پایان‌نامه‌هایی برای فروش
حسین ثنایی‎نژاد*
به عنوان کسی که ۲۴ سال است در یکی از بزرگترین دانشگاه‌های کشور تدریس می‌کنم و استاد راهنما، استاد مشاور و یا داور پایان‌نامه‌های بسیاری در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی‌ارشد و دکتری بوده‌ام، تاکنون شخصا با موردی که دانشجویی پایان‌نامه‌اش را خریده باشد، برخورد نداشته‌ام. اگرچه موارد معدودی بوده است که به‌طور ضمنی معلوم بوده که دانشجو شخصا تمام کار پایان‌نامه‌اش را انجام نداده است، ولی با این حال امکان اثبات همین مقدار تقلب هم کار آسانی نبوده است.

از گوشه و کنار اما به فراوانی شنیده‌ام و شخصا نیز آگهی‌های تبلیغاتی را در مغازه‌ها و اینترنت دیده‌ام که پروژه و پایان‌نامه می‌فروشند. بنابراین فرض را بر این می‌گذارم که وقتی بازار فروش هست حتما خریدارانی هم هستند.
با چنین فرضی اجازه دهید این پدیده غیرعلمی را آسیب‌شناسی کنیم. برای این کار باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا افراد علاقمند هستند، بی‌آنکه پژوهشگر باشند و دانشمند، چنان بنمایند.
به گمان من نفس اینکه آحاد مردم و مسئولان حتی در رده‌های بالای مملکتی به شدت علاقمند هستند دارای مدرک آکادمیک باشند و به‌ویژه عناوین کارشناس‌ارشد و دکتری را به نام خود بچسبانند، نشانه خوبی است، زیرا این اشتیاق و عطش مدرک‌گرایی در سطوح عالی نشان از این دارد که جامعه ارزش و اعتباری بسیار بالا برای دانش و دانشمند قائل است.

از قضا همین ارزشمندی بسیار مدارک دانشگاهی، قاتل جانشان شده و در فرآیندی که توضیح خواهم داد باعث افول جایگاه دانش و دانشمندی می‌شود.
بی‌تردید در سالیان اخیر سرعت تولید علم و پیشرفت فناوری در جهان بسیار زیاد و فراتر از تصور عوام است. این پیشرفت اعجاب‌انگیز مسلما فاصله بین کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته را هر روز زیاد و زیادتر کرده است. بنابراین کشورهای درحال‌توسعه از جمله کشور ما نیاز و اقبال زیادی به دانش و فناوری نشان داده‌اند. نیاز و اقبالی که مطلقا با توان طبیعی جامعه برای تولید دانش و تربیت دانشمند متناسب نبوده است.
بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه این مشکل خود را از طریق برقراری ارتباط و استفاده از پتاسیل بین‌المللی برطرف می‌کنند و در کنار آن پتانسیل طبیعی جامعه خویش را به فعلیت رسانده و به تدریج تلاش می‌کنند با دنیای پیشرفته هماهنگ شوند.

به‌نظر می‌رسد که در کشور ما با تکیه افراطی بر استقلال و توان ملی، آنچنان بی‌برنامه نهادهای آموزشی و پژوهشی توسعه غیرطبیعی یافته‌اند که آسیب‌های بسیاری در جامعه علم و فن‌آوری کشور به وجود آمده است.
یکی از این آسیب‌ها تولید مدرک‌های دانشگاهی بدون محتوا بوده است. وقتی گسترش فیزیکی مراکز آموزش عالی در کشور چنان بی‌برنامه بوده است که در دورافتاده‌ترین نقاطی که هیچ امکانی اعم از انسانی و تجهیزاتی مناسب برای تاسیس دانشگاه نداشته، دانشگاه ایجاد شده است؛ وقتی که دانشجویان تشنه مدرک به امید کسب مدرک به چنین دانشگاه‌هایی سرازیر شده‌اند، بی‌آنکه نظام دانشگاهی قدرتمندی در آنجا موجود باشد، مسلما به وجود آمدن بازار خرید و فروش پایان‌نامه می‌تواند رواج یابد.

علاوه براین وقتی مسئولان، داشتن مدرک دانشگاهی را یک الزام برای مقام و موقعیت سیاسی و اجرایی‌شان تلقی می‌کنند ولی نه توان و نه فرصت اخذ مدرک دانشگاهی از طریق معمول دارند، مسلما چنین بازاری ضرورت می‌یابد. اگرچه ممکن است این بازار اندکی متفاوت‌تر و با قیمت‌های غیرمعمول‌تر باشد! اینگونه اخذ مدرک‌های کم‌مایه و یا بی‌پایه در رده‌های مختلف مسئولان می‌تواند الگوبرداری شده و باعث گسترش چنین مسائلی شده باشد. از همین قماش می‌توان مقوله‌های دیگری را هم برشمرد. مانند پذیرش دانشجوی داخلی با عنوان بین‌الملل بدون کنکور و با اخذ شهریه‌های نجومی. متاسفانه خود شاهد بودم که تعداد زیادی از مسئولان و کارشناسان دولتی که مدت زیادی تا بازنشستگی‌شان باقی نمانده از همین طریق وارد دانشگاه شدند و در همین چندساله مدرک دکترای خود را نیز گرفتند. چنین فرآیندی نیز می‌تواند زمینه چنین آشفته بازاری را فراهم ساخته باشد.

برای حسن ختام ذکر خاطره‌ای از یکی از همکاران درباره یکی از همین موارد خالی از لطف نیست. همکارم می‌گفت: «یک بار به دعوت مشاور یکی از همین دانشجویان بین‌الملل والامقام در جلسه‌ای تخصصی دعوت شده بودم. در همان جلسه به مناسبتی بحثی درهمین‌باره پیش آمد. به آن آقای مشاور گفتم که سلامم را به آن آقای والامقام برساند و از قول من به او بگوید او را دکتر تجربی می‌دانم در همان زمینه مدیریتی که داشت. گفتم به ایشان بگوید که در چنان مقامی واقعا از داشتن مدرک دکتری بی‌نیاز است. بیاید و از خیر چنین مدرکی به نفع سلامت خویش و نظام آموزش عالی بگذرد! به گمانم پیغامم منتقل شده بود، چون پس از آن دیگر هرگز به آن جلسه دعوت نشدم.»

* عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد