نقش رفتار بودجهای خانوار در توسعه پایدار
مدلهای رشد اقتصادی مطرح شده در دهههای اخیر در کنار تجربه عملی کشورهایی که نرخ رشد پایدار داشتهاند، حاکی از آن است که یکی از مهمترین عوامل موثر بر سرعت رشد اقتصادی آنها، افزایش سرمایهگذاری به منظور تحریک تولید بوده است. منظور از سرمایهگذاری خرید کالاهای سرمایهای به منظور تولید کالاها و خدمات جدید است. از طرف دیگر، عمده مکاتب مطرح اقتصادی رابطه تنگاتنگی بین سرمایهگذاری و پسانداز مطرح کردهاند. ساز و کار این رابطه بدین صورت است که خانوارها درآمد مازاد بر مصرف خود را در موسسات مالی پسانداز میکنند و همین پسانداز منبع تامین مالی سرمایهگذارانی است که به منظور توسعه کسب و کارهای خود به منابع مالی نیاز دارند.
مدلهای رشد اقتصادی مطرح شده در دهههای اخیر در کنار تجربه عملی کشورهایی که نرخ رشد پایدار داشتهاند، حاکی از آن است که یکی از مهمترین عوامل موثر بر سرعت رشد اقتصادی آنها، افزایش سرمایهگذاری به منظور تحریک تولید بوده است. منظور از سرمایهگذاری خرید کالاهای سرمایهای به منظور تولید کالاها و خدمات جدید است. از طرف دیگر، عمده مکاتب مطرح اقتصادی رابطه تنگاتنگی بین سرمایهگذاری و پسانداز مطرح کردهاند. ساز و کار این رابطه بدین صورت است که خانوارها درآمد مازاد بر مصرف خود را در موسسات مالی پسانداز میکنند و همین پسانداز منبع تامین مالی سرمایهگذارانی است که به منظور توسعه کسب و کارهای خود به منابع مالی نیاز دارند. بنابراین رشد اقتصادی پایدار تا حد زیادی به نرخ پسانداز جامعه بستگی دارد.
نرخ پساندازی که بهعنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر توسعه پایدار کشورهای جنوب شرقی آسیا معرفی شده است. از طرفی تصمیم به پسانداز از سوی خانوارها و در بطن تحلیلهای بودجهای آنها صورت میگیرد. به عبارت دیگر، هنگامی که خانوار درآمد دورهای خود را دریافت میکند بسته به شرایط موجود، تصمیم میگیرد که چه درصدی از آن را پسانداز و چه بخشی را مصرف کند. بنابراین عامل اصلی که کشورها را از حیث اندازه نرخ پسانداز منفک میکند عواملی است که تصمیم خانوارها را در حیطه بودجه دورهای او تحتالشعاع قرار میدهد. این عوامل از یک طرف از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان مانند نرخ بهره، نرخ دستمزد و تورم و از طرف دیگر از نوع بینش افراد جامعه نسبت به پسانداز متاثر میشود. بنابراین یکی از استراتژیهایی که باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد این است که شرایط اقتصاد کلان را به سمتی سوق دهند که تصمیم افراد در حوزه بودجه به سمت پسانداز تقویت شود.
جهتدهی پسانداز محور
اگر چه عمده کشورهای جنوب شرقی آسیا از اوایل دهه ۶۰ وضعیت مناسبی از حیث درآمد سرانه نداشتند، با این حال بعد از ۴ دهه چنان رشد اقتصادی پایداری را تجربه کردهاند که به غولهای اقتصادی معروف شدهاند. به همین دلیل مکانیزم رشد پایدار این کشورها برای اقتصاددانان حوزه اقتصاد کلان همواره مورد سوال بوده است. عامل مشترکی که میتواند به خوبی رشد پایدار این کشورها را توجیه کند، رفتار بودجهای خانوارها و در پی آن نرخ پسانداز بالا در دهههای یاد شده است. بهطوری که برخی از این کشورها بهطور متوسط در دهههای ذکر شده نرخ پسانداز بالاتر از ۴۰ درصد را نیز تجربه کردهاند. نرخ پساندازی که در دل تصمیم خانوارهای این کشورها انتخاب شده و از نوع نگاه آنها به انتخاب ترکیب مصرف - پسانداز متاثر شده است. همین افزایش نرخ پسانداز و رابطه موثر آن با سرمایهگذاری و تولید باعث شده تا این کشورها نرخ رشد اقتصادی متوسط ۸ درصد در دهههای یاد شده را نیز تجربه کنند.
به عبارت دیگر، در چنین کشورهایی، زمانی که خانوار درآمد خود را دریافت میکند، شرایط کلان اقتصاد را برای پسانداز مناسب دیده و به جای اینکه بخش قابل توجهی از درآمد خود را به مصرف برساند، سهم زیادی به پسانداز میدهد. همانطور که کاهش نرخ پسانداز، نرخ رشد اقتصادی را وارد یک دور تسلسل کاهنده میکند، افزایش مداوم نرخ پسانداز اثرات فزایندهای روی رشد اقتصادی دارد. پدیدهای که شاید مهمترین علت رشد اقتصادی بالا در این کشورها باشد. این کشورها با آزادسازی بازارهای مالی داخلی از طریق اصلاحات نرخ بهره یعنی رساندن میزان بهره به سطح شفاف بازار و حذف تخصیص اعتبارات تکلیفی توانستهاند به توسعه مالی و درجه بالایی از تشکیلات سرمایه دست یابند. به عبارت دیگر، شرایط کلان اقتصادی را برای افراد اقتصادی به قسمی تغییر دادند که افراد در بودجه خود برای پسانداز وزن بیشتری قایل شوند. این ساز و کار باعث شده تا این کشورها بر خلاف کشورهای مصرفگرا، با استفاده از مکانیزم افزایش پسانداز - سرمایهگذاری تولید خود را تحریک کنند و به رشد بالای پایدار دست یابند. بنابراین جهت دهی رفتار خانوارها بهطوری که تمایل افراد به پسانداز را در مقابل کاهش مصرف افزایش دهد، عاملی کلیدی است که سیاستگذاران کشورهای مصرفگرا باید مورد توجه قرار دهند.
ارسال نظر