از جایی که بیرون می آییم اما هیچگاه برایمان عادی نمیشود
مینا درویش لابهلای اشیا در حبس چهار دیواریهایی که امنیتشان را تضمین میکند، در بیهودگی بطالت نبضشان میزند. سوده داود در مورد زنان حاضر در بومهایش میگوید: آیندهشان را نه در افقهای دور،که در ته دایره فنجانها جستوجو میکنند؛ پیچیده در کاغذهای رنگی کادو، ظاهرشان دنیای امروز را فریاد میزند و باطنشان از کهنگی حرمسراهای دیروزهای دور خبر میآورند. در عمق بی عمق نگاهشان در انجماد هراسی پنهان ما را مینگرند، مرا مینگرند. . . از آنکه شوقی آنان را به فردا دعوت نمیکند مرا میترساند.
مینا درویش لابهلای اشیا در حبس چهار دیواریهایی که امنیتشان را تضمین میکند، در بیهودگی بطالت نبضشان میزند.
سوده داود در مورد زنان حاضر در بومهایش میگوید:
آیندهشان را نه در افقهای دور،که در ته دایره فنجانها جستوجو میکنند؛
پیچیده در کاغذهای رنگی کادو،
ظاهرشان دنیای امروز را فریاد میزند و باطنشان
از کهنگی حرمسراهای دیروزهای دور خبر میآورند.
در عمق بی عمق نگاهشان در انجماد هراسی پنهان ما را مینگرند،
مرا مینگرند...
از آنکه شوقی آنان را به فردا دعوت نمیکند مرا میترساند.
در بدو ورودم به گالری چیزی که به خود جذبم کرد قابهای بزرگ و اشرافی کارها بود که به شکل عجیبی روح تازه ای به نقاشیها بخشیده بود.
به نقاشیها که نگاه میکردی در کارها حرفی بود از دستان قوی هنرمند در اجرا و گذراندن دوره آکادمیک (سوده داود متولد ۱۳۶۷ و دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی است)
رنگهای شفاف و تمیز در کارها حس عجیبی بود در مقابله با بازگویی حکایت سیاه نقاش از فضای موجود.
این تناقض بیننده را به فکر فرو میبرد. ریزش رنگها، طغیان رنگها است بر بوم هنرمند.
نقاشیها زنانگیای را دنبال میکند ترسها و سوالهایی که زنان را به فکر فرو میبرد، حضور تصویری خود هنرمند در تقریبا تمام کارها، نشان از لمس این وحشتها است.
نقاشیهای سوده داود از جمعه اول آذر ۹۲ تا ۱۳ آذر در گالری آن بر قرار است.
ارسال نظر