با وجود تفکر«چرا من» آلودگی هوا حل نخواهد شد
آسمان تهران پس از 23 روز آلودگی شدید و رسیدن به حد هشدار به لطف بارش باران و وزش باد روز جمعه صاف شد و هوای این شهر در شرایط سالم قرار گرفت. چند شهر دیگر ایران از جمله اصفهان و اراک نیز در روزهای اخیر با آلودگی هوای گسترده‌ای مواجه بوده‌اند. وضعیتی که منجر به تعطیلی مدارس ابتدایی و برخی کارخانه‌ها و فعالیت‌های عمرانی در این شهرها شد. تهران هر سال در اواخر پاییز و اوایل دی با بحران آلودگی هوا مواجه است؛ شرایطی که به گفته کارشناسان حاصل تردد خودروها و مصرف سوخت بی‌کیفیت است اما بهتر شدن هوای این شهر تنها به دست بارش باران و وزش باد سپرده می‌شود. پیرو مطالب هفته‌های گذشته پیرامون آلودگی، این هفته نیز در گفت‌وگویی با دکتر حمید پوران فوق‌دکترای نانوتکنولوژی محیط‌زیست از دانشگاه لنکستر انگلستان و عضو رسمی انجمن سلطنتی شیمی ( عضو ارشد -IEEE - انستیتو مهندسان برق و الکترونیک)، دلایل آلودگی هوای تهران و راهکارهای مقابله با آن را بررسی کردیم.
چندی پیش از اعلام وضعیت سالم برای هوای تهران، در جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران، تصمیمات کوتاه‌مدتی برای کاهش آلودگی هوای این استان اعلام شد. جلوگیری از تردد خودروهای آلاینده و برخورد با خودروهای بدون معاینه فنی، محدودیت تردد موتورسیکلت‌ها و کمک به تقویت حمل‌و‌نقل عمومی از جمله راهکارهای ذکر شده بود، اما واقعا سهم خودروها در آلودگی هوا چه میزان است؟
در بیان کلی عوامل و منابع آلاینده هوا را می‌توانیم به دو دسته متحرک و ثابت تقسیم کنیم. در این تقسیم‌بندی آلاینده‌های خانگی و صنایع، تشکیل‌دهنده گروه دوم و انواع وسایل حمل‌و‌نقل، مانند اتوبوس‌ها، خودروهای شخصی و موتورسیکلت‌ها، در دسته عوامل متحرک قرار می‌گیرند. قریب به اتفاق خانه‌ها در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران از سوخت گاز برای گرمایش و تهیه غذا استفاده می‌کنند؛ صنایع اطراف شهر تهران نیز اگرچه به‌دلیل عواملی همچون عدم رعایت استانداردهای زیست‌محیطی یا فرسودگی، نقش محرزی در آلودگی هوای تهران دارند؛ اما با توجه به تعداد چندین میلیونی انواع وسایل نقلیه، گستردگی شهر تهران و میزان سفرهای روزانه، حمل‌و‌نقل شهری بیشترین سهم را در آلایندگی شهر تهران دارد.

گفته می‌شود در تهران حداقل بیش از ۵/ ۳ میلیون خودرو وجود دارند. این عدد برای موتورسیکلت‌ها حدود یک میلیون در نظر گرفته می‌شود (اگرچه در مواردی حتی این تعداد حدود سه میلیون ذکر شده است). در مورد خودروها اگرچه حداقل نظارتی در مورد معاینه فنی اعمال می‌شود اما موتورسیکلت‌ها عملا از این قاعده مستثنی هستند. اجزای سیستم حمل‌و‌نقل عمومی نیز خود بخشی از مشکل هستند؛ چندین هزار اتوبوس و تاکسی فرسوده‌ای که روزانه چندین برابر یک وسیله نقلیه شخصی تردد کرده و آلاینده‌های مختلفی را وارد محیط‌زیست می‌کنند.در کنار همه این مسائل کم‌توجهی تولیدکنندگان انواع وسایل نقلیه نسبت به استفاده از فناوری‌های به روز زیست‌محیطی را نیز نباید نادیده بگیریم (به‌عنوان مثال حرکت به سمت تولید موتورسیکلت‌های برقی). در جایی که شرکت معتبری همچون فولکس واگن با رسوایی بزرگی در مورد میزان آلایندگی برخی از خودروهای تولیدی این شرکت مواجه است، سوالات بسیاری در مورد به‌کار بستن استانداردهای زیست‌محیطی در مورد خودروهای تولید داخل به‌وجود می‌آید. با در نظر گرفتن همه این موارد به‌نظر می‌رسد وسایل نقلیه در تهران بیشترین نقش را در آلودگی هوای شهر داشته باشند.

با توجه به اینکه در اوایل زمستان و پدیده وارونگی هوا موجب آلودگی شدیدی در هوای شهرهای بزرگ می‌شود، آیا راه‌حلی برای پیشگیری از این مساله در تهران و شهرهایی مانند اراک و اصفهان وجود دارد؟
پدیده وارونگی هوا مساله‌ای آب و هوایی و ناشی از تغییرات طبیعی است، نه رفتار انسانی. وارونگی هوا عاملی است که باعث انباشت آلودگی می‌شود نه تولید آن. در این حالت لایه‌های فوقانی هوا مانند یک درپوش نامرئی روی لایه‌های پایینی هوا قرار گرفته و جلوی حرکت آنها را می‌گیرند. برای ملموس‌تر شدن این پدیده و ارتباط آن با آلودگی هوا می‌توان حجم هوا را به یک استخر آب تشبیه کرد. اگر مقدار مشخصی از آلودگی، به‌عنوان مثال در این مورد یک لیوان خاک، هر روز به این استخر اضافه شود ولی آب استخر در پایان هر روز تعویض شود اگرچه آلودگی وجود دارد اما با جابجایی آب ظرفیت تازه‌ای برای دریافت آلاینده جدید به‌وجود می‌آید. حال تصور کنیم آب این استخر به مدت دو هفته عوض نشود، در حالی که همان مقدار آلودگی هر روز به آن اضافه می‌شود. طبیعی است که آلودگی به‌تدریج به حالت اشباع و غیرقابل‌تحمل می‌رسد، درست همانند وضعیتی که هوای تهران با آن مواجه است. هر چه میزان ورودی آلاینده‌ها به هوا بیشتر باشد درحالی‌که این آلودگی با هوای تازه جایگزین نشود یا این تعویض با سرعت کمی صورت گیرد شاخص آلودگی هوا با سرعت و به میزان بیشتری از مرز هوای سالم عبور می‌کند.راه‌حلی برای پیشگیری از پدیده طبیعی وارونگی هوا وجود ندارد؛ اما می‌توان اثرات آن را بر آلودگی هوا کاهش داد. تنها راه هم در این زمینه کاهش چشمگیر ورود آلاینده‌ها به هواست؛ به‌طوری‌که به‌نوعی روند ورود و اشباع شدن هوا از آلاینده‌ها به کندی صورت گیرد تا زمانی که هوای تازه جایگزین آن شود. این پدیده در بسیاری از شهرهای کشورهای پیشرفته هم مشاهده می‌شود. اما تفاوت فاحش میان تهران و این شهرها در این است که در حالت عادی هوای تهران و میزان انواع آلاینده‌های ورودی به آن به مراتب بیشتر از این شهرهاست. بنابراین اثرات وارونگی هوا در تهران به شدت ملموس‌تر است.

وظیفه شهروندان برای کاهش آلودگی هوا چیست؟
وظیفه شهروندان در این زمینه مسوولیت‌پذیری است. زمانی که مدارس یا ادارات به علت آلودگی هوا تعطیل می‌شوند هدف کاهش میزان سفرهای شهری است نه فراهم کردن اوقات فراغتی برای خانواده‌ها که با تردد در شهر به کارهای عقب‌افتاده و در مواردی غیرضروری بپردازند. تا زمانی که نگاه «چرا من» بر جامعه حکمفرما باشد و افراد به‌جای اینکه آغازکننده یک مشارکت اجتماعی در جهت کاهش آلودگی هوا باشند، تلاش کنند که رفتار خود را توجیه کنند کمتر می‌توان امیدی به بهبود وضعیت هوا داشت. گرچه در ضرورت فرهنگ‌سازی و افزایش آگاهی مردم از نقش خود در آلایندگی هوا تردید نیست، اما قانون‌گذاران نیز می‌توانند با وضع قوانین متناسب و سیاست‌های مشوق و بازدارنده منطقی در این روند مشارکت کنند.

شهرهای دیگری نیز در دنیا مانند لندن با معضل آلودگی هوا دست به گریبان بوده‌اند، تجربه آنها در کاهش آلودگی چه بوده است؟
قبل از پرداختن به این بخش توجه به سابقه آلودگی هوا در تهران ضروری است. نگرانی از آلودگی هوا در تهران سابقه‌ای چندین دهه‌ای دارد، اما در سال‌های اخیر با افزایش قابل توجه وسایل نقلیه، آشنایی مردم با تاثیر آلودگی هوا بر سلامت خود و استفاده از ابزار لازم برای بیان شاخص آلودگی هوا این مساله شکل ملموس‌تری به خود گرفته است. سوالی که در اینجا منطقی به‌نظر می‌رسد این است که چرا ثمره چند دهه تلاش، وضعیت فعلی هوای تهران است؟ آیا تکرار روش‌هایی که تاکنون آزموده شده‌اند منجر به نتیجه متفاوتی می‌شود یا باید با نگاهی تازه با این مشکل برخورد کرد؟مدیریت یکپارچه محیط‌زیست تهران به‌خصوص در مورد آلودگی هوا یک ضرورت است. وجود نهادهای موازی که حتی در پاره‌ای از موارد در جهت خلاف یکدیگر حرکت می‌کنند قطعا بخشی از مشکل است. ایجاد یک مرکز فرماندهی فرادستی که برنامه‌های آن برای سایر بخش‌ها لازم‌الاجرا باشد می‌تواند به‌عنوان اولین قدم در مسیر طولانی حل این مشکل قلمداد شود. شاید یک مثال به روشن شدن این مساله کمک کند. هنگامی که آتش‌سوزی رخ می‌دهد، گروه‌های مختلف همچون آتش‌نشانی، پزشکی و نیروی پلیس در محل حاضر می‌شوند؛ اما مدیریت اطفای حریق بر عهده آتش‌نشانی است و سایر نیروها بدون اجازه و هماهنگی در این زمینه اقدام نمی‌کنند (شاید به این دلیل که خطر آسیب‌های ناشی از اشتباه و ناهماهنگی کاملا ملموس است). آلودگی هوا نیز آتشی است بر سلامت و زندگی مردم که گر چه اثرات آن تدریجی است اما در صدمات آن تردیدی نیست. به همین روش کلیه اقداماتی که در جهت مقابله با مشکل آلودگی هوا صورت می‌گیرد باید به‌صورت یکپارچه و زیر نظر یک مدیریت مرکزی باشد.

در کنار همه روش‌های مدیریت محیط زیست تهران، آموختن از شهرهایی که روزگاری با بحران‌هایی حتی بزرگتر از مشکلات تهران درگیر بوده‌اند و بر آن چیره شده‌اند یک ضرورت به‌نظر می‌رسد. لندن که یکی از مهم‌ترین کلان شهرهای دنیاست یکی از این نمونه‌ها است. شهری با جمعیت ۸.۵ میلیون نفر، مساحتی بالغ‌بر ۱۵۰۰ کیلومتر مربع و دو میلیون و ششصد هزار خودرو. این شهر در سال ۲۰۱۳ پذیرای ۱۷ میلیون توریست از سراسر دنیا بوده است. اما چگونه شهری که در دهه‌های قبل آلودگی هوای آن سالانه هزاران نفر را به‌دلیل بیماری‌های تنفسی و قلبی به کام مرگ می‌فرستاد، توانسته مسیر توسعه پایدار را بپیماید؟ در سال ۱۹۵۲ به مدت پنج روز مه دودی در سطح شهر لندن به‌وجود آمد که به‌واسطه آن چهار هزار نفر کشته و صد هزار نفر راهی مراکز درمانی شدند. چنین اتفاقی منجر به مجموعه‌ای از سیاست‌های متمرکز با هدف به حداقل رساندن آلودگی هوا در این شهر شد. به‌نوعی که متوسط آلاینده‌های هوا در لندن در سال‌های اخیر همواره روندی نزولی داشته است. از جمله دلایل موفقیت قابل‌توجه این شهر تمرکز بر حمل‌و‌نقل عمومی است. به‌عنوان مثال نزدیک به ۷۰۰۰ اتوبوس در هفتصد مسیر سالانه نزدیک به یک میلیارد و هشتصد میلیون مسافر را جابه‌جا می‌کنند. سیستم مترو نیز در لندن دارای ۲۷۰ ایستگاه و مسیری به طول ۴۰۰ کیلومتر است که در سال میلادی گذشته حمل‌و‌نقل حدود یک میلیارد و سیصد میلیون مسافر را بر عهده داشته است. انجام بیش از سه میلیارد سفر درون شهری با وسایل حمل‌و‌نقل عمومی دستاوردی است که بدون برنامه‌ریزی صحیح امکان‌پذیر نخواهد بود. به‌نوعی که معمولا مترو سریع‌ترین روش رسیدن به مقصد است و گروه‌های مختلف اجتماعی استفاده از آن را به‌وسیله نقلیه شخصی ترجیح می‌دهند.تردیدی نیست که محیط زیست دغدغه و مساله‌ای ملی است و پرداختن صحیح به آن تنها با نگاهی جامع و فارغ از هر گونه انگیزه سیاسی و فردی امکان‌پذیر است.

آناهیتا جمشیدنژاد
anahita.jamshidnezhad@gmail.com