داستان غمانگیز آرات
مشهورتر یـن کودک کار ایران؟
معمولا جنس این تصمیمات در فوتبال ایران «هیجانی» است و به جایی هم نمیرسد؛ درست مثل قرارداد ۱۰ سالهای که اوایل دهه نود محمد رویانیان، مدیرعامل وقت پرسپولیس با کودکی مشهور به «مسی اردبیلی» بست و به جایی نرسید. آن بچه رها شد و پرسپولیس هم در این ۱۰ سال ۱۰ مدیرعامل عوض کرده است. این تجارب نشان میداد نباید نسبت به حضور موفقیتآمیز آرات در اصفهان خوشبین باشیم، اما در عین حال کمتر کسی هم تصور میکرد عمر همکاری طرفین فقط دو ماه باشد.
هر چه هست روز یکشنبه پدر آرات با انتشار یک استوری خبر از قطع همکاری پسرش با سپاهان داد. این، ادامه داستان پرغصه کودکی است که از سنین خیلی پایین با انتشار فیلمهای مربوط به مهارتش در استفاده از توپ به شهرت رسید و بارها اخبار ضد و نقیضی در مورد حضور او در بزرگترین باشگاههای جهان پخش شد، اما هیچیک به جایی نرسید. آرات حتی در برههای در آکادمی لیورپول هم تمرین کرد، اما آن نیز منجر به عقد قرارداد نشد. بعدها گفتند قرار است این بچه به بارسلونا برود، اما خبری نشد تا اواخر سال گذشته که ناگهان تصویر آرات کنار محمدرضا ساکت به انتشار رسید. حالا پدر آرات در مصاحبه با سایت ورزشسه به دلایل جدایی از سپاهان اشاره میکند. او در بخشی از سخنانش میگوید: «سپاهان قرار بود خانهای در اختیار ما قرار بدهد اما مکانی که در اختیار ما قرار دادند طوری بود که مادر آرات حتی نمیتوانست غذا بپزد و ما حتی لباسشویی هم نداشتیم.» او در ادامه اتهامی عجیب را هم متوجه باشگاه اصفهانی میکند: «روز اولی که رفتیم، من با شخصی صحبت کردم که میگفت پیج آرات دنبالکنندگان زیادی دارد و برند محسوب میشود و ما هم برند خودمان را داریم؛ شما دیگر برای جاهای دیگر تبلیغ نکنید و ۶ برندی را که ما داریم، تبلیغ کنید. من حس کردم هدف سپاهان تبلیغات در پیج آرات است و میخواهند برای مثال اگر ۱۰۰ میلیون هزینه کردهاند، چند برابر آن را به دست بیاورند.» به هر جهت اتفاق جدیدی که برای این کودک بااستعداد ایرانی رخ داد، بار دیگر انتقادها از پدر او را افزایش داد. خیلیها بر این باورند که حضور بیش از حد آرات در رسانهها و پیوست و گسستهای پیاپی او با باشگاههای مختلف، ممکن است به روح و روان این بچه آسیب بزند. برخی نیز در شبکههای اجتماعی پا را از این فراتر گذاشتهاند و با توجه به نوع رفتارهایی که با آرات میشود، او را مصداق «کودک کار» میدانند.
پدر آرات در بخشی از همین مصاحبه میگوید: «آرات یک برند است و فکر میکنم سپاهان هم قصد استفاده از این برند را داشت. پیج آرات شش میلیون دنبالکننده دارد و اگر بخواهیم در آن تبلیغ کنیم، در بدترین حالت و با کمترین تبلیغ روزی دو میلیون درآمد دارد، اما من مدتهاست که سالی یک تبلیغ هم نمیکنم. اگر من فیلمی از آرات با لباس سپاهان منتشر کنم، ممکن است پیجهای مشهور هم بازنشر کنند و چند میلیون نفر میبینند و سپاهان میتوانست بیشتر هزینههای خودش را از پیج آرات بردارد، اما در این بین چه چیزی عاید ما میشد؟ من اگر بخواهم روزی سه تبلیغ کنم، میتوانم بهترین خانه را در اصفهان بگیرم و بهترین زندگی را داشته باشم اما در آن شرایطی که برای ما مهیا شده بود، آرات حتی غذای مناسب هم نمیتوانست بخورد.» احتمالا نیت پدر آرات بد نیست و او قصد درآمدزایی از پسرش را ندارد، اما نوع اتفاقاتی که برای این بچه رخ میدهد واقعا آزاردهنده است. او کودکی است که «کودکی» نمیکند؛ طفل شیرین و بیگناهی که خیلی زود و بیمحابا وارد دنیای خشن آدم بزرگها شد.