احیای تولید؛ نقشه راه پیشرفت
امیر روحپرور*
این روزها در حالی از ضرورت احیای تولید سخن گفته می شود که در بسیاری از کشورها توجه به تولید داخلی اکسیر پیشرفت بوده است، از این رو صاحب نظران بر این باورند، پیشرفت لازمه حیات هر ملتی است که از طریق اعتلای جامعه، تعالی فرهنگ عمومی، عمران و آبادانی کشور، سرمایهگذاری برای تولید کالا و خدمات، اشتغال و سرانجام رونق کارآفرینی میسر می شود. از این رو به نظر می رسد، توسعه تولید با جذب سرمایههای مردمی و جهت دهی مسیر کاری دستگاهها در این حوزهها، از جمله اقدامهایی است که میتواند به تحقق شکوفایی اقتصادی بینجامد.
امیر روحپرور*
این روزها در حالی از ضرورت احیای تولید سخن گفته می شود که در بسیاری از کشورها توجه به تولید داخلی اکسیر پیشرفت بوده است، از این رو صاحب نظران بر این باورند، پیشرفت لازمه حیات هر ملتی است که از طریق اعتلای جامعه، تعالی فرهنگ عمومی، عمران و آبادانی کشور، سرمایهگذاری برای تولید کالا و خدمات، اشتغال و سرانجام رونق کارآفرینی میسر می شود. از این رو به نظر می رسد، توسعه تولید با جذب سرمایههای مردمی و جهت دهی مسیر کاری دستگاهها در این حوزهها، از جمله اقدامهایی است که میتواند به تحقق شکوفایی اقتصادی بینجامد. این در حالی است که برای پاسخگویی به نیازهای یک جامعه در حال تعالی و پیشرفت نیاز به سرمایهگذاری در ایجاد زیرساختها ، راهاندازی بنگاهها و شرکتهای بزرگ و کوچک است که خود مستلزم استفاده از همه ظرفیتها و از جمله ظرفیتهای بخش خصوصی است . بنابراین مقتضیات بینالمللی و مصالح داخلی میطلبد که با عزم ملی ضمن بسیج همه امکانات برای احیای تولید ، موانع و تهدیدهایی که بر سر راه توسعه و تعمیق آن وجود دارد، شناسایی و از فرصتهای موجود نیز حداکثر بهرهبرداری را کرد.
برای تحقق این مهم ضروری است با تقسیم کار میان فعالان اقتصادی و البته تشکلهای آنان، از همه امکانات بخشهای خصوصی برای رونق بخشی به تولید استفاده کرد. بدیهی است که برای تحقق این امر فضای کسب و کار باید نشاط آور، تحرکآفرین، تعالیبخش و آکنده از فضایل باشد و عوامل مخل آرامش روحی نیروی کار باید کاهش یابد. در این زمینه همکاری نظام بانکی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است تا به این ترتیب بخش تولید از منابع مالی مناسبی برخوردار شود و افزون بر افزایش کمی تولیدات، رشد کیفی محصولات را نیز شاهد باشیم. همچنین تکمیل ظرفیت واحدهای صنعتی به عنوان یک راهبرد باید در دستور کار برنامه ریزان کشور و بویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گیرد؛ زیرا این معضل سبب هدر رفتن سرمایه های بخش خصوصی و نیز کاهش انگیزه های سرمایه گذاری شده است .
از سوی دیگر برای حمایت از تولید ملی باید در گام نخست واردات را مدیریت و در گامهای بعدی با بهبود فضای کسب و کار برای حذف موانع تولید همت کرد؛ زیرا واقعیت آن است که تولید در شرایط کنونی با موانع متعددی روبهروست و اگر عزم ملی برای رفع این موانع شکل نگیرد، هیچکدام از دستگاههای کشور به تنهایی نمیتوانند رافع موانع موجود باشند و این مهم مستلزم شکلگیری عزم ملی برای رونق تولید ملی، اشتغال و سرمایهگذاری است. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین راهکارها در دست یابی به اقتصاد مقاومتی این است که به موضوع تولید ملی توجه شود، زیرا توجه به تولید ملی و فرهنگسازی در این زمینه و نیز نهادینه شدن فرهنگ استفاده از کالای تولید داخل توسط مردم، علاوه بر رونق اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار باعث میشود تا مسیر پیشرفت بیش از گذشته هموار شود.در این راه توجه به اقتصاد دانش بنیان و تولید علم و تکنولوژی در داخل با استفاده از ظرفیتهای داخلی، از دیگر مؤلفههای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی است که از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد تحول بنیادین در ساختارهای اقتصادی برای تحقق اقتصاد مقاومتی ،توجه به تولید، جلوگیری از خام فروشی، تسریع در واگذاریها و مردمی شدن اقتصاد، اصلاح سیاستهای پولی و مالی ،توانمندسازی بخش خصوصی،تکمیل حلقههای ارزش در صنعت و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی ، ایجاد زیر ساختهای توسعه صادرات، حمایت از اقتصاد دانش بنیان و تلاش در جهت تجاری سازی علوم از جمله مواردی است که از نگاه صاحب نظران میتواند نقشه راه مدیران و برنامه ریزان برای تحقق توسعه پایدار باشد.
ارسال نظر