مروری بر خروج تدریجی ستارهها از تلویزیون
مبدا: تلویزیون مقصد: شبکه خانگی، سینما و اینترنت
زمانی صدا وسیما، منبع سرمایه اجتماعی بود. هنرمندان، ورزشکاران، منتقدان، پزشکان و. . . با حضور در برنامههای این مجموعه رسانهای، از موهبات آن که یکی شهرت بود و دیگری محبوبیت بهرهمند و به تبع این دو، معمولا ثروتمند میشدند. صدا و سیما به فراخور انحصاری بودنش در کشور، قدرت فزایندهای داشت و رسیدن به شهرت، محبوبیت و ثروت برای همه اقشار مختلف فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و. . . تنها یک شرط داشت. حضور در برنامههای صدا وسیما. در گذشتهای نه چندان دور، در واقع تا سال ۱۳۷۲ تنها دو کانال رسمی از طریق صدا و سیما برای عموم مردم ایران نمایش داده میشد که البته از این دو کانال نیز، عمدتا کانال یا شبکه یک بود که در قریب به اتفاق نقاط دور دست کشور امکان نمایش داشت و خیلی از شهروندانی که در مکانی دور از تهران ساکن بودند، به واسطه نبود امکانات اولیه دریافت امواج تلویزیونی، نمیتوانستند برنامههای شبکه دو را دنبال کنند.
زمانی صدا وسیما، منبع سرمایه اجتماعی بود. هنرمندان، ورزشکاران، منتقدان، پزشکان و... با حضور در برنامههای این مجموعه رسانهای، از موهبات آن که یکی شهرت بود و دیگری محبوبیت بهرهمند و به تبع این دو، معمولا ثروتمند میشدند. صدا و سیما به فراخور انحصاری بودنش در کشور، قدرت فزایندهای داشت و رسیدن به شهرت، محبوبیت و ثروت برای همه اقشار مختلف فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و... تنها یک شرط داشت. حضور در برنامههای صدا وسیما.در گذشتهای نه چندان دور، در واقع تا سال 1372 تنها دو کانال رسمی از طریق صدا و سیما برای عموم مردم ایران نمایش داده میشد که البته از این دو کانال نیز، عمدتا کانال یا شبکه یک بود که در قریب به اتفاق نقاط دور دست کشور امکان نمایش داشت و خیلی از شهروندانی که در مکانی دور از تهران ساکن بودند، به واسطه نبود امکانات اولیه دریافت امواج تلویزیونی، نمیتوانستند برنامههای شبکه دو را دنبال کنند.از سال 72 با افتتاح شبکه سوم سیما، انقلاب بزرگی در صدا وسیما به وقوع پیوست؛ چنانکه پس از آن در هر دوره یک یا چند کانال جدید به چرخه صدا وسیما افزوده شد تا این نهاد رسانهای روز از پی روز فربهتر و بزرگتر شوداما دوره
محدودیت کانالهای تلویزیونی صدا وسیما، درواقع زمانی که تنها سه کانال تلویزیونی از طریق آنتن دریافت میشد، دوره اوج قدرت سیما بود. صدا وسیما وبه ویژه تلویزیونی «کمپوت شهرت و ثروت» بود و ملجا آمال و آرزوهای سلبریتیها.اما هرچه این قدرت رسانهای بزرگتر و دامنه فعالیتهای آن گستردهتر شد، میزان استقبال از آن کاهش یافت و علت این کاهش استقبال، از یکسو انحصارگری و مالک مآبی مدیران سازمان و از سوی دیگر تغییرات تکنولوژیهای ارتباطی و افزایش رقبای رسانهای صدا وسیما بود.از همان ابتدا برخی از هنرمندان با نارضایتی از تملک گرایی و مالک مآبی صدا وسیما، با این رسانه سر ناسازگاری داشتند.
در واقع از آنجا که مدیران صدا وسیما همیشه با خرید یک اثر هنری، خود را مالک تام آن میدانستند و در هر زمانی که خود شایسته میدانستند اقدام به پخش، ویرایش یا سانسور اثر میکردند، اعتراض هنرمندان خالق آن اثار هنری نیز فزونی یافت.کار به جایی رسید که برخی هنرمندان صدا و سیما را تحریم کردند و آثار خود را به آن تحویل ندادند. درو اقع این دوره آغازگر فرآیندی بود که سرانجام صدا وسیما را از ملجا آمال و آرزوهای هنرمندان به یک «پناهگاه از سر ناچاری » تبدیل کرد. بزرگ شدن و گستردگی روزافزون کانالهای صدا وسیما، نیاز به تولید برنامههای بیشتر را چند برابر کرد اما همزمان از سوی دیگر رغبت هنرمندان، ورزشکاران، شومنها و.... نیز روز از پی روز به طرز نه چندان محسوسی کاهش یافت. در این زمان بود که مدیران صدا وسیما با درک بحران محتمل، تلاش کردند از قدرت رسانهای خود برای تولید دوباره برخی چهرهها در زمینههای مختلف، نسل تازهای از سلبریتیها را تولید و به مردم معرفی کنند.اما این راه درمان چندان هم که به نظر میرسید مطمئن نبود. زیرا سلبریتیهای جوان چندان که باید و شاید نتوانستند در دل مردم نفوذ کنند و معمولا برنامههایی را تولید کردند که یا بیننده چندانی نداشت یا اگر داشت، هر چه از برنامه میگذشت، به علتهای مختلفی شمار بینندگانش کمتر میشد.در ادامه این گزارش نگاهی میاندازیم به هنرمندانی که با پایان دوران همکاری با صدا وسیما، به رقبای این مجموعه رسانهای پیوستند.
محبوبترینهایی که از تلویزیون رفتند
شاید نخستین سریال نمایشی که در شبکه نمایش خانگی شهرت زیادی کسب کرد، مجموعه« قلب یخی» بود. این سریال از آنجا که صرفا برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شده بود، محدودیتها و اعمال سلیقههای رایج در صداوسیما را نداشت و طیف گستردهای از هنرمندان محبوب و مشهور را جذب کرد. مجموعه بازیگران این سریال چنان مشهور و در عین حال گسترده بود که به یکباره توجه طیف گستردهای از شهروندان را به خود جلب کرد و در مسیر اقتدار تلویزیون، شکاف ایجاد کرد.سریال محمدحسین لطیفی که بعدها سامان مقدم کارگردانی اش را ادامه داد، مقدمهای شد تا برخی از مهمترین سریال سازهای تلویزیون، به شبکه خانگی روی بیاورند.
مهران مدیری: از میان این سریالسازان، مهمترینشان مهران مدیری بود.در واقع در سال ۱۳۸۸ زمانی که پخش سریال مرد دوهزارچهره تمام شده بود مهران مدیری تصمیم گرفت تا سریال جدیدی به نام قهوه تلخ بسازد، اما به دلایل نامعلوم با موافقت مسوولان صدا و سیما همراه نبود عدهای میگفتند سر مسائل مالی به توافق نرسیدند و عدهای دیگر میگفتند سر محتوا و داستان سریال قهوه تلخ توافق نکردند. سرانجام در شهریور ۱۳۸۹ دی وی دیهای قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. این سریال موفقترین سریال شبکه نمایش خانگی شد و همچنین بهعنوان پرفروشترین سریال شبکه نمایش خانگی لقب گرفت. او پس از این سریال سعی کرد تا تجربه موفقش را تکرار کند و به همین مناسبت سریالهای دیگری را نیز در این شبکه توزیعی تولید کرد، شوخی کردم و عطسه از این نمونهها هستند. اگرچه او سریال درحاشیه را در نوروز امسال برای صدا وسیما ساخت اما به علت مشکلات و اختلاف نظرهایی مجبور شد داستان این سریال را به فصل دوم موکول کرده و خود در فصل دوم بازی نکند.
رضا عطاران: اما در کنار مهران مدیری، باید به رضا عطاران که بعد از سال ۸۷ دیگر هیچ مجموعه تلویزیونی را کارگردانی یا بازی نکرد اشاره کرد، او نیز همزمان با بازی در قلب یخی، وارد شبکه توزیع خانگی شد و در سریال «زندگی در شهر بزرگ» که برای توزیع خانگی تولید شده بود بازی کرد. عطاران پس از پایان همکاری اش با تلویزیون عمدتا در سینما کارکرده و میتوان گفت برای همیشه از بازی در مجموعههای تلویزیونی خداحافظی کرده است.
رضا رشیدپور: رشیدپور علاوه بر مجریگری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز اشتغال داشته است. وی در فیلمهای سوپراستار، شیش و بش و در امتداد شهر نقشآفرینی کرده است. رشید پور سابقه مجریگری در چند برنامه تلویزیونی در شبکه تهران صدا و سیما را بر عهده داشت که بعضی از آنها به نوعی توقیف شدند. او در طول فعالیتش در صدا وسیما توانست محبوبیت بسیاری کسب کند اما به دلایلی دیگر نتوانست با این ارگان همکاری کند. او در سال ۹۱ اقدام به تهیه ویدئوهای انتقادی و نشر آنها از طریق شبکه های اجتماعی کرد.
در تاریخ اول تیر ۱۳۹۲ محمد رویانیان مدیرعامل پرسپولیس اعلام کرد تلویزیون جهانی پرسپولیس با مجری گری رضا رشیدپور افتتاح خواهد شد. رشید پور به تازگی در شبکه اینترنتی آپارات، یک برنامه ثابت گفتوگو محور به نام «دید در شب» را اجرا میکند.
حسن فتحی: کارگردان و فیلمنامهنویس سینما وتلویزیون است. او لیسانس روانشناسی و فوق لیسانس کارگردانی دارد و شاید بخشی از مهمترین و محبوب ترین سریالهای تلویزیونی را در سال های اخیر تولید کرده است. سریالهای پرمخاطبی همچون مدار صفردرجه، میوه ممنوعه،شب دهم، پهلوانان نمیمیرند و... نیز از ساختههای او است.فتحی از سال 91 و پس از ساخت یک سریال با نام زمان برای تلویزیون، همکاریاش با صدا و سیما را تعلیق کرد و امسال با یک سریال با نام «شهرزاد» و از طریق شبکه نمایش خانگی به خانههای مردم بازگشته است.
علی معلم: علی معلم نویسنده، ناشر، منتقد، تهیهکننده، کارگردان، مجری تلویزیون و بازیگر ایرانیست. او سردبیر و مدیرمسوول ماهنامه دنیای تصویر است. پیش از این همکاریهای گستردهای با صدا وسیما داشت به ویژه در برنامههای نقد سینمایی حضوری فعال داشت، اما در چند سال اخیر با قطع همکاری از صدا وسیما دل کند و بهطور اختصاصی در سینما به فعالیتهایش ادامه داد. سینمای اندیشه، جنگ هنر، تماشاخانه ادب و هنر، سینمای برتر و... از مهمترین برنامههای تلویزیونی وی بوده است.
کیومرث پوراحمد: او که بیشتر با عنوان کارگردان و نویسنده سینما شناخته میشود،سازنده یکی از معروفترین و محبوبترین سریالهای تلویزیونی ایران به نام «قصههای مجید» است. پور احمد با این سریال توانست یک کاراکتر ثابت را در تلویزیون تعریف و او را جاودانه کند. این کارگردان و نویسنده پس از مجموعه قصههای مجید، دوباره سریال ساخت و مجموعههای سرنخ و پرانتز باز از این دسته هستند. مجموعه سرنخ نیز توانست بسیاری از مخاطبان را پای یک سریال پلیسی ایرانی بنشاند. او از سال 89 دیگر همکاری با تلویزیون نداشت و صرفا به کار سینما پرداخت.
داوود میرباقری: این کارگردان که با سریال مشهور مختار نامه، بار دیگر همکاری اش با تلویزیون در سریالهای فاخر و پر هزینه را تجربه کرده بود، از چند سال گذشته با سریال شاهگوش و در این اواخر با سریال دندون طلا به شبکه نمایش خانگی پیوسته است. سریال شاهگوش او با استقبال مردمی مواجه شد و این موضوع سبب شد تا دومین سریال توزیع خانگی میرباقری نیز کلید بخورد. او پس از مختارنامه با تلویزیون همکاری نداشته است.
در واقع از آنجا که مدیران صدا وسیما همیشه با خرید یک اثر هنری، خود را مالک تام آن میدانستند و در هر زمانی که خود شایسته میدانستند اقدام به پخش، ویرایش یا سانسور اثر میکردند، اعتراض هنرمندان خالق آن اثار هنری نیز فزونی یافت.کار به جایی رسید که برخی هنرمندان صدا و سیما را تحریم کردند و آثار خود را به آن تحویل ندادند. درو اقع این دوره آغازگر فرآیندی بود که سرانجام صدا وسیما را از ملجا آمال و آرزوهای هنرمندان به یک «پناهگاه از سر ناچاری » تبدیل کرد. بزرگ شدن و گستردگی روزافزون کانالهای صدا وسیما، نیاز به تولید برنامههای بیشتر را چند برابر کرد اما همزمان از سوی دیگر رغبت هنرمندان، ورزشکاران، شومنها و.... نیز روز از پی روز به طرز نه چندان محسوسی کاهش یافت. در این زمان بود که مدیران صدا وسیما با درک بحران محتمل، تلاش کردند از قدرت رسانهای خود برای تولید دوباره برخی چهرهها در زمینههای مختلف، نسل تازهای از سلبریتیها را تولید و به مردم معرفی کنند.اما این راه درمان چندان هم که به نظر میرسید مطمئن نبود. زیرا سلبریتیهای جوان چندان که باید و شاید نتوانستند در دل مردم نفوذ کنند و معمولا برنامههایی را تولید کردند که یا بیننده چندانی نداشت یا اگر داشت، هر چه از برنامه میگذشت، به علتهای مختلفی شمار بینندگانش کمتر میشد.در ادامه این گزارش نگاهی میاندازیم به هنرمندانی که با پایان دوران همکاری با صدا وسیما، به رقبای این مجموعه رسانهای پیوستند.
محبوبترینهایی که از تلویزیون رفتند
شاید نخستین سریال نمایشی که در شبکه نمایش خانگی شهرت زیادی کسب کرد، مجموعه« قلب یخی» بود. این سریال از آنجا که صرفا برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شده بود، محدودیتها و اعمال سلیقههای رایج در صداوسیما را نداشت و طیف گستردهای از هنرمندان محبوب و مشهور را جذب کرد. مجموعه بازیگران این سریال چنان مشهور و در عین حال گسترده بود که به یکباره توجه طیف گستردهای از شهروندان را به خود جلب کرد و در مسیر اقتدار تلویزیون، شکاف ایجاد کرد.سریال محمدحسین لطیفی که بعدها سامان مقدم کارگردانی اش را ادامه داد، مقدمهای شد تا برخی از مهمترین سریال سازهای تلویزیون، به شبکه خانگی روی بیاورند.
مهران مدیری: از میان این سریالسازان، مهمترینشان مهران مدیری بود.در واقع در سال ۱۳۸۸ زمانی که پخش سریال مرد دوهزارچهره تمام شده بود مهران مدیری تصمیم گرفت تا سریال جدیدی به نام قهوه تلخ بسازد، اما به دلایل نامعلوم با موافقت مسوولان صدا و سیما همراه نبود عدهای میگفتند سر مسائل مالی به توافق نرسیدند و عدهای دیگر میگفتند سر محتوا و داستان سریال قهوه تلخ توافق نکردند. سرانجام در شهریور ۱۳۸۹ دی وی دیهای قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. این سریال موفقترین سریال شبکه نمایش خانگی شد و همچنین بهعنوان پرفروشترین سریال شبکه نمایش خانگی لقب گرفت. او پس از این سریال سعی کرد تا تجربه موفقش را تکرار کند و به همین مناسبت سریالهای دیگری را نیز در این شبکه توزیعی تولید کرد، شوخی کردم و عطسه از این نمونهها هستند. اگرچه او سریال درحاشیه را در نوروز امسال برای صدا وسیما ساخت اما به علت مشکلات و اختلاف نظرهایی مجبور شد داستان این سریال را به فصل دوم موکول کرده و خود در فصل دوم بازی نکند.
رضا عطاران: اما در کنار مهران مدیری، باید به رضا عطاران که بعد از سال ۸۷ دیگر هیچ مجموعه تلویزیونی را کارگردانی یا بازی نکرد اشاره کرد، او نیز همزمان با بازی در قلب یخی، وارد شبکه توزیع خانگی شد و در سریال «زندگی در شهر بزرگ» که برای توزیع خانگی تولید شده بود بازی کرد. عطاران پس از پایان همکاری اش با تلویزیون عمدتا در سینما کارکرده و میتوان گفت برای همیشه از بازی در مجموعههای تلویزیونی خداحافظی کرده است.
رضا رشیدپور: رشیدپور علاوه بر مجریگری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز اشتغال داشته است. وی در فیلمهای سوپراستار، شیش و بش و در امتداد شهر نقشآفرینی کرده است. رشید پور سابقه مجریگری در چند برنامه تلویزیونی در شبکه تهران صدا و سیما را بر عهده داشت که بعضی از آنها به نوعی توقیف شدند. او در طول فعالیتش در صدا وسیما توانست محبوبیت بسیاری کسب کند اما به دلایلی دیگر نتوانست با این ارگان همکاری کند. او در سال ۹۱ اقدام به تهیه ویدئوهای انتقادی و نشر آنها از طریق شبکه های اجتماعی کرد.
در تاریخ اول تیر ۱۳۹۲ محمد رویانیان مدیرعامل پرسپولیس اعلام کرد تلویزیون جهانی پرسپولیس با مجری گری رضا رشیدپور افتتاح خواهد شد. رشید پور به تازگی در شبکه اینترنتی آپارات، یک برنامه ثابت گفتوگو محور به نام «دید در شب» را اجرا میکند.
حسن فتحی: کارگردان و فیلمنامهنویس سینما وتلویزیون است. او لیسانس روانشناسی و فوق لیسانس کارگردانی دارد و شاید بخشی از مهمترین و محبوب ترین سریالهای تلویزیونی را در سال های اخیر تولید کرده است. سریالهای پرمخاطبی همچون مدار صفردرجه، میوه ممنوعه،شب دهم، پهلوانان نمیمیرند و... نیز از ساختههای او است.فتحی از سال 91 و پس از ساخت یک سریال با نام زمان برای تلویزیون، همکاریاش با صدا و سیما را تعلیق کرد و امسال با یک سریال با نام «شهرزاد» و از طریق شبکه نمایش خانگی به خانههای مردم بازگشته است.
علی معلم: علی معلم نویسنده، ناشر، منتقد، تهیهکننده، کارگردان، مجری تلویزیون و بازیگر ایرانیست. او سردبیر و مدیرمسوول ماهنامه دنیای تصویر است. پیش از این همکاریهای گستردهای با صدا وسیما داشت به ویژه در برنامههای نقد سینمایی حضوری فعال داشت، اما در چند سال اخیر با قطع همکاری از صدا وسیما دل کند و بهطور اختصاصی در سینما به فعالیتهایش ادامه داد. سینمای اندیشه، جنگ هنر، تماشاخانه ادب و هنر، سینمای برتر و... از مهمترین برنامههای تلویزیونی وی بوده است.
کیومرث پوراحمد: او که بیشتر با عنوان کارگردان و نویسنده سینما شناخته میشود،سازنده یکی از معروفترین و محبوبترین سریالهای تلویزیونی ایران به نام «قصههای مجید» است. پور احمد با این سریال توانست یک کاراکتر ثابت را در تلویزیون تعریف و او را جاودانه کند. این کارگردان و نویسنده پس از مجموعه قصههای مجید، دوباره سریال ساخت و مجموعههای سرنخ و پرانتز باز از این دسته هستند. مجموعه سرنخ نیز توانست بسیاری از مخاطبان را پای یک سریال پلیسی ایرانی بنشاند. او از سال 89 دیگر همکاری با تلویزیون نداشت و صرفا به کار سینما پرداخت.
داوود میرباقری: این کارگردان که با سریال مشهور مختار نامه، بار دیگر همکاری اش با تلویزیون در سریالهای فاخر و پر هزینه را تجربه کرده بود، از چند سال گذشته با سریال شاهگوش و در این اواخر با سریال دندون طلا به شبکه نمایش خانگی پیوسته است. سریال شاهگوش او با استقبال مردمی مواجه شد و این موضوع سبب شد تا دومین سریال توزیع خانگی میرباقری نیز کلید بخورد. او پس از مختارنامه با تلویزیون همکاری نداشته است.
ارسال نظر