تنوع حیات در کره خاکی و خطرات انسان برای آن
جهان؛ تشنه مصرف انرژی
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita. jamshidnezhad@gmail. com
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل بهوجود آمد و ما انسانها دویست هزار سال پیش بهوجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را بههم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید.
کشاورزی اولین انقلاب بزرگ بشریت بود.
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل بهوجود آمد و ما انسانها دویست هزار سال پیش بهوجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را بههم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید.
کشاورزی اولین انقلاب بزرگ بشریت بود. شاید حدود 8000 تا ده هزار سال پیش کشاورزی ارتباطات انسان را با طبیعت تغییر داد و به مسائل نامعلومی در مورد شکار و جمعآوری غذا پایان داد. کشاورزی باعث شد انسان برای اولینبار کالایی بیشتر از نیازش بهدست آورد و همین امر باعث بهوجود آمدن شهرها و تمدنها شد. انسانها انرژی گونههای جانوری و گیاهی را که به انسانها منفعت میرساند، استخراج کردند. آنچه در مورد غذا در حافظه زمین از هزاران سال پیش وجود داشت، رفته رفته محو شد. انسانها یاد گرفتند که خود را با گندم وفق دهند و گندم جزء اصلی زندگی آنها شد. زندگی با خاک و آب و هوای متفاوت را تجربه کردند. آنها یاد گرفتند که محصول خود را افزایش دهند و گوناگونی آن را زیاد کنند. مانند همه موجودات روی کره زمین اولین کار روزانه برای تمامی بشر تهیه غذا برای خود و خانواده است. هنگامی که حاصلخیزی خاک کمتر شده و آب، کمیاب میشود، انسان به شدت تلاش میکند تا چند هکتار زمین خشک را با تلاش خود آباد سازد. انسان، زمین را با صبر و از خودگذشتگی
آن چه را که خواسته است شکل میدهد و هنوز هم کشاورزی در جهان رایجترین شغل است. نیمی از انسانها همچنان به کشاورزی مشغولند و سه چهارم آنها زراعت را با دست انجام میدهند. کشاورزی مثل سنتی است که از نسلی به نسل دیگر به ارث میرسد و انسان این سنت را با سختی و زحمت بسیار به انجام میرساند زیرا برای انسان، کشاورزی شرط لازم برای زنده ماندن است. اما پس از مدتی طولانی که انسان بر نیروی بازوی خود تکیه داشت راهی پیدا کرد تا نوعی از انرژی را انتخاب کند که در عمق زمین دفن شده است. این شعلهها نیز از گیاهان به وجود میآیند. بستهای از نور مستقیم آفتاب؛ انرژی خالص؛ انرژیای که میلیونها سال پیش توسط میلیونها گیاه گرفته شده است. گیاهانی که صدها میلیون سال قبل وجود داشتند. این انرژی از زغالسنگ و از گاز نشات میگیرد و مهمتر از همه این انرژی از نفت است و این بسته نور آفتاب انسان را از کار و زحمت بر روی زمین رها ساخته است. با نفت دوران جدیدی از زندگی انسان آغاز شد که او را از قید زمان آزاد کرد. برای برخی راحتی به همراه آورد. طی ۵۰ سال یعنی به اندازه عمر یک نفر، زمین به شکل اعجابآوری بسیار بیشتر و سریعتر از دیگر زمانها
تغییر یافت. در ۶۰ سال گذشته جمعیت جهان تقریبا ۳ برابر شده است و بیش از دو میلیارد نفر به شهرها مهاجرت کرده اند. شانگهای در چین با صدها آسمانخراش و میلیونها نفر جمعیت، چهل سال پیش تنها یک دهکده کوچک ماهیگیری بود. در شانگهای ۳ هزار برج و آسمانخراش طی بیست سال ساخته شدهاند و تعداد بسیار دیگری هم در حال ساخت هستند. امروزه بیش از نیمی از ۷ میلیارد ساکنان زمین در شهرها زندگی میکنند. نیویورک یکی از شهرهای بزرگ دنیا نماد مصرفگرایی و استفاده بیحد از انرژی است که زمین در اختیار بشر قرار داده است. نیروی میلیونها مهاجر، انرژی زغال سنگ و قدرت نامحدود نفت و در نهایت نیروی برق که منجر به اختراع آسانسور شد و آسانسور ساخت آسمانخراشها را به دنبال داشت. نیویورک به عنوان رتبه ۱۶ اقتصاد در جهان ردهبندی میشود.
آمریکا مقام اول را در استفاده از نیروی نفت دارد. به کمک نفت در استفاده از صنایع کشاورزی در مزارع ماشینها جای انسان را گرفتند. یک لیتر نفت انرژیی معادل کار صد جفت دست طی ۲۴ ساعت را تولید میکند، اما در سراسر جهان فقط سه درصد از کشاورزان از یک تراکتور استفاده میکنند و با این وجود خروجی این سه درصد بر زمین غالب شده است. در آمریکا فقط ۳ میلیون کشاورز باقی ماندهاند و آنها به اندازه کافی غلات برای تغذیه دو میلیارد نفر تولید میکنند، اما بیشتر این غلات برای تغذیه مردم استفاده نمیشود. در بیشتر کشورهای صنعتی غلات تبدیل به نوعی سوخت گیاهی میشود. انرژی خورشیدی علاوهبر مفید بودن در نبود آب، مزارع را به خشکی میکشاند. آبی که برای کشاورزی مصرف میشود هفتاد درصد مصرف آب بشر را شامل میشود. طبیعت چونان زنجیرهای بههم پیوسته است. گستردگی زمینهای زراعی تک محصولی به افزایش آفتها میانجامد. آفتکشها، هدیه دیگری از انقلاب پتروشیمی هستند که آفات را نابود میکنند. دیگر محصول بد و قحطی به خاطرههای دور پیوسته است. اکنون مساله مهم این است که با تولید مازاد کشاورزی مدرن چه کنیم؟ اما آفتکشهای سمی وارد هوا خاک، گیاهان، حیوانات، رودخانهها و دریاها شدهاند و به درون سلولهایشان رسوخ کردهاند و جای سلولهای مادر را گرفتهاند. آیا آنها برای انسان که اکنون از گرسنگی نجات پیدا کرده، مضر نیستند؟
آنها محصولات بینظیری را در مناطقی تولید کردند که پیشتر به آنها توجهی نمیشد. محصولات با خاک و آب و هوا سازگار شدند. این کار باعث شد تنوع محصولات افزایش یافته و حمل و نقل آنها آسان شود. بنابراین در قرن اخیر سه چهارم این محصولات متنوع که طی بیش از هزاران سال توسط آنها تولید شده بود، نیست و نابود شدند. در گلخانههای شهر آلمرا در اسپانیا تا جایی که چشم کار میکند روی کودهای شیمیایی پلاستیک کشیدهاند. این گلخانهها باغچه سبزیکاری اروپا به حساب میآید. شهری که همه روزه محصولات هم شکل و اندازه آن منتظرند با صدها کامیون به فروشگاههای سراسر اروپا منتقل شوند. هرچه یک کشور بیشتر پیشرفت کند، مصرف گوشت ساکنان آن بالاتر میرود. اما چگونه میتوان به نیاز در حال رشد جهانی مردم پاسخ داد؟ آن هم بدون وجود چنین دامپروریهای متمرکزی؟
صد لیتر آب برای تولید یک کیلو سیبزمینی لازم است. چهار هزار لیتر برای یک کیلو برنج و ۱۳۰۰ لیتر برای یک کیلو گوشت. جدا از نفت و بنزینی که برای حمل و نقل آنها مصرف میشود، کشاورزی به صنعتی نفتی بدل شده است که میتواند دو برابر تعداد انسانهای روی زمین را تغذیه کند اما این توانایی با تولیداتی متنوع و استاندارد کاهش یافته است. این به ما آرامشی هدیه میکند که حتی تصورش را هم نمیکردیم اما سبب میشود که زندگی ما کاملا به نفت وابسته شود این روش جدیدی برای اندازهگیری زمان است. ساعت سیاره ما باید خود را با ضربان ماشینهای خستگیناپذیری هماهنگ کند که به این بسته انرژی خورشیدی ضربه میزنند. سیاره ما آرام آرام در حال هماهنگ شدن با این نظم موسیقایی امید و تصورات ماست. چنین امیدها و تصوراتی دوشادوش نیازهای سیریناپذیر ما در حال افزایش هستند و این خواست بشری پایانی ندارد. اتومبیل ابزار آسایش و پیشرفت شده است. اگر استفاده از اتومبیل در دنیا همهگیر شود سیاره ما بیشتر از ۵ میلیارد وسیله نقلیه خواهد داشت!
هر چه دنیا بیشتر پیشرفت کند، بیشتر تشنه مصرف انرژی میشود. همه جا ماشینها زمین را برای یافتن انرژی میکاوند. سنگهای معدنی در ۲۰ سال آینده بیشترین استخراج از زمین خواهند بود که این بیشتر از تاریخ انسان است. ۸۰ درصد ثروت حاصل از سنگهای معدنی، این موهبتهای خدادادی، در تسلط ۲۰ درصد مردم جهان قرار دارد. پیش از پایان قرن اخیر استخراج بیرویه از معادن تقریبا ذخایر زمین را به نابودی کشانده است. کارگاههای کشتیسازی، تانکرهای نفت، کانتینرها و تانکرهای بنزین را برای پاسخ به نیاز مردم جهان به محصولات صنعتی تولید میکنند. بیشتر اقلام مصرفی هزاران کیلومتر راه را از کشور تولیدکننده تا کشور مصرفکننده طی میکنند. ازسال ۱۹۵۰، حجم تجارت بینالمللی ۲۰ برابر افزایش یافته است. ۹۰ درصد تجارت از طریق دریا انجام میشود. هر ساله ۵۰۰ میلیون کانتینر بهسوی بزرگترین قطبهای مصرف دنیا مانند دبی جابهجا میشوند. دوبی، نمونه کاملی از مکانهای ساخت و ساز در دنیاست. کشوری که در آن احداث غیرممکن، ممکن شده است. برای مثال جزیرههای مصنوعی در دریا که دبی آن ها را ساخته است از منابع طبیعی اندکی برخوردار است. اما با پول حاصل از نفت، میلیونها تن از مصالح و مواد را برای ساخت و ساز تهیه کرده است از سراسر جهان دوبی میتواند جنگلهایی از آسمانخراشها را بسازد که هرکدام بلندتر از دیگری است. دبی هیچ مزرعهای ندارد اما میتواند مواد غذایی را بخرد. دبی آب آشامیدنی ندارد اما میتواند با مصرف هزینه و انرژی بسیار برای شیرین کردن آب آن را تهیه کند و آسمانخراشهای زیادی را بسازد. دبی همیشه آفتابی است؛ اما از پنلهای خورشیدی استفاده نمیکند. اینجا فضاهای بسیاری برای شگفتزده کردن بازدیدکنندهها وجود دارد. دبی شهری است که الگوی غربی را به حد اعلی رسانده است. آیا شهری که برجهای ۸۰۰ متری مدرن و جدید آن هیچگاه دنیا را از تعجب باز نمیدارد، بیش از حد بزرگ است؟ شاید اینطور باشد. به نظر میرسد دبی انتخاب خودش را کرده است؛ این شهر مثل دیدهبان جدیدی است که تمامی پولهای جهان را زیر نظر دارد به نظر میآید که میخواهد چیزی را از طبیعت کم کند اگرچه هیچ جایی به اندازه دبی به طبیعت متکی نیست. دبی نمونه برجسته دنیای ثروتمندان است اما ما متوجه نیستیم که آنها دارند منابعی را که طبیعت در اختیار ما نهاده را به پایان میرسانند.
ادامه دارد...
ارسال نظر