ممکن است شما یکی از طرفداران سرسخت کادیلاک‌های دم موشکی آمریکایی یا چرم و چوب کابین جگوارهای کلاسیک انگلیسی باشید. شاید هم اصالت مرسدس بنز یا ظرافت طراحی ایتالیایی را دوست دارید. اما همه اینها دلیل نمی‌شود که بگویید چون فلان خودرو بهمان مدل ساخت کشور و کارخانه مورد علاقه شما نیست، پس ارزشی ندارد. در واقع هر خودرویی فارغ از مسائل فنی در تاریخ صنعت خودرو در جهان نقشی ایفا کرده که به همین دلیل ارزشمند است. حالا فکر کنید درباره یک کلاسیک میلیون دلاری صحبت می‌کنیم که نه یک فراری آتشین است، نه یک مدل استثنایی از مرسدس بنز و نه یک شلبی کبرای رویایی از آمریکا. می‌خواهیم نگاهی به گران‌ترین خودروی ژاپنی تاریخ بیندازیم، الماسی با چشم‌های بادامی، یک تویوتا!

تاریخچه

هر‌چند خودروسازی در ژاپن پیشینه طولانی دارد، اما اوج‌گیری این صنعت برای ژاپنی‌ها از اواخر دهه 80 میلادی آغاز شد. زیرا در این سال‌ها خودروسازان چشم‌بادامی با تغییر در سبک طراحی و البته افزایش کیفیت، خودروهایی راهی بازار کردند که در استهلاک کم و هزینه پایین معروف بودند. این روندی بود که ژاپنی‌ها از ابتدای آغاز به کار صنعت خودرو در پیش گرفته بودند. زیرا این کشور از نظر جغرافیایی و البته اقتصادی در شرایطی کاملا متفاوت با آمریکا و اروپا قرار داشت. اما در دوران دهه 50 تا 70، الگو‌برداری ژاپنی‌ها از موفق‌ترین محصولات غیر‌ژاپنی و عمدتا آمریکایی به اوج رسیده بود. تا جایی که بسیاری از محصولات تولید‌کنندگان ژاپنی شباهت‌های انکار‌ناپذیری با خودروهایی همچون دوج، فورد و کرایسلر داشتند. اما در این میان یک استثنا هم وجود داشت، تویوتا2000GT. هر‌چند پیشینه کلاسیک چشم‌بادامی‌های ژاپنی همچون خودروسازان اروپایی و آمریکایی آنقدرها پر بار نیست، اما تصور نکنید که در میان انبوه خودروهای کلاسیک این کمپانی‌ها نمی‌توانید نمونه‌های ارزشمند و جذاب را بیابید. همان‌طور که گفتیم بهترین شاهد برای این ادعا تویوتا 2000GT است. خودرویی که حالا( سال 2016) اگر قصد خرید یک مدل فوق‌العاده آن را داشته باشید، احتمالا باید بیش از یک میلیون دلار به حساب بانکی‌تان زحمت بدهید! محصولی از تویوتا که بی‌شک اگر نگوییم ارزشمند‌ترین خودروی ژاپنی تاریخ، باید بگوییم ارزشمند‌ترین خودروی کلاسیک ژاپنی است.

تویوتا در اواسط دهه 60 میلادی قصد داشت خودرویی بسازد که نشانگر توانایی‌های اسپرت این برند باشد. زیرا یکی از انتقادها به خودروسازان ژاپنی کم‌هیجان بودن و ضعف در قدرت پیشرانه‌های آنها بود. اما در این راه به اندازه کافی تجربه نداشت. پس به سراغ شرکتی رفت که در حوزه موتور اسپرت از باتجربه‌ها به حساب می‌آمد. یک موتورسیکلت‌ساز که غریبه هم نبود! تویوتا کمپانی موتورسیکلت‌سازی یاماها را برای همکاری در ساخت پروژه اسپرتش به همکاری دعوت کرد و به این ترتیب تحقیقات اولیه آغاز شد. تعریف پروژه بسیار ساده بود، خودرویی با طراحی مدرن، موتور جلو، دو نفره کوپه و دیفرانسیل عقب. سال 1965 طرح کانسپت خودرو آماده شد و برای نمایش عمومی در غرفه شرکت تویوتا در خلال نمایشگاه خودروی توکیو قرار گرفت. استقبال از این خودرو در نمایشگاه آنقدر زیاد بود که بعد از غرفه فراری با آن اسب‌های افسانه‌ای، غرفه تویوتا بیشترین بازدیدکننده را داشت. این نشان می‌داد طراح اولیه خودرو Jiro Kawano کارش را به خوبی انجام داده است. اما در ادامه راه طراحی مدل اصلی به Satoru Nozaki سپرده شد و به این ترتیب بعد از تست‌های مختلف اولین 2000GT در سال 1967 به خریدارش تحویل شد. تویوتا با تولید این خودرو در واقع به جهانیان نشان داد خودروسازان ژاپنی هم می‌توانند در ساخت مدل‌های اسپرت با اروپایی‌ها رقابت کنند و به نوعی حس اعتماد به نفس را در دیگر خودروساز آن روزهای ژاپن برانگیخت. خودرویی که با برند تویوتا و همکاری یاماها ساخته شده بود از نظر مشخصات فنی و ظاهری هم بیش از اینکه یک شرقی تمام‌عیار باشد، شبیه به کوپه‌های خوش‌نام دهه 60 در اروپا بود. شاید بتوان گفت جی‌تی 2000 بیشترین تاثیر در طراحی‌اش را از Jaguar E-Type گرفت. زیرا حجم‌پردازی گلگیرها و سبک آیرودینامیک خودرو بیشترین شباهت را به المان‌های طراحی خودروهای انگلیسی به خصوص جاگوار داشت. در نمای جلو سپری به معنای کلاسیکش وجود ندارد و دو پروژکتور بزرگ درون محفظه‌ای قرار دارند که با طلق‌های شفاف روکش شده‌اند. از طرفی چراغ‌ها نیز به‌صورت مخفی طراحی شدند و راهنماها در زیر بچه سپرهای کناری بدنه قرار گرفتند.

طراحی جزئیاتی از این دست برای اولین بار بود که در خودروهای ژاپنی اتفاق می‌افتد و از طرفی حتی در مقایسه با بسیاری از خودروهای اروپایی نیز نوگرایی خاصی داشت. دو آینه هم روی گلگیرهای دو طرف نصب شدند تا خودرو به معنای واقعی یک اسپرت شهری باشد. یک خط سیال از لبه سپر جلو به سمت عقب آغاز می‌شود و با عبور از روی گلگیرها و حجم‌پردازی این قسمت، از زیر ستون‌ها عبور کرده و به بالای گلگیر عقب می‌رسد. این بخش سطح زیر ستون‌های عقب را تشکیل می‌دهد که همچون عضلات سرشانه‌های یک کشتی‌گیر کاملا به چشم می‌آیند. درب باک بنزین نیز درست در همین حجم و سمت چپ قرار دارد. راهنماها نیز شکل جالبی دارند زیرا در بدنه فضایی برای نصب آنها تعبیه شده است که با دیگر خودروهای هم‌دوره خود متفاوت است. چراغ‌های عقب بسیار ساده هستند و بیشتر شبیه به خودروهای مسابقه‌ای دهه 60 طراحی شده‌اند. جالب آنکه در عقب هم طراحان سپری به معنای عام طراحی نکرده‌اند و سپر 2000GT در واقع دو ضربه گیر بزرگ است که در طرفین بدنه قرار دارند. اما تصور نکنید جذابیت نمای عقب خودرو کافی نیست زیرا دو لوله اگزوز استیل با انباره‌های بزرگ از زیر خودرو به سمت بیرون آمده‌اند که چاشنی هیجان را به اندازه کافی به خودرو هدیه می‌کند. دقیقا در نمای عقب جاگوار E-Type هم می‌توان منبع اگزوز را به دلیل زاویه گرد بخش زیرین بدنه دید.

کابین

بی‌شک ۲۰۰۰GT یکی از زیباترین کابین‌های خودروهای اسپرت در دهه ۶۰ را دارد. جای جای این کابین پر است از چوب زیبا و چرم خوشبو و گرم. فرمان ۳ شاخه چوبی آن یک نوستالژی کلاسیک به‌یادماندنی است. از طرفی طراحی کنسول میانی و داشبورد با قطعات چوبی بزرگ و شیفتر دنده مایل به عقب هارمونی کاملی از کیفیت و زیبایی را پدید آورده است. دور شمار موتور تا ۹ هزار دور مدرج شده است و مرز قرمز رنگ آن از ۷ هزار دور به بعد آغاز می‌شود. جالب آنکه طراحان پیشرانه هم نگاهی اروپایی داشتند، زیرا در دورانی که پیشرانه‌های پر حجم آمریکایی به ندرت بیش از ۶ هزار دور بر دقیقه دوران می‌کردند، پیشرانه‌های اروپایی و عمدتا ایتالیایی دورشان تا مرزهای ۷ هزار و ۵۰۰ بالا می‌آمد. این در حالی است که پیشرانه ۲۰۰۰GT به راحتی می‌تواند تا ۷ هزار دور را طی کند. البته نباید از همکاری‌های شریک هموطن یعنی یاماها هم غافل شد. کیلومتر شمار هم تا ۲۵۰ کیلومتر در ساعت را نشان می‌دهد که در سال ۱۹۶۷ عدد بسیار جذابی بود. در بالا‌ترین نقطه داشبورد هم ۵ نشانگر گرد قرار دارند که دمای آب، روغن، باتری و... را به راننده نشان می‌دهند. جالب آنکه نشریه معتبر Road & Track با تست یک دستگاه ۲۰۰۰GT در سال ۱۹۶۷ در مطلبی نوشت «این خودرو یکی از لذت بخش‌ترین و هیجان‌انگیز‌ترین خودروهایی است که تا به حال تست کردیم». خودرویی که در دوران تولیدش با پورش ۹۱۱ قابل مقایسه بود و این خودرو را باید به واقع اولین سوپر ماشین ژاپنی نامید.

قابلیت‌های فنی

یکی از نکات برجسته در ساخت تویوتا 2000GT، تولید بخش‌های زیادی از بدنه از فلز آلومینیوم بود که باعث ‌شده وزن کلی خودرو کاهش چشمگیری بیابد و در نهایت وزنش به 1120 کیلوگرم برسد. تویوتا با همکاری یاماها پیشرانه پر دور و توانمندی را برای این خودرو در نظر گرفت که 3M نام داشت و به‌صورت 6 سیلندر خطی ساخته می‌شود. طراحی بلاک موتور تا حدودی بر عهده تویوتا بود اما سرسیلندر این پیشرانه را یاماها به‌صورت خاص از آلومینیوم برای این خودرو طراحی کرد. ضمنا حتی بلاک سیلندر هم از آلیاژهای آلومینیوم ساخته شد تا هم وزن کمی داشته باشد و هم به راحتی خنک شود. این پیشرانه 2 لیتری می‌توانست در دور 6 هزارو 600 به 150 اسب بخار نیرو دست پیدا کند و 177 نیوتن متر گشتاور در دور 5 هزار تولید می‌کرد. این پیشرانه به کمک دو میل سوپاپ در سرسیلندر مدیریت می‌شد و سه کاربراتور دو دهانه با سایز ورودی 40 میلی متر ساخت Solex پیشرانه را تغذیه می‌کند. این خودرو یک تویوتای خاص بود و به همین دلیل تویوتا این پیشرانه را تنها در مدل 2000GT به کارگیری کرد. دیفرانسیل این خودرو برای اولین بار در یک خودروی ژاپنی خیابانی مجهز به کلاچ شد و هر دو محور عقب و جلو نیز مجهز به ترمزهای دیسکی بودند. البته تویوتا یک پیشرانه ضعیف‌تر را نیز برای این خودرو در نظر گرفت که با کد 2M شناخته می‌شود و 3/ 2 لیتر حجم دارد. اما به‌صورت تک میل سوپاپ ساخته شده و به دلیل نسبت تراکم کمتر حتی با حجم بیشتر از پیشرانه 3M، قدرت پایین‌تری معادل 115 اسب بخار تولید می‌کند گشتاور این پیشرانه 172 نیوتن متر در دور 3 هزار و 600 است.

جذابیت این خودرو به حدی بود که در سال 1967 ( اولین سال تولید) در یکی از سری فیلم‌های معروف جیمز باند به نام You Only Live Twice شرکت کرد. به این ترتیب نام تویوتا 2000GT بیش از پیش سر زبان‌ها افتاد. دو مدل کانورتیبل هم برای شرکت در همین فیلم ساخته شد که بازیگر معروف سینما Sean Connery هدایت آنها را بر عهده داشت. تویوتا تولید این شاهکار سرزمین آفتاب را فقط به مدت 3 سال یعنی تا سال 1970 ادامه داد و در مجموع تنها 351 دستگاه از آن ساخته شد. همه تولیدات تنها از دو نوع گیربکس 5 سرعته دستی و 3 سرعته اتوماتیک بهره می‌برند و تنها در رنگ‌های سفید استخوانی و قرمز ساخته شدند. جالب آنکه قیمت این خودرو در اولین سال تولید ( 1967) در بازار آمریکا به بیش از 6.800 دلار می‌رسید که حتی از پورشه و جاگوار هم گران‌تر بود. خودرویی که jay leno یکی از بزرگ‌ترین کلکسیونرهای خودروهای خاص جهان هم مالک یکی از نمونه‌های کروکی آن است. در سال 2011 یکی از نمونه‌های ساخته شده در سال 1968 به قیمت 650 هزار دلار به فروش رسید و کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند در سال 2016 این خودرو باید قیمتی بیش از 1/ 1 میلیون دلار داشته باشد.