باقری را شما نخواستید
کریم و کتمان کور!
او رو به دوربین خبرنگاران، با لحنی خونسرد میگوید: «آقای باقری خودشان تمایل آنچنانی به ادامه کار نداشتند، کما اینکه میبینید هنوز هم کار نمیکنند و جایی نیستند. اگر اینجا مشکلی بود، میرفتند جای دیگری کار میکردند. پس ایشان خودشان به ادامه کار تمایل نداشتند و دوست داشتند دنبال کارهای اقتصادی بروند. این حرفها به درد فضای مجازی و دنبالکننده و این مسائل میخورند وگرنه هیچکدام واقعی نیست.»
رد اظهارات درویش چنان ساده است که قلم از توضیح واضحات شرم میکند! اوج استدلال مدیرعامل پرسپولیس این است که اگر در باشگاه ما مانعی برای کار کریم وجود داشت، او میتوانست برود و جای دیگری کار کند؛ خب این یعنی چه؟ مگر باقری به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران که شکر خدا وضع مالی بدی هم ندارد، تشنه کار کردن به هر قیمت است که اگر اینجا نشد برود آنجا؟ اصلا گیریم که منطق شما درست است؛ اگر به همان دلیل که «اینجا» امکان کار فراهم نیست، «آنجا» هم نشود کار کرد چی؟ سوال بزرگتر اما این است که چطور کریم باقری کنار این همه مربی و مدیر در پرسپولیس کار کرده؛ از دایی و برانکو و کالدرون تا علیاکبر طاهری و گرشاسبی و ایرج عرب؛ بعد به شما یک نفر و همین دوران خاص که رسید، ناگهان «تمایل» به کار را از دست داد. چطور چنین چیزی ممکن است؟ و اگر اینطور بوده چرا حتی یک بار حتی یک جمله با این مضمون بر زبان کریم جاری نشد؟
گفتیم که اظهارات درویش حتی نیازی به رد کردن هم ندارد، اما محض محکمکاری، ساعاتی بعد خود باقری با یکی، دو رسانه حرف زد و شایعه عدمعلاقهاش به حضور در پرسپولیس را رد کرد. این چند خط را به نقل از خبرگزاری تسنیم بخوانید: «آقای درویش حقیقت را بگوید. دروغ گفتن اصلا خوب نیست. به چه کسی گفتم که نمیخواهم در پرسپولیس کار کنم که خودم خبر ندارم؟ من هیچوقت نگفتم تمایلی به ماندن ندارم و فکر میکنم مردم خودشان به همهچیز آگاه هستند و همه مسائل را میدانند.» نیازی به یادآوری نیست که خود درویش در زمان اعلام رسمی خبر جدایی کریم باقری از پرسپولیس گفته بود: «اگر قرار باشد ما از همه کاپیتانها و پیشکسوتان استفاده کنیم که باید ۲۵ مربی داشته باشیم!» نتیجه آنکه شما به هر دلیلی یک تصمیم گرفتهاید که تاریخ در مورد آن قضاوت خواهد کرد. عجالتا اما خوب است شهامت داشته باشید و پای آن بایستید.