رخنه مافیای ورزش در فوتبال ایران

ایسنا - زوایای مختلف «جامعه‌شناسی ورزش در ایران» در دانشگاه تهران بررسی شد.

دکتر سید مهدی آقاپور، مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش و استادیار دانشگاه تهران در بررسی آسیب‌شناسی ورزش در چالش‌های ساختار اجتماعی ایران که آن را به بخش‌های تاخر فرهنگی و تهاجم فرهنگی، اقتصاد بانکی و تبلیغات تجاری، جنگ احزاب و ستیزه قدرت، مافیای پول، قدرت و رسانه، تناقض نظام ارزشی و نظام ورزشی و فرهنگ پهلوانی نیمه جان تقسیم کرده بود، اظهار کرد: در بحث تاخر فرهنگی ملاحظه می‌شود که فاصله بین مناسبات اجتماعی در رفتارها با تکنولوژی جدید در حوزه ورزش نیز وجود دارد و فاصله بین مدرن کردن ورزش و مناسبات موجود در ساختار ورزش ایران به چشم می‌خورد.

وی با اشاره به تهاجم فرهنگی در ورزش گفت: الگوهای کاذب منفی که وارد جامعه می‌شود؛ ورزش را با توجه به این که بحث دوربین و جذابیت‌های آنی وجود دارد، تحت تاثیر قرار داده و در بسیاری مواقع به جای این که ورزش جنبه‌های انسانی را تحت تاثیر قرار دهد، تحت تاثیر الگوهای بی‌پایه و ناهنجار قرار می‌دهد.

آقاپور در رابطه با اقتصاد بانکی و تبلیغات تجاری که سبب لوکس گرایی در ورزش شده است، توضیح داد: اقتصاد دولتی ایران سبب شده تا ورزش به سوی لوکس گرایی برود. ورزش مفهومی مردمی دارد؛ اما، وقتی پول در دست دولت است و مردم به بانک‌ها وابسته‌اند، مردم از توان مالی لازم برخوردار نیستند تا از طریق بخش خصوصی امکانات ورزشی را توسعه بخشند. بی‌تردید اقتصاد بانکی موجب کمرنگ شدن ورزش صحیح می‌شود. این در حالی است که تبلیغات جدید ورزش را کالایی بسیار ارزان و سریع معرفی می‌کند.

استادیار دانشگاه تهران به توضیح جنگ احزاب و ستیزه قدرت در جامعه ایران پرداخت و افزود: تحقیقات نشان می‌دهد که سیاست حرف اول را در ورزش می‌زند. از طرفی متاسفانه در بخش‌های کلان جامعه شاهد گرایش‌های دوگانه هستیم و این گرایش‌های متضاد سیاسی در ورزش نیز وجود دارد. وی این وضعیت را در فوتبال کشور برجسته‌تر دانست و به توضیح مافیای پول، قدرت و رسانه پرداخت و گفت: هم‌اکنون شرایطی را شاهد هستیم که افرادی که دارای قدرت زیادی هستند و پول زیادی دارند، به راحتی می‌توانند ورزش را بخرند. در ادامه رسانه‌ها نیز ورزش را به جایی که می‌خواهند سوق می‌دهند نه جایگاه واقعی ورزش. وی به تناقض نظام ارزشی در نظام ورزش اشاره کرد و گفت: سعی شده نظام ورزشی ایران براساس یک نظام ارزشی پایه‌گذاری شود و ورزش را به عنوان یک موضوع ارزشی مطرح کنند، در حالی که مسایل ارزشی در ورزش موضوعیت ندارد، اما در حال حاضر ورزش مخالف با مسایل ارزشی در ورزش نیست. بلکه بر اساس نظریه اندیشمندان موجب تحقق و انتقال ارزش‌ها در جامعه خواهد شد.

آقاپور می‌گوید: صف مدیران غیر ورزشی به اندازه‌ای است که نوبت به ما ورزشی‌ها نمی‌رسد. این قضیه سال‌هاست که در ورزش وجود دارد و شاهد مدیریت از سوی غیرورزشی‌ها در ورزش هستیم و هیچ گاه متخصصان متعهد ورزش مانند برخی بخش‌های دیگر در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته‌اند. وی در رابطه با فقر حرکتی مردم گفت: طبق مطالعه‌ای که روی اوقات فراغت نوجوانان ایرانی صورت گرفت تنها برای اوقات فراغت ۳۵‌درصد نوجوانان برنامه‌ریزی شده و مشخص نیست برای ۶۵‌درصد بقیه چه برنامه‌ای تدوین شده است.

وی غوغاسالاری رسانه‌ای را مقوله‌ای دانست که در تلویزیون و به خصوص مطبوعات به چشم می‌خورد و تنها به سطوح سطحی و حاشیه‌ای ورزش می‌پردازند تا مسایل عمیق، علمی و پایه‌ای.

آقاپور ورزش بانوان را در حد ویترین در ورزش کشور دانست و گفت: ورزش بانوان در میان دیگر بخش‌های ورزش اصلا اهمیتی ندارد و در حد یک کالای ویترینی باقی مانده است. اخبار تلویزیون و مطبوعات نیز در حد یک ویترین است و اطلاع رسانی جامعی از ورزش این قشر نداریم. در مطبوعات که مشخص نیست چه بخشی مختص به بانوان است و در تلویزیون نیز تنها دقایقی به پخش اخبار قهرمان بانوان اقدام می‌شود. آقاپور، خشونت، پرخاشگری و هرج‌و‌مرج تماشاگری را از دیگر آسیب‌های جامعه‌شناختی ورزش دانست.

وی گفت: در ایران با وجود اینکه مربیان خوب و زحمتکش بسیاری در حال فعالیت هستند، اما شاهد فوتبالی بی‌کلاس در کشورمان هستیم. ما دارای مدرسه فوتبال هستیم؛ اما تنها به کسب پول از این مدارس می‌اندیشیم نه چیز دیگر. ما شاهد سبک‌های مختلف در ایران هستیم؛ اما جریان عمومی دارای سبک خاصی نیست و همین امر بی‌قوارگی را دامن می‌زند و در نهایت متاسفم که در توصیف شرایط حاکم بر ورزش ایران باید بگویم: «مافیای ورزش ایران در فوتبال لانه کرده است.»