این وصال غیرممکن نیست
فرهاد- استقلال؛ به سه دلیل!
دلیل اول
حضور در استقلال همیشه برای فرهاد مجیدی جذاب و وسوسهکننده بوده و «نه» گفتنهای او خیلی محکم از آب در نیامده است. دستکم دو مثال داریم از دوران بازی و مربیگری مجیدی. بار اول، فرهاد در روزهای پایانی دوران بازیاش شایعه بازگشت به استقلال را رد کرد و یک بیانیه تند و تیز هم علیه امیر قلعهنویی به خبرگزاریها داد. با این حال او کمی بعد به جمع آبیپوشان پیوست و از قضا در میانههای لیگ سیزدهم در آغوش خود قلعهنویی از فوتبال خداحافظی کرد! بار دوم هم اسم مجیدی بین دو نیمفصل لیگ نوزدهم به عنوان گزینه جانشینی آندرا استراماچونی سر زبانها افتاد و او حتی با باشگاه توافق هم کرد، اما تحت تاثیر واکنش منفی هواداران مدعی شد سرمربی این تیم نخواهد شد و حضورش را به زمانی موکول کرد که به تعبیر خودش «امضای معنوی» هواداران پای حکمش باشد. با این حال چند روز بعد شاهد عقد قرارداد مجیدی با استقلال بودیم. بنابراین شاید امروز هم این «نه» همانقدر اعتبار داشته باشد، مخصوصا که مجیدی بهطور مرتب در اینستاگرام تصاویر مربوط به دوران حضورش روی نیمکت استقلال را بازنشر میکند.
دلیل دوم
یکی از دلایل بازنگشتن مجیدی به فوتبال ایران این است که گفته تا زمانی که با یک تیم در لیگ امارات قهرمان نشود، آن کشور را ترک نخواهد کرد. خب این هم واقعا هدف آسان و در دسترسی نیست. تیمهای بزرگ و مدعی امارات معمولا از مربیان نامدار استفاده میکنند. مجیدی در آن لیگ به مدت یک فصل و نیم فرصت داشت در تیم نه چندان مطرح الاتحاد کلبا کار کند که آن تجربه برایش موفقیتآمیز نبود، اخراج شد و بعد از آن هنوز هم پیشنهاد درخوری به دستش نرسیده است. این وضع ممکن است ادامهدار باشد؛ آیا بدون تیم ماندن برایش کسالتبار نخواهد بود؟
دلیل سوم
باشگاه استقلال هم تحت فشار است. گزینهها یک به یک منتفی میشوند و به سرعت به مسابقات سخت و فشرده پیشرو نزدیک میشویم. مدیران باشگاه قول داده بودند سرمربی جدید را تا قبل از بازی با ذوبآهن(۲۷ مهر) انتخاب کنند، اما هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است. در این فضا، شاید آنها دوباره از سر ناچاری سراغ مجیدی بروند که دست به نقدترین گزینه به حساب میآید و با چموخم تیم هم آشناست.