پیام نیک نشان

برنامه و برنامه ریزی جزء جدانشدنی مدیریت یک سازمان اعم از دولتی و خصوصی است تا بر اساس آن ، سازمان بتواند به اهداف تعیین شده دست یابد . این امر برای اداره کردن یک جامعه اعم از محلی ، منطقه ای و ملی نیز یک ضرورت است. در دنیایی که شاخص ها تعیین کننده بودن یا نبودن است ؛ برنامه ریزی است که می تواند شاخص ها را به درستی تعیین و برای دستیابی به حد مطلوب آنها برنامه ریزی کند و در نهایت رویکردی جهت ارزیابی آنها تعیین نماید.

در ایران سیر شکل گیری سازمان برنامه در بعد از انقلاب از سازمان برنامه و بودجه شروع شد و سپس به منظور یکپارچه نمودن ساختار برنامه و منابع ، سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی ادغام و سازمان مدیریت و برنامه ریزی شکل گرفت و با نوع نگرش دولت نهم و دهم ، سازمان مزبور منحل و دو معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تشکیل گردید و در نهایت با روی کارآمدن دولت یازدهم و به منظور تمرکز و افزایش اختیارات ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی تشکیل و سپس ساختار ابتدایی مبنی بر تفکیک برنامه از امور استخدامی در قالب دو معاونت ریاست جمهوری نهایی و اجرایی شد. این سیر حرکت گویای این واقعیت است که نگاه دولت های ادوار مختلف به مقوله برنامه ریزی با یکدیگر متفاوت و بعضاَ متضاد است.

دولتی معتقد به یکپارچگی و تقویت جایگاه برنامه ریزی و به دنبال تدوین چشم انداز و برنامه توسعه قوی با رویکرد ایجاد الگوی توسعه است و دولت دیگری، ماهیت سازمان برنامه را مخل اجرای برنامه های خود می داند و ترجیح می دهد سازمان ناظر بر دستگاه های دولتی را کنار بگذارد و دولتی دیگر هنوز تکلیف خود را در خصوص ضرورت خواست برنامه و برنامه ریزی مشخص نکرده است. بررسی عملکرد مدیرانی که متولی دستگاه های مزبور با نوع نگرش حاکم بر دولت ها بوده اند می تواند جنس تحول خواهی را به عنوان یکی از ضروریات توسعه طلبی تعیین نماید. در استان اصفهان و در دولت دهم در شرایطی که برنامه ریزی در قالب یکی از معاونت های استانداری تعریف شده بود ، علیرضا همدانیان به سمت معاون برنامه ریزی و اشتغال استاندار تعیین و با تیم کارشناسی باقی مانده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان در ساختمان همان سازمان مشغول به کار شد . یکی از نکات بارز تیم مزبور اعتقاد به مقوله برنامه ریزی با رویکرد تهیه سند آمایش سرزمین استان بود که فارغ از گرایش های دولت و به واسطه بدنه باقی مانده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی تقویت و دنبال شد .

در زمان مدیریت ایشان ، رویکرد تهیه برنامه در قالب سند توسعه بخشی و سند توسعه اشتغال نیز تهیه گردید که اگر چه با فرض صحه گذاری بر آمار و داده ها، اقدام موثر و مفیدی بود اما نحوه اجرا و توانمندی آن معاونت در اجرای اسناد در پرده ای از ابهام قراردارد . یکی از نقاط ضعف معاونت مزبور در دوره مزبور ، عدم توجه جدی به توان کارشناسی و نحوه تقویت آن در سایر دستگاه های دولتی است که از فقر کارشناسی رنج می برند و قادر نیستند که به درستی برنامه ریزی کنند و اجرا نمایند. در دولت یازدهم و با بازنستگی همدانیان ، مسعود صفاری پور که سابقه مدیرکلی دفتر هماهنگی امور اقتصادی استانداری را در کارنامه خود داشت به عنوان سرپرست سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان منصوب شد . در طی این مدت که دولت مشغول احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان بود فردی در این جایگاه قرار گرفت که از چهره های سال های متمادی استانداری در دولت های مختلف بوده و با ویژگی مدیر تحول خواه در دوران انتقال شناخته نمی شود.

در طی مدت بیش از یکسال سرپرستی ایشان شاهد اتفاق مهمی در این حوزه نبوده و این بلاتکلیفی در استقرار سازمان در مابقی دستگاه های دولتی نیز مشهود است به گونه ای که سازمان ها بر اساس مدیریت ملی خود و به تشخیص مدیران استانی عمل نموده و به گونه ای دچار روزمرگی در امور شده اند. در حالی که از ابتدای دولت یازدهم ، دکتر نعمت اله اکبری ؛ عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان و از چهره های خوشنام اقتصادی جزء گزینه های پست معاونت برنامه ریزی استانداری و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی مطرح بود ؛ بالاخره ایشان در سال پایانی دولت بر کرسی سازمان جدید برنامه و بودجه تکیه زد . دکتر اکبری ؛ مجری تهیه سند آمایش استان است و به درستی کاری که با مدیریت ایشان انجام شد توانست یکی از قوی ترین اسناد آمایش کشور را با نگاه کاربردی و عملیاتی تولید و در دسترس عموم قرار دهد. نکته مثبت این انتخاب از آن جهت است که کسی که تدوین کننده سند است و به آن باور دارد مجری آن نیز شد و با شناختی که دارد و در جایگاهی که قرار گرفته است می تواند ثمرات مثبت زیادی برای استان به بار آورد.

شخصیت اجتماعی و مقبولیت دکتر اکبری در کنار هویت دانشگاهی وی فرصت مغتنمی است که در اختیار استان قرار گرفته است تا کسی که سال ها مشق برنامه ریزی می داد و از تریبون های مختلف ، ایده پردازی می کرد و از زبان منتقد ، نقد مدیریت ها ؛ هم اکنون در جایگاهی قرار بگیرد که توانمندی های خود را به منصه ظهور بگذارد و آزمون سال های دانش اندوزی و تجربه را در فرصت کوتاهی که استان تشنه آن است ارائه دهد. استان اصفهان در شرایطی قرار دارد که اگر روزگاری در کشور داعیه دار رشد اقتصادی در کشور بود ، امروز از کلان شهرهای مهم عقب افتاده و جذابیت های خود را برای سرمایه گذاران کمرنگ نموده است. حال با این شرایط ، استان مدیرانی را می خواهد که تحول آفرین باشند و برای این نارسایی ها چاره ای بیندیشند از جنس برنامه ؛ شاید استان ما نیز شروع دوباره ای داشته باشد در مسیر دشوار توسعه.