خداحافظ آقای لیتی!

این که لیت بارسکی چرا و چگونه به ایران آمد و سرمربی سایپا شد مساله‌ای است که شاید الان دیگر چندان مهم نباشد. آنهایی که بازی‌های لیت بارسکی را در تیم آلمان به یاد داشتند از این که همبازی کیلیزمن و یکی از معروف‌ترین چهره‌های فوتبال آلمان به ایران می‌آید حسابی ذوق‌زده شده بودند. آنها فکر نمی‌کردند بازیکن محبوب سال‌های نه چندان دورشان به مربی شکست‌خورده و ناموفق امروز تبدیل شود.در یکی، دو هفته اول سایپا حتی اگر با یک دوجین گل خورده میدان را ترک می‌کرد هیچ کس به سرمربی این تیم ایراد نمی‌گرفت. به هر حال این تیمی بود که او نبسته بود و کوچکترین آشنایی با هیچ کدام از بازیکنانش نداشت، اما خوردن شش گل از تیم ذوب‌آهن در هفته نهم را چه کسی به جز سرمربی باید جواب بدهد؟

صحبت‌هایی از قبیل این که تیم بسته شده یا باند بازی بازیکنان تیم بهانه‌هایی است که از یک بازیکن و مربی حرفه‌ای بعید است. خیلی از مربیان داخلی آرزوی داشتن تیمی با نیمی از بازیکنان سایپا را دارند. اینکه سیدجلال حسینی یکی از بهترین مدافعان ایران، بدترین بازیکن این روزهای تیم شده هیچ ربطی به این که تیم چگونه بسته شده ندارد. این که در حضور کلی مدافع و هافبک دفاعی، امید شریفی‌نسب باید در قلب خط دفاع بایستد به تشخیص مربی بستگی دارد نه به هیچ چیز دیگر.

کار به جایی رسیده که بازی این هفته مقابل پاس آخرین فرصت سرمربی سرشناس سایپا است. او خیلی زودتر از آن چه که خودش و طرفدارانش فکر می‌کردند باید غزل خداحافظی را بخواند.