ضرورت تغییر نحوه تعامل سرمایه گذاران با بورس تهران
شرکت مشاور سرمایه گذاری معیار شاید بتوان گفت که بازار سهام محل بسیار پر ریسکی است ، اما در همین حال باید اذعان داشت که به رغم ریسک بورس تهران، با اندک ارزیابی منطقی ، قابلیت بازدهی بسیار بالایی برای سرمایه گذاران وجود دارد. دلیل این مهم نزدیک بودن تفکرات اغلب فعالان بازار به یکدیگر است. در واقع فعالان بورسی به مثابه یک پیکر و یا یک واحد ، مانند هم فکر و یا عمل می کنند. مشارکت کنندگان در بورس همزمان با هم خوشبین و یا بدبین می شوند. همراه با هم از سهمی دفاع می کنند و یا به سهمی دیگر غضب می ورزند. همگام با یکدیگر قیمت نفت را به سمت صفر سوق می دهند و یا آن‌را بر بالای 150 دلار پرواز می دهند. هم‌نظر با هم نسبت به بودجه خوشبین می شوند و یا بدبین می شوند. همدل با هم به صنعت پالایشگاه عشق می ورزند و یا از آن فراری می شوند. در این صورت برای کسب بازدهی تنها باید اندکی مخالف با جمع حرکت کرد. برای شناسایی نظرات جمع هم پیشتر می باید به تالار حافظ می رفتی ، بعدها باید به سایت بورکس سر می زدی و اکنون باید در گروه های تلگرام حضور به هم رسانی تا نفس جمع و اجماع آنان‌را ادراک نمایی. پس از تجمیع عمومی نظرات ، با خرده جسارتی در باب حرکت برخلاف جمع ، کسب بازدهی و سود چندان دشوار نمی باشد. برای نمونه در هفته های پیشین سرمایه گذاران نسبت به بودجه بسیار بدبین و نگران عدم پذیرش آن توسط مجلس بودند. در آن زمان هر نوع پیش بینی از توافق و تعامل مجلس با دولت نزد سرمایه گذاران محلی از اعراب نداشت. در آن شرایط نگرانی بودجه سبب بسیاری از فروشها در بورس گردید . برای مثال اغلب فعالان بورسی با بدبینی تغییر 32 درصدی سهم صندوق توسعه ملی از نفت به 20 درصد در بودجه را در مجلس رد می‌کردند و انتظار کسری بودجه معنا دار را از این محل داشتند. اما اظهارات دکتر لاریجانی نشان می دهد که تعامل در مسیر بودجه قطعی است. دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس در نشست کمیسیون تلفیق در رابطه با میزان اختصاص درآمدهای نفتی و گازی به صندوق توسعه ملی در لایحه بودجه سال 94 گفت: براساس قانون هر سال حدود 3 درصد به 20 درصد از درآمدهای نفتی و گازی که به صندوق توسعه ملی واریز می شد اضافه می شود که این میزان در سال آینده به حدود 12 درصد می رسید اما اخیرا دولت نامه ای را به رهبر معظم انقلاب ارسال کردند و در این نامه ضمن تشریح وضعیت کنونی بازار نفت درخواست کردند که تنها 20 درصد از درآمدهای نفتی و گازی به صندوق توسعه ریخته شود.در این رابطه اخیرا رهبر معظم انقلاب به من فرمودند که مجلس با دولت در رابطه با میزان واریزی درآمدهای نفتی به صندوق توسعه همراهی کند و من هم پیشنهاد می دهم که مجلس با دولت همکاری کرده و تنها 20 درصد از درآمدهای نفتی به صندوق توسعه واریز شود و مازاد این اعتبارات برای امور مربوطه در بودجه ریخته شود. از اینرو برای کسب سود کافی بود سرمایه گذاران در هفته های گذشته خلاف نظرات عمومی در بازار اقدام می کردند.
نمونه های دیگر همدلی سرمایه گذاران نظرات آنان نسبت به قیمت نفت بود. برای نمونه نظرات غریب تحلیل گران بین المللی ، داخلی و سرمایه گذاران که برخی حتی نفت را در محدوده قیمتی ۲۰ دلار نیز ارزیابی می‌کنند در نوع خود جالب توجه است. به نظر می رسد که این قبیل تحلیلگران بیش از هر چیز به روندها می نگرند، چرا که در دو سال گذشته و در زمان اوج گرفتن قیمت نفت، دم از نفت ۲۰۰ دلاری می زدند، اما اکنون با هر کاهش قیمتی، هدف قیمتی خود را از قیمت نفت کاهش می دهند. به هر حال تجربه نشان داده آنچه اغلب تحلیلگران بازارهای کالای جهانی می گویند ممکن است در کوتاه مدت صحیح باشد ولی در میان مدت، آنها از بینش کافی برخوردار نیستند. در واقع افزایش قیمت نفت بار دیگر نشان داد که پیش بینی و آینده نگری در بازارهای مالی و کالایی بسیار دشوار است و عمده تحلیل گران ساده ترین شیوه را به عنوان پیش بینی در نظر می گیرند، یعنی در حالت رشد ، استمرار افزایش را انتظار دارند و در روند نزول هم افت بیشتر را مد نظر قرار می دهند.
تاکید نظرات سرمایه گذاران بر ارزیابی های خویش تا حدی است که تغییرات را در تحلیل های خویش مد نظر قرار نمی دهند. برای نمونه در حالی که مدیر عامل بزرگترین شرکت نفتی بر رشد قیمت نفت اذعان دارد تحلیل گران بورسی قیمت نفت را نزولی می دانند. خبرگزاری رویترز اعلام کرد که مدیرعامل شل از بازگشت قیمت نفت در بلند مدت به سطوح ٩٠ دلار برای هر بشکه خبر داد. وی گفت: قیمت های جهانی نفت خام در یک تعادل بلندمدت باید به سطوح ٩٠ دلار برای هر بشکه برسد، اما قیمت‌های جهانی نفت خام در میان مدت همچنان بی ثبات خواهد بود.شرکت شل نیز اعلام کرده که در نظر دارد هزینه های خود را که پیش تر برنامه ریزی کرده است، ظرف سه سال آینده حدود ١٥ میلیارد دلار کاهش دهد و این کار از طریق کاهش سرمایه گذاری ها در پروژه های شیل اویل با هدف مقابله با افت قیمت نفت انجام می شود. اما به نظر می رسد که فعالان بورسی همچنان در انتظار افت قیمت نفت تا بازه 30 دلار هستند! این در شرایطی است که قیمت نفت در حال رشد از کف 44 دلاری خویش است.
در واقع سرمایه گذاران در تردید ورود و یا حضور در بازار همچنان در آستانه دروازه بورس ایستاده اند. در این میان طیفی نظر به مذاکرات هسته ای مطلوب داشته و افق بورس را روشن ارزیابی می کنند، گروهی گزارشات ۹ ماهه شرکتها را نامطلوب و کمتر از انتظارات دانسته و آینده بورس را با روندی کاهنده برآورد می کنند، برخی قیمتهای جهانی را نزولی و رکود اقتصادی داخل را ادامه دار دانسته و از هرگونه حضور در بازار پرهیز می کنند. عده ای در انتظار گزارشات ۱۲ ماهه پیش بینی بودجه سال ۱۳۹۴ شرکتها از هرگونه فعالیتی کنار کشیده‌اند و تنها اندک سرمایه گذارانی در بازار حضور داشته و بر خرید سهام تاکید دارند. در واقع همین تعدد نظرات فعالان و مشارکت کنندگان در بورس است که سبب نوسانات و افت وخیزهای بازار و عدم روند مستمر رشد قیمت سهام در بورس شده است. اما براستی کدام طیف و گروه نزدیکتر به واقعیت قرار دارند؟ جهت پاسخگویی به این سوال و واکاوی نظرات مختلف توجه به برخی موارد در مورد بازار سهام اجتناب ناپذیر است:بورس تهران نزدیک یکسال است که با ابهاماتی مانند مذاکرات هسته ای، نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی ، نحوه تعامل شرکتهای پالایشگاهی با وزارت نفت و موضوع بهره مالکانه معادن بزرگ کشور روبروست. اما به نظر می آید که با عزم جدی سه وزیر اقتصاد، صنعت و نفت ابهامات اقتصادی سرمایه گذاری در بورس در حال مرتفع شدن است و زین پس باید در انتظار بازگشت روند اصلاحی به سمت بهبود شرایط کسب و کار شرکتهای مربوطه حرکت نمود. در ارتباط با مذاکرات هسته ای نیز نشانه ها بیان می دارند که تلاش وافر وزیر چهارم یعنی وزیر امور خارجه نیز در حل این ابهام در حال ثمر دادن است.
سرمایه گذاران در بازه زمانی دولت قبل و همراه با تلاطمات اقتصادی و سیاستی فراوان، عادت بسیار به سرمایه گذاری کوتاه مدت که متاثر از اخبار سیاسی و اقتصادی مکرر بود ، کرده اند. این بدان معنی است که بازه سرمایه گذاری در دولت نهم و دهم به دلیل تعدد تصمیم گیری های اقتصادی مرتبا در حال کوتاه شدن بود و دنبال کردن اخبار لحظه ای به یکی از اصلی ترین وجوه تصمیمات سرمایه گذاران مبدل شده بود. اما با تغییرات در سیاستهای اقتصادی و تاکید تصمیم گیران بر رویکردهای میان و بلند مدتی برای برنامه‌های اقتصادی کشور ، به آرامی شیوه نگاه سرمایه گذاری در حال تغییر است، این در شرایطی است که فعالان و سرمایه گذاران بورسی هنوز با متد قبلی و با تاکید بر تغییرات مکرر بازار را دنبال می کنند و به رویکردهای سرمایه گذاری در میان و بلند مدت همچنان بی اعتنا هستند. همین امر سبب شده که سرمایه گذاران تنها در صورت قطعیت نهایی از فضای مناسب وارد بازار شوند که دلیل آن اتکا و اینرسی به رویکردهای پیشینی سرمایه گذاری و عدم قطعیتهای قبلی در اقتصاد و بورس تهران می باشد.
کمبود اطلاعات در بازار سهام و عدم تواتر اطلاعات شرکتها ، به رغم تاکید رئیس سازمان بورس در جلسات ؛ باعث اصرار سرمایه گذاران بر اطلاعات ناهمگون و بی ارتباط با بازار شده است. در این مسیر انتظار می رود که به آرامی و با انتشار اطلاعات ماهانه شرکتها ، روند تحلیلی بازار نیز از فضاهای غیر اقتصادی و غیر صنعتی به ارزیابی های شرکتی و صنعتی و تحلیلی بازگردد و سرمایه گذاران را با رویکردهای جدید تصمیم گیری همراه سازد.
نگاهی به رفتار بازارها و بورسهای دنیا نشان می دهد که روندهای عمومی رشدی و نزولی همگانی تمامی سهام تنها در دوره های حباب و یا وحشت در بازارهای مالی ایجاد می شود. این در حالی است که تغییر نرخ ارز در سه سال گذشته و اثرات آن بر سود بسیاری از شرکتها در بازار سبب ایجاد این نگاه شده است که در بازار همیشه باید همه سهام با هم صعود و یا نزول کنند ( زیرا این رخداد در بازه سالهای تغییر نرخ ارز ، اتفاق افتاده است ). در این صورت اکنون برای مشارکت کنندگان در بازار اندکی دشوار است که تصور رشد بخشی در بازار داشته باشند. این در حالیست که گمان می رود مدتی‌است روندهای عمومی در بورس تهران ، جای خویش را به روند های اختصاصی و یا صنعتی داده اند که همین تغییرات سبب شکلی از کناره گیری سرمایه گذاران از بازار شده است ؛ زیرا آنان انتظار رشد همگانی را در بورس دارند.از موارد یاد شده می توان به این ادراک رسید که به آرامی بازار به سمت تحلیل می رود و روندهای تصمیم گیری و معاملات خویش را از خبر صرف دور می کند. در این صورت پذیرش تغییر رویه برای سرمایه گذاران در بازار زمانبر است ، اما گمان می رود که آنان به آرامی در حال گذر از دروازه بورس و ورود به بازار باشند. در این صورت برای حضور موفق در بورس ، ضرورت تغییر نگاه آنان و تعامل تازه با بازار اجتناب ناپذیر است.