرد آکادمیک ضعیفی در مدرسه داشت. اما بهرغم عملکرد ضعیف آکادمیک خود، در رشتههای ورزشی و بهخصوص شنا عملکردی عالی از خود نشان میداد. او در ابتدای کارش در سال ۱۹۷۰ یک فروشگاه کوچک به نام (virgin record) به راه انداخت. این در حالی بود که چند سال قبل از دبیرستان اخراج شده بود و تنها تجربه کسبوکار او پیش از آن راهاندازی یک مجله شخصی بود. او شهرت و همچنین ثروت خود را مدیون موفقیت چشمگیر گروه شرکتهای ویرجین است. بیش از 400 شرکت مختلف تحت نام ویرجین در سرتاسر دنیا مشغول به فعالیت هستند.
تنها هشت فقره از این شرکتها بیش از یک میلیارد دلار در سال درآمد دارند. علاقه او در زندگی از ایجاد چالش و علاقه به روبهرو شدن با آنها ناشی میشود. موفقیت در شکلهای بسیاری ظاهر میشود. برای سر ریچارد برانسون موسس Virgin Group مسیر موفقیت یک مسیر متداول نیست. او به ساخت هشت شرکت جداگانه میلیارد دلاری در هشت صنعت مختلف اقدام کرد اما دانشکده کسبوکار برای او دشوار بود؛ مخصوصا چون او از بیماری دیسلکسیا و اختلال توجه رنج میبرد. برانسون معتقد است که رهبران موفق باید خلاقیت و از همه مهمتر توانایی تاثیر بر دیگران برای پیروی و حمایت از آنها در چالشهای سازمانی را داشته باشند. او بر ایجاد محیط کاری جذاب بهعنوان راهی برای حفظ اشتیاق و ایجاد کار دستهجمعی تاکید داشته و بهطور مرتب فرصتهای جدید را بررسی میکند. او همواره با مشتریان و کارکنان ویرجین در تماس است و از این دانش و آگاهی برای جستوجو و کسب فرصتهای کاری جدید استفاده میکند. موفقیتی که برانسون تجربه کرد از مسیر فکری و باورهای او ناشی میشود. بیایید نگاهی به برخی رازهای او که از کتاب «مانند یک تازهکار: اسراری که در دانشکده کسبوکار به شما آموزش نمیدهند.» بیندازیم.
1- «زمانی که کار جدیدی را امتحان میکنید، هرگز نمیدانید که چه اتفاقی میافتد. همه اینها تجربه است.» شروع هر کاری برای اولین بار همواره یک چالش بزرگ است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد. اما برانسون ریسکپذیر است و شجاعت ورود به مسیرهای نامعلوم را دارد. او اهدافش را تنظیم میکند و تا رسیدن به هدف مورد نظر از پا نمیایستد.
2- «همان قدری که نیاز به شخصیت قوی برای ایجاد یک کسبوکار دارید، نیاز به درک هنر گماردن افراد دیگر در جایگاههای مختلف نیز خواهید داشت.» برانسون به اعتماد کردن اعتقاد قوی دارد. نباید کنترل کامل را از دست بدهید اما باید به افراد دیگر اجازه دهید تا احساس کنند شما به آنها اعتماد دارید و این اعتماد را با مسوولیتهایی که به آنها میدهید، نشان خواهید داد.
3- «با شکستهایتان شرمنده و دستپاچه نشوید؛ از آنها درس بیاموزید و دوباره شروع کنید.» برانسون معتقد است که از شکستها بیشتر از موفقیتها میتوان آموخت. درک جایی که شکست خوردهاید، میتواند موفقیت آینده شما را تضمین کند. درک نقطه شکست، مسیر مطمئنی برای موفقیت در آینده به شما نشان خواهد داد.
4- «با پیروی از قوانین چیز جدیدی یاد نمیگیرید. با تجربه اندوختن میتوانید موفق شوید.» برانسون معتقد است زمانی که افراد فضای بیشتری برای موفقیت یا شکست داشته باشند، احساس تعلق خاطر بیشتری به شغلشان خواهند داشت.
5- «بهترین روش برای یادگیری در مورد هر چیزی، انجام دادن آن است.» برانسون به سرمایهگذاری برروی افراد معتقد است، چرا که مردم یاد میگیرند چگونه کارها را به خوبی انجام دهند. وقتی روی مردم سرمایهگذاری میکنید آنها اغلب این سرمایهگذاری را با کار سخت و وفاداری پس خواهند داد.
6- «یک کسبوکار باید شمولپذیر و جذاب باشد و غرایز خلاقانه شما را به کار بیندازد.» برانسون معتقد است که کارمندان او نباید تصور کنند که استخدام شدهاند تا تنها حقوق بگیرند. او افرادی میخواهد که برای مشارکت مشتاقانه سر کار بیایند.
7- «افراد خوب تنها برای یک کسبوکار تعیینکننده نیستند. آنها خود کسبوکارند.» برانسون معتقد است که موتور واقعی پشت هر کسبوکاری، افراد آن است. او به کسبوکار بهعنوان چیزی بیش از گروهی از افراد نگاه میکند. او افراد را بهعنوان بزرگترین دارایی هر کسبوکاری میداند. هیچ کس نمیتواند در مورد موفقیتهای بزرگ ریچارد برانسون بحث کند. شاید رمز واقعی موفقیت او این است که چیزی را خلق میکند که برجسته شده است، جذابیت کافی برای انجام آن وجود دارد و کاری را انجام میدهد که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اینها همگی نکاتی است که شما نیاز به یادگیری آنها دارید اما در دانشکده کسبوکار آنها را نمیآموزید.
پینوشت:
1. دیسلکسیا یا خوانشپریشی یک اصطلاح عام برای تشریح معلولیت آموزشی است. این معلولیت موجب اختلال در روانخوانی یا درک مطلب میشود.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: inc
ارسال نظر