کمبود آب نابرابریها را تشدید میکند و به اقتصاد لطمه میزند
چگونه میتوانیم آب را ارزشگذاری کنیم؟
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita. jamshidnezhad@gmail. com
آب برای زندگی ضروری است؛ چه برای آبیاری محصولات، چه برای تولید کالاها یا برای نوشیدن، شستوشو و پاکیزگی. اما تشدید تغییرات اقلیمی، جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضاها در شهرها، کشاورزی و صنعت به علاوه حکمرانی ضعیف آب، منجر به کمبود شدید آب در سراسر جهان شده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۵۰ این کمیابی فشار قابلتوجهی به اقتصادهای آفریقا، آسیای مرکزی و خاورمیانه وارد خواهد کرد و منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی آنها خواهد شد.
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com
آب برای زندگی ضروری است؛ چه برای آبیاری محصولات، چه برای تولید کالاها یا برای نوشیدن، شستوشو و پاکیزگی. اما تشدید تغییرات اقلیمی، جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضاها در شهرها، کشاورزی و صنعت به علاوه حکمرانی ضعیف آب، منجر به کمبود شدید آب در سراسر جهان شده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال 2050 این کمیابی فشار قابلتوجهی به اقتصادهای آفریقا، آسیای مرکزی و خاورمیانه وارد خواهد کرد و منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی آنها خواهد شد. برای حل این چالشها و اطمینان یافتن از اینکه هر فرد، کشور یا کسبوکاری آب کافی دارد، تعیین ارزش واقعی آب در زنجیره عرضه ضروری است. اما چگونه چنین امری محقق خواهد شد؟این سوالی است که در یک بحث گروهی در کنفرانس هفته جهانی آب در استکهلم سوئد به میزبانی گاردین مطرح شد. این کنفرانس برای کمک به انستیتو بینالمللی آب استکهلم (SIWI) سازماندهی شده است.
فقدان آگاهی
در این کنفرانس همگی متفقالقول بودند که آب آنطور که باید ارزشگذاری نمیشود و فقدان آگاهی بهعنوان یک عامل احتمالی بیان شد. پاول ریگ، کارشناس ارشد برنامه آب و مرکز کسبوکار در موسسه منابع جهانی میگوید: « در مکانهایی که کشاورزان با خشکسالی مواجهاند این امر بر معاش آنها تاثیر گذاشته است و آب به منبع بسیار با ارزشی تبدیل شده است.» ریگ با Valuing Nature، یک شرکت مشاوره پایداری کار کرده است تا ارزش آب را بر حسب هزینههای ارسال آن از روشهای سودمند اجتماعی، محیطزیستی و اقتصادی بهدست آورد. او میگوید: «ما فکر میکنیم که با درک هزینه کلی، میتوان در مورد سطح سرمایهگذاری موردنیاز برای رسیدن به این شرایط به علاوه بزرگترین اثراتی که مانع دستاورد آنها میشود، آگاهیرسانی کرد.»
کشاورزی تشنه
کارشناسان معتقدند که بخش کشاورزی راه درازی برای ارزشگذاری مناسب آب در پیش دارد. ریگ میگوید: «کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب و همچنین بزرگترین آلودهکننده آن است. با وجود این، بسیار دشوار است که از کشاورزان بخواهیم زمانی که در تلاش برای امرار معاش هستند، برای آب پولی پرداخت کنند.» جان ویدال، دبیر بخش محیطزیست گاردین که ریاست این بحث را به عهده داشت، میپرسد اگر کشاورزان نمیخواهند یا نمیتوانند پولی بابت آب پرداخت کنند، آیا نیاز به تفکر متفاوت در مورد چگونگی رشد و آبیاری محصولات دارند؟ انتون ارل، رئیس بخش آفریقایی SIWI میگوید: «به نظر من این امر در حال رخ دادن است. دولت بوتسوانا به دنبال راههایی برای معرفی نوعی آببها برای کشاورزان است و کشاورزانی که SIWI با آنها گفتوگو میکند میگویند که آنها پیشتر از تکنیکهای کارآ برای آبیاری جهت کاهش هزینه پمپهای نیرو استفاده کردهاند.»
صحبت به زبان شرکتها
گرچه تنها در کشاورزی که اصولا عملیات یا فرآیندهای آن نیاز به آب زیاد دارند، این بحث مطرح نیست. SIWI با شرکتهای منسوجات سوئدی کار کرده است تا کارخانجات تولیدی آنها را در کشورهایی مانند بنگلادش، چین و اتیوپی تشویق به ارزشگذاری بیشتر در مورد آب کند. ارل میگوید: «ما با این کارخانهها صحبت کردیم و به آنها گفتیم: شما از منابع آبی بسیاری استفاده میکنید و آنها را در ناحیه محلی آلوده میکنید؛ شما باید فعالیتهای خود را تغییر دهید، اما صاحبان کارخانهها ترجیح میدهند تا به کسبوکاری که کمتر در این زمینه مضر است بپردازند.»
در عوض، کلید این قضیه، یافتن زبان درستی است که کسبوکارها بتوانند نسبت به آن پاسخگو باشند. ارل میگوید: «ما در مورد هزینههای اصلی آنها جویا شدیم و آنها متفقالقول به انرژی و مواد شیمیایی استفاده شده برای رنگ کردن پارچهها اشاره میکردند. ما به آنها گفتیم میتوانیم فرآیندهایی را معرفی کنیم که این هزینهها را کاهش دهند. بنابراین بجای سه یا چهار بار رنگ کردن پارچه و رها کردن آب، آنها این کار را فقط یک بار انجام میدهند، مواد شیمیایی را میگیرند و آنها را دوباره مورد استفاده قرار میدهند. بهبود استفاده آب یک اثر جانبی است؛ اما نقطه ورودی باید چیزی باشد که شرکتها بتوانند واقعا با آن ارتباط برقرار کنند.»
اما عملکرد فردی شرکتها ضرورتا به این معنا نیست که در کل آب بهتر ارزشگذاری شده است. اندره فوری، رئیس بخش کمیابی آب و ارزش زیستمحیطی در SABMiller کار شرکت با کشاورزانی که جو میکارند، در هندوستان را توصیف میکند؛ او میگوید کشاورزی 80 درصد مصرف آب را شامل میشود: «با آبیاری بهینهتر، بهعنوان مثال، آبیاری قطرهای (که آب بهطور مستقیم وارد ریشه گیاه میشود) آنها آب را ذخیره میکنند. اما همچنین شاهد بودهایم آبی که آنها ذخیره میکنند، توسط فرد دیگری استفاده میشود؛ بنابراین ما واقعا این مشکل را حل نکردهایم.» وی میافزاید: «یکی از بهینهترین راههای شرکتها برای تعیین ارزش آب، توسعه درک بهتری از آنچه هزینه دارد در سراسر بخشهای متفاوت کسبوکار است. داشتن یک قیمت (برای آب) در ذهن ما، تصمیمات ما را کاملا کند خواهد ساخت.»
آیا باید برای آب قیمت بیشتری بپردازیم؟
یکی از چالشهای کلیدی در تامین عرضه بلندمدت آب، یافتن جریانهای پایدار برای تامین مالی و کار با کسانی است که باید هزینهها را متحمل شوند. ارل میگوید «در بسیاری از موارد، یک مساله فرهنگی حول ایجاد سود از آب وجود دارد. این مساله حتی در کشورهایی که بخش خصوصی نقش قوی در بخشهای مختلف اقتصاد ایفا میکند نیز وجود دارد.» زمانی که این مساله به خزانه ملی آفریقای جنوبی پیشنهاد شد که عملیات فاضلاب کشور میتواند توسط بخش خصوصی کنترل شود و در شرایطی که کسبوکار موردنظر میتواند آب استفاده شده را ارزانتر بفروشد، این ایده با آغوش باز پذیرفته نشد. گرچه در برخی نواحی بسیاری از فقیرترین مردم باید آب را از فروشندهها، تانکرها و دیگر ارائهدهندگان غیررسمی بخرند و 10 برابر بیشتر از فردی که در خانه است وقت خود را صرف این کار کنند. گرچه این موقعیت نابرابریهای عمیقی را نشان میدهد، اما نشاندهنده این است که رضایتی برای پرداخت وجود دارد. مونیکا فریمن، رئیس Investor Water Initiatives در موسسه غیرانتفاعی Ceres معتقد است که درخواست از کاربران داخلی برای پرداخت برای آب میتواند راهی برای افزایش ارزش آن به علاوه افزایش پول مورد نیاز برای امنیت عرضه باشد.
وی میگوید: «بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که به راهحلهای خصوصی یا مشارکتهای عمومی-خصوصی نگاه میکنند، شروع به پرسیدن این سوال میکنند که: چگونه میتوانیم مطمئن باشیم آنهایی که در پایین این هرم هستند میتوانند از عهده آن بربیایند و به آب دسترسی داشته باشند، من فکر میکنم خصوصیسازی میتواند کارگر بیفتد؛ اما شما باید سیاستها و نظارت بسیار قوی از سوی قانونگذاران داشته باشید.» فریمن معتقد است که شرکت و جامعه سرمایهگذاری میتواند با درک ریسکهای مدیریت ناکارآی آب بهتر به آب ارزش دهد. او میگوید: «بسیاری از شرکتها بدون مدیریت صحیح آب، شروع به ارزیابی پولی که وارد این کار کردهاند میکنند. در گذشته، جامعه سرمایهگذاری با حجم آبی که از آن استفاده میکنند درگیر بود؛ اما به نظر من سوال بزرگتر این است که: فرصتهای از دست رفته ناشی از عدم درک و مدیریت صحیح آب چیست؟»
ارسال نظر