اشکان، مهم‌ترین میراث کی‌روش
تردیدی وجود ندارد که در حال حاضر اشکان دژاگه یکی از محبوب‌ترین بازیکنان فوتبال ایران محسوب می‌شود؛ یک ستاره فوق‌العاده توانمند و البته متواضع و خاکی که خلق و خوی نیکویش زبانزد بچه‌های این تیم است. اشکان که حالا در هر بازی تا پای جان برای ایران می‌دود و می‌جنگد، در تمام یک دهه گذشته برای ما یک اسم آشنا بود که همیشه حضورش در تیم ملی کشورمان را انتظار می‌کشیدیم. در نهایت هم این کارلوس کی‌روش پرتغالی بود که با حضورش در تهران، مقدمات عضویت دژاگه در این تیم را فراهم کرد. اشکان در این سال‌ها از کار زیر نظر سینیور لذت برده و به دفعات از او به‌عنوان بهترین مربی دوران فوتبالش یاد کرده است. حتی این اواخر که زمزمه‌هایی در مورد جدایی کی‌روش از تیم ملی وجود داشت؛ دژاگه در یک واکنش بی‌سابقه به تندی به فدراسیون فوتبال حمله کرد و پشت مرد پرتغالی درآمد. به نظر می‌رسد او داخل و بیرون از زمین اسلحه پنهان کی‌روش است. این مطلب، یک «زمان نگاری» است از مراحلی که اشکان برای رسیدن به این جایگاه در تیم ملی ایران طی کرد.

2005؛ قرار بود زندی شماره دو باشد!
داستان حضور اشکان دژاگه در ایران از زمانی استارت خورد که فریدون زندی برای حضور در تیم ملی با مقامات فدراسیون فوتبال کشورمان به توافق رسید. آن روز‌ها بحث استفاده از بازیکنان ایرانی‌الاصل شاغل در لیگ‌های اروپایی تازه داغ شده بود و بعد از فریدون زندی که شماره ۱۰ کایزرس‌لاترن را می‌پوشید و یک شکار بزرگ به‌حساب می‌آمد، خیلی‌ها به دنبال ستاره‌ای تازه می‌گشتند. نام دژاگه را اولین‌بار برانکو ایوانکوویچ مطرح کرد و او را بازیکنی آینده‌دار دانست، اما اشکان که در آن مقطع در تیم ملی زیر ۱۷ سال آلمان توپ می‌زد، نتوانست به پیشنهاد ایرانی‌ها پاسخ مثبت بدهد. بعد‌ها ناکامی تیم ملی در جام‌جهانی، همه ارکان مدیریتی فوتبال ایران را برای مدت‌ها به‌هم ریخت و پروژه جذب دورگه‌ها هم رسما رفت روی هوا! در همین دوران، دژاگه مشغول درخشش در تیم‌های ملی پایه آلمان بود.
2007؛ غیرت ایرانی اشکان در آلمان
اولین سیگنال‌ها برای استقبال از حضور در ایران، زمانی از سوی دژاگه به تهران مخابره شد که او عمدا از حضور در برابر تیم ملی اسرائیل در مرحله مقدماتی مسابقات قهرمانی زیر ۲۱ ساله‌های اروپا سر باز زد. اشکان قبل از این مسابقه از دیتر آملیتس درخواست کرد شرایط او را درک کند و به خاطر «خون ایرانی» که در رگ‌های وی جریان دارد، تقاضای غیبتش در این مسابقه را بپذیرد. این ماجرا یک موج عظیم خبری در آلمان و ایران به‌پا کرد و حتی برخی از بلندمرتبه‌ترین مقامات سیاسی کشور آلمان هم به این بحث ورود کردند، اما حمایت تلویحی سرمربی تیم ملی جوانان این کشور از تصمیم دژاگه باعث شد تا این جنجال به تدریج فروکش کند.
2009؛ قهرمانی اروپا با اوزیل و خدیرا!
دژاگه در تیم ملی جوانان آلمان به اوج موفقیت دست یافت تا نامش دوباره در ایران سر زبان‌ها بیفتد. او همراه با اوزیل و خدیرا که دو ستاره کنونی فوتبال اروپا هستند و نیز مانوئل نویر نامدار، در این مقطع موفق شد به مقام قهرمانی جام‌جهانی زیر ۲۱ ساله‌های اروپا دست پیدا کند. در این تورنمنت او حتی یک گل هم برای آلمانی‌ها زد تا حسابی گرد و خاک به پا کرده باشد.
2010؛ جواب «نه» به امپراتور
در آستانه مسابقات جام ملت‌های آسیا، بار دیگر احتمال استفاده از اشکان دژاگه در تیم ملی کشورمان قوت گرفت؛ تا آنجا که افشین قطبی نام وی را در فهرست ۵۰ نفره تیم ملی برای حضور در این رقابت‌ها قرار داد و حتی شخصا برای مذاکره با او به آلمان رفت. با این وجود دژاگه تصمیم گرفت تیم ایران را همراهی نکند. او در واقع منافع باشگاهی‌اش را به حضور در تیم ملی ایران ترجیح داد: «من این مساله را به دقت بررسی کردم. اگر به جام ملت‌ها می‌رفتم حداقل یک ماه حضور در وولفسبورگ را از دست می‌دادم. من می‌خواهم شانسم را اینجا امتحان کنم و در نیم فصل دوم در ترکیب اصلی تیمم قرار بگیرم.» در این رابطه گفته می‌شود مک لارن، مربی وقت وولفسبورگ سختگیری‌های زیادی در پروسه پیوستن اشکان به ایران انجام داده بود و این در حالی است که بعد‌ها با حضور ماگات در این تیم، اوضاع از این حیث کمی برای دژاگه مساعد‌تر شد.
2011؛ بفرمایید کارت پایان خدمت!
مسوولان فدراسیون فوتبال دست از این بازیکن تیم وولفسبورگ برنداشته و بار دیگر اقدام به دعوت از وی کردند تا شانس خود را برای حضور این بازیکن ارزنده در تیم ملی ایران از دست ندهند. ۹ ماه بعد از آخرین تماس‌ها، کارلوس کی‌روش مربی فعلی تیم ملی نیز از وی برای حضور در تیم ایران دعوت کرد، اما چندی از این دعوت نگذشته بود که مانع دیگری برای ورود دژاگه به ایران مطرح شد و سخن از مشکل نظام وظیفه او به میان آمد. به‌دلیل اینکه وی در ایران خدمت سربازی‌اش را انجام نداده بود، ورود او به تهران مترادف با ممنوعیت خروجش می‌شد و همین موضوع بار دیگر دژاگه را با مشکل بزرگی روبه‌رو کرد. با این وجود فدراسیون فوتبال ایران که انگار این بار عزمش از هر زمان دیگری برای جذب دژاگه جزم‌تر به نظر می‌رسید، پای میز مذاکره با مسوولان نظام وظیفه رفت و از طریق سفارت ایران در آلمان، ترتیبی داد تا او بلافاصله کارت پایان خدمتش را دریافت کند.
2012؛ سلام ایران
سرانجام انتظارها به پایان رسید و روز هشتم اسفند ۱۳۹۰ اشکان دژاگه برای نخستین بار پیراهن تیم ملی ایران را به تن کرد. او در همان بازی اول که در مرحله پیش‌مقدماتی جام‌جهانی برزیل برگزار می‌شد، دو گل به قطر زد تا یک روز باشکوه و رویایی برای هزاران هوادار حاضر در ورزشگاه آزادی رقم بخورد. این پاداش سختکوشی و البته اعتبار کی‌روش بود که یک ستاره بین‌المللی را به فهرست دارایی‌های فوتبال ایران اضافه کرد.
2014؛ مازیچ «حماسه» را دزدید
به روایت دوست و دشمن، اشکان دژاگه در سه سال گذشته یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی ایران بوده که فرازهای به یادماندنی زیادی را برای هموطنانش خلق کرده است. با این همه اما اگر قرار باشد او را فقط با یک قاب به یاد بیاوریم، شوربختانه این تصویر مربوط به سرنگون شدن او در محوطه جریمه آرژانتین توسط زابالتا است؛ همان صحنه‌ای که مازیچ، داور مسابقه بی‌شرمانه از اعلام پنالتی سر باز زد و یک حماسه را از فوتبال ایران دزدید.
2015؛ اولین مصاحبه جنجالی
بعد از پایان جام ملت‌های آسیا و زمانی که حرف و حدیث‌ها در مورد احتمال جدایی کی‌روش از تیم ملی کشورمان اوج گرفته بود، دژاگه چنان عصبانی شد که برای اولین بار مصاحبه‌ای تند علیه ارکان فدراسیون فوتبال و در حمایت از کارلوس انجام داد. او در این گفت‌وگو برای نخستین بار از عدم اعطای پاداش صعود به جام‌جهانی به خودش گله کرد و آن را بی‌احترامی دانست. در آن زمان فدراسیون به این بهانه که اشکان در سه بازی آخر مصدوم بوده، پاداش صعود را به وی نداد!