جایگاه نفت در اقتصاد دنیا
کارشناسان نقطه عطف تاریخ بشر را انقلاب صنعتی میدانند، همان زمانی که چرخ تولید کارخانههای صنعتی در انگلستان با استفاده از یک سوخت فسیلی سیستم اقتصادی دنیا را دچار تحولی عظیم کرد و زغال سنگ نیروی محرکه تولید و توزیع کالا در دنیا لقب گرفت. اما در اواسط دهه ۱۹۵۰ سوخت فسیلی دیگری با قابلیتهای بسیار بالا نسبت به زغالسنگ، پا به سیستم اقتصادی دنیا گذاشت و منبع غالب انرژی در دنیا شد. گستره حکومت نفت در تاریخ اقتصادی تا قرن بیست و یکم کماکان ادامه و در مناسبات سیاسی دنیا همواره نقشی تعیینکننده دارد.
کارشناسان نقطه عطف تاریخ بشر را انقلاب صنعتی میدانند، همان زمانی که چرخ تولید کارخانههای صنعتی در انگلستان با استفاده از یک سوخت فسیلی سیستم اقتصادی دنیا را دچار تحولی عظیم کرد و زغال سنگ نیروی محرکه تولید و توزیع کالا در دنیا لقب گرفت. اما در اواسط دهه ۱۹۵۰ سوخت فسیلی دیگری با قابلیتهای بسیار بالا نسبت به زغالسنگ، پا به سیستم اقتصادی دنیا گذاشت و منبع غالب انرژی در دنیا شد. گستره حکومت نفت در تاریخ اقتصادی تا قرن بیست و یکم کماکان ادامه و در مناسبات سیاسی دنیا همواره نقشی تعیینکننده دارد. محصولات این ماده، سنگ زیر بنای جامعه مدرن، تامین انرژی صنایع مختلف، گرمایش منازل و مهمتر از همه حملونقل کالاها و مردم را تشکیل میدهد. در اقتصادهای توسعه یافته مانند انگلستان، در حال حاضر ۹۷ درصد تقاضای بخش حملنقل توسط منابع نفتی پوشش داده میشود. به عقیده کارشناسان سهم نفت در حملونقل دنیا بهحدی است که به جرات میتوان گفت تقریبا ۱۰۰ درصد منابع مورد نیاز این بخش توسط نفت و گاز تامین میشود.
اگر زغال سنگ ماشین انقلاب صنعتی را به حرکت درآورد، نفت سوخت احتراق درونی را تامین کرد و توانست پای انسان را به آسمان نیز باز کند. شاید اطلاق عنوان نامحدود در مورد امکانات و تواناییهایی که نفت در قرن بیست و یکم در اختیار بشر قرار داده است پر بیراه نباشد. سفر به کره ماه و اکتشافات فضایی، تولید محصولاتی متنوع برای زندگی بشر از مواد آرایشی و بهداشتی گرفته تا سیدیهای ضبط اطلاعات!، کلاه ایمنی موتورسیکلت تا قرص آسپیرین (مشتق شده از محصولات پتروشیمی)، کود شیمیایی و تراکتور برای افزایش رشد گیاهان و تولید ارزانتر غذا تا دیدن رنگهای متنوع و انواع محصولات حاصل از پلاستیک... همه و همه بهواسطه اکتشاف و پالایش نفت میسر شدهاند.
نفت، تاریخ و اقتصاد را دگرگون کرده است. در طی ۱۰۰ سال گذشته نفت عامل شوکهای اقتصادی عظیم و حتی جنگ نیز بوده است. این حجم از محصولات مشتق شده از این ماده، صنایع مختلف جهان را تا حد زیادی وابسته به این ماده ارزشمند کرده است و نفت نقشی کلیدی در سیستم اقتصادی دنیا ایفا میکند. از یک طرف کشورهای دارای منابع نفتی تا حد زیادی سیستم اقتصادی خود را بر صادرات این ماده متکی کردهاند، از طرفی دیگر اقتصاد کشورهای واردکننده نیز متاثر از نوسانات قیمت نفت شده است. اگر بخواهیم موشکافانه بازار نفت را بررسی کنیم، مشاهده میشود که در کنار این امر که تعیین قیمت در بازار این محصول مبتنی بر عرضه و تقاضای معمول در متون اقتصادی است، تحتتاثیر سیاستهای کشورها نیز قرار میگیرد. در نگاه اول بهنظر میرسد با وجود تقاضای بالا در دنیا برای این ماده، این میزان عرضه است که تعیینکننده قیمت جهانی نفت است، اما بهجز دورههایی کوتاه که این اتفاق میسر شده در حال حاضر مناسبات دیگری در تعیین قیمت نفت دخیل هستند.
کشورهای دارای منابع عظیم نفتی عمدتا به اقتصادهایی تکمحصولی و عقبمانده از لحاظ تکنولوژیکی تبدیل شدهاند. در اقتصاد به این رویداد بیماری هلندی گفته میشود و در وصف کشورهای دارای این منابع همچون کشور ما، از عبارت نفرین منابع استفاده میشود. در دهه ۱۹۶۰ در پی اکتشاف منابع عظیم گاز در دریای شمال، این گمانهزنیها بهوجود آمد که هلند بهزودی به یگانه قدرت اقتصادی اروپا تبدیل خواهد شد؛ اما پس از مدتی مشاهده شد که اقتصاد این کشور در حال افول از صنایع مولد، و تولید محصولات است. وابستگی به صادرات نفت و گاز موجب شد تا اقتصاد این کشور در سایر زمینهها رشدی نداشته باشد. در چنین وضعیتی بعد از مدتی کشور محصولی جز نفت برای صادرات نخواهد داشت، اما با توجه به نیازهای بیشمار مردمش مجبور به واردات سیل عظیمی از کالاها است. بنابراین درآمد حاصل از صادرات نفت حتی گاهی توانایی تامین همین واردات را نخواهد داشت. به همین دلیل است که بررسیها نشان میدهد عمده کشورهای نفتخیز دنیا باوجود داشتن ثروت عظیم منابع، جزو کشورهایی با درآمد پایین و سطح رفاهی نامناسب محسوب میشوند. تحت این شرایط گاهی اوقات قدرت مانور کشورهای دیگر بهجهت حجم کالاها و خدمات مورد نیازی که میتوانند در اختیار واردکنندگان قرار دهند، به مراتب بیش از کشورهای صادرکننده نفت بوده و آنها تعیینکننده قیمت خواهند بود.
البته برخی کشورها نیز با رویهای اصولی از این منبع ارزشمند برای توسعه کشور خود بهره میبرند، برای مثال کشور نروژ که همواره بر جایگاههای بالای رفاه اقتصادی در دنیا تکیه زده است، از نفت بهعنوان یک سپر محافظتی در مقابله با شوکهای اقتصادی، همچنین یک منبع با ثبات برای ثروتآفرینی بهمنظور تامین هزینه ایجاد زیرساختهای لازم بهره میبرد. شاید با اطمینان بالا بتوان گفت که با توجه به دامنهای از صنایع که به نفت و مشتقات آن وابستهاند کسی نتواند پیشبینی کند چه زمانی دنیا دیگر نیازی به نفت نخواهد داشت یا جایگزینی با داشتن اینچنین قابلیتهایی در زندگی بشر پیدا خواهد شد؛ بنابراین نفت کماکان در اقتصاد دنیا نقشی تعیینکننده خواهد داشت و تنها نقطه مبهم در مورد میزان استفاده و قیمت آن در دنیا خواهد بود.
ارسال نظر